برلیناله۲۰۲۱، جشنواره‌ای برای سینمادوستان توییگی‌پسند

برلیناله۲۰۲۱، جشنواره‌ای برای سینمادوستان توییگی‌پسند
بی بی سی فارسی
برلیناله۲۰۲۱، جشنواره‌ای برای سینمادوستان توییگی‌پسند۳ ساعت پیش

منبع تصویر، Getty Images

خرس طلایی هفتاد و یکمین دوره‌ جشنواره برلیناله به رومانی رفت. هیات داوران شش نفره امسال که به جز محمد رسول‌اف، فیلم‌های بخش مسابقه را در سینمایی در برلین دیدند، جایزه‌ اول این دوره را به فیلم برتر «بخت بد» به کارگردانی رادو جود، دادند. این فیلم، که محصول مشترک رومانی، لوکزامبورک، چک و کرواسی است، داستان آموزگار زنی را بازگو می‌کند که ویدیوی هم‌آغوشی شبانه با همسرش به عنوان فیلمی پورنو، در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود. مقامات و والدین شاگردان مدرسه، به دلیل درصدد برمی‌آیند، او را از خراج کنند. رادو جود، در این فیلم دورویی و ریای مذهب‌زده‌ جامعه‌ای را به نمایش می‌گذارد که بی‌محابا دیگران را به بی‌اخلاقی متهم می‌کند و چون به خلوت می‌رود، آن کار دیگر می‌کند.

خرس نقره‌ای جایزه بزرگ هیات داوران، به فیلم «چرخ شانس و فانتری» به کارگردانی ریوسوکه هاماگوچی و خرس نقره‌ای برای بهترین کارگردانی به «نور طبیعی» از دِنش ناگی، تعلق گرفت.

قانون قصاص در برلیناله

حضور سینمای ایران در جشنواره کرونازده امسال، برخلاف دوره‌ی گذشته، کم‌رنگ بود و جایزه‌ای هم نصیبش نشد. در بخش مسابقه، تنها یک اثر، محصول مشترک ایران و فرانسه، در رقابت با ۱۴ فیلم دیگر به نمایش در آمد: "قصیده گاو سفید"، به کارگردانی مشترک بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم. این دو فیلم‌ساز که تا به‌حال سه پروژه‌ سینمایی دیگر را هم به‌طور مشترک پیاده کرده‌اند، در "قصیده گاو سفید"، به موضوع حساس و بحث‌برانگیز قانون قصاص می‌پردازند. مریم مقدم، نه تنها در نوشتن فیلم‌نامه با صناعی‌ها و مهرداد کوروش‌نیا همکاری کرده، بلکه بازی در نقش مینا، شخصیت اصلی فیلم، را نیز به عهده داشته است.

منبع تصویر، IRNA

رسانه‌های وابسته به جناح بنیادگرایان پس از نمایش این اثر در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، تهیه‌کنندگان آن را به باد انتقاد گرفتند که «در وهله نخست نوک پیکان تهاجم خود را متوجه صدور حکم قصاص در فرایند دادرسی کیفری کشور می‌کند». صناعی‌ها ولی در دفاع از این کار گروهی یادآور می‌شود که قصد آن‌ها، تنها نشان دادن خلایی قانونی بوده و نه زیرسوال‌بردن قانون قصاص.

داستان واقعی مینا

"قصیده گاو سفید" که با الهام از سرگذشتی واقعی تهیه شده، داستان زن کارگری به نام مینا را بازگو می‌کند که پس از اعدام اشتباهی همسر بی‌گناهش (بابک) با حکم قصاص، در مقام دادخواهی از دستگاه قضایی کشور برمی‌آید و از ابتدای کار با دشواری‌ها، پیچیدگی‌های حقوقی و بی‌اعتنایی‌های مسئولان روبرو می‌شود. در این میان تنها کسی که به کمک مینا می‌شتابد، مردی به نام رضا، که خود را دوست بابک معرفی می‌کند و می‌گوید به او بدهی داشته و می‌خواهد آن را به مینا پس ‌دهد؛ مبلغ کلانی که به زندگی محقر مینا و دختر کر ولال‌ او (بیتا)، تا حدودی سر و سامان می‌بخشد و این زن تنها را که درگیر پرونده‌ احقاق حق خود و اعاده حیثیّت از همسر ازدست‌رفته‌اش است، از تنگنای مالی نجات می‌دهد. خانواده حریص بابک و برادر ‌هیز او، نه تنها به بیوه پسرشان کمک نمی‌کنند، بلکه برای تلکه کردن مینا نقشه هم می‌کشند و به بهانه‌های مختلف برای او مزاحمت ایجاد می‌کنند.

منبع تصویر، TASNIM

وجوه فردی و اجتماعی قوانین اسلامی

کارگردانان فیلم، در بررسی سینمایی خود از قانون قصاص، بیش از هر چیز بر وجه فردی ـ خانوادگی و پیامدهای ویرانگر و جبران‌ناپذیر آن بر زندگی انسان‌های بی‌گناه تاکید دارند. این دو ولی در راستای کار، از نشان‌دادن تاثیرات موارد قانونی دیگر چون حق حضانت و سلب آن که به حقوق زنان کم‌تر بها می‌دهد و خانواده بابک با توسل به آن مینا را زیر فشار می‌گذارند، غافل نمی‌مانند. در این چارچوب فیلم به ویژه رویکردهای اجتماعی این قوانین و تاثیر آن‌ها بر رفتار خشک‌اندیشانی که به بهانه حفظ مبانی اخلاقی اسلام، به ویژه حق زنان را زیر پا می‌گذارند، برجسته می‌کنند.

"قصیده گاو سفید"، در وجهی دیگر، آینه‌دار روابط و مناسبات ناهنجار و زن‌ستیز حاکم بر جامعه‌ کنونی ایران هم هست که زندگی روزمره و زیست عادی قشری از زنان را هدف قرار می‌دهد و عرصه را بر آنان تنگ‌تر می‌کند. آقای طاهری، صاحب‌خانه خشکه‌مقدس مینا، نماینده بارز چنین نظم مردسالاری است که در پی دیدارهای پی‌درپی‌ مینا و رضا، „غیرتی" می‌شود و عذر زن تنها را می‌‌خواهد: «طاهری گفته چرا نامحرم راه دادی تو خونه‌ت. باید تخلیه کنی.»

مینا پس از دست‌و پنجه نرم کردن‌های نفس‌گیر با دشواری‌های اولیه، به کمک آقای „نامحرم" نه تنها خانه‌ای بهتر و مناسب‌تر اجاره می‌کند، بلکه به تدریج بر اندوه ازدست‌دادن بابک نیز پیروز می‌شود و پس از یک‌سال سیاه‌پوشی „رنگ آشنای عشق „ـ به قول شاملوـ بر او پیدا می‌شود.

„تابوشکنی فاحش"

در قاموس خشک‌اندیشان حکومتی، ولی نمایش عشق بر پرده‌ نقره‌ای به هر صورت و حالتی، مجاز نیست. „عشق را در پستوی خانه نهان باید كرد". یکی از انتقادهای شدید رسانه‌های محافظه‌کار به فیلم "قصیده گاو سفید"، نشان‌دادن همین رابطه‌ عاشقانه مینا و رضا است. منقد خبرگزاری تسنیم، از جمله در این باره می‌نویسد: «اما فاجعه اصلی هنگامی رخ می‌دهد که رابطه قاضی (رضا) و مینا، رو به صمیمت مضاعف پیش می‌رود؛ این رابطه به قدری نزدیک و صمیمی می‌شود که کار این دو به همباشی و همبستری نیز کشیده می‌شود! مینا در یک تابوشکنی فاحش و غیرقابل باور، برای نخستین بار در تاریخ سینمای بعد از انقلاب، در حالی که پیشتر خود را بزک و آرایش کرده، روسری از سر برمی‌دارد و به قصد همبستری وارد اتاق خواب قاضی می‌شود.»

منبع تصویر، TASNIM

به باور مریم مقدم، به تصویر کشیدن رابطه‌ عاشقانه، آن‌هم در پشت درِ بستهِ اتاق خواب، تابو‌شکنی نیست؛ وفاداری به واقعیت در سینما است که در جمهوری اسلامی چندان آسان نیست: «یکی از ویژگی‌های بی‌همتای سینمای ایران، وقتی به مسایل اجتماعی و انسانی می‌پردازد، می‌تواند صداقت و صمیمیت باشد. و این در شرایط اعمال سانسور، کار چندان ساده‌ای نیست.»

با این حال "قصیده گاو سفید"، فیلمی موفق، با چرخش‌های غیرمنتظره و زبان تصویری مستقل است که برای پرداخت شخصیت‌ها و فضاهای واقع‌گرایانه از نشان‌ها و نمادهای آشنا در هنرهای دیگر هم سود می‌برد. کارگردانان به ویژه، مدیوم فیلم را به‌کار می‌گیرند و برای نمونه برای نشان‌دادن رابطه صمیمی میان مینا و بیتا بخشی از فیلم‌های „شازده کوچولو" با هنرنمایی شرلی تمپل استفاده می‌کنند و اشاره‌هایی به فیلم‌های „بیتا" با بازی گوگوش و سریال‌های ترکی هم دارند.

خروجی‌های انقلاب

فیلم „منطقه پایانی"، به کارگردانی مشترک بردیا یادگاری و احسان میرحسینی، برای نمایش شرایط اجتماعی - سیاسی کنونی ایران از هنر پنجم (شعر، داستان، نویسندگی) وام گرفته است. این سینماگران که اولی در سپتامبر ۱۹۸۰ در کرمانشاه و دیگری در اوت ۱۹۸۵ در اهواز به دنیا آمده، در „منطقه پایانی"، شاعری را به تصویر می‌کشند که خود را نماینده‌ نسل سوخته „انقلاب ۱۹۷۹ می‌داند؛ نسلی که دوران کودکی را در شرایط هولناک جنگی گذرانده، در نوجوانی با پیامدهای ویران‌گر آن درگیر بوده و به محض ورود به جامعه با چالش‌هایی چون عدم تامین اجتماعی، فقر، اعتیاد، فقدان آزادی و استبداد مذهب‌زده جمهوری اسلامی روبرو شده است.

سه شخصیت‌ فیلم، پیمان، رامین، دوست او و همسر سابق رامین، برای کنار آمدن با پیامدهای سنگین این نابسامانی‌ها، هر یک راهی متفاوت را در پیش گرفته ‌است: آقای شاعر که زمانی برای تلویزیون برنامه‌های کمدی می‌نوشته، به اعتیاد پناه برده؛ رامین که مثل آب، عرق خانگی سرمی‌کشد، به عنوان کنش‌گر محیط زیست برای حفظ طبیعت از بلایای ساخته‌ دست‌ انسان، تلاش می‌کند و با راندن تاکسی، روزگار می‌گذراند؛ و همسر سابق او که اغلب ساکت است و نظری نسبت به هیچ پدیده و موضوعی ندارد، از مادر پیر خود مواظبت می‌کند.

نگاه کج به زنان

در فیلم „منطقه پایانی"، سه زن دیگر هم، طرح‌گونه ظاهر می‌شوند: دوست دختر تهرانی پیمان؛ نامزدی به نام پری که در آمریکا زندگی می‌کند و قرار است مقدمات سفر او به آمریکا را فراهم آورد؛ و مادر شاعر که معلمی بازنشسته است و گه‌گاه برای احقاق حقوق خود در تظاهرات جامعه معلمان شرکت می‌کند. پیمان در خانه‌ مادر و با حقوق بازنشستگی او زندگی می‌کند. این چهار زن، در فیلم مثل مهره‌های شطرنج، این و آن گوشه چیده‌ شده‌اند، تا به پیمان خدمت کنند. به این امید که او سرانجام ترک اعتیاد کند، به آمریکا برود و زندگی‌ای عادی درپیش گیرد. دلیل حضور یک بُعدی این زنان در فیلم، فقط در جهت برطرف‌کردن خواست‌ها و نیازهای شاعر سرخورده معنی پیدا می‌کند. وگرنه خود، به عنوان یک شخصیت پردازش‌پذیر، محلی از اعراب ندارند.

منبع تصویر، TASNIM

بزرگ‌ترین آرزوی پیمان، انتشار کتاب سروده‌های سرشار از نومیدی و تصاویر مالیخولیایی‌اش است که نه تحسین رامین را برمی‌انگیزد و نه نظر لطف سانسورچی‌های وزارت ارشاد را جلب می‌‌کند. چاره‌ کار؟ افزایش میزان و نوبت مصرف مواد مخدر. این شاعر „حسّاس" در تمام طول فیلم، در بهترین حالت تنها موفق می‌شود" ۲۴ ساعت پاک بماند". دختر نوجوان معتادی که گاهی به پیمان سرمی‌زند، دلیل شکست خود و پیمان را در ترک اعتیاد در یک جمله خلاصه می‌کند: «کاش دلیلی برای ترکش داشتیم.»

„منطقه پایانی"، فیلمی است که بار القایی آن نه بر تصویر، بلکه بر دیالوگ‌های سنگین و طولانی بنا و اغلب در فضاهای بسته و چاردیواری‌های نیمه‌تاریک تهیه شده است. به گفته‌ی کارگردانان، فیلم‌برداری، به طور کلی در مکان‌ها و محل‌های خصوصی آن‌ها صورت گرفته و خود فیلم هم، بدون مجوز قانونی تهیه شده است.

برنامه‌های‌ توییگی‌مانند

مرحله اول هفتاد و یکمین دوره برلیناله امسال (از اول تا پنجم مارس)، بر خلاف هر سال در چاردیواری خانه‌ها و در قاب صفحات نمایشگر رایانه، تابلت و لپ‌تاپ، بی‌سر و صدا و با کمیّتی هَرَس‌شده برگزار شد. در گزینش این خلوت و تُنُکی تحمیلی، البته که کرونا نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. در کنار آن ولی، سیاست جدید ماریته ریسنبک و کارلو چاتریان، مدیریت دو سره برلیناله هم بی تاثیر نبوده است؛ سیاستی که به‌نظر می‌رسد از روش دیتر کاسلیک، رییس پیشین برلیناله، فاصله زیادی گرفته است. قرارداد کار دیتر کاسلیک در سال ۲۰۱۹، از جمله به دلیل „فربه‌کردن بی رویه" برنامه‌های جشنواره، در پی انتقادهای آشکار و نهان پس از ۱۸ سال ریاست، تمدید نشد.

سیاست جدید: تلاش برای لاغری

کاسلیک می‌کوشید هر سال، بر طول و عرض و حجم و لایه‌های جشنواره بیافزاید و همه این جوانب را هم با صفت برتر و برترین مزین کند، تا برلیناله همواره به عنوان یک جشنواره درجه یک اروپایی مطرح باشد. مدیریت جدید، هر چند مصمم است، دو صفت‌ برتر و برترین را از دست ندهد، ولی در جهت عکس روش کاسلیکی عمل می‌کند؛ یعنی کاهش، لاغر کردن به سبک توییگی و هَرَس برنامه‌ها تحت شعار: هر چه کم‌تر، کوچک‌تر، باریک‌تر و مختصرتر، در نتیجه بهتر و مفیدتر.

منبع تصویر، Getty Images

به همین دلیل، امسال به‌جای نزدیک به ۴۰۰ فیلم که در چند سال گذشته در بخش‌های مختلف به نمایش در ‌آمد، کل برنامه تنها از ۱۶۶ فیلم تشکیل شده است. در بخش مسابقه که پیش‌تر دست کم، ۱۸ تا ۲۴ فیلم برای کسب خرس‌های طلایی و نقره‌ای با یکدیگر رقابت می‌کردند، امسال تنها ۱۵ اثر در برنامه گنجانده شده‌اند. سِمَت ریاست هیات داوران، که هر سال بحث‌برانگیز می‌شد و پر هزینه بود، حذف شده است.

افزون بر این، در بخش «نسل» برلیناله هم، از این پس تنها فیلم‌های بلندِ تا ۶۰ دقیقه‌ پذیرفته می‌شوند و فیلم‌های کوتاه زیر این سقف، مورد توجه قرار نمی‌گیرند. هم‌چنین معیار „جنسیت" در اهدای جوایز خرس نقره‌ای برای بازیگر زن و مرد در نقش اصلی و بخش مکمل هم، کنار گذاشته شده است.

منبع تصویر، Getty Images

دیدار به تابستان

پایان مرحله اول؛ آغاز مرحله دوم است. مسئولان برلیناله، اعلام کردند که از هم اکنون تدارک برگزاری مرحله‌ دوم که میان ۹ تا ۲۰ ژوئن برپا می‌شود، شروع کرده‌اند. در این مرحله هم، فیلم‌های بخش مسابقه، پانوراما، فوروم و دیگر قسمت‌های این جشنواره‌ معتبر سینمایی جهان که به «سیاسی و مردمی بودن» شهره است، نشان داده می‌شود. نمایش فیلم‌ها نه فقط در سالن‌های سینما، بلکه در فضای باز هم صورت می‌گیرد.

  • مجله فیلم؛ خداحافظی ناگهانی بنیان‌گذاران بعد از ۳۸ سال
  • 'خورشید' مجیدی در میان ۱۵ نامزد اولیه اسکار برای بهترین فیلم بلند بین‌المللی

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: برلیناله۲۰۲۱، جشنواره‌ای برای سینمادوستان توییگی‌پسند