تاریک‌خانه حجازی / اروپا در خیابان‌های تهران

تاریک‌خانه حجازی / اروپا در خیابان‌های تهران
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو_سیدمجتبی هاشمی؛ سوژه در روشن، آخرین ساخته روح‌الله حجازی، تکراری است و باید پیرنگ را ذیل سینمای خیانت و خودباختگی تفسیرکرد. او در این فیلم به سراغ یک مرد میان‌سال علاقه‌مند به سینما و مال‌باخته می‌رود و زندگی او را ترسیم می‌کند. این فیلم گیرایی در توصیف و پرداخت به شخصیت‌های محوری نداشته و از ابتدا تا انتهای قصه، صرفا این کشمکش‌هاست که مطرح و تعریف می‌شود. شخصیت اول داستان، روشن، کودک یا نوجوانی ابدی است و همین امر موجب می‌شود در مواجهه با کشمکش‌های حجازی پاسخی نداشته باشد. نوجوان ابدی برای جبران حقارت و خودباختگی خود و به دلیل کمال‌گرایی شدیدی که دارد، طول امل زیادی دارد و بخاطر اینکه برنامه‌ریزی نمی‌کند و هدفی برای زندگی خود لحاظ نکرده نمی‌تواند در عمل کاری بکند و به آرزو‌های خودش دست پیدا کند. انتخاب چنین خصیصه‌ای برای شخصیت اول، بایستی قصه در نوع مواجهه مبارزه‌گونه و فعالانه را روایت کند. روشن فاقد این نوع قصه‌گویی است و حجازی برای ارائه راهکار و حل مساله، شخصیت و مخاطب را به نوعی خلسه زودگذر و مخدرات دنیوی دعوت می‌کند. نکته‌ای که من باب کشمکش‌ها می‌توان بیان کرد، کمیت بالا و کیفیت بسیار پایین است. قصه در چند نقطه و نما می‌توانست مخاطب را به دام خود بیاندازد، اما انفعال در ارائه راهکار ویا کنش متقابل نسبت به کنش اولیه در پیرنگ، بیانگر درنظر نگرفتن بیننده است.  

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: تاریک‌خانه حجازی / اروپا در خیابان‌های تهران