استدلال های غیر واقعی درباره جمهوری اسلامی جفا به نظام است

استدلال های غیر واقعی درباره جمهوری اسلامی جفا به نظام است
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست علمی نقد کتاب «دین و دیکتاتوری» نوشته سروش محلاتی به همت مرکز فرهنگی دانشگاهی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی  با حضور اساتید درس اندیشه ها و وصایای امام خمینی(ره) به صورت آنلاین برگزار شد.

در این جلسه محمد مهدی اسماعیلی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران ابتدا به بیان چند نکته مقدماتی درباره جریان‌شناسی این نحله روشنفکری دینی که غالباً متاثر از تفکر مرحوم منتظری است پرداخت.

وی با بیان اینکه سروش محلاتی در یک دهه اخیر از مدرسان فعال در حوزه روشنفکری دینی است افزود: سایه سنگین سیاست در مسیر تفکرات این نحله بسیار موثر است و موضع گیری ها و استدلال های این جریان فکری به لحاظ سابقه تاریخی قابل تطبیق بر پیشینه سیاسی این جریان است. این جریان سیاسی نمایندگانی به ویژه در حوزه سیاست مانند محسن کدیور دارد.

اسماعیلی در نقد کتاب دین و دیکتاتوری به اغتشاش مفهومی و تنوع مفاهیم متعدد بدون ایضاح مفاهیم توسط نویسنده اشاره کرد و فضای فکری سروش محلاتی در آثارش را ناظر به رهبری و مدل حاکمیتی و جمهوری اسلامی دانست.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی با تاکید براینکه تلقی محلاتی این است که جمهوری اسلامی یک نظام غیر دموکراتیک است خلط مفهومی و تنوع تلقی از مفاهیم را نقد مهمی به آثار سروش دانست. وی در ادامه تصریح کرد: مفاهیم کلیدی حداقل باید در کتاب‌ها و آثار سروش تبیین شوند.همچنین در آثار سروش محلاتی نقد عملکرد شخص رهبری بسیار به چشم می خورد و بسیاری از نقدهای محلاتی نقدهای غیر واقع بینانه است و خواننده را با ابهام و ایهام رها می کند.

وی در ادامه نقدهای خود به سروش محلاتی به صفحه ۱۱ کتاب دین و دیکتاتوری اشاره کرد و گفت: محلاتی طوری القا می‌کند که انگار عدالت تنها شرط رهبری است و صورت بندی های غیر واقعی به مخاطب ارائه می کند. سوال ما این است در کجای اندیشه سیاسی و عمل رهبر انقلاب تغلب و زور در حکمرانی مطرح است. عادل بودن حاکم شرط لازم و رهبری است اما تنها شرط نیست. ذیل اصل ۱۰۷ و ۱۰۹ و ۱۱۱ قانون اساسی نظارت بر رهبری وجود دارد. محلاتی به راحتی این موارد را نادیده می‌گیرد. اسماعیلی افزود کیفیت تصاحب قدرت از ویژگی‌های دیگر دیکتاتوری است که محلاتی در آثار خود بیان می کند. محلاتی با بیان اینکه آیا زور مبدا و خاستگاه حاکمیت است؟ و آیا برای حق حاکمیت می توان از زور استفاده کرد؟ دیدگاه های اهل سنت و شیعه را جدا می کند. و تفکر شیعه را مخالف استفاده از زور میداند. اسماعیلی غلبه نگاه سیاسی بر دیدگاههای سروش را علت استنادهای ضعیف میداند و افزود به عنوان نمونه به استفاده نادرست از دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی و اتهام به اینکه ایشان قائل به جبر و زور در دولت اسلامی اند اشاره کردند و این در حالی است که در صفحه ۷۳ کتاب درسهایی از ولایت فقیه آیت‌الله مصباح یزدی آمده است فقیه در اصل تاسیس هیچ گاه  متوسل به زور و جبر نمیشود.

اسماعیلی با بیان اینکه محلاتی هیچ اشاره ای به دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نمی‌کند و در مقام تضعیف حاکمیت است افزود: رهبری در ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ بیان می‌کنند هیچ قدرت و غلبه ای اگر از تغلب و زور باشد مورد قبول نیست... قهر و غلبه در نظام اسلامی جایی ندارد... قدرتی که از انتخاب و اراده مردم باشد مشروع است. چگونه است که محلاتی به دیدگاههای رهبری ارجاع نمی‌دهد. در جایی سروش محلاتی می‌گوید مطهری از نادر متفکرانی است که حکومت معصوم را با زور و غلبه مشروع نمی داند. واژه نادر بسیار تعجب برانگیز است! مگر ایشان بیانات حضرت آقا را نمی بینند.

این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: محلاتی در بخش مشروعیت و جباریت کتاب می پرسد آیا امکان دیکتاتوری در حکومت دینی وجود دارد؟ وی در پاسخ مدعی است که قائلین نظریه انتصاب به تفکیک مقبولیت و مشروعیت قائل نیستند! جای سوال است آیا محلاتی در حکم انتصاب مرحوم بازرگان در صحیفه امام و تاسیس شورای انقلاب تفکیک مشروعیت و مقبولیت را درنمیابند. این ادعای محلاتی به شدت نادرست است و غیرقابل توجیه. امام قائل به انتصاب است، مشروعیت را از خدا می داند و مقبولیت را از اراده مردم. محلاتی غالباً به افرادی ارجاع می دهند که اندیشه شان بسیار متفاوت است. در آثار محلاتی بسیار به آیت الله مومن و دیدگاه های او ارجاع داده می‌شود و او را تئوریسین جمهوری اسلامی می‌داند و با نقد دیدگاه های مومن به تضعیف حاکمیت و رهبری نظام می پردازد. این در حالی است که دیدگاه های امام و رهبری وجود دارد و لزومی به انتصاب برخی دیدگاه ها به رهبری نیست. دیدگاه مقام معظم رهبری حتی متفاوت از امام است. رهبری علاوه بر مقبولیت و مشروعیت، کارآمدی را نیز به مشروعیت نظام می‌افزایند. رهبری انقلاب در جمع آقایان مصباح، مومن، هاشمی، شاهرودی در سال ۸۳ بیانات مربوط به کارآمدی نظام به عنوان مبنای مشروعیت را بیان می کنند.

اسماعیلی گفت: مفهوم دیگری در آثار سروش محلاتی وجود دارد  با عنوان معصومه انگاری حاکمان. در نقد محلاتی باید گفت چه کسی به معصومیت ولی فقیه قائل است! رهبری در نظام جمهوری اسلامی رخ به رخ نقد می‌شود. تاج زاده روزی نیست که چندین توییت نقد بر ضد رهبری نزند. خود سروش محلاتی در بسیاری از مباحث به نقد رهبری می‌پردازد. رئیس‌جمهور گفتگوهایی انتقادی با رهبر دارند. چگونه است که محلاتی رهبر را قدرت نظارت ناپذیر می داند! محلاتی نظارت ناپذیری را از مولفه های نظام استبدادی میداند و اصرار دارد رهبری نظارت پذیر نیست! سروش محلاتی اصرار دارد انحراف بزرگی در جمهوری اسلامی بعد از سال ۸۸ رخ داده است و این که شاهد تغییر عمده سیره نظری امام هستیم. محلاتی با مقایسه آیت‌الله شهید بهشتی و آیت‌الله جنتی، مدعی است در دوران دوم(آیت الله جنتی) راه هر گونه تغییر در نظام بر مردم بسته شد. این در حالی است که آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله جنتی کاملاً به هم نزدیک بودند و از مسئولین قدیمی بوده اند. جنتی به لحاظ نظریه سیاسی خود کاملا شبیه رهبر انقلاب است و متفاوت از مصباح. جنتی  منصوب امام در شورای نگهبان بود. تفکیک جنتی از بهشتی انکار بدیهیات است. اسماعیلی افزود آیا بعد از سال ۶۸ جمهوری اسلامی راه تغییر را بر خود بسته است! بعد از سال ۶۸ روسای جمهوری انتخاب شدند که رهبری مقید به مردم سالاری دینی آنها با آنها کار می کرد. مقبولیت برخی روسای جمهوری در پایان دوران خود بسیار کم بود، اما آیت‌الله خامنه‌ای از حمایت از دولت به خاطر صیانت از رای مردم دست بر نداشتند. چگونه است که راه تحول در جمهوری اسلامی بسته شده است!

این پژوهشگر در پایان تاکید کرد: استدلال های غیر واقعی درباره جمهوری اسلامی و بی‌توجهی به واقعیات بیرونی در آثار سروش محلاتی جفا به جمهوری اسلامی و رهبری است. محلاتی در پایان کتاب خود به حکمرانی در نظام یا بر نظام اشاره می‌کند و استناد می‌کند به نوشته های آیت الله مومن و نتیجه می گیرد فقیهان جمهوری اسلامی از حکمرانی بر نظام حمایت می کنند. این در حالی است که رهبری در قانون اساسی و درون نظام عمل می‌کنند و خارج از قانون اساسی عمل نمی‌کنند.

این جلسه با پرسش و پاسخ اساتید به پایان رسید.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: استدلال های غیر واقعی درباره جمهوری اسلامی جفا به نظام است