۱۰ ماجرای واقعی و ترسناک که پتانسیل تبدیل شدن به فیلم را دارند

گروه سینما و تئاتر فرهنگی هنری تاریخ انتشار ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۰۶ کد خبر ۷۶۵۱۳۵۶ دانلود PDF نظر دادن

در دنیای واقعی داستان‌هایی ترسناک و عجیب هستند که پتاسنیل آن را دارند به یک فیلم سینمایی تبدیل شوند.

به گزارش خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفتن جمله واقعیت عجیب تر از داستان هاست، در مواقع زیادی درس است. مخصوصاً زمانی که به رویداد‌هایی عجیب، ترسناک و غیرقابل باور بر می خوریم. گاهی اتفاقات در زندگی واقعی به قدری عجیب و دیوانه‌وار است که باور آن‌ها تقریباً غیرممکن است. گاهی هالیوود در ساخت فیلم‌ها از این اتفاقات الهام می‌گیرد و می‌توان گفت بهترین فیلم‌های ژانر ترسناک با اقتباس از داستان‌هایی که ریشه در واقعیت دارند، ساخته شده اند.

از جمله این موارد می‌توان به «جن گیر»، «ترس در آمیتی‌ویل»، «کشتار با اره برقی در تگزاس» و «روانی» اشاره کرد. به همین دلیل است که فیلمساز‌های زیادی به سراغ داستان‌های واقعی می‌روند چرا که می‌دانند فیلمشان را ترسناک‌تر می‌کند. در دنیا معمولا اتفاقات ترسناکی می‌افتد که گاهی می‌توانند موضوعی برای سرگرم کردن باشند. در اینجا داستان‌هایی ترسناک و واقعی را می‌بینید که می‌توانند در قالب یک فیلم سینمایی ساخته شوند.

بیشتر بخوانید

• ۶ فیلم ترسناک که در کمتر از ۵ دقیقه شما را وحشت‌زده می‌کنند

مردی که سعی داشت لینکلن را نجات دهد

گاهی داستان‌های عجیب از دل تاریخ بیرون می‌آیند. داستان ترور آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا، را ممکن است شنیده باشید، اما به احتمال فراوان داستان کسی که سعی داشت او را نجات بدهد نشنیده اید. یک افسر ارتش آمریکا به نام هنری راثبورن پس از آنکه تلاش کرد لینکلن را نجات دهد مورد اصابت چاقو قرار گرفت و به شدت زخمی شد. اما شاهد بودن این حمله و کشته شدن لینکلن تاثیراتی بر ذهن او گذاشت.

او در نهایت تصمیم می‌گیرد که همسر و فرزندش را به قتل برساند. زمانی که همسرش در تلاش بود از فرزندشان محافظت کند، هنری به او شلیک می‌کند و او را با ضربات چاقو به قتل می رساند. اوبا پنج ضربه چاقو تلاش می‌کند خودش را هم به بکشد که البته زنده می‌ماند و به قتل همسرش محکوم می‌شود.

خانواده خونین بِندر 

بندر خونین یک خانواده‌ای بودند که قتل‌های سریالی انجام می‌دادند و در دهه ۱۸۷۰ میلادی در کانزاس زندگی می‌کردند. این خانواده با یکدیگر زندگی می‌کردند و مسافران را فریب می‌دادند تا به خانه آن‌ها بروند. از بیشتر این مسافران دیگر هیچ خبری شنیده نمی‌شد.

بعد از آنکه شخصی به نام جورج لوچر به همراه دخترش در چنین اتفاقی ناپدید شدند، تحقیقاتی صورت گرفت و پلیس متوجه شد که خانواده بندر خانه شان را ترک کرده اند. آن‌ها متوجه یک در مخفی در این خانه می‌شوند و بعد اتاقی پر از خون را کشف می‌کنند. پلیس با حفر باغچه جسد‌های زیادی را پیدا می‌کند که بیشتر آن‌ها با بریدن گلو به قتل رسیده بودند.

ناپدید شدن بچه‌های سودر

یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های گم شدن انسان در کریسمس سال ۱۹۴۵ ویرجینیای غربی رقم خورد. ۵ بچه از ۱۰ بچه خانواده سودر از پدر و مادرشان می‌خواهند که بیدار بمانند و با اسباب بازی‌های جدیدشان بازی کنند. آن‌ها موافقت می‌کنند و خودشان می‌خوابند. اما در میانه شب تماس تلفنی عجیبی به خانه آن‌ها می‌شود و فردی بعد از آنکه سراغ یک فرد ناشناس را می‌گیرد، می‌خندد.

در این زمان تمامی چراغ‌های خانه روشن می‌شود و مادر بچه‌ها صدای پایی را از روی سقف می‌شود. سپس متوجه می‌شنود که خانه دچار آتش سوزی شده است. ۵ بچه‌ای که در آن بیدار ماندند ناپدید و احتمالا کشته شدند. در سال ۱۹۶۰ عکسی به انتشار می‌رسد که گفته شد به یکی از این بچه‌های مفقود شده مربوط می‌شود.

دو قلوی سوئدی که دیوانه می‌شوند

گاهی ایده‌هایی که در ذهن دوقلو‌ها شکل می‌گیرد عجیب است. ادعا شده این خواهران دو قلوی سوئدی که کاملا شبیه هم بوده اند، گاهی یک چیز مشابه را در زمانی مشابه تجربه می‌کردند. رابطه عجیب بین دوقلو‌ها باعث می‌شود که آن‌ها تجربه‌های عجیبی داشته باشند تا جایی که دوقلوی سوئدی در حالی که پیشینه بیماری روانی نداشته اند، به طور همزمان دیوانه می‌شوند.

این دیوانگی در خیابان باعث می‌شود که پلیس آنها را که نامشان اورسولا و سابینا بود دستگیر کند. سابینا که به دلیل حمله به مامور پلیس دستگیر شده بود بعد از مدتی آزاد می‌شود، اما ساعتی بعد او تلاش می‌کند مردی را با ضربات چاقو از پا در بیاورد.

مرگ راز آلود الیسا لم

ناپدید شدن ناگهانی به خودی خود عجیب است، مخصوصا اگر حل نشده باقی بماند. پرونده‌ای مثل مرگ الیسا بم در هتل سسیل لس آنجلس در سال ۲۰۱۳. با وجود اینکه سفر او ثبت شده بود و مرتبط با خانه اش تماس می‌گرفت، روزی تمام راه‌های ارتباطی با اون قطع می‌شود و این زن جوان ناپدید می‌شود.

پلیس ویدئویی را منتشر می‌کند که لم را قبل از ناپدید شدن به تصویر می‌کشد. او نه تنها رفتار عجیبی دارد بلکه به نظر می‌رسد با شخصی که نامرئی است صحبت می‌کند. چند روز بعد ساکنین هتل گزارش می‌دهند که آب آشامیدنی سیاه شده است. پس از بررسی پلیس جسد لم در مخزن آب هتل پیدا می‌شود. این هتل تاریخی در قتل‌های عجیب دارد.

رخداد گذرگاه دیتلوف

یکی از ترسناکترین اتفاقات در تاریخ روسیه، در کوه‌های اورال اتفاق افتاد و ۹ کوهنورد در سال ۱۹۵۹ کشته شدند. در طی کم شبانه آن‌ها عاملی مرموز باعث می‌شود که آن‌ها بدون پوشیدن لوازم و لباس‌ها گرم از کمپ خود دور شوند و در دمای زیر صفر حرکت کنند. شوروی در آن زمان اعلام کرد که آن‌ها بر اثر سرمازدگی مرده اند.

اما بررسی بدن آن‌ها نشان داد که آسیب‌های شدیدی به بدن آن‌ها وارد شده مثل جمجمه شکسته و زبان گم شده. در نهایت دلیل مرگ آن‌ها نا معلوم اعلام شد و عده‌ای نیز مدعی شدند کار فرازمینی‌ها بوده است. این مرگ‌ها حل نشده باقی ماند و این مکان به نام یکی از این کوهنورد‌ها به نام دیتلوف نامگذاری شد.

کشتی اورنج مدان

هیچ چیز ترسناک‌تر از یک رخ دادن یک داستان ترسناک در دریا نیست. وقتی اتفای در آنجا می‌افتد، شما گیر افتاده اید و تنها راه شما پریدن در اقیانوسی است که به مراتب ترسناک‌تر است. اتفاقی که برای کشتی اورنج مدان در دهه ۱۹۴۰ افتاد. در آن سال کشتی‌های اطراف پیامی را به صورت کد مورس دریافت می‌کنند که بعد از رمز گشایی به این جمله‌ها رسیدند.

«همه افراد، من جمله کاپیتان، مرده اند. من هم مرده ام.» زمانی که دو کشتی آمریکایی به این کشتی میرسند به غیر از اجسادی که چهره‌هایی وحشت زده داشتند، چیزی نیافتند. برخی از خدمه‌ی کشتی اورنگ مدان، همانطور که سر پستشان بودند، مرده بودند. کشتی آمریکایی تلاش می‌کند که اورنج مدان را با خود حمل کند، اما انفجار عظیمی رخ می‌دهد و این کشتی با راز عجیبش به اعماق دریا می‌رود.

شماره تلفن نفرین شده

گفته می‌شود هرکسی که شماره موبایل روسی ۰۸۸۸، ۸۸۸، ۸۸۸۸ را در اختیار داشته، مرده است. به همین خاطر عده‌ای معتقد که این شماره نفرین شده است. اولین صاحب این شمار تلقن در سال ۲۰۰۱ و سن ۴۸ سالگی به خاطر سرطان جان خود را از دست می‌دهد. صاحب بعدی این خط، رئیس مافیای بلغارستانی بود که در سال ۲۰۰۳ به ضرب گلوله کشته شد. صاحب بعدی آن هم یک سرمایه دار فاسد بود؛ که باز هم با گلوله کشته شد.

زنی که داخل کمد زندگی می‌کرد

تا به حال این حس را داشته اید که در خانه تنها نیستید؟ این احساس در یک مرد ژاپنی واقعیت داشت و او به مدت چند ماه بدون اینکه بداند با یک زن بی خانمان زندگی می‌کرد. او پس از آنکه متوجه می‌شود مواد خوراکی در آشپزخانه اش ناپدید می‌شوند، در خانه اش دوربین‌های امنیتی به کار می‌اندازد.

او در دوربین‌ها می‌بیند که یک زن هر روز از کمد بیرون می‌آید. این زن توسط پلیس دستگیر می‌شود بعد اعتراف می‌کند که جای دیگری برای زندگی نداشته است. این یک ماجرای ترسناک برای مرد و یک داستان غم انگیز برای این زن بود. تصور کنید شخصی برای زنده ماندن در کمد پنهان شود.

روح گرین بریر

هیچ سوژه‌ای به اندازه روح‌ها برای داستان‌های هالووین مخصوصا در صفحه بزرگ سینما هیجان انگیز نیست. یکی از این داستان‌های مرتبط با روح در مورد زونا هیستر شو است که عاشق مردی بزرگتر از خودش می‌شود. سه ماه پس از ازدواج آنها، این زن در شرایطی راز آلود می‌میرد که البته مشخص می‌شود یک قتل بوده است. همسرش اجازه تحقیقات بیشتر را نمی دهد و خیلی زود او را دفن می‌کند.

مادر این زن، ادعا می‌کند که روح دخترش را ملاقات کرده و چگونگی مردنش را تشریح می‌کند. مادر شو، پلیس را راضی می‌کند و ان‌ها قبر دخترش را می‌شکافند و پس از بررسی متوجه می‌شوند که او به خاطر شکسته شدن گردنش به وسیله همسرش به قتل رسیده. این پرونده به دادگاه می‌رود و این مرد به قتل محکوم می‌شود.

منبع: The things

انتهای پیام/