کلمههای خون در خیابان
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، چرا؟ آیا آنها چند قدم مانده به گام آخر در مسیری كه برایش زحمت كشیده و هزینه داده بودند، ناامید شده بودند؟ نه! ماجرا این نبود. آنها همچنان در حال نوشتن شعرهایی بودند كه تا پیش از آن مورد ستایش قرار میگرفت و كف و سوت میگرفت، از كف جامعه. آنها همچنان با تجهیز به جسارتی هماندازه با جسارتی كه سالهای پیش از آن به خرج میدادند، در حال فعالیت بودند اما ماجرا این بود كه سرعت خیابان از سرعت آنها بیشتر شده بود؛ مردم آنها را جا گذاشته بودند و جسارت آنها به جسارت نمادین شاعرانشان میچربید. شاعران همچنان در لفافه سمبلها و استعارهها از ظلم و جور زمانه میگفتند، در حالی كه مردم بهصراحتی بسیار بیشتر از شاعران در خیابان حرفشان را میزدند. دیگر وقت بهره بردن از نمادهایی چون «شب» نبود؛ شب، كه بدیل شاعرانهای برای ظلم حاكم بود، در خیابان روبهروی خشم مردم ایستاده بود. آنها نه با «شب»ی كه شاعران از آن مینوشتند، بلكه با خود قوای متخاصم درگیر بودند و از این رو، از شاعران جلو زده بودند در جسارت. جدای از این، این را هم باید گفت: بین هیجانهای سیاسی و تلاطم اجتماعی، كسی حواسش به شعر نیست. شعر، كه در سالهای دهه ۴۰ و سالهای آغازین دهه ۵۰ بسیار پرسروصداست، فعلا جای خود را به سیاست داده است. شعر و شاعری، فعلا دغدغه مردم نیست؛ حتی اگر شاعران، به نوعی حرف آنها را در شعرشان زده باشند.شعر سیاسی ۱۳۵۷ را نه در اوراق باقیمانده از آن روزها، بلكه باید در خیابان دنبال كرد؛ خیابانی كه كلماتش در خون میغلتد.با این حال، در این گزارش، سراغ كتابهایی رفتهایم كه شاعران در این سال منتشر كردهاند؛ طبعا برخی از آنها حاوی شعرهایی است كه به آن سال مربوط نیستند و در سالهای پیش نوشته شدهاند، با این حال از آنجا كه كشور بیش از یك سال است درگیر تنشهای خیابانی است، انتظار میرود شعر آن روز نیز، خیابان را به تصویر كشیده باشد. در این میان هستند كتابهایی كه مسالهشان آشكارا مساله خیابان است اما همانطور كه گفتیم این دسته از كتابها نیز به چشم نمیآیند. این در حالی است كه نام شاعران بزرگی چون مهدی اخوانثالث را بین شاعرانی كه در این سال، كتاب منتشر كردهاند، میبینیم. شعر در سال پیروزی انقلاب اسلامی چه حیاتی داشت؟ آیا به حیاط خلوت انقلاب كوچیده بود؟
۷۲ کتاب شعر
تعداد كتابهای شعر منتشرشده در سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، چشمگیر است. این را در نسبت به تعداد كتابهای شعری كه همان یك سال پیش منتشر شده بود، نیز میتوان دریافت. سال ۱۳۵۶، تعداد كتابهای شعر منتشرشده، ۴۰ عنوان بود. البته بخشی از این ماجرا به این دلیل است كه در همان یكی دو ماه پایانی سال ۱۳۵۷، سیلی از كتابهای پشت خط مانده، توانستند از سد سانسور پهلوی بگذرند و منتشر شوند. با این حال، كمیت قابلتوجه كتابهای شعر در سال ۱۳۵۷، هیچ باعث نشد كه به آنها توجه شود. نه مردم اقبال چندانی به این شعرها داشتند و نه مطبوعات و نه منتقدان شعر. همه، بهویژه مطبوعات، درصدد پوشش خبرهای خیابان بودند.
۶ کتاب درباره شعر
مهدی اخوان ثالث در این سال، نتیجه تحقیق پردامنهاش درباره شعر نیما را منتشر كرد. موقعیت كتاب اخوان، موقعیت عجیبی است؛ او كتابش درباره نوآوریها و انقلاب نیما را درست در سالی منتشر میكند كه انقلاب، به عنوان كنشی پیشرو، ایران را درنوردیده، اما كتاب اخوان درباره انقلاب نیما در سال انقلاب دیده نمیشود. «بدعتها و بدایع نیما یوشیج» با وجود اینكه احتمالا نخستین كتاب جدی منتشرشده درباره وجوه نوآورانه انقلاب نیما تا آن زمان هم بوده است، تا مدتها هیچ مورد توجه قرار نمیگیرد.
در همین حین، «هلاك عقل به وقت اندیشیدن» و «از سكوی سرخ» یدا... رویایی هم منتشر شدهاند. هلاك عقل به وقت اندیشیدن مشتمل بر مقالات دهه ۴۰ و چند مقاله از دهه ۵۰ رویایی است و همگی هم البته پیش از كتاب شدن در نشریات منتشر شدهاند. كتاب دربردارنده همه حرفهای رویایی درباره شعر حجم، از بیانیه گرفته تا ایده عبور از آن و نیز بیانیه دوم است و از آنجا كه محضا درباره شعر است، سرنوشتی مشابه كتاب اخوان پیدا میكند. از سكوی سرخ هم كه مجموعه گفتوگوهایی از رویایی است و از ظرایف و دقایقی در نقد شعر همعصران خودش نیز خالی نیست، مانند دو كتاب پیشین، مسكوت مانده و نادیده گرفته میشود. اینها البته تنها كتابهای نقد شعر در سال ۱۳۵۷ نبود؛ «نوگرایی نیما یوشیج» از خسرو گلسرخی، شاعر و منتقد چپگرا كه پنج سال پیش اعدام شده بود، نه به اسم خودش، بلكه با امضای خسرو تهرانی در تبریز منتشر شد. نقد گلسرخی مبتنی است بر تبیین جنبههای ماتریالیستی انقلاب نیما با تأكید بسیار بر عینیتگرایی او. دیگر كتابهای درباره شعر در سال ۱۳۵۷، اینهاست: «سفر در مه» از تقی پورنامداریان، «حماسه خسرو گلسرخی» بدون نام نویسنده و «آخرین دفاع» گردآوری بزرگ خضرایی.
۵۷ شاعر
این، تعداد شاعرانی است كه در سال ۱۳۵۷ كتاب شعر منتشر كردهاند. در این میان، ۱۰ چهره شاخص را با هم مرور میكنیم:
۱. مهدی اخوان ثالث؛ جز كتابی كه ذكرش رفت، یعنی «بدعتها و بدایع نیما یوشیج»، دو كتاب شعر هم از اخوان منتشر شد: «دوزخ، اما سرد» و «زندگی میگوید: اما باز باید زیست، ...». این دو كتاب، ربط واضحی به رویدادهای آن روزگار نداشت اما از شدت اندوه اخوان كاسته شده بود.
۲. علی موسویگرمارودی؛ دو كتاب شعر منتشر كرد: «سرود رگبارها» و «در سایهسار نخل ولایت». كتاب دوم، شعرهایی را دربرمیگیرد كه برسازنده موسوی گرمارودی پس از انقلاب است، اما جز اشارههایی گذرا به مسائل روز، روایت چشمگیری از انقلاب در این كتابها نمیبینیم.
۳. سیاوش كسرایی؛ او هم دو كتاب شعر منتشر كرد: «وقت سكوت نیست» و «از قرق تا خروسخوان». البته كتاب اول، به عنوان تنها كتاب شعر فارسیای كه آن سال در خارج از كشور منتشر شد، با نام مستعار «شبان بزرگ امید» چاپ شده بود.
۴. طاهر صفارزاده؛ روند انتشار كتابهای شعر طاهره صفارزاده، بدون هیچ گرایشی به مسائل روز ادامه داشت و او در این سال، یك كتاب شعر دیگر با عنوان «حركت و دیروز» منتشر كرد.
۵. كبری سعیدی؛ او كه در سینما به «شهرزاد» معروف بود، دو كتاب شعر منتشر كرد كه ربطی به مسائل روز نداشتند: «سلام، آقا» و «توبا»
۶. محمدعلی سپانلو؛ او هم یك كتاب شعر منتشر كرد، اما گول اسمش را نخورید! جز چند اشاره نمادین به مقولات كلانی چون میهن و...، خبری از بازنمایی رویدادهای روز در آن نیست: «نبض وطنم را میگیرم».
۷. محمد حقوقی؛ منتقد پركار سالهای بعد، سال ۵۷ دو كتاب شعر منتشر كرد: «با شب، با زخم، با گرگ» و «گریزهای ناگزیر» كه هیچ سیاسی نیستند.
۸. منصور اوجی؛ شاعر معروف شیرازیها، كتاب شعر «صدای همیشه» را منتشر كرد؛ كتابی عاشقانه و جدامانده از شعر روز.
۹. محمدرضا اصلانی؛ با اینكه هیچوقت شاعری سیاسی، به معنای مرسوم كلمه نبود و نیست، سیاسیترین كتاب شعرش را در همین سال ۵۷ منتشر كرد: «سوگنامه سالهای ممنوع».
۱۰. كیوان قدرخواه؛ یك كتاب شعر هم از این شاعر اصفهانی منتشر شد، باز هم فارغ از خیابان: «برگستره سفرههای چرمین».
۳۲ ناشر
این، تعداد ناشرانی است كه در سال ۱۳۵۷، كتاب شعر منتشر كردهاند؛ انتشارات «رواق» با شش كتاب شعر اول، «زمان» و «ققنوس» با چهار كتاب شعر دوم و دو ناشر تبریزی یعنی «ساوالان» و «داوژیر» با سه كتاب شعر، در جلدول ناشران پركار در انتشار شعر، سوم هستند. دیگر ناشران، اینها هستند: توكا، شباهنگ، رَز، كاوه، یاشار، سپهر، پگاه، لوح، نگاه، مروارید، سلمان، نیل و بابك با دو كتاب شعر و امیركبیر، آرمان، سحاب، آگاه، زردیس، سپهر، زند، جهان كتاب، ایما، جیبی، توس، اشراقی، مازیار، كار، الهام، آدا، آرمان و بیداران هر كدام با یك كتاب شعر. در این میان، ناشر یكی از كتابها خود مولف بوده است و ۱۱ كتاب هم بدون ذكر نام ناشر (بینا) منتشر شدهاند.
کجا منتشر شدند
۵۹ کتاب در تهران، ۹ کتاب در شهرستانها، ۴ کتاب بیجا
شاید شما هم در فهرستنویسیها و مدخلنویسیهای تاریخی كتابهای سالهای آخر حكومت پهلوی، این دو اصطلاح را دیده باشید: بینا و بیجا. اولی یعنی اینكه نام ناشر در كتاب ذكر نشده و دومی یعنی اینكه محل انتشار كتاب نیز نامشخص بوده است. جدای از سهلانگاریها در انتشار برخی كتابها، به نظر میرسد هراس از برخورد نیروهای امنیتی با ناشر و مولف، گاه باعث میشده شاعران و ناشران از خیر قیدكردن نام و نشان خود بگذرند.
صابر محمدی - گروه ادبیات و هنر / روزنامه جام جم
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: كلمههای خون در خیابان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران