سردرب خانههای قدیمی میراث فراموش شده معماری قومسی
خبرگزاری مهر، گروه استانها - ملیحه شاه ولی*: معماری از بارزترین جلوههای فرهنگ هر قوم و دوره تاریخی و نمایشگر محیط زیست آدمی است و تزئینات و آرایههای تزئینی، بخش جدایی ناپذیر از بناها و معماری هر فرهنگ و سرزمینی است. بیشتر سر در خانههای قاجاری دارای نقشهای کالبدی و کارکردی است که بیانگر مسائل زیادی است. سر دربهای ورودی میتواند نشانههایی مناسب از اوضاع طبیعی و اجتماعی منطقه، مذهب، نظام اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی و سطح طبقاتی باشد.
در یادداشت حاضر تلاش شده تا با ثبت تزئینات سر درب منازل واقع در بافت قدیم شهرهای استان سمنان به خصوص شهرستان شاهرود این هنر و سبک معماری معرفی و از سازمانهای مربوطه درخواست حفظ آنها را داشته باشد. ورودی هر مکان نخستین و مهمترین حلقه ارتباطی افراد با فضا است. هر ورودی میتواند از دو منظر عینی و ذهنی برای افراد تعریف گردد و همیشه این مؤلفههای عینی از جمله سردرها است که بر دیگر مؤلفهها پیشی گرفته و در نظر افراد بررسی میگردد و میتواند حس آنان را نسبت به فضا تعریف کند.
حس خوب دعوت شدن
بنابراین توقعی که از منظر ورودی یک فضای شهری استان سمنان میرود اینکه در پذیرفتن و دعوت شدن افراد توانمند باشد و توانمندی آن زمانی است که فرد با اشتیاق به سمت آن میآید و حس رفتن از دنیایی به دنیای دیگر در او ایجاد میشود و تعامل مورد انتظار با فضا را برقرار میکند. در واقع ایجاد و ارتقا حس دعوتکنندگی در ورودی بناهای مسکونی از نظر کیفی و کمی در مؤلفههای عینی و تقویت مؤلفههای ذهنی در ارتقای حس دعوتکنندگی یک ورودی مؤثر است.
هر ورودی دارای نقشهای کالبدی و کارکردی است یکی از اجزای ورودی بناها سردربها هستند. از نقشهای کالبدی در ورودی میتوان به تأمین و نظارت بر ارتباط، کنترلگری، نفوذپذیری، تبدیلپذیری، تشخص و خوانایی، پذیرندگی یا دعوتکنندگی نام برد. شکلگیری ورودی به عنوان یکی از عناصر مهم و مؤثر در معرفی افکار و نظریات دوران مربوط به خود است و متناسب، هماهنگ و پیوسته با امکانات، اهداف عملکردی و تفکرات دوره مربوط به خود شکل میگیرد.
معماری سردربهای بازمانده از دورههای کهن، مرجع ما در بررسی روند تغییرات سردربهای ورودی از لحاظ کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و کاربردی میباشد. از آنچه در شکلگیری فضاهای ورودی در تمدنها و سبکهای مختلف مؤثر بوده، میتوان اوضاع طبیعی و اجتماعی منطقه، مذهب، نظام اجتماعی و فرهنگی را نام برد. بهرهگیری از آموزههای معماری ایران قدیم، نقش مهمی در رسیدن به کیفیت مطلوب سردربهای ورودی در طراحی بناها خواهد داشت. جایگاه سردربهای ورودی در فرآیند طراحی بناها در ادوار مختلف تاریخی در کشورمان به وضوح به چشم میخورد. ورودی بناهای ایرانی در طی دوران پرفراز و نشیب خود، تحولات چشمگیری داشته است، اما دارای ویژگیهای خاصی است و در هر یک از دورههای تاریخی تغییراتی به خود دیده است.
تزئینات در تمام ادوار
در سرزمین ایران، تزئینات معماری در تمامی دورههای تاریخی چه در عصر باستان و چه در دوره اسلامی، بیانگر اندیشه و ذوق مردمانی است که معیارهای هنر و زیبایی را فرا گرفتهاند. این هنر ساختمانی در دوره معاصر اگرچه اصالت و گستردگی گذشته را ندارد، اما تنوع و بیان متفاوتی به خود گرفته است چرا که از یک طرف خلق پدیدههای هنری و تجربههای تاریخی به صورت مجموعهای غنی از گذشته را با خود دارد و از طرف دیگر، تحول جدید ارتباط با دنیای مدرن و عصر حاضر که پیوندها و ارتباطهای سهلتری را ایجاد کرده، باعث بروز پدیدههای تازه، مختلف و متنوع در این هنر شده است (کیانی، ۱۳۹۲، ۱۶).
در این میان در ورودی نسبت به سایر محیط و اجزا دیگر از ویژگیها و امتیازات خاصی برخوردار بوده است. زیرا علاوه بر اینکه به عنوان یک عنصر رابط بین برون و درون خانه محسوب میشده، از لحاظ زیبایی بصری نیز شاخصی برای تشخیص ارزش هویت و معماری هر ساختمان بوده است. یکی از قسمتهایی که نشان دهنده اعتقادات، باورها و سنتهای گذشته مردم بوده، سر در خانهها و کتیبههایی که در پیشانی سردربها قرار میگرفتند، است. اورسل مینویسد: «اگر صاحب خانه به زیارت مکه توفیق یافته بود تصویر درختان سرو را بالای سر درب خانهاش گچبری میکرد و مردم از این تصاویر میدانستند که اینجا خانه یک حاجی است»
کتیبهها و تزئینات واقع در سر درب خانهها علاوه بر داشتن کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، محسوب شدن شناسنامه تاریخی-هنری و نشان دادن هویت اجتماعی-اقتصادی ساکنان خانه از قدرت و نیروی مانایی نیز برخوردار است. در سیر تحول معماری ایرانی از درونگرایی به بیرونگرایی و توجه به تزئین نمای بیرونی، مسلماً یکی از شیوههای مورد استقبال بهرهمندی از کتیبههای مزین به آیات قرآنی، شعارهای اخلاقی-مذهبی، در سر درب خانهها بود که تزئیناتی زیبا آنها را در بر گرفته بود.
جنس کتیبهها
چنانکه در طول تاریخ نیز مشاهده میشود، هنر در اختیار اغنیا و خواص جامعه بوده است. بی شک این امر در مورد نصب کتیبه بر سر درب خانه امیران، صاحب منصبان، پزشکان و علما نیز صدق میکند. افراد کم بضاعت و کم توان، بضاعت مالی کمی برای صرف چنین هزینههایی را داشتند (اکبری، ۱۳۸۶، ۷۱). از سوی دیگر همانطور که اشاره شد ورودی خانهها به نوعی بیانگر طبقه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساکنان خانه بوده است. به بیان عام آنها که دستشان به دهانشان میرسید، توان بهره گرفتن از تزئینات پر کار و زیبا و کتیبه و هنر هنرمندان را داشتند.
جنس کتیبههای به کار رفته در دوره قاجار از گچ، آجر، کاشی و چوب است و عمده تزئینات سردربها به صورت گچبری، آجرکاری و کاشیکاری اجرا شده است در دوره قاجار سر درب ورودی منازل دولتمردان و اعیان و اشراف هماهنگ با رفتارهای جدید اجتماعی آنان ساخته و پرداخته شده بود. آنها برای نشان دادن موقعیت اجتماعی و حفظ جایگاه و اعتبار خود، در تزئین ورودیها وسواس و سلیقه خاصی به کار برده و از مواد و مصالح مرغوب و نقش و نگار بیشتری استفاده میکردند.
سر درب ورودی اکثر منازل دوره قاجار، تنها قسمت آراسته شدهای بود که زیبایی آن از هر جا مشاهده میشد جمعی از آثار دوره پهلوی اول متأثر از معماری اسلامی ساخته شده است. در معماری اسلامی تأثیرات هنر قاجاری در گچبری، آجرکاری و کاشیکاری ورودیها دیده میشود و قوسهای سنتی در ورودیها قابل رؤیت هستند. نقوش اسلیمی که به صورت برجسته و به شیوه آجربری وجود دارد را میتوان بر سر درب منازل دوره پهلوی اول دید (محمدی، رجبی، ۱۳۸۹، ۲۳).
کم کم به دلیل سرعت در ساخت و ساز و برونگرایی شدن منازل، نماهای ورودی نتوانستند خود را همگام با تغییرات جدید تطبیق دهند و معماران سنتی نیز نتوانستند خود را با این پدیده همراه کنند. هر چند نمیتوان نقش هنرمندان و معماران سنتی را نادیده گرفت زیرا آنها با استفاده از نقوش اروپایی و ایرانی سردربهای ارزندهای به جا گذاشتهاند.
نمای ورودی خانهها
معماری مدرن در دوره پهلوی اول با عناصر معماری سنتی و عناصر اروپایی که ابتدا در دوره قاجار، در ورودیها به کار رفته بودند، تلفیق و این آمیختگی بیشتر در نمای ورودی خانهها مورد استفاده قرار گرفت از هنر کاشیکاری نیز در سر درب منازل دوره قاجار به خوبی استفاده شده و در دوره پهلوی اول نیز هم چنان مورد توجه بود اما در دوره پهلوی دوم این هنر رو به زوال نهاد و در نماهای منازل این دوره به ندرت و با کیفیت هنری بسیار پایین دیده میشود.
سر درب خانهها در دوران قاجار و پهلوی یا کاملاً ساده بود و یا تزئینات کم مایهای از آجرکاری، گچبری یا تلفیقی از آنها را بر سطح خود داشت این تزئینات نیز متناسب با وضعیت و موقعیت اجتماعی و به فراخور حال صاحب خانه بود (رمضان جماعت، نیستانی، ۱۳۸۹، ۶۸). ساخت آفتاب گیر و سایبان در جاهای ضروری از جمله ورودیها نشان از توجه به مسائل اقلیمی دارد. یکی از زیباترین قالبهای تمثیلی هنر اسلامی مربوط به نقوش هندسی است که دو مفهوم ساختاری و ادراکی را توأمان به نمایش میگذارند.
مفهوم ساختاری یا صوری، هر شکل آشکار است و آن را فارغ از دیدگاهها و فرهنگهای گوناگون میتوان مورد شناسایی و بررسی قرار داد، در حالی که مفهوم ادراکی شکل به صورتی پیچیده و پنهان با عوامل بسیار متنوع و متعدد از جمله فرهنگ عمومی یک جامعه، سنتهای گذشته، سلیقههای فردی و گروهی، محیط و زمینه قرارگیری، شکل و ویژگیهای کالبدی آن بستگی دارد در نهایت باید گفت چقدر زیبا است که بتوانیم این بناهای تاریخی و زیبا را در شهرستانهای استان سمنان احیا کنیم.
*کارشناس و صاحب نظر حوزه معماری و فعال حوزه شهری
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: سردرب خانههای قدیمی میراث فراموش شده معماری قومسی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران