سلامت روان در پیوند با طبیعت/ اعظم بهرامی
ماهنامه خط صلح – بنا به آمار سازمان جهانی بهداشت بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در جهان گرفتار سطوح متفاوتی از افسردگی هستند. سالانه به طور متوسط حدود ۸۰۰ هزار نفر در جهان خودکشی میکنند. این آمار هر سال رو به افزایش است. تنها در میان سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ آمار جهانی مبتلایان به افسردگی ۲۰ درصد افزایش یافت. اگر چه برای افسردگی درمانهای متفاوت دارویی موثر وجود دارد اما در مجموع تنها ۱۰ درصد مبتلایان به افسردگی در جهان امکان استفاده از این روشهای درمانی را دارند. در بسیاری از آنها حتی تشخیص درمانی نیز اتفاق نمیافتد. افسردگی نتیجه تعامل عوامل پیچیده و متفاوتی است اما به شکل ساده میتوان گفت دو عامل بیولوژیکی و استعداد ژنتیکی در این مورد میتواند موثر باشد.
مطابق آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۷، توسط رئیس انجمن روانپزشکان ایران، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری در ردههای نخست شایعترین اختلالهای روانی در ایران هستند و وسواس، اختلالات خواب و اختلالات رفتاری در ردههای بعد قرار میگیرند. آمار این انجمن نشان میدهد که آمار مبتلایان زن در اغلب این مشکلات روانی دو برابر تعداد مردان است.
اما آنچه قابل توجه است آمار بالای مبتلایان به انواع اختلالات روانی در کلانشهرهای ایران است. به گزارش کمپین سلامت روان که در سال ۱۳۹۸ توسط شورای شهر تهران راه اندازی شد بیش از ۲۰ درصد تهرانیان به نوعی از اختلالات روانی، استرس و افسردگی مبتلا هستند.
آیا میتوان رابطه معناداری میان اختلالات روانی، خصوصا اضطراب و افسردگی انسان با امکان زندگی در مجاورت طبیعت و حیوانات یافت؟
روانشناسی محیط، علمی تازه است که عمرش به کمتر از ۵۰ سال میرسد. منظور از محیط هر دو محیط طبیعی و مصنوعی است، از مکانهای نزدیک به ما (به عنوان مثال اتاق، محله ما) ، تا بزرگترین و مشترکترین مکانها (به عنوان مثال شهرهای بزرگ). یکی از اهداف اصلی روانشناسی محیط زیست، درک و تجزیه و تحلیل تعاملات بین افراد و محیط و استفاده از این دانش برای تأثیرگذاری بر سیاستها و خطوط عملیاتی است که میتواند رفتار پایدار را ارتقا بخشد و محیطهای قابل زندگی و سالمتری ایجاد کند. بر همین اساس است که در اواخر دهه ۶۰ میلادی، توجه به معماری و محیط زیست و فضاهای شهری و تاثیر آن در برهم کنش با شهروندان مورد توجه ویژه قرار گرفت. بر همکنش طبیعت و روان انسان را شاید بتوان به دو بخش مهم تقسیم کرد.
تأثیرات طبیعت بر بهزیستی روانشناختی
به طور خاص ، تأثیر مثبت محیطهای طبیعی بر سلامت روانی و حس رضایتمندی شهروندان بارها تأیید شده است. به عنوان مثال، دیده شده است که چگونه ترکیب سکوت و محیطهای طبیعی منجر به آرامش بیشتر و آگاهی بیشتر از درک زندگی و اهمیت دادن به لحظه حال و لذت از زندگی میشود(Pfeifer et al.، ۲۰۲۰). یا آن که چطور قرار گرفتن در معرض طبیعت میتواند منجر به کاهش اختلالات خلق و خوی کوتاه مدت و آنی شود، طبیعت میتواند باعث کاهش سطح استرس، اضطراب و افسردگی شود(دولان ، ۲۰۱۸). حتی در کودکان (Sobko 2018) رابطه نزدیک و فیزیکی با طبیعت میتواند منجر به شناخت عمیق و ماندگار آنها از خود و محیط پیرامونشان شود و به درمان مشکلاتی چون بیش فعالی و مشکلات عاطفی و رفتارهایی تکراری، کمک میکند.
روانشناسی محیط و علوم اعصاب
در مورد سیستمهای عصبی مغز، از مجموعه مطالعات به دست آمده است که چگونه زندگی در مجاورت محیطهای طبیعی با عملکرد بهتر آمیگدال (بادامه که نقش مهمی در یادگیری و حافظه دارد. بادامه علاوه بر نقش اصلی در درک احساسات و چگونگی واکنش به آنها، در تعدیل درد و نشان دادن چهره بیرونی انسان از تجربه های حسی شادی و اندوه و .. نیز دخالت دارد .همینطور با ساختار مغز که در زمان استرس کار می کند نیز در پیوند است) در ارتباط است. در مطالعه تأثیرات محیط بر ساختارهای مغزی، یک همتای منفی نیز وجود دارد؛ به طور مثال دادههای مختلف حاکی از تأثیر مخرب شرایط خاص محیطی است. مطالعهای که توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، اشاره دارد به پیوندی که بین آلودگی هوا مربوط به ترافیک و افزایش خطر تغییر در رشد مغز وجود دارد. موضوعی که خصوصا با زندگی طولانی مدت در محیطهای آلوده حتی میتواند منجر به ایجاد اختلالات عصبی شود.
به طور خلاصه مطالعه آنها بر روی انواعی از جوندگان، رشد غیر طبیعی و افزایش التهاب عصبی در مغز حیوانات در معرض آلودگی هوا را نشان داد. این تحقیق نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض آلودگی طی دورههای حساس رشد میتواند خطر تغییر در مغز را که با اختلالات عصبی رشد همراه است افزایش دهد. این موضوع به طور مشخص در مورد کودکان میتواند بر سطح یادگیری و تمرکز اثر بگذارد. (پاتن و همکاران ، ۲۰۲۰).
شهرنشینی فواید بسیاری دارد، اما افزایش سطح بیماریهای روانی، از جمله افسردگی و اضطراب هم همراه آن است.
تحقیقی تازه انجام شده در دو دانشگاه استنفورد و رم که جداگانه و با اهداف مختلف انجام و منتشر شد نشان میدهد که کاهش تجربه زیست در کنار طبیعت و کاهش فضای سبز و ارتباط مستقیم با درخت و رود و خاک میتواند مکانیزم معناداری را در ارتباط با افزایش بیماریهای روانی یا ناکامی دارو درمانی صرف را نشان دهد.
گزارش استنفورد نشان میدهد که نشخوارهای فکری روزانه، قضاوت و سرزنشهای فردی استرسزا و همینطور وسواسهای فکری با بیش از یک ساعت و نیم پیاده روی روزانه در طبیعت و فضای سبز میتواند به شکل معناداری کاهش یابد. ثبت واکنش سیستم عصبی مغز نشان میدهد که پیادهروی در فضاهای شهری این تاثیر را ندارد.
پیش از این حتی انجام انجام مطالعاتی چنین چندان ضروری به نظر نمیرسید اما امروز بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و تا ۲۰۵۰ پیش بینی میشود که تا ۷۰ درصد جمعیت جهان ساکن شهرها خواهند بود و به این ترتیب دانستن اینکه حذف ارتباط با طبیعت چه تاثیری بر رفتار و زندگی ما خواهد گذاشت موضوعی مهم و حیاتی است.
تحقیق دانشگاه رم اما نشان داد که مصرف داروهای ضد افسردگی اغلب بدون توجه به محیط زندگی بیمار، نتیجه بخش نخواهند بود. و ارتباط با طبیعت و محیطهای آرام در طبیعت میتواند از بهترین عوامل همراهی کننده بیماران برای کاهش افسردگی و تاثیر بهتر داروها باشد.
متاسفانه کارهای پژوهشی و تحقیقاتی در حوزه روانشناسی در ایران با مشکلات زیادی مواجه است. نخست آن که به لحاظ فرهنگی به آن چندان توجه نمیشود. هزینه بالای پروسههای درمان که اغلب طولانی هستند و زیر پوشش بیمه نبودن داروهای مورد نیاز این گروه از بیماران و ایدههای سنتی و مذهبی چهارچوبهای مشاورین مراکز دولتی روند بررسی و درمان مشکلات روانی در ایران بسیار کند کرده است.
عوامل محیطی در پیوند با طبیعت مثل سهم هر شهروند از فضای سبز، سهم فضای بازی برای کودکان و یا نرخ رشد توسعه معماری شهری در کلانشهرهای ایران اغلب بدون در نظر گرفتن نقش و حضور انسان به عنوان یک سلول مهم از زندگی شهری پیش میروند. درست است که بنا به آمار رسمی به ازای هر شهروند تهرانی به طور مثال ۱۱ متر مربع فضای سبز وجود دارد اما باید این را در نظر داشت که سالهاست به نحوه محاسبه این میانگین نیز نقد وجود دارد. میادین بزرگ چمن کاری شده که جای درختانی با چند ده سال عمر بلوارها و خیابانها را گرفته است. همین طور فضای پارکها که اغلب مشکل امنیت و روشنایی و پاکیزگی دارند. با حل تمام این مشکلات تازه به موضوع حذف زنان از فضاهای عمومی شهرها میرسیم. به عبارت بهتر حذف زنان و آزادی آنها در پوشش و پویایی از فضای شهرها که سیستماتیک و قانونی شد. هنوز بعد از سالها برای دوچرخه سواری و دویدن زنان در پارک مشکلات و موانع قانون و قضایی وجود دارد. ورزش زنان در فضاهای باز، دسترسی آزادانه به آفتاب در شرایط طبیعی مثل ساحل دریا نیز با موانع قانونی متفاوت مواجه است. این همه محدودیت و تبعیض حتی در دسترسی به فضاهای سبز محدود شهری را میتوان به عوامل استرسزای دیگر تحمیل شده به زندگی روزمره زنان در ایران افزود.
اگر ارتباط با حیوانات، شرکت در فعالیتهای گروهی، برنامههای گروهی رقص و ورزش، همزیستی مسالمتآمیز حتی کوتاه مدت در دامن طبیعت را عناوین مهم و موثر در تعدیل استرس و افسردگی ناشی از زندگی شهری بدانیم باید گفت امکان دسترسی به آن برای بسیاری هرگز فراهم نمیشود. با توجه به اهمیت تعامل انسان یا طبیعت میتوان گفت شاخصهایی مثل دسترسی به فضای سبز، روزهای پاک و زندگی در فضای بدون آلودگی نوری و صوتی را میتوان یکی از مهمترین شاخصهای سلامت رفتاری و روانی یک جامعه دانست.
منبع خبر: هرانا
اخبار مرتبط: سلامت روان در پیوند با طبیعت/ اعظم بهرامی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران