به بهانه درگذشت علی خاوری، ه. آذین - Gooya News

در رابطه با رهبری حزب توده ایران مطالب زیادی نوشته شده و اغلب از طرف کسانی بوده که به قول معروف دستی بر آتش داشته‌اند و جزو کادرهای بالا محسوب میشدند. ولی این نوشته از زاویه دید جوانی است که تازه وارد عرصه فعالیت سیاسی میشود و جنبه آرمانی و اخلاقی آن برایش عمده تر است تا وجه سیاسی زندگی حزبی.

ـــــــــــــــــ


علی خاوری درگذشت. من از او خاطرات خوشی ندارم، البته از خبر فوتش خوشحال نیستم. کسی از مرگ انسان دیگری نمیتواند خوشحال باشد. ولی لزومی هم نمی‌بینم که واقعیات را انکار کنم. این خبر بهانه‌ای است برای به اشتراک گذاری بعضی از خاطرات شخصی و کمک به شفاف سازی و صراحت.

اولین بار که نام خاوری را شنیدم شانزده ساله بودم. حدودا در اواسط سال ۵۶ و یک سال قبل از ماجرای بهمن ۵۷ بود. من در یکی از کتاب فروشی‌های روبروی دانشگاه تهران کار میکردم. روزی یکی از بستگانم را به همراه زنده یاد رحمان هاتفی به طور اتفاقی آنجا ملاقات کردم و با همدیگر رفتیم سالن سلف سرویس دانشگاه تهران و نهار خوردیم. خورش قیمه بود و اگر اشتباه نکنم ۵۰ ریال قیمت یک پرس غذای خوب دانشجویی میشد که شاید یک پنجم قیمت غذای مشابه در بیرون می‌شد!

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: به بهانه درگذشت علی خاوری، ه. آذین - Gooya News