جذب و ارتقای اساتید وزارت علوم با شاخصهای دانشگاه فرهنگیان همخوانی ندارد / واگذاری مراکز تربیت معلم به سبک فتحعلی شاه قاجار
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی که وظیفه تامین و تربیت معلمان را عهده دار است، با مشکلاتی اساسی از جمله کمبود هیئت علمی مواجه است. این دانشگاه با ۷۸ هزار دانشجو، تنها ۸۰۳ هیئت علمی دارد و شاهد تلاشهایی برای انحلال این دانشگاه بوده ایم. در این رابطه با محمدعلی جواهری و محمد پاک سرشت، اعضای هیئت علمی این دانشگاه به گفتگو نشستیم تا ریشه این مسائل را مورد بررسی قرار دهیم.
دانشجو: همانطور که مستحضر هستید، نسبت هیئت علمی به دانشجو در دانشگاه فرهنگیان ۱ به ۹۷ است و تعداد زیادی از اساتید نیز در حال بازنشستگی هستند. با توجه به این شرایط گویا از سال تاسیس این دانشگاه تدبیری برای این بحران جدی اندیشیده نشده است. به نظر شما ریشه اصلی این اتفاق در چیست؟
محمدعلی جواهری، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان به عنوان جایی که عهده دار تعلیم و تربیت مربیان، مدیران و کارکنان آموزش و پرورش است، مقولهای حاکمیتی هستند؛ بنابراین باید دیدی حاکمیتی به این دانشگاه داشت. افرادی باید امور این دانشگاه را عهده دار شوند که تجربه زیسته معلمی داشته باشند و توانایی و آشنایی کافی با مقوله تربیت را داشته باشند.
متاسفانه در دانشگاه فرهنگیان حرکتی ایجاد شد که آرایش درونی دانشگاه فرهنگیان از هم گسسته شود. تلاش بر این بود که این دانشگاه از وضعیت تربیت محوری و ماموریت حساس خویش تبدیل به دانشگاهی ضمن خدمت شود؛ به طوری که از دیگر دانشگاهها بیایند و در این دانشگاه واحدهایی بگذرانند و بروند. در این راستا تعداد دانشجوهای این دانشگاه به شدت کاهش پیدا کرد. به طوری که جذب دانشجو سالیانه از ۲۰، ۳۰ هزار نفر تبدیل به ۳ هزار نفر شد و اساتید را نیز تبدیل به ۴۰ استاد محوری کردند. حدودا تا سال ۹۷ نیز این رویه ادامه داشت. با آمدن ریاست جدید و البته حضور رهبری در این دانشگاه کمی اوضاع بهتر شد؛ البته نقدهایی جدی نیز به ریاست فعلی وجود دارد، ولی دیگر رویکرد سابق و اخراج استاد دلسوز و متعهد را نداشتیم؛ البته دانشگاه هم اکنون ۳۰۰ مامور آموزشی و ۴ هزار نفر نیز نیروی حق التدریسی نیز دارد، ولی هماهنگی لازم وجود ندارد.
دانشجو: چرا دانشگاه خوارزمی که برای تربیت معلم بود را واگذار کردند؟
محمد پاک سرشت، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: عنایت بر این است که این دانشگاه زمین بخورد و همچنان نیز در دستور کار است. برخی از مسئولین ما مامور هستند به نفوذ. متاسفانه فجایعی در تربیت معلم رخ داده است که همه نشان از نفوذ یک جریان به تعلیم و تربیت این کشور است. باید بررسی کرد که چه اتفاقی دردهه ۷۰ و ۸۰ رخ داد که ۳۰۰ مرکز تربیت معلم توسط وزرای آموزش و پرورش به سبک فتحعلی شاه قاجار واگذار شدند؟ چرا دانشگاه خوارزمی که دانشگاه تربیت معلم بود را واگذار کردند که اکنون دانشگاه فرهنگیان ساختار مناسب و کافی برای جذب دانشجو نداشته باشد؟
نفوذ یک جریان سیاسی به کشور باعث شده است که فرهنگ و در راس آن آموزش و پرورش و مراکز تربیت معلم رو به انزوال بروند و برنامه این است که این نفوذ تا برخی از مسئولان ارشد نظام نیز پیش برود. رهبری نیز مکررا از سالهای گذشته حرف از تهاجم فرهنگی زده اند، ولی گویا مسئولین خود را به خواب زده اند؛ چرا که ماموریتشان چیز دیگریست. اگر رهبری ورود پیدا نمیکرد؛ نمیگذاشتند این دانشگاه باقی بماند.
دانشجو: عملکرد دولت در برابر دانشگاه فرهنگیان چگونه بوده است؟
جواهری: در راستای نگاهی که به مراکز تربیت معلم وجود داشت و تبدیل کردن این دانشگاه به دانشگاهی ضمن خدمت دست به هر کاری زدند. ابتدا اینکه در کنار اسناد آموزش و پرورش و اساسنامه دانشگاه فرهنگیان سندی به نام سند ۲۰۳۰ را به صورت موازی برای اجرا طراحی کردند. یا بهتر است اینگونه بگویم که اصلا نگذاشتند سند تحول اجرا شود و شروع به اجرای سند ۲۰۳۰ کردند و برای آن نیرو، امکانات، اعتبار و... گذاشتند. حال شما تصور کنید ۱۵ میلیون دانش آموز، یک میلیون معلم، یکصد و ۱۰ هزار مدرسه و ۵۶۰ هزار کلاس درس و دانشگاهی که قرار است مرکز ثقل نظام آموزشی کشور باشد دو سندی بشوند و در مقابل اسناد بیگانه قرار بگیرند. چه اتفاقی میافتد؟
باعث تاسف است که کسانی مجریان سند ۲۰۳۰ بوده اند که مسئولیت اجرای سند تحول بنیادین را نیز دارند! ۳۰ کارگروه برای جریان ۲۰۳۰ شکل گرفت و مجریان این سند هم قدرت داشتند، هم امکانات مالی و...، اما یک واحد ارزیابی درستی برای سند تحول شکل نگرفت. چرا کرسیهای آزاد اندیشی پیرامون سند تحول گذاشته نشده است و چرا به این سند بها داده نمیشود؟ برای امور اقتصادی مقامات قضایی ورود پیدا میکنند، ولی متاسفانه برای امور فرهنگی دادگاهی نداریم. نمیآیند کسانی که مجریان این سند هستند محاکمه کنند.
سوال ما از نهاد ریاست جمهوری و وزارت علوم این است که آیا شما نگاهی سرمایه داری به این دانشگاه داشته اید؟ لازم به ذکر است کسی انتخاب درستی برای ریاست جمهوری است که آشنا با اسناد آموزش و پرورش باشد و بخواهد مطابق این اسناد پیش رود و برنامه ریزی کند. وزارت علوم و رسانه ملی باید بپذیرند که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید به یک گفتمان در کشور تبدیل شود. معلمان نیز باید به یک فهم مشترک از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش برسند. استادی مناسب دانشگاه فرهنگیان است که خاک کلاس درس را خورده باشد
دانشجو: گله عده کثیری از دانشجویان با وجود مشکلات صنفی و رفاهی، سطح علمی پایین اساتید و رفتارهایی است که به دور از وجهه دانشگاهی است. اساتید این دانشگاه چه پاسخی برای این گله دارند؟
پاک سرشت: در این ۸ سالی که دانشگاه فرهنگیان تاسیس شد عنایت مسئولانش این بود که اساتید این دانشگاه ارتقای کیفی پیدا نکنند و کمال بی لطفی را به این اساتید داشتند. میخواهند عقبه این دانشگاه از بین برود و این دانشگاه بشود دانشگاه پیام نور! سوال ما این است که چرا ستادهای مختلف دانشگاه مخصوص خود برای تربیت نیرو را دارند، ولی تنها با وجود این دانشگاه مخالفت میکنند؟
استادی مناسب دانشگاه فرهنگیان است که خاک کلاس درس را خورده باشد و بتواند دانش معلمی را منتقل کند. استادی که در دیگر دانشگاهها تدریس میکند هرچقدر که به لحاظ علمی وضعیت خوبی داشته باشد نمیتواند مناسب تربیت معلم باشد؛ چرا که برای هدفی دیگر متخصص شده است. این دانشگاه، دانشگاهی تربیت محور و ماموریت گراست؛ استادی که نتواند معرفت و تجربه را به خوبی منتقل کند، هرچقدر هم که عالم باشد جایی در تربیت معلم ندارد. اساتید دهه ۶۰ تربیت معلم اینگونه بودند و اکنون نیز با موتور محرکه ۴۰ سال پیش تمام قد از تربیت معلم دفاع میکنند.
اشکال کار سطح علمی اساتید تربیت معلم نیست؛ بلکه اشکال کار جناح بازی و باند بازی در این دانشگاه است که باعث شده است روسای این دانشگاه به طرق گوناگون و با سفارش این و آن و بعضا با کمک وزارت علوم کسانی را وارد این دانشگاه کنند که اصلا معلم نبوده اند و صلاحیت لازم را ندارند.
جواهری: آیا گذاشتند ما ضوابط تربیت محور را اجرا کنیم که به اساتید نقد هم وارد میکنند؟! وزارت علوم باید دو رویکرد را بپذیرد و نخواهد که ما را از رویکرد تربیت محوری غافل کند. سیستم ارتقای اساتید وزارت علوم اصلا با اساتید تربیت معلم همخوانی ندارد و فقط رویکرد آموزش محور را دنبال میکنند. برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان نیز متناسب با مبانی ما انتخاب نشده اند. آقایان چند سال پیش به صورت بازاری برخی از سرفصلهای کشورهای خارجی را ترجمه کرده و در این دانشگاه استفاده کردند.
دانشجو: دانشگاه فرهنگیان برای جبران کمبود استاد راه حلی مبنی بر احیای آئین نامه اساتید ارائه داده است. به طوریکه از مامورین آموزشی، کارکنان دانشگاه و اساتید سابق تربیت معلم با تمدید بازنشستگی استفاده کند و یا اساتیدی از سایر دانشگاهها منتقل شوند. نظر شما نسبت به راهکارهای دانشگاه چیست و بهترین راهکار با توجه شرایط فعلی را چه میدانید؟
پاک سرشت: با توجه به اهمیت حضور استادی که تجربه کلاس درس مدرسه را داشته باشد بهتر است از دکتر معلمهایی استفاده شود که بالای ۱۰ تا ۱۵ سال تجربه کار دارند و اساتید دهه ۷۰ و ۸۰ تربیت معلم که تجربه و شرایط مناسب را دارند؛ البته در سالهای آینده دانشجوهای دانشگاه فرهنگیان که اکنون در مقطع دکتری هستند، میتوانند گزینه مناسبی باشند.
جواهری: ماموریت این دانشگاه مبتنی بر سند تحول و اساسنامه دانشگاه فرهنگیان تربیت محور است، ولی سایر دانشگاهها رویکردی آموزش محور دارند. باید دید منظور از تربیت محوری چیست و متناسب با آن کسی را به عنوان استاد انتخاب کرد که بتواند با این رویکرد در این دانشگاه تدریس کند. در واقع مخاطب اصلی ما متربی است و قبل از انتخاب اساتید دانشگاه فرهنگیان باید تربیت متربی را درنظر بگیریم؛ بنابراین باید مربی طوری تربیت شود که وقتی به مدرسه رفت بتواند مبتی بر سند تحول متربی کارآفرین و خلاق تربیت کند.
وزارت علوم حق ندارد آنچه را که میخواهد به ما تحمیل کند و بعد بگوییم چرا وضعیت اساتید این دانشگاه اینگونه است. کیفیت را ما باید برای وزارت علوم تعریف کنیم. اگر وزارت علوم این رویکرد را بپذیرد میتوان با شرایط متناسب استاد مناسب به قدر کفایت وارد این دانشگاه کرد.
مگر اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و سند تحول به این وزارت خانه ابلاغ نشده است؟ به صراحت قانونی گفته شده است که این دانشگاه باید تربیت محور باشد. از هرکجا که میخواهند استاد بگیرند، ولی با رویکردهای درست و قانونی.
دانشجو: با عنایت به مسائل مطرح شده، آیا دانشگاه فرهنگیان باید به طور کلی مسیرش را از وزارت علوم جدا کند؟ این اتفاق چگونه باید رخ بدهد؟
پاک سرشت: ما از شورای عالی انقلاب فرهنگی گلهی جدی داریم. شورای عالی انقلاب فرهنگی از وظیفه خود عدول کرده و در این سالها ضعیف عمل کرده است. این شورا باید برخی از ضوابط را متناسب با شرایط تربیت معلم تعیین کند از جمله تعیین رویکرد وزارت علوم نسبت به دانشگاه فرهنگیان.
جواهری: ما نظام آموزش و پرورشمان را وابسته به وزارت علوم کرده ایم و وجود دانشجویان بسیار گواه بر این است که به جای اینکه بر مهارت آموزی و تربیت محوری تاکید کنیم بر آموزش محوری تاکید کرده ایم. این رویه در خصوص دانشگاه فرهنگیان نیز پیش گرفته شده است. وزارت علوم باید شرایط دانشگاه فرهنگیان را بپذیرد و متناسب با شاخصهای آن استاد جذب کند. این دانشگاه برای این تاسیس نشده است که پژوهشهای استاد از ۵۰ تا بشود ۶۰ تا. البته این در جایگاه خود خوب است، ولی مهم چیز دیگریست. شاخصهای جذب اساتید این دانشگاه باید فرق کند.
تربیت در دانشگاه فرهنگیان باید به گونهای باشد که معلم از انتقال دهندهی دانش باید به اسوه و الگوی تربیتی تبدیل شود و در برنامه ریزی درسی و... تصمیم ساز باشد. معلم باید هیئت علمی تربیتی در مدرسه باشد؛ چراکه وظیفه اش هدایت جامعه است.
متاسفانه در برابر دانشگاه فرهنگیان خیلی کوتاهی شده است. این دانشگاه یک عقبه یکصد ساله دارد و علی رغم ماموریت بسیار مهم آن، شاهد این هستیم که نگاهها به این دانشگاه بسیار ساده انگارانه و مغرضانه است. حمله جدی دشمن به تعلیم و تربیت موجب آسیب زدن به این دانشگاه شد و تا جایی که توانستند به تعلیم و تربیت ضربه زدند.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران