اشرافیت سیاسی و حذف جمهوریت نظام / کارآمدی جمهوری به مشارکت مردم است
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- سارا عاقلی؛ «مقاومت- معیشت»، «مردم- حاکمیت»، «عدالت- آزادی» و... دوگانههایی هستند که چند سالی است در عرصهی سیاسی کشور جا خوش کرده و دوقطبیهای جامعه را شدت میبخشند؛ دوگانهسازها بر این باورند که نمیتوان دو مفهوم متعالی را همزمان در جامعه برآورده کرد به همین خاطر برای رسیدن به یک مفهوم، دیگری را قربانی میکنند و زیر سوال میبرند؛ برای مثال در دههی اخیر دوگانهی «مقاومت- معیشت» مبنای آغاز دورهی جدیدی از مذاکرات بود؛ تا در افکار عمومی از دست رفتن معیشت، هزینهی مقاومت تلقی شود.
حالا چند وقتی است که دوگانهی جدیدی فضای رسانههای کشور را داغ کرده؛ «مشارکت- کارآمدی».
اگرچه این دوگانه اولین بار نیست که مطرح میشود؛ بلکه در دورههای مختلف انتخابات توسط گروه بازنده که عاجز از تحلیل چرایی باخت است، ارائه شده است.
یکی از مثالهای بارز چنین رویکردی در سال ۹۶ و ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم اتفاق افتاد؛ زمانی که در دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب در خرداد ۹۶ یکی از دانشجویان از تشویق جامعه برای مشارکت حداکثری در انتخابات توسط ایشان گله کرد و معتقد بود تشویق به حضور آحاد افراد جامعه باعث شد تا یک کاندیدای به خصوص رای نیاورد!
رویکرد عجیب و ابزاری دانشجویان به مقوله انتخابات و اولویت قرار دادن نتیجهی مشارکت بر اصل حضور مردم پای صندوقهای رای، رهبر انقلاب را به واکنش صریحی واداشت که در پاسخ فرمودند: «مسئلهی نقش مردم در حکومت یکی از این کلیدواژهها است؛ بعضیها از بچّههای خوب و انقلابی تعجّب میکنند که فلانی مدام میگوید در انتخابات شرکت کنید؛ از من گلهمند میشوند که چرا شما مدام گفتید بیایید در انتخابات شرکت کنید. توجّه داشته باشید که مصیبت، آن روزی است که مردم به صندوق رأی پشت کنند؛ این مصیبت است؛ و دشمن این را میخواهد و انتظار روزی را میکشند که نود درصد مردم پای صندوقها شرکت نکنند؛ مصیبت آن است. بنده آن را میبینم؛ حضور مردم پای صندوق رأی، یک نعمت بزرگی است. «مردمسالاری»، این جزو کلیدواژههای اصلی است؛ شما میخواهید که مردم پای فلان صندوق بیایند، پای آن صندوق نیایند، تلاش کنید تا آن کاری که شما میخواهید تحقّق پیدا کند. جلوی حضور مردم پای صندوق رأی نَایستید.»
موج «مشارکت- کارآمدی» در توییتر!
این موضوع در چند وقت اخیر در فضای توییتر نیز به بحث گذاشته شد و یکی از کاربران در نقد مشارکت حداکثری با رویکرد انتقاد از عملکرد دولت و اصلاحطلبان نوشت: «اساسا این نکته که به هر قیمتی باید در انتخابات مشارکت بالا داشته باشیم با منطق جور در نمیآید؛ مشارکت بالایی که بخواهد گرانیهای امروز را به ارمغان بیاورد به چه دردی میخورد؟ حالا در مقابل تصور کنید میزان مشارکت بالا نباشد، اما کارآمدی وجود داشته باشد، کدام برای ایران مفیدتر است؟»
نفی مشارکت حداکثری مردم به بهانه کارآمدی و بهتر شدن نتیجهی انتخابات، رویکرد جریانی است است که حوصلهی رقابت ندارد؛ از اقناع و مواجه با افکار عمومی دلزده است و میخواهد با کمترین زحمت، در انتخابات ملی پیروز شود؛ به همین خاطر بجای طراحی عملیات برای پیروزی، صورت مسئله یعنی حضور مردم را زیر سوال میبرد؛ در این جاست که دوگانهای تحت عنوان مشارکت_کارآمدی را شکل میدهد تا به امید آن بتواند کاندیدای موردنظر خود را به کرسی پاستور برساند.
این نگاه حداقلی به مشارکت با انتقاد و واکنش دیگر کاربران و شخصیتهای سیاسی و رسانهای روبرو شد؛ وحید یامین پور در پاسخ به این توییت نوشت: «تجربهی تلخی که از شکست در انتخاباتِ نادرست ناشی شده باشد به صواب و و صلاح نزدیکتر است تا تحمیل مصلحتی که از دل انتخابِ عمومی بیرون نیامده باشد؛ این معنای آن ایدهی مردم سالاری دینی است که هدفش رشد جامعه است نه حکومت به هر قیمتی؛ جمهوریت در قانون اساسی واقعی است نه فانتزی.»
امیرحسین ثابتی نیز در انتقاد و پاسخ به این توییت نوشت: «اگر تنها هدف از انتخابات پیروزی باشد، این حرف درست است و مشارکت بالا به هر قیمت منطقی نیست، اما جمهوری اسلامی که امام آن را تاسیس کرد و رهبر انقلاب هدایت آن را بر عهده دارد نگاهش عمیقتر از پیروزی و شکست در انتخابات است؛ رشد فکر مردم آنقدر مهم است که معصومین ما در راه آن شهید شدند.»
"رشد فکری جامعه" کلیدواژهی منتقدین دوگانهی «مشارکت- کارآمدی» بود که معتقد بودند وجود صندوق رای در یک جامعه برای بیرون آوردن یک گزینهی به خصوص نیست که اگر این بود راههای آسانتری نسبت به انتخابات وجود داشت؛ بلکه هدف از قدرت انتخاب جامعه، درگیر شدن افراد با گزینهها و سبک سنگین کردن آنان است تا در اثر این انتخاب چه درست و چه غلط شناخت و تجربهای جمعی شکل گیرد؛ مانند آنچه جامعهی انقلابی با انتخاب بنیصدر در دههی ۶۰ به دست آورد؛ شناخت چهرهی نفاق که اگرچه با هزینهی سنگینی همراه بود، اما در حافظهی جمعیِ جامعه ماندگار شد.
در همین باره چندی پیش ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فرهیختگان گفت: «باید مردم را راهنمایی کرد و تذکر داد، اما چنانچه این انتخاب از نظر برخی افراد، انتخاب بهمصلحت نباشد، مردم بعدا متوجه میشوند این انتخاب صحیح نبوده است، اما در هر صورت تصمیمگیرنده، مردم هستند.»
طرح غلط دوگانهای دو سر باخت
برخی دیگر از فعالین رسانهای و سیاسی، تاثیر مشارکت حداقلی بر انتخاب بهتر را زیر سوال بردند؛ مانند علی جعفری که پاسخ به این دوگانه در صفحهی توییتر خود نوشت: «دولتی که به جای رای عمومی وامدار احزاب و شخصیتها باشد و تلاشی هم برای جلب نظر مردم نکرده باشد به دنبال تحقق منویات احزاب است، نه برآورده کردن توقع مردم چراکه بقای آن به همین افراد و گروهها وابسته است؛ چنین دولتی بله قربانگوی آفرینندگان خود است.»
در واقع استدلال این گروه از منتقدینِ دوگانهی «مشارکت- کارآمدی» بر این مبنا است که هر دولتی وامدار گروهی است که توسط آن به کرسی قدرت رسیده؛ بنابراین دولتی که برخاسته از بدنهی مردمی نباشد و خود را زیر ذره بین مردم حس نکند، دلیلی هم برای کار کردن به نفع مردم ندارد؛ بلکه خود را وقفِ منافع گروه کوچکی میکند که توسط آن رئیس جمهور شده؛ بر همین اساس گفته میشود کارآمدی و کارایی که مدنظر طراحان دوگانهی مشارکت کارآمدی است، از اساس محقق نخواهد شد و با به چالش کشیدن مشارکت حداکثری مردم، نه تنها ظرفیت حضور مردمی را از دست خواهیم داد بلکه مهمترین عاملِ تحرکِ دولت یعنی مطالبهی رایدهندگان نیز از بین میرود و میشود داستانِ دو سر باختی که طراحان آن را از هر دو سو بازنده میکند.
کدام مشارکت؛ کدام مردم؟!
یکی دیگر از استدلالها در ردِ دوگانهی «مشارکت- کارآمدی»، انتقاد به مشخص نبودن رویکرد طراحان این دوگانه نسبت به مشارکت مردمی است که در برخی مواقع مشارکت مردمی را خوب تلقی میکنند و گاهی اوقات بد!
به عبارت بهتر نمیتوان از حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس و ۹ دی تعریف و تمجید کرد و حتی آنان را به حضور هر چه پرشورتر فراخواند، اما در روز انتخابات بخواهیم در خانه بمانند تا مبادا دست به انتخاب نادرستی بزنند! مگر آنکه فراموش کنیم جمهوری اسلامی، حیات خود را از مشارکت انتقادی مردم در دوران پهلوی به دست آورده و حضور مردمی برای جمهوری اسلامی، منبعِ مشروعیتبخش به نظام سیاسی تلقی میشود.
در همین باره سعید آجرلو، کارشناس مسائل سیاسی و مدیرمسئول روزنامه صبحنو در گفتگو با فرهیختگان، مشارکت را از دریچهی مشروعیت بخشی به نظام سیاسی مورد توجه قرار داد و گفت: «درون تفکر جمهوری اسلامی مسئلهی مشارکت مهم است و مشارکت در زمینههای مشروعیت و مقبولیت موثر است، اما من اساسا نمیخواهم بیان کنم انتخاب خوب و اصلح اهمیت ندارد، چه بسا کارآمدی هم باعث مشروعیت میشود؛ اما اعتقاد دارم باید به مرحلهای برویم که مشارکت را در کنار تصمیم درست و گزینه اصلح قرار دهیم و این دو را همنشین هم کنیم؛ بهجای اینکه تضاد بین این دو ایجاد کنیم و بگوییم اصل برای ما مشارکت است حتی اگر تصمیم غلط بود.»
حضور پرشور در عین انتخاب اصلح
فعال شدن دوبارهی این دوگانهی اشتباه باعث شد تا بار دیگر رهبر انقلاب، اهمیت اصل مشارکت را گوشزد کنند؛ که در همین باره در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی در سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز فرمودند: «انتخابات در کشور ما یک فرصت بسیار بزرگ است؛ این فرصت را نباید از دست داد. البتّه مخالفین جمهوری اسلامی نمیخواهند جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده کند. انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود. البتّه دشمنان این را نمیخواهند؛ لذا نزدیک انتخابات در همهی دورهها شروع میکنند، گاهی میگویند آزادی نیست، گاهی میگویند دخالتِ فلان است، گاهی میگویند مهندسی است، برای اینکه مردم را از حضور در انتخابات دلسرد کنند؛ این، کار دشمن است. لکن انتخابات برای کشور یک فرصت و ذخیره است که اگر شرکت پُرشور مردم باشد، یقیناً به آیندهی کشور کمک خواهد کرد. البتّه اگر این شرکت پُرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتاً یک نیروی کارآمد و باایمان و پُرانگیزه و علاقهمند به کار به وسیله مردم انتخاب شود، خب این نورعلینور است و آیندهی کشور را تضمین خواهد کرد. علاج دردهای مزمن کشور در پُرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد، انتخاب اصلح، انتخاب شخصیّت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.»
اصلاح طلبان کجای این دوگانه ایستادهاند؟
ورود اصلاح طلبان به زمین بازی مشارکت-کارآمدی هوشمندانه و بر مبنای منافع جریان سیاسی خود بود؛ به این معنا که آنان با جانبداری از مشارکت حداکثری، خود را جریان نزدیک به مردم و مدافع حضور حداکثری معرفی کردند تا جایی که از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر حمایت از مشارکت حداکثری تشکر کردند؛ گویا وظیفهی اصلاح طلبان نسبت به طرح مشارکت حداکثری از جانب رهبر انقلاب، صرفا تشکر و اعلام موجودیت برای انتخابات ۱۴۰۰ بوده! و برای تحقق چنین اصلی، وظیفهی بر دوش خود احساس نمیکنند.
در همین باره اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت در قالب توییتی در واکنش به بیانات اخیر رهبری نوشت: «همانطور که مقام معظم رهبری دیروز تاکید کردند انتخابات پرشور و با اقبال عمومی بالا موجب امنیت و علاج کشور است» نهادهای مجری و ناظر انتخابات و صداسیما موظفند در عمل زمینهی مشارکت بالا در انتخابات که مستلزم آزادی و عادلانه بودن رقابت است را فراهم کنند.».
مسعود براتی، کارشناس اقتصادی در واکنش به شانه خالی کردن دولتیها از سهم خود در فراهم کردن مشارکت حداکثری در پاسخ به جهانگیری نوشت: «مهمترین چالش برای مشارکت بالا، وضعیت اقتصادی مردم است که آن هم محصول سیاسیتها و مدیریت دولت است.»
مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز در چهارمین کنگره سراسری از رهبر انقلاب به جهت تاکید بر انتخابات پرشور تشکر کرد و گفت: «دوستان در جناح رقیب ما خیلی علاقمند بودند و تاکید میکردند که سیاستهای کلی نظام بر یک انتخابات با مشارکت محدود با نتایج قابل پیش بینی قرار است استوار باشد. ما به عنوان یک حزب سیاسی فعال در جبهه اصلاحات از ایشان تقدیر و تشکر میکنیم که این ابهام را رفع کردند و معلوم شد که دوستانی که خود را طرفدار نظام میدانند در این مسئله از رهبری عقب ماندند؛ در نگاه ما شخصیتهای کارآمد مدنظر است که در حزب درمورد آنها صحبت کردیم و حتما میتوانیم موازنه سیاسی را به عرصه سیاست کشور برگردانیم. بر هم خوردن موازنه سیاسی و حاکم شدن اقلیت بر اکثریت مردم نتایج بدی خواهد داشت. در اینجا باید تاکید کنم همه کسانی که در انتخابات گذشته رای ندادند، رای مطلق به حاکمیت جبهه پایداری بر مجلس دادند؛ در انتخابات آینده هم کسانی که رای ندهد ممتنع محسوب میشوند و رای ممتنع به نفع رقیب است.»
خروجی سخنان مرعشی در تیتر یک ارگان رسمی حزب کارگزاران یعنی روزنامه سازندگی مشاهده شد که به نقل از او در دوم اسفند نوشت: «تشکر از رهبری برای حمایت از مشارکت حداکثری»
آنچه در رویکرد اصلاحطلبان واضح است بیمسئولتی و شانه خالی کردن در ایفای نقش خود به منظور تحقق مشارکت حداکثری است؛ نکتهای که ناصر ایمانی نیز در گفتگوی خود با فرهیختگان به آن متذکر شد و اظهار داشت: «مهمترین نقش این است که مردم درمجموع از کارآمدی نظام اطمینانخاطر داشته باشند، لذا این مهمترین فاکتور است؛ مردم اگر احساس کنند نظام کارآمد نیست یا بهنوعی کمکارآمد است، در میزان مشارکتشان در انتخابات تاثیر مستقیم دارد.»
حالا علاوه بر هشدار دادن به اصولگرایان سنتی که پیروزی خود را در گرو مشارکت پایین میدانند باید به اصلاحطلبان که در حال حاضر کرسی پاستور را دست دارند یادآور شد که با ناکارآمدی خود به عنوان دولت وقت، نقش بزرگی در ریزش میزان مشارکت مردمی ایفا کردهاند و بدون ادای تکلیف خود و اجرای کارآمدی، نمیتوانند به دنبال حق خود و نفع بردن از مشارکت حداکثری باشند.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: اشرافیت سیاسی و حذف جمهوریت نظام / کارآمدی جمهوری به مشارکت مردم است
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران