کلماتی برای مشت‌های گره شده

آنها در واقع با این روش می‌خواستند بدانند انقلاب اسلامی ایران به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین و درعین‌حال مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی و تاریخی قرن، حاوی چه مفاهیمی در کف خیابان بوده است. آنچه مردم آن را برساخته‌اند، بدیهی است در مطالعات مردم‌شناسانه به‌دقت موردبررسی قرار بگیرد.

فارغ از این، تجزیه‌وتحلیل شعارها به‌ویژه حالا که چهار دهه از زمان خلق آنها گذشته است، درونمایه‌های انقلاب و آرمان‌های آن را پیش روی ما قرار می‌دهد و در این مسیر می‌توان دریافت کدام‌یک از آن شعارها هنوز هم به اصطلاح کار می‌کنند و کدام‌ها ازکارافتاده‌اند. اما کدام‌یک از آن شعارها حالا فراموش‌شده‌اند و چرا؟

شعر می‌ماند، شعار نه

حالا وقتی می‌گوییم شعار، بیشتر یاد مسؤولانی می‌افتیم که سودای شرکت در انتخابات دارند و در ماه‌های منتهی به انتخابات، شروع می‌کنند به ارائه طرح، برنامه‌ها و وعده‌هایی که دیگر حنایشان رنگی ندارد. درواقع امروز آنچه از شعار به ذهن متبادر می‌شود بیشتر ناظر بر این معنای منفی است؛ یعنی حرفی که مبتنی بر عمل نیست و صرفا حرف است، شعار است اما آنچه به‌عنوان شعار در حافظه تاریخی مردم ایران باقی‌مانده، آن چیزی است که نه مسؤولان بلکه خود مردم آن را برساخته‌اند؛ گزاره‌هایی موزون که روساخت‌شان شبیه شعر است و درون‌ساخت‌شان، مطالبه‌ای را مطرح می‌کند، اعتراضی را وارد می‌آورد یا خشمی را بیرون می‌ریزد. شعارها فقط در شکل و روساخت شبیه شعرها هستند. محتوای آنها اغلب تاریخ‌مصرف دارد و قرار نیست به لحاظ مناسبات ادبی، قابل‌ملاحظه باشند. بااین‌حال به نظر می‌رسد شعارها هرگاه به ذات شعر نزدیک‌ترند، ماندگاری بیشتری را تجربه می‌کنند.

۱۳ نوع شعار

پیش از این‌که ببینیم کدام‌دسته از شعارهای انقلاب ۵۷ ماندگار شده‌اند و کدام‌ها ازیادرفته‌اند، ببینیم اساسا آنها را به چند دسته می‌توانیم تقسیم کنیم.

در یک نگاه کلی به نظر می‌رسد شعارهای انقلاب اسلامی را می‌توان به ۱۳دسته تقسیم کرد:
شعارهای مبتنی بر نفی رژیم مانند «ما می‌گیم شاه نمی‌خوایم، نخست‌وزیر عوض می‌شه! ما می‌گیم خر نمی‌خوایم، پالون خر عوض می‌شه! نه شاه می‌خوایم نه شاپور، لعنت به هرچی مزدور!»
شعارهایی درباره رهبر انقلاب مانند «این است شعار ملی: خدا، قرآن، خمینی»
شعارهای ضد شخص شاه مانند «با پتک کارگر، با داس برزگر، از ریشه برکنیم، این شاه حیله‌گر»
شعارهای ضد نزدیکان شاه و درباریان مانند «اشک چشم ما شوره، کارتر با فرح جوره»
شعارهای علیه دولت موقت بختیار مانند «کابینه بختیار، توطئه آمریکاست»
شعارهای مبتنی بر شاخصه‌های هویت ایرانی مانند «ایران وطن ماست، خاکش کفن ماست»
شعارهای مربوط به ارتش مانند «برادر ارتشی چرا برادرکشی؟»
شعارهای گروه‌های سیاسی مانند «درود خلق و خالق، نثار تو مجاهد»
شعارهای تاکتیکی مبتنی بر تهییج مانند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» یا «سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن»
شعارهای تایید دولت موقت انقلاب مانند «سلام بر بازرگان، نخست‌وزیر ایران»
شعارهای مبتنی بر شوخی‌های عامیانه مانند «مجاهدا شعار می‌دن شاه بمیره ناهار می‌دن»
شعرهای انقلابی مانند «کارگر، برزگر، رنجبر / ای کارگر، ما باهم متحد می‌شویم... / تا برکنیم ریشه استثمار.../ درود، درود، درود.../ درود بر خمینی».
شعارهای پس از انقلاب (اغلب مربوط به شهدا) مانند «درطلوع آزادی، جای شهدا خالی»

ماندگارها، فراموش‌شده‌ها

شعارها مصرف می‌شوند، مردم را به خیابان می‌کشانند، سیاستمداران را بیرون می‌رانند و درنهایت انقلابی را برمی‌سازند اما فقط آن دسته از شعارها ماندگار می‌شوند که فحوایی ماندگار را مدنظر قرار داده باشند. ازاین‌روست که شعار ناظر بر مطالبه استقلال و آزادی، هیچ‌گاه از کار نمی‌افتد.

شعار مبتنی بر فریاد تظلم‌خواهی از بین نمی‌رود. خب در این ۱۳‌دسته‌ای که برشمردیم برخی از آنها آشکارا مصرف‌گرا بوده‌اند. انگار برای روز و ماجرایی به‌خصوص ساخته‌شده‌اند و قرار هم نبوده از آن روز فراتر بروند. به‌عنوان‌مثال، برخی از شعارها واکنشی به شعاری دیگر بوده‌اند: «بختیار منقلت رو نگهد‌ار». این را انقلابی‌ها در پاسخ به شعار «بختیار سنگرتو نگهد‌ار» می‌گفتند؛ شعاری که هواداران شاپور بختیار ساخته بودند. یا این‌یکی را ببینید که واقعا یک روز بیشتر تاریخ‌مصرف نداشته است: «وای به حالت بختیار/ اگر امام فردا نیاد.»

در این میان شعارهایی که روایتی کلان را مطالبه می‌کنند، خاموش نمی‌شوند: «برادر شهیدم راهت ادامه دارد.»

صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم 

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: کلماتی برای مشت‌های گره شده