انتصاب رابرت مالی خبر خوبی برای برجام ستیزان نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز گذشته سخنگوی کاخ سفید رسما از انتصاب رابرت مالی برای تصدی میز ایران در وزارت خارجه آمریکا خبر داد. انتصابی که تا حدودی خشم اسرائیل را برانگیخته است چراکه او به دیپلماتی معروف است که به اسرائیل باج زیادی نمی دهد. با اینکه او از یک خانواده یهودی است اما این مساله شاخصه اصلی شخصیت این دیپلمات را شکل داده است. استراتژی او همیشه سلاح دیپلماسی بوده است و از جمله کسانی بود که موافق امتیاز دادن بیشتر به ایران در مذاکرات هسته ای بوده است.
رابرت مالی به همراه گزینه های دیگری که در مذاکرات ایران نقش داشته اند مانند بلینکن وزیر خارجه و وندی شرمن که معاون وزیر خارجه شده اند ممکن است تا حدودی بتوانند پل های خراب شده از سوی دولت را ترامپ را تا حدودی بازسازی کنند و آن چهره مخدوش آمریکا را بار دیگر در صحنه بین المللی تصحیح کنند.
انتصاب این دیپلمات نشان می دهد که واشنگتن تمام تلاش دیپلماتیک خود را برای احیای توافق هسته ای به کار گرفته است.
رضا نصری کارشناس سیاست خارجی در تاریخ 5 بهمن به خبرآنلاین گفت: که اگر این فرد برای میز ایران منصوب شود برجام دیگر گروگان نخواهد بود و با منطق و نگاهی باز می توان برای لغو تحریم ها تلاش کرد.
جدا از سوابق کاری و خانوادگی او - که به نوع خود در ساختار سیاسی آمریکا استثنائی است - رابرت مالی در مورد ایران یک رویکرد واقعبینانه و معتدلی دارد که موجب عصبانیت جریان ایران ستیز شده است. اول اینکه رابرت مالی معتقد است دولت بایدن نباید از آنچه جریان ایرانستیز «دستاورد فشار حداکثری» میخواند به مثابه «اهرم» مذاکراتی علیه ایران استفاده کند. او در مصاحبههای خود همواره تاکید کرده اگر تحریمهای ترامپ کارکرد «اهرم» داشت، خود ترامپ میتوانست از آن برای کسب امتیاز بیشتر از ایران بهرهبرداری کند! در نتیجه، حضور او در صحنهٔ تصمیمسازی، در عمل گفتمان «از دستاوردهای ترامپ استفاده کنید» را - که امثال تام کاتن به آن قائل هستند - به حاشیه میراند. از سوی دیگر، او استدلال میکند که دوران ترامپ ثابت کرده آمریکا همواره قادر است فشارهای سنگینی به صورت یکجانبه علیه کشورها اِعمال کند و معتقد است علم به این حقیقت خود «اهرمی» است که برای مذاکره کفایت میکند! یعنی حفظ تحریمهای کنونی را برای حفظ فشار به ایران لازم نمیداند و به نظر او صرف اینکه ایران بداند آمریکا همواره قادر به بازگرداندن تحریمهاست، خود یک اهرم موثر روانی است. نکته مهم دیگر اینکه رابرت مالی معتقد است مذاکره بر سر موضوع «فعالیتهای موشکی» و سیاستهای منطقهای ایران - که ورد زبان مقامات دولت ترامپ بود - نمیتواند بدون پرداختن به مقولهٔ وسیعتر و پیچیدهترِ «ساختار امنیتی منطقه» انجام پذیرد.
به عبارت دیگر، او باور دارد موضوع موشکی و سیاست منطقهای ایران مستقیم به مقوله پیچیده «توازن قدرت» در منطقه گره خورده است و از این رو موضوعی نیست که بشود در زمان کوتاهی حلوفصل کرد. او حتی در جایی میگوید حل مسئلهٔ سیاستهای منطقهای ایران و «توازن قدرت» در منطقه موضوعی نیست که بشود در دور اول ریاستجمهوری بایدن میسر باشد! به همین خاطر، او گروگان گرفتن برجام در ازای حل مسائل منطقه را واقعبینانه و به مصلحت نمیداند.
سوم اینکه نگاه رابرت مالی به مذاکره به مراتب متوازنتر و واقعبینانهتر از اسلاف اوست. او حتی در جایی میگوید اگر آمریکا بخواهد موضوعِ «بندهای غروب در برجام» را مطرح کند، باید حاضر باشد در ازای آن، مطالبات و شروط ایران - از جمله رفع تحریمهای اولیه - را نیز مورد بررسی قرار دهد! یعنی باور دارد آمریکا نمیتواند بدون دادن امتیازهای قابل ملاحظه، امتیازهای مهمی از ایران مطالبه کند. طبیعتاً این رویکرد با رویکرد امثال مایک پمپئو و برایان هوک که «شروط دوازدهگانه» به ایران «ابلاغ» میکردند بدون اینکه عاملیتی برای ایران قائل باشند بسیار متفاوت است.
سوابق خانوادگی او، سوابق کاری او در پروندهٔ اسرائیل و فلسطین و همچنین مواضع اخیرش در مورد جایگاه اسرائیل و عربستان سعودی در پرونده ایران نیز به نوع خود در صحنهٔ سیاسی آمریکا منحصربهفرد است. او اخیراً در یک نشست تخصصی گفته بود اسرائیل و عربستان سعودی در این دوراهی قرار گرفتهاند که باید تصمیم بگیرند میخواهند با دولت بایدن در پرونده برجام همراهی کنند یا اینکه فضا را برای بایدن «مسموم» سازند! در صحنهٔ سیاسی آمریکا این نوع نگاه و بیان - به ویژه در مورد اسرائیل - کمتر دیده میشود و به همین خاطر هم احتمال انتصاب او بسیاری از لابیهای تندروی طرفدار این دو رژیم را نگران کرده است.
در مورد جایگاه اسرائیل و عربستان سعودی در رویکرد دولت بایدن به ایران نیز میگوید سیاست بایدن در قبال ایران پیش از انتخابات مطرح و به رای عمومی گذاشته شده است. از این رو از یک مشروعیت مردمی برخوردار است. در نتیجه، از دید او اسرائیل و عربستان بر سر این دوراهی قرار دارند که از خود بپرسند آیا میخواهند با سیاست بایدن «همراهی کنند» یا اینکه فضا را برای او «مسموم سازند»؟
علاوه بر اینها، به نظر میرسد او به محدودیتها و پیچیدگیهای صحنهٔ سیاست داخلی آمریکا نیز واقف است و از این رو در تهیه طرح برای لغو تحریمها و بازگشت به برجام «سیاستمدارانه» عمل خواهد کرد.در واقع، به احتمال زیاد او فرایند لغو تحریمها را با پیشنهاد «بررسی تحریمهای دوران ترامپ» شروع خواهد کرد تا به زعم خود ارزیابی کند کدام تحریمها مشروع و کدامیک غیر ضروری است. سپس، عملاً منطبق با تعهدات آمریکا در برجام، پیشنهاد به لغو آنها دهد.
به نظر انتصاب رابرت مالی در این مقام فضای مناسبی برای دیپلماسی و رسیدن به نوعی دِتانت ایجاد میکند.
>>> این مطالب را هم بخوانید:
ایران،چگونه فرصت را به تهدید تبدیل نکند؟؛بایدن برجام را گروگان نمیگیرد
تندروها آشفته شدهاند؛آیا این یک پیام به ایران است؟
چرا آمدن رابرت مالی به کابینه بایدن بسیارمهم است وچرا کاتن گفتکه مقاماتایرانی احساس خوششانسی میکنند!؟
مقاله ظریف در فارن افرز:پنجره فرصت برای دولت جدید آمریکا تا ابد باز نخواهد بود/ابتکار عمل صرفا بر عهده واشنگتن است
معمارهستهای و مرد مذاکرات پشتپرده به کابینه بایدن آمد؛همه چیز مهیای تغییر...
او خواهان امتیاز بیشتر به ایران است...
در اینباره یورونیوز در تاریخ 19 ژانویه در گزارشی مفصل از انتصاب رابرت مالی نوشت: این سیاستمدار ۵۷ ساله نامش رابرت و فرزند سیمون مالی، که پدرش روزنامهنگاری یهودی و فرانکوفون بود. رابرت مالی یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای ایالات متحده آمریکا در زمان گفتگوهای منتهی به برجام بود. بعد از آن او راهی موسسه بینالمللی بحران شد. ارگانی غیر دولتی که مدعی است برای پیشبرد صلح، پیشگیری از تنشها و کاهش مخاصمات در کره خاکی فعالیت میکند.
این موسسه در سالهای زمامداری دونالد ترامپ تلاش بسیاری کرد تا راه حلی برای پیشگیری از وقوع یک درگیری نظامی میان ایران و ایالات متحده بیابد. البته با توجه به حضور نئومحافظهکاران دست راستی در کابینه آقای ترامپ، گروه بینالمللی بحران از نفوذ چندانی در تصمیمات چهار ساله اخیر کاخ سفید برخوردار نبود. این در حالی است که با روی کار آمدن جو بایدن میشد پیشبینی کرد که این NGO هم نقشی پررنگتر از قبل در روندهای سیاسی آمریکا به ویژه در مسائل سیاست خارجی ایفا خواهد کرد.
از سویی طرفداران دیپلماسی، انتخاب آقای مالی را هوشمندانه تفسیر میکنند و از سوی دیگر، تندروهای آمریکایی و همچنین کسانی که از ایده براندازی جمهوری اسلامی دفاع میکنند آنرا یک «افتضاح» دانستهاند.
امیرحسین اعتمادی (یکی از مخالفان جمهوری اسلامی ایران) عضو سازمان سیاسی فرشگرد در این رابطه به یورونیوز فارسی میگوید: «رابرت مالی چه زمانی که در دولت اوباما بود و چه بعد که به گروه بینالمللی بحران رفت، یک راهحل برای باجخواهی های جمهوری اسلامی داشت: باجدهی و دادن امتیازان بیشتر؛ چه در مقابل باجخواهی هستهای، چه در مقابل گروگانگیری دوتابعیتیها، چه در مقابل فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه.»
این فعال سیاسی مستقر در واشنگتن که همواره از ایده تغییر نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند همچنین در ادامه افزود: «مالی در چهار سال گذشته مخالف هرگونه سختگیری بر جمهوری اسلامی بوده و در سال ۲۰۱۹ هم با جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در نیویورک دیدار داشته است.»
هرچند مخالفان آقای مالی آنچه آنها«آسانگیری او بر جمهوری اسلامی» میخوانند را به عنوان یکی از نقاظ ضعف او بر میشمارند،اما آنچه ازاظهارات رئیس جمهوری آمریکا برمیآید بعید به نظر میرسد که سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ که بر محور تغییر رژیم در ایران و یا دستکم تغییر رفتار تهران متمرکز بود در دولت جو بایدن ادامه یابد. جو بایدن پیش از انتخابات وعده داده بود در صورتی که ایران به تعهدات خود در برجام بازگرد، او هم آمریکا را به این توافق باز خواهد گرداند.
در همین راستا وزرای پیشنهادی بایدن به مجلس سنا طی روزهای اخیر ایده بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای با ایران را طرح کردهاند.
رابرت مالی اما در پاسخ به کسانی که او را به مخالفت با سختگیری با جمهوری اسلامی متهم میکنند،میگوید تنها دستآورد دولت ترامپ درقبال ایران این است که به شدت به اقتصاد این کشور لطمه بزند،اما این که کار دشواری نیست. مشخص است که با اعمال تحریمها به اقتصاد یک کشور آسیب وارد میشود اما چه دستآوردی برای ایالات متحده از این سیاست به دست آمده است؟
علی واعظ رئیس بخش ایران گروه بینالمللی بحران، یعنی همان سازمانی که رابرت مالی ریاست آنرا بر عهده دارد در خصوص انتقادها علیه آقای مالی به یورونیوز فارسی میگوید: «انتقادات علیه مالی متوجه او نیست بلکه آنها در پی تضعیف سیاست تعامل با ایران در دولت بایدن هستند. کسانی که در راهبرد شکست خورده «فشار حداکثری» ترامپ سرمایهگذاری کرده بودند حالا تلاش میکنند تلاشها برای احیای توافق هستهای را با زیر سوال بردن یکی از بادانشترین و باتجربهترین دیپلماتهایی که میتوان به بایدن در این مسیر کمک کند، تضعیف کنند.»
آقای واعظ در ادامه گفتگو با یورونیوز فارسی میافزاید: «نظرات مالی در مورد برجام تفاوتی با نگاه جو بایدن، جیک سالیوان و یا آنتونی بلینکن ندارد. همه آنها معتقدند راهبرد فشار حداثری یک شکست بزرگ بود. برجام بهترین ابزار برای رفع نگرانیها در مورد فعالیتهای هستهای ایران است. برخلاف مخالفان توافق هستهای ایران و جنگافروزان که تعامل دیپلماتیک را مماشات میدانند، تیم جدید به دیپلماسی باور دارد.»
به هر ترتیب به رغم مخالفتها و حمایتها، نمیتوان منکر شد که آمدن مالی خبر خوبی برای کسانی است که از پیشبرد دیپلماسی در روابط میان تهران و واشنگتن استقبال میکنند و در سوی مقابل خبری ناامید کننده برای گروهی است که به نتیجه بخش بودن راهبرد فشار حداکثری ترامپ و تغییر جمهوری اسلامی امیدوار بودند. از سوی دیگر البته نباید این نکته را از نظر دو نگاه داشت که جو بایدن تقریبا تمام کسانی که در تیم مذاکره کننده هستهای ایالات متحده با ایران نقش داشتند را به کار دعوت کرده است. از جان کری و ویلیام برنز گرفته، تا وندی شرمن و آنتونی بلینکن.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که برخی از کانونهای داخلی قدرت در ایالات متحده با هر نوع مصالحه با تهران رابطه غیردوستانهای دارند و برای پیشبرد اهداف خود از اعمال فشار بر دولت جو بایدن دریغ نخواهند کرد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد برخی از کانونهای داخلی قدرت در ایالات متحده که با هر نوع مصالحه با تهران رابطه غیردوستانهای دارند برای پیشبرد اهداف خود از اعمال فشار بر دولت جو بایدن دریغ نخواهند کرد.
23/ 310 310
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: انتصاب رابرت مالی خبر خوبی برای برجام ستیزان نیست
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران