ناگفته‌های محمود صادقی درباره‌ی پرونده‌ی مازیار ابراهیمی: «برایمان شنود گذاشتند» - Gooya News

ناگفته‌های محمود صادقی درباره‌ی پرونده‌ی مازیار ابراهیمی: «برایمان شنود گذاشتند» - Gooya News
گویا

پرونده‌ی مازیار ابراهیمی، ادعاها درباره‌ی نقش جادووجنبل در مدیریت کشور، سرنشینان کشتی سانچی، نظر فائزه هاشمی درباره‌ی فشار تحریم به ایران، وضعیت زندان‌ها، سهمیه‌های ویژه در کنکور، و چند سوال شوخی

انصاف نیوز: درباره‌ی پرونده‌ی مازیار ابراهیمی و بقیه‌ی آن ماجرا شما یک جلسه‌ای گذاشتید و تعدادی از کسانی که در آن مقطع زندانی بودند را دعوت کردید.

محمود صادقی: شما از کجا خبردار شدید؟! آن جلسه محرمانه بود! اما گویا در آن قرار فقط «یک نفر» آمد. لطفا توضیح دهید که اساسا چه گذشت و چرا آنها نیامدند؟ چون شنیده‌های ما می‌گوید که آنها یا ترسیدند یا با آنها تماس گرفتند که در چنین جلسه‌ای حضور پیدا نکنند. تاکیدمان روی این موضوع برای این است که تا آن ماجرا باز نشود، اصلا دیگر نمی‌شود اعتمادی به آن دستگاه‌ها کرد.

آن ماجرا، یک ماجرای خیلی عجیب‌غریبی است و ابعاد پیدا و پنهان خیلی زیادی دارد که بخش‌هایی از آن هم به امنیت ملی برمی‌گردد. بخشی از آن به عملکردی که دستگاه اطلاعاتی داشت برمی‌گردد که اتفاقا بخش‌هایی از آن مثبت بود. اتفاقا سوالی که من کردم باعث شد بخش‌های مثبت عملکرد دستگاه‌های اطلاعاتی هم دیده شود؛ اینکه غرامت دادند و اینها را آزاد کردند. چند سال بود اینها اتفاق افتاده بود از از سال ۹۲ و ۹۳. از سال ۹۲ که آقای روحانی آمد، من بعدا با آقای علوی [وزیر اطلاعات] جلساتی داشتم. اتفاقا یک فیلمی از کنگره‌ی آمریکا پخش شد که نماینده‌ای طرف را سین‌جین می‌کرد؛ من همیشه می‌گفتم کاش یک فیلم بود که کمیسیون امنیت ملی نشان می‌داد من چگونه وزیر اطلاعات و معاونینش را سین‌جین می‌کردم! البته صدای آن را کمیسیون ضبط کرده بود. من می‌گفتم اگر فیلم بود، نشان می‌داد که در مجلس ما هم چنین اتفاقاتی می‌افتد؛ ولی آنها زنده پخش می‌کنند و دموکراسی‌شان را به رخ دنیا می‌کشند، ما همه‌ی اینها را مکتوم می‌کنیم.

اتفاقا آقای علوی می‌گفت از اولین پرونده‌هایی که در آذرماه ۹۲ با آن درگیر شدم، این پرونده [مازیار ابراهیمی] بود و تصمیم گرفتم آن را حل کنم. اینکه چگونه این پرونده حل شد، جزئیات مربوط به خودش را دارد که شاید یک بخش‌هایی از آن را نتوان بیان کرد. به هر حال توانستند ظرف ۵-۶ ماه پرونده را حل کنند. البته پرونده ابعاد مختلفی داشت. حتی بعضی از کارشناسانِ بدنه‌ی وزارت‌خانه که در آن کمیسیون حضور داشتند، کماکان معتقد بودند که نباید آنها آزاد می‌شدند. ولی خب بالاخره وقتی نتوانستند چیزی را ثابت کنند و ثابت شد که اینها بی‌گناه بودند، آزاد شدند. ۴ میلیارد تومان به آنها غرامت داده بودند. منتها اینها را اعلام نکردند. تا اینکه آقای مازیار ابراهیمی با بی‌بی‌سی مصاحبه کرد و این مسائل علنی شد. البته من قبلا هم یک چیزهایی شنیده بودم. حتی فکر کنم آقای مطهری هم در مجلس نهم موضوع را به‌صورت غیررسمی پی‌گیری کرده بودند.

آیا آن غرامت به‌تنهایی کافی بود؟ مسئله که به این شکل حل نمی‌شود.

من می‌خواهم بگویم که آن چیزی که بنده روی آن دست گذاشتم، خیلی جنبه‌های مختلفی داشت. براساس آن من دو-سه تا طرح قانونی دادم. مثلا طرح «ممنوعیت ضبط و پخش اعترافات متهمان». یعنی تا زمانی که طرف متهم است، نباید از او اعتراف تلویزیونی گرفته شود. ما برای این طرح کلی ضمانت اجرا گذاشتیم که البته به نتیجه نرسید. ولی اتفاقا اثر گذاشت. با وجود اینکه قانون نشد، ولی مثل یک «قانون نرم» عمل کرد. ما در حقوق می‌گوییم که یک‌سری قانون نرم -soft law- داریم و یک‌سری قانون سخت -hard law- داریم. قانون نرم، قانون نمی‌شود ولی عرف می‌شود. حرف زده می‌شود، خودش هنجارسازی می‌کند. اتفاقا از آن موقع با اینکه تصویب نشد ولی دیگر اعترافات تلویزیونی را یا پخش نکردند یا خیلی کم پخش کردند.

«برای ما شنود گذاشتند!»

فکر می‌کنید نماینده‌های فعلی اصلا در این حوزه‌ها کاری می‌کنند؟

نمی‌دانم. آنها که اکثرشان اصلا جزوی از سیستم‌اند. دستگاه اطلاعاتی ما یک خبط‌وخطاهای بزرگی در این زمینه داشت ولی بعدا اصلاحات خوبی هم انجام داد. در آن جلسه‌ی مربوط به مازیار ابراهیمی ما می‌خواستیم چه‌‌کار بکنیم؟ من آنجا از خود وزارت اطلاعات هم دعوت کردم، از پارلمانی وزارت اطلاعات و کارشناسی‌شان دعوت کردم، از آقای ذوالنور که آن موقع رئیس کمیسیون امنیت ملی بود و سایر اعضای کمیسیون ملی دعوت کردم. از این زندانیان هم دعوت کردم. البته از یک خبرنگار هم دعوت کردم، منتها گفتم که این جلسه نباید رسانه‌ای شود؛ آن را کامل ضبط می‌کنیم اگر اجازه دادند و مشکل امنیتی نداشت،‌ منتشر می‌کنیم. بعد این دوستان نیامدند ولی برای ما شنود گذاشتند!

پس آمدند؟!

بله، رسما نیامدند ولی برای ما شنود گذاشتند. آن بنده خدایی هم که آمد وقتی از در مجلس رفت بیرون، به محض اینکه موبایلش را روشن کرد به او زنگ زدند او را به آنجا دعوت کردند. یک ناهار هم به او داده بودند. به من زنگ زد گفت، شما به ما ناهار ندادید، آنها به ما ناهار دادند! گفت که به او گفته بودند نباید این کارها را بکنید و فلانی دارد بهره‌برداری تبلیغاتی می‌کند و از این حرف‌ها. منتها من تا «آخر» رفتم. سوال را به صحن نبردم ولی ۱۰ تا مسئله مطرح کردم، گفتم وزارت اطلاعات به این ۱۰ تا مسئله جواب دهد. یعنی اولا مقصرین این قضیه باید محاکمه شوند؛ یعنی آقای مصلحی -وزیر اطلاعات سابق- و کادری که داشتند همه باید محاکمه شوند.

بگوییم خدا حفظ‌شان کند، یک وقت می‌آیند روی کار و دیگر دردسر می‌شود!

نه، من که از این واهمه‌ای ندارم! همچنین گفتم که غرامت اینها باید کامل طبق قانون اساسی محاسبه و پرداخت شود و این غرامت را باید خود اینها بدهند یعنی از بیت‌المال ما نمی‌توانیم آن را پرداخت کنیم. اگر نتوانستند بدهند طبق اصل ۱۷۱ قانون اساسی، دولت باید پرداخت بکند. دولت باید بیاید در تلویزیون از اینها عذرخواهی کند. یعنی وزارت اطلاعات و صداوسیما باید از اینها اعاده‌ی حیثیت کنند. اینها از جمله چیزهایی بود که ما خواستیم. البته یک مقداری کم‌لطفی کردند. اما من در انتها یک نامه‌ی محرمانه‌ای از وزارت اطلاعات دریافت کردم که نامه‌ی تشکر بود.

به خاطر پی‌گیری‌هایی که کردید؟

بله. چون اول یک نامه‌ای به رئیس مجلس نوشتند که به هیئت نظارت ارجاع شد که آن مختومه شد. آخرین نامه‌ای که من از وزارت اطلاعات دارم، نامه‌ای است که در آن وزیر اطلاعات توضیحاتی داده است. مطالبه‌ی اصلی من این بود که باید وزارت اطلاعات به این ۱۰۰ و چند نفر فراخوان بدهد، اینها را دعوت کند و خودش زمینه را برای شکایت اینها باز کند و کمک کارشناسی به اینها بدهد. من هم گفتم کمک می‌کنم؛ از کانون وکلا برای اینها وکیل می‌گیریم و مبالغ غرامت را محاسبه می‌کنیم و پرداخت می‌کنیم. اتفاقا وزیر اطلاعات گفته بود که خوب است. در آن نامه نوشته بود که پیشنهاد خوبی است و ما هم کمک می‌کنیم. تقدیر و تشکر هم کردند. منتها دیگر هم‌زمان شد با آخر مجلس و من که دیگر پی‌گیری نکردم.

اینکه چرا نگذاشتند کسانی که به جلسه‌ی [مربوط به مازیار ابراهیمی] دعوت کرده بودم بیایند، داستانش طولانی است. به یکی از آنها از هتل همدان زنگ زده بودند و وسط راه او را برگرداندند! یک تعداد هم به تهران آمده بودند و می‌خواستند بیایند، رئیس مسافرخانه در تهران -بنده خدا- ترسید چون مدام به او زنگ می‌زدند. آخر سر هم کسانی که در آن مسافرخانه بودند، نیامدند.

احتمال دارد این از طرف آن کسانی باشد که مقصر بودند یا اینکه کلا می‌خواستند که جلسه را لغو کنند؟

برای من ثابت شد که دستگاه نظارتی -این تیمی که الان هستند- حسن‌نیت دارند، ولی می‌گفتند که از لحاظ بعد امنیتی صلاح نیست که این مسئله باز شود. اتفاقا من می‌گفتم چرا؟ شما که آمدید ۴ میلیارد دادید، بیایید کاملا محاسبه کنید، غرامت اینها را بدهید و از اینها دل‌جویی کنید.

جالب بود که طرف می‌گفت وقتی از ما مصاحبه گرفتند، گفتند «می‌گویند شما آدمِ آنها شده‌اید!». یعنی از دو طرف ضربه خوردند. از یک طرف پرونده‌ی سیاه امنیتی در سوابق آنها مانده است. طرف می‌گفت که من می‌خواهم بروم شغل بگیرم،‌ استعلام می‌کنند، برای من سوءپیشینه‌ی کیفری می‌شود. از طرف دیگر ضربه‌ی روانی خوردند. همین آقای مازیار ابراهیمی می‌گفت که بعد از آزادی از زندان، وقتی به فامیلم زنگ می‌زدم، جواب من را نمی‌دادند، چون می‌گفتند برای‌مان مسئله می‌شود اگر به تلفن او جواب بدهیم! حق این تعداد انسان را به این شکل ضایع کردید، مسئولیت دارید، اینها را اعاده‌ی حق بکنید. اگر این کار را بکنید اعتبار پیدا می‌کنید. اعتبار دستگاه اطلاعاتی به این شکل خدشه‌دار نمی‌شود، حتی اگر به خطایش اعتراف بکند و بگوید من می‌خواهم این خطا را اصلاح بکنم. در تمام دستگاه‌های اطلاعاتی دنیا وقوع خطا پذیرفته شده است. یعنی اینکه سیستم اطلاعاتی به هر دلیلی خطا می‌کند. ولی مهم این است که سیستم به‌گونه‌ای باشد که خودش را ترمیم بکند، بتواند بازسازی و جبران بکند. این کار را تا حدودی -نصفه‌ونیمه- کردند ولی آن جسارت لازم را نداشتند.

چند روز پیش آمنه سادات ذبیح‌پور -گزارشگر جنجالی بیست‌وسی- یک ادعایی کرده است درمورد سحر کردن و استفاده از جادوجنبل توسط تیم احمدی‌نژاد که می‌خواستند رهبر را تحت تاثیر قرار دهند و .... اساسا نقش جادوجنبل در سیستم چیست؟ یعنی شما شنیدید که کسی در سیستم باشد که از این جور چیزها استفاده بکند؟

من شنیدم. ولی دنبال نکردم. بعضی از اشخاص در همین دوره‌ی نمایندگی مجلس هم به من گفتند که فلان مسئول قضایی کشور [عباس غفاری] که بازداشت شد، در زندان هم موقع بازجویی روی ذهن بازجوها تاثیر می‌گذارد و آنها را تحت کنترل می‌گیرد! ظاهرا چنین چیزهایی می‌گفتند. من این مسئله را دیگر دنبال نکردم، چون مسائلی است که به مقدار زیادی چیپ است. کشور این همه مسئله و مشکل دارد که باید به آنها پرداخت. اینها هم ادعاهایی است که معلوم نیست اثبات شود یا نه و مشخص نمی‌شود کی بود، کی نبود. ولی به نظرم این مسئله در یک سطوحی وجود دارد.

این را از این بابت سوال کردم که مثلا در این یادداشتی که آمنه سادات ذبیح‌پور نوشته است، این را در یک سطح خیلی عالی تایید می‌کند که چنین اتفاقاتی می‌افتد.

منابع اطلاعاتی بیست‌وسی که معمولا خوب است!

آیا ممکن است سرنشینان سانچی هنوز زنده باشند؟

شما زمانی درمورد کشتی سانچی پیگیر بودید. آیا واقعا احتمال دارد که سرنشینان سانچی هنوز زنده باشند؟

ابهام در آن پرونده زیاد هست؛ به‌خصوص چون آن کشتی تحت مجموعه‌ی شستا بود. وزارت تعاون ادعای‌شان این بود که ما شناسایی کردیم و غرامت کامل دادیم. ولی خانواده‌ها ادعای دیگری داشتند. اتفاقا این مسئله هم به نظر من کامل شفاف نشد. یعنی هنوز ابهام در آن پرونده زیاد است. من نمی‌دانم آیا واقعا هنوز زنده هستند یا نه. می‌گویند که چنین احتمالی وجود دارد ولی من از آن اطلاع دقیق ندارم. حداقل می‌خواهم بگویم که ابهام در آن پرونده باقی است. اخیرا هم در دیوان عدالت رای‌های ابطالِ مربوط به مسائل مربوط به حذف وراثت را گرفتند. بعضی از آنها را ابطال کردند.

این ابهامی که می‌گویید وجود دارد، احتمال زنده بودن سرنشینان را شامل می‌شود؟

اصلا بر مبنای اینکه طرف فوت نکرده است، اقدام کردند. یعنی روی اینکه موت این مورث که کسانی ورثه‌اش هستند، ثابت نشده بود خدشه کردند و به نظرم آن را ابطال کردند.

«التزام‌بخشی به سهمیه‌ها مهم است»

آیا آقای دکتر صادقی هیچ‌وقت از سهمیه‌ی خانواده‌ی شهدا استفاده کردند؟

اگر بگویم استفاده نکردم که دروغ است. ولی یک چیزی است که من به‌عنوان سپر استفاده کردم؛ نه به‌عنوان شمشیر.

یعنی چی؟

این به این معنا است که من امتیاز لازم را از نظر علمی داشتم ولی اگر از آن سهمیه استفاده نمی‌کردم، کسان دیگری که با فاصله‌ی زیادی نسبت به من بودند از آن استفاده می‌کردند. یعنی من نمره‌ی علمی‌ام را آوردم. امتیازات و نمراتش کاملا هست. رتبه‌ای که من داشتم و فاصله‌ای که من با نفر بعدی داشتم همه موجود است. یعنی کاملا مستندات آن وجود دارد. ولی سهمیه چیزی است که شاید ده‌‌ها هزار نفر در کشور از آن استفاده کرده‌اند یعنی قانون بوده است.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: زیباکلام: تنها راه نجات ایران توافق با آمریکا و پاسخگو کردن یک قدرت مطلق غیرمسئول است - Gooya News