روز بین‌المللی زنان: فریبا عادلخواه «زن دانشمند سال» در فرانسه، زندانی خانگی در ایران

تبلیغ بازرگانی

فریبا عادلخواه چنانکه چهار سال پیش خود گفت «فقط یک محقق» است. فقط یک محقق که دستاورد کار او شناخت بیشتر، درک روشن تر و البته گاه کشف پدیده‌های پنهان است که کاویدن پژوهشگرانه پرده از آنها بر می‌اندازد.

فریبا عادلخواه، اما فقط یک محقق نیست. او یک انسان است. چنانکه خود می‌گفت، یک انسان «حساس» است. او یک زن است، ده‌ها دلبستگی و پیوستگی و شور و گرایش نیز دارد... یا دستکم داشته است.

او هنگامی که چهارسال پیش در گفتگو با ما از خود اینگونه سخن می‌گفت، به داورهائی اشاره داست که اینسو و آنسو در باب خود و پژوهش‌های خویش شنیده بود. برخی آنهنگام بر وی گناه می‌گرفتند که گفتار او چشم بر استبداد و سرکوب حاکمیت در ایران بسته است و آسیب‌ها و گزندهای آن را نادیده گرفته است... حتی بیش از آن... بگفتۀ او آنهنگام شماری از ایرانیان خارج از این کشور، از آن رو که وی برای تحقیقات خود به ایران رفت و آمد می‌کرد «به او به چشم مامور امنیتی جمهوری اسلامی» می‌نگریستند و به اتهام اینکه «آب به آسیاب جمهوری اسلامی» می‌ریزد، «تکفیر» می‌شد. امروز او از جانب کسانی «تکفیر» شده و در بند افتاده است که تا دیروز «تصور نزدیکی» به آنها موجب «تکفیر» او بود.

فریبا عادلخواه در ١۵ خرداد ١٣٩٨ با اتهام «جاسوسی» دستگیر و به زندان اوین برده شد و از شش ماه پیش در پی بحران ویروس کرونا و شیوع بیماری در زندان‌ها، با پابند الکترونیکی در بند خانگی قرار گرفت.

فریبا عادلخواه چنانکه خود گفت و همۀ همکاران وی بر آن تاکید دارند، تنها یک پژوهشگر است. گناه او، بگفتۀ رولان مارشال، پژوهشگر فرانسوی و شریک زندگی وی، اینست که جامعۀ ایران را بهمان شکلی که هست عیان می‌کند و نه شکلی که برخی می‌خواهند نشان داده شود. رولان مارشال که خود نیز نزدیک به ١٠ ماه در زندان اوین بسر برد، پس از آزادی در گفتگو با رادیوی ما در این باره گفت «فریبا کاری بسیار پُر خطر انجام داده است زیرا کوشش کرده جامعۀ ایران را آنگونه که هست نشان دهد و نه آنگونه که می‌خواهیم باشد، در غرب و یا در نظر پاسداران انقلاب. [...] و این می‌تواند بسیار سوء تفاهم ایجاد کند و بدرستی درک نشود. در فرانسه این نگاه او در مواردی برایش دردسر ساز شد. او را به اندازۀ کافی منتقد این رژیم ارزیابی نکردند و در ایران، بویژه از سوی گروهی که بخش بسیار محافظه کار جامعه را تشکیل می‌دهند و بشدت نگران قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی خود هستند. گمان می‌کنم که توان، قدرت و ضعف بزرگ او در این است که هم از درون و هم از بیرون به این جامعه نگاه می‌کند، زیرا او این واقعیت دوگانه است [...] کارهای فریبا عادلخواه نشان می‌دهد که جامعۀ ایران پس از ٤٠ سال جمهوری اسلامی به کجا رسیده است. او نمی‌گوید جمهوری اسلامی در حال فرو افتادن است، او نشان می‌دهد که جامعه چگونه تحول پیدا کرده و بنابراین باید شکل تازه‌ای از ایرانی بودن را آفرید و چیزهائی را بی تردید در حوزۀ سیاسی، اما نه فقط در این حوزه عوض کرد و این همان چیزی است که بسیاری از آن واهمه دارند».

فریبا عادلخواه خود نیز در همان گفتگوئی که به آن اشاره شد، کوشش کرده بود ابهام در باب اندیشۀ خویش رابزداید و برخی توهمات در این باره را پاک کند.

فریبا عادلخواه در روز ١۵ خرداد سال گذشته/۵ ژوئن ٢٠١٩، چند ساعت پیش از ورود رولان مارشال، به تهران دستگیر گردید. رولان مارشال می‌گوید هنگامی که در فرودگاه تهران سرگرم انجام تشریفات دریافت ویزا بوده، به او تلفن کرده، اما پاسخی نشنیده است. او می‌گوید «من از هواپیما پیاده شدم و، همانطور که از چند سال پیش در ایران ممکن شده است، در حال تدارک تشریفات برای گرفتن ویزا در فرودگاه بودم که ... بازداشت شدم [...] هنگامی که داشتم تشریفات دریافت ویزا را انجام می‌دادم، برای بازبینی آدرس با او تماس کردم، اما تلفن او جواب نمی‌داد. گمان می‌کنم چند دقیقه، یا چند ساعت پیش از رسیدن من دستگیر شده بود... سه هفته بعد، بین سلول خودم و اتاقی که بازجوئی‌ها در آن انجام می‌گرفت صدای بلندی شنیدم که گفت «آزادی» .... صدای او را شناختم و آن وقت بود که دانستم او هم زندانی شده است. او در طبقۀ اول زندانی بود و حتماً مرا از بالا دیده بود [...] به روشنی صدای او بود».

فریبا عادلخواه ١١ ماه پس از دستگیری به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم» به ۵ سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شد و این احکام در تیر ماه ١٣٩٩ از سوی دادگاه تجدید نظر مورد تائید قرار گرفت.

شیرین عبادی، حقوقدان، از مدافعان حقوق بشر و برندۀ جایزۀ نوبل صلح، در گفتگو با رادیوی ما روند دادرسی فریبا عادلخواه را غیرعادلانه می‌خواند و دستگیری او را «گروگانگیری» توصیف می‌کند.

محکومیت فریبا عادلخواه با موجی از ناباوری و اعتراض در جامعه علمی فرانسه روبرو گشت و کمیتۀ حمایت از او که پیش از آن بارها از بازداشت وی ابراز نگرانی کرده بود، خواستار آزادی او شد.

فریبا عادلخواه که اینک ۶١ سال دارد، در تهران زاده شده، در رشتۀ جامعه شناسی در دانشگاه استراسبورگ درشرق فرانسه آموزش دیده، دکترای خود را در انسان شناسی اجتماعی از مدرسۀ مطالعات عالی علوم اجتماعی پاریس دریافت داشته است و اینک مدیر ارشد پژوهش در مرکز مطالعات بین‌المللی پاریس است.

او در گفتگو با رادیوی ما می‌گوید «در خانواده‌ای متوسط و سنتی» زاده شده است. «پدرم مذهبی بود و عاشق امام حسین. خانواده سنتی بود. کسی پیش پدر بزرگ بدون چادر ظاهر نمی‌شد. من خودم هم تا چهارده سالگی با چادر بزرگ شدم. وقتی مدرسه عوض کردم، به سختی خانواده را مجبور کردم که چادر سر نکنم. برای مادرم به دلیل روابط اجتماعی حاکم بسیار سخت بود که این را بپذیرد. مدرسۀ خود را دور کردم که بتوانم از چادر جدا بشوم». او همچنین می‌گوید در «دوازده سیزده سالگی در جریاناتی» بوده است که «علی شریعتی و مطهری در حسینیۀ ارشاد» برگزار می‌کردند. او آنهنگام به «کلاس نوباوگان» ترتیب داده شده توسط حسینیۀ ارشاد می‌رفت.

با همۀ این احوال هنگامی که فکر آمدن به فرانسه پیش آمد، پدر و مادر از آن استقبال کردند. فریبا عادلخواه می‌گوید آنهنگام «در دهۀ پنجاه حتی برای خانواده‌های مذهبی چنین اقدامی نشان اعتبار بود. و چه اعتمادی بود به غرب. پدر من مرا در هواپیما گذاشت که به پاریس بیایم و از آنجا به استراسبورگ بروم. هیچ کس نگران چگونگی رسیدن نبود. و این کار براحتی انجام می‌گرفت. بدون ویزا با مدارک خود در دانشگاه ثبت نام می‌کردید و مشکلاتی که این روزها وچود دارد، آنهنگام بهیچ روی وجود نداشت».

فریبا عادلخواه پس از پایان تحصیلات به همکاری با بنیاد علوم سیاسی پرداخت. او در بارۀ موقعیت زنان در ایران و نیز در برخی جوامع خاورمیانه به پژوهش پرداخته، کتابی با عنوان «تصورات نادرست در بارۀ جمهوری اسلامی» ایران نگاشته، «جنگ و مالکیت ارضی و مدارس مذهبی و نهادهای اجتماعی و سیاسی افغانستان» را زیر ذره بین پژوهش خویش گذاشته، در بارۀ پدیدۀ «مهاجرت و دوری» اندیشه کرده و به «فرهنگ مذهبی مردم» در ایران و افغانستان پرداخته است.

آیا همین پژوهش‌هاست که اینک او را به داشتن پابندی الکترونیکی در خانه‌ای در تهران ناگزیر ساخته است؟

برنار اورکد، پژوهشگر ارشد در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، هر چند به ناخشنودی حکومت از تحقیقات در حوزۀ علوم انسانی اشاره دارد، اما او نیز بازداشت فریبا عادلخواه را «گروگانگیری» می‌داند. رولان مارشال در گفتگوئی که به آن اشاره شد، با اشاره به «رسم ناپسند اتهام زدن بر پژوهشگران و دانشگاهیان» خواستار بازبینی در اینگونه رفتارها و پذیرش نزاکت بین المللی در این زمینه است. او می‌گوید «دولتی که ادعای اسلامی بودن و داعیۀ بهروزی مردم خود را دارد، باید اصولی را به اجرا بگذارد که نخستین آنها اینست که نمی‌توان افراد را با خودسری بازداشت کرد، هر بازداشتی نیازمند دلایل و اسناد متقن است. این اصل، چنانکه من در زندان دیدم در بارۀ بسیاری از زندانیان بکار بسته نشده است. نظام قضائی ایران بشدت سیاسی است و همانگونه که گفتم این رویکرد سرمایه گذاران را می‌راند. احتیاط و خودداری جامعه بین‌المللی در این زمینه تنها به سبب مجازات‌های آمریکا نیست، بلکه به دلیل نارسائی‌های جامعۀ ایران و کارکرد نظام قضائی این کشور نیز هست». او می‌گوید «اینک در ایران و نیز در برخی دیگر کشورهای خلیج فارس رسم ناپسندی برقرار شده است که اولاً دانشگاهیان را جاسوس بشمارند و ثانیاً آنها را دستگیر کنند، زیرا روزی بکار می‌آید. در ایران، برای اینکه از این کشور صحبت می‌کنیم، افراد دوملیتی را دستگیر می‌کنند با این فکر که اگر مذاکره‌ای لازم شد، از آنها می‌توان استفاده کرد [...] می‌دانم که اینگونه رویکردها، در میان مدت راه حل نیست، به ایرانیان [...] می گویم که باید در اینگونه رفتارها بازبینی کرد و کرداری مطابق با نزاکت بین‌المللی داشت».

فریبا عادلخواه در  دسامبر گذشته با دریافت جایزۀ «ایرن ژولیوـ کوری» زن دانشمند سال در فرانسه شناخته شد. امروز ٨ مارس ٢٠٢١، روز بین‌المللی زنان، نزدیک به ۶٢٠ روز از حبس فریبا عادلخواه در ایران می‌گذرد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منبع خبر: آر اف آی

اخبار مرتبط: روز بین‌المللی زنان: فریبا عادلخواه «زن دانشمند سال» در فرانسه، زندانی خانگی در ایران