خدایان چهارگانه: گیمرهای درجه یکی که با دهانشان بازی میکنند
- انت ادین
- بیبیسی
منبع تصویر، Jess Jacklin
توضیح تصویر،کریس اسکات
کریس اسکات موقع پرش روی لانگآیلند نیویورک، متوجه شد یک جای کار ایراد دارد.
برای او که مربی چتربازی باتجربهای بود و کارنامه درخشان شش هزار پرش را در کارنامهاش داشت، این پرش هم باید مانند بقیه به خوبی و خوشی میگذشت. این بار، گری مسینا که عادت داشت هر سال روز تولدش چتربازی کند، تَرک او بود.
اما وقتی این دو مرد در ارتفاع ۵۳ متری بودند، چتری که سرعت فرودشان را کنترل میکرد، ناگهان از کار افتاد. انگار که در یک تنوره دیو افتاده باشد؛ گردباد غیرمنتظره کوچکی که قاتل چتربازان است و در همان هوای صافی که مناسب چتربازی است، شکل میگیرد.
مسینا، زندانبانی که یک روز بعد ۲۶ سالش میشد، پس از برخورد با زمین درجا کشته شد. معجزه بود که اسکات زنده ماند، هرچند که سریع از هوش رفت. او بعدا به خبرنگاران گفت: "یادم میآید که به زمین خیره شده بودم ... همین." او را با امداد هوایی به بیمارستان استونی بروک منتقل کردند.
منبع تصویر، Jess Jacklin
توضیح تصویر،کریس اسکات و دکتر دیوید پوترینو
وقتی یازده روز بعد، اوایل ماه اوت، به هوش آمد، پزشکها به او گفتند که گردنش شکسته است. او از کتف به پایین فلج شده بود و شانس آورده بود که زنده مانده بود. او میگوید: "یک تار مو با مرگ فاصله داشتم."
اسکات پیش از آنکه برای زندگی پیش خانوادهاش در نیویورک برگردد، به مرکز توانبخشی تخصصی آتلانتا در جورجیا رفت. آنجا از دسته کنترلگری (جویاستیک) برای حرکت صندلی چرخدارش استفاده میکرد که با دهان دستور میگرفت. او مرتبا برای ادامه روند توانبخشی به بیمارستان مانت ساینای در هارلم شرقی میرفت.
- زنی که تاریخ حقوق معلولان را دگرگون کرد
- 'مردم خیال میکنند چون معلول هستم نمیتوانم همجنسگرا باشم'
- دختری با معلولیت شنوایی میخواهد 'بهترین انیماتور جهان' باشد
- 'عدالت نه خیریه'؛ صدمین سال راهپیمایی کمنظیر نابینایانی که تاریخساز شدند
- 'میخواهم برای کمک به دیگران موش آزمایشگاهی باشم'
در مارس ۲۰۱۹ با دکتر دیوید پوترینو در همانجا آشنا شد. دکتر پوترینو، رییس بخش نوآوری این مرکز توانبخشی ، همواره به دنبال کشف راههای تازه برای بهبود وضعیت بیماران مرکز بود. او هم از روشهایی استفاده میکرد که ورزشکاران حرفهای برای تمرین به کار میبرند و هم از فناوریهای جدید مانند واقعیت مجازی.
این دو نفر زمانی با هم آشنا شدند که اسکات برای کنار آمدن با وضعیتی که داشت به مشکل برخورده بود. او از اینکه نمیتوانست عضوی از یک گروه باشد کلافه بود؛ انگیزهاش را برای انجام کارهای روزمره از دست داده بود و احساس بیهدفی میکرد.
منبع تصویر، Jess Jacklin
توضیح تصویر،کریس اسکات از کواداستیک که با دهان کنترل میشود برای بازی ویدیویی استفاده میکند
پوترینو میگوید: "ما مدتی روبهروی هم در سکوت نشستیم و بعد من گفتم خب، دوست داری چهکار کنی؟"
اسکات جواب داد دوست دارد با دیگران بازی ویدیویی بکند. پوترینو تعجب کرده بود: "آن موقع نفهمیدم چون تا به حال بازی رقابتی کسی را که به این شدت درگیر معلولیت است، ندیده بودم."
آنها یک بازی بسکتبال به نام انبیای ۲کی روی پلیاستیشن ۴ بیمارستان نصب کردند. اسکات از پوترینو خواست که از داخل کولهپشتیاش که به صندلی چرخدارش آویزان بود، وسیلهای برایش بیاورد.
دستگاه از یک بخش که داخل دهن قرار میگرفت و یک جویاستیک با حسگرهای مختلف تشکیل شده بود که هم قابلیت مکیدن داشت و هم فوت کردن.
پوترینو این دسته چهارگانه (کواداستیک) را بالا آورد تا همسطح دهان اسکات باشد و بعد بازی را شروع کردند.
اسکات دسته بازی را با لبهایش حرکت میداد. او میتوانست بازیکنهای بسکتبال را کنترل کند؛ با فوت کردن و هورت کشیدن از طریق سوراخها، آنها را روی پاشنه پا میچرخاند، میپراندشان و توپ را پرتاب میکرد. پوترینو میگوید: "به طرز شگفتآوری چالاک و ماهر بود و ناگهان دیدم اسکات دارد در انبیای ۲کی دخلم را میآورد."
منبع تصویر، Blake Hunt
توضیح تصویر،بلیک هانت (شانگو)
بعد از این تجربه، فکری به ذهنشان رسید. هر دوی آنها با صنعت رو به رشد ورزشهای الکترونیک آشنا بودند که در آن بازیکنان در تورنمنتهایی با هم رقابت میکنند. اگر میشد مهارت اسکات در بازیهای ویدیویی را با تخصص پوترینو ادغام کرد تا در یک دوره آموزشی سطح بالا، یک تیم ورزشی از افراد فلج چهاراندام تربیت کنند، چه؟
اسکات یک پیغام برای بیماران دیگر بیمارستان فرستاد تا ببیند آنها چقدر تمایل نشان میدهند. پوترینو میگوید: "آزمایش بزرگی بود چون مطمئن نبودیم اصلا کسی جواب میدهد یا نه." اما طولی نکشید که جوابها رسید. پوترینو اضافه میکند: "آدمها سریع به ما جواب دادند و میگفتند ما هم میخواهیم جزیی از این برنامه باشیم."
بلیک هانت یکی از اولین کسانی بود که جواب داد. او از کودکی بازیهای ویدیویی میکرد. هانت میگوید: "یادم میآید که با برادرم نینتندو بازی میکردیم و هر کسی میبرد، تمام روز برای آن یکی کرکری میخواند."
هانت که بازیکن بااستعداد فوتبال آمریکایی بود، در ۱۷ سالگی در یک مسابقه تیم دبیرستانش، آسیب دید و گردنش شکست. او میگوید: "بعد از این مصدومیت دیگر نمیتوانستم با کسی رقابت کنم و رقابت منشاء لذت زندگیم بود. به همین دلیل با هویت خودم دست به گریبان بودم."
منبع تصویر، Jess Jacklin
هانت پس از حادثه نمیتوانست پاهایش را تکان بدهد اما میتوانست بازوها و کمرش را حرکت بدهد، البته دستهایش کامل تکان نمیخوردند. بنابراین نمیتوانست بازی ویدیویی بکند که خیلی هم از آن لذت میبرد.
هانت میگوید: "یک روز واقعا عصبانی شدم و تصمیم گرفتم هرطور شده بازی کنم." با اینکه نمیتوانست انگشتهایش را جداگانه تکان بدهد، با کشیدن مچش به عقب میتوانست دستش را نزدیکتر کند. فهمید که میتواند با عقب و جلو بردن مچش، یک جویاستیک با طراحی ویژه را حرکت بدهد و دکمههایش را بفشارد.
اولین گیمی که بازی کرد کال آو دیوتی: بلک اپس بود. یک بازی در سبک تیراندازی اول شخص که مرحله زامبی آن مورد علاقه هانت است. بعد از آن، بازی در فوتبال آمریکایی روی مدن انافال را شروع کرد. انگار دنیای تازهای را پیدا کرده بود. او میگوید: "آن موقع فهمیدم که هنوز میتوانم به خوبی هر بازیکن دیگری رقابت کنم."
اندکی پس از فرستادن دعوتنامهها، اسکات و پوترینو جلسهای تشکیل دادند تا رویای گروه ورزش الکترونیک خودشان را پایهریزی کنند تا تیمشان بتواند در بالاترین سطح رقابت کند. هانت هم در این جلسه حضور داشت. خیلی زود گروهی از هشت نفر که فلج چهاراندام و فلج کامل داشتند تشکیل شد که برای تمرین جمع میشدند. هانت میگوید: "از آنجا به بعد همه چیز با سرعت پیش رفت."
منبع تصویر، Nyree Stevens
توضیح تصویر،نایری استیونز
یکی از بازیهای ویدیویی که آنلاین با هم بازی میکردند لیگ آو لجندز بود. یک بازی گلادیاتوری که در آن دو تیم با هم در یک فضای فانتزی مبارزه میکنند. این بازی متکی بر کارگروهی است و در حین این بازی سبک و ویژگیهای هر کدام از اعضا خودش را نشان داد.
سرجیو اسویدو شخصیت آرام و خونسردی داشت در حالی که ریچارد جیکوبز پرهیجان و پرتحرک بود و اغلب موقع بازی از طرف سوم شخص حرف میزد: "آفرین ریچ!" وقتی که تنش بالا میرفت، میتوانستید صدای آواز خواندن هانت را بشنوید. بعضی از اعضا موقع بازی بالشتکهای کوچک صندلیهایشان با را سرهایشان فشار میدادند در حالی که بقیه با بازوهایشان کنترلها را با مهارت تکان میدادند.
آنها فهمیدند که وقتی با هم بازی میکنند، تیم بسیار قدری میشوند. هانت میگوید: "اگر فردی بازی میکردیم گاهی شرایط خیلی سخت میشد اما وقتی باهم بازی می کردیم، دیگر شکست دادنمان سخت میشد."
نایری استیونز یکی دیگر از کسانی بود که به آن دعوتنامه اولیه پاسخ مثبت داده بود. او سی ساله و هنرمندی مصمم است که با کمک دهانش پرتره دوستانش را نقاشی میکند. در ۱۸ سالگی، یک شب که با دوستانش بیرون رفته بود، در هارلم مورد اصابت یک گلوله سرگردان قرار گرفت. او میگوید: "تیر به گردنم خورد. در زمان نامناسب، در مکان نامناسب بودم."
منبع تصویر، Quad Gods
بازیهای ویدیویی بخش مهمی از زندگی او شدند. نایری میگوید: "بازی به من کمک میکند تا دوباره استقلالم را به دست بیاورم. میدانید که پسرها در بازی کامپیوتری چطورند. انگار برای بازی کردن به دنیا آمده باشند. اما من دارم به آنها میرسم."
اکثر اوقات، رقیبهایشان - که شکست هم میخوردند - معلولیت نداشتند. گاهی حریفان حتی نمیدانستند دارند با چه کسی بازی میکنند. هانت میگوید: "مردم نمیدانند و شکست دادنشان واقعا حس آزادی و رهایی میدهد. این بخش لذتبخش است."
اما با افزایش محبوبیت پلتفرمهای بازیهای همزمان مانند توییچ (Twitch) بازیکنها اغلب میتوانند همدیگر را ببینند. نایری استیونز دوست دارد حریفان بتوانند او را ببینند.
منبع تصویر، Jess Jacklin
توضیح تصویر،ریچارد جیکوبز
او میگوید: "خیلی از آدمها فکرش را هم نمیکنند که کسی که پشت آواتار دارد شکستشان میدهد، دارد با دهانش بازی میکند. این خیلی باحال است."
خدایان چهارگانه
تمرینها نتیجه داد. تابستان ۲۰۱۹، تیم آماده رقابت در مسابقههای سطح بالا و با جایزه نقدی بود. اواخر ژوییه، درست پیش از آغاز اولین تورنمنت، تیم جلسه دیگری برگزار کرد.
پس از جلسه، پوترینو به خاطر میآورد که اسکات وقتی داشت از مرکز مانت سینای بیرون میرفت صندلی چرخدارش را متوقف کرد و از پشت شانهاش نگاهی به او انداخت و گفت: فکر میکنی میتوانیم این کار را انجام بدهیم؟ از پسش برمیآییم؟
پوترینو به او گفت که تا همین نقطه که رسیدهاید هم یعنی پیروزی. اسکات لبخند زد و از بیمارستان خارج شد.
چند روز بعد، خبر وحشتناکی رسید. اسکات بر اثر عفونت ریه درگذشته بود. هانت میگوید: "کنار آمدن با این اتفاق هنوز هم سخت است. راستش ما در مورد او زیاد صحبت نمیکنیم."
منبع تصویر، Quad Gods
توضیح تصویر،سرجیو اسویدو با لوگوی تیم
پوترینو با ذکر اینکه سلامت افراد معلول آسیبپذیر است، میگوید: "ضربه بزرگی بود. هیچوقت نمیدانی چه اتفاقی میافتد."
اعضای تیم گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند راه اسکات را ادامه بدهند. "خدایان چهارگانه" را به عنوان نام تیم انتخاب کردند. هانت میگوید: "اسم خودمان را خدایان چهارگانه گذاشتیم چون همگی ما خدایان سبک زندگی خودمان هستیم."
هر عضو برای خودش "خود اسطورهای" انتخاب کرد. هانت شانگو را انتخاب کرد: "او ایزد تندر از خدایان آفریقایی است و من هم درد و تندر را با هم نازل میکنم." ریچارد جیکوبز زئوس را برگزید. نایریی استیونز هم سیتینپریتی را انتخاب کرد.
در اولین تورنمنتی که شرکت کردند، ۹۹ تیم حضور داشتند و تیم خدایان چهارگانه امیدوار بود که حداقل در پایان کار، در نیمه برتر تیمها قرار بگیرد. آنها چهارم شدند. به بازی - و البته پیروزی - در تورنمنتهای آنلاین بیشتری ادامه دادند. یکی از موفقیتهای ویژه آنها مبارزه در بازی "فورتنایت" بود.
داستان آنها در میان جامعه بازیهای ویدیویی پخش شد و فرصت دریافت کمکهزینههایی را برایشان فراهم آورد. آنها برای خرید تجهیزات و تشکیل یک تیم رسمی ورزشهای الکترونیک، کمک مالی دریافت کردند. تیم بسکتبال نیوجرسی نتز، فضایی برای بازی به آنها اهدا کرد. آن موقع بود که خدایان چهارگانه گشتن به دنبال یک مربی تماموقت را آغاز کردند.
هدف بعدی آن است که رتبههای بالایی در رقابتهای قهرمانی جهانی مختلف کسب کنند. کمیته المپیک جداً به دنبال اضافه کردن ورزشهای الکترونیک به المپیک ۲۰۲۴ است و خدایان چهارگانه امیدوار است که با کسب رتبههای جهانی بتواند سهمیه شرکت در المپیک را کسب کند.
مزایای بازی برای اعضای تیم قابل ملاحظه بوده است. هانت میگوید: "وقتی کاری را انجام میدهیم که از آن لذت میبریم، از استرس ما کاسته میشود. استرس به خودی خود کشنده است. هنگام بازی خاصیت درمانی دارد. من از ۱۷ سالگی روی صندلی چرخدار هستم. حالا ۳۱ سال دارم. بازی از جهات مختلف زندگی من را نجات داده است."
پوترینو، که از سر لطف لقب خدای چهارگانه را به او دادهاند، میگوید: "اگر به خاطر کریس و آن روز نبود که به آزمایشگاه من آمد و گفت، هی من باید خودم را مشغول کنم، حالا ما در کنار همدیگر نبودیم.:
لوگوی تیم را سرجیو اسویدوی خونسرد طراحی کرده که مانند نایری استیونز با دهانش نقاشی میکند. لوگو صندلی چرخداری است که با یک جفت بال نگه داشته شده است.
هانت میگوید: "کریس برای همیشه کاپیتان ماست. او فرشته نگهبان ماست و این بالها تجسم اوست."
- خبرهای بیشتر را در کانال تلگرام بیبیسی فارسی دنبال کنید
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: خدایان چهارگانه: گیمرهای درجه یکی که با دهانشان بازی میکنند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران