تعطیلات خونین مردم یزد در نوروز ۱۳۵۷

تعطیلات خونین مردم یزد در نوروز ۱۳۵۷
ایسنا

ایسنا/یزد کشته شدن مردم انقلابی قم و تبریز نوروز فراموش شدنی را برای مردم ایران رقم زد و نوروز مردم یزد را در دهم فروردین ۱۳۵۷ خونین کرد.

 تاریخ روایت می کند، آنچه بر مردم رفت و ظلمی که شد ، گاهی برخی حوادث آنقدر زنده اند که هر بار که پرونده آنان را بازخوانی می کنی، می بینی ، باز تازه است.

دهم فروردین در یزد از همان موارد و وقایع است در اینجا بخشهایی از گزارشات گ حرفها، تاریخ ، بیانات و... با همان ویرایش آمده تا نشان دهد ماجرای دهم فروردین۵۷ یزد چه بوده است؟

پس از بروز قیام ۱۹دیماه۱۳۵۶ مردم قم که با حمله ددمنشانه ماموران حکومت ستمشاهی به خاک و خون کشیده شد و مردم دومین پایتخت مذهبی ایران اسلامی، جان خود را نثار درخت اسلام و انقلاب کردند، مردم شهر غیور پرور تبریز در چهلم شهدای قم اقدام به برپایی مراسم چهلم شهدای قم و عزاداری برای آن عزیزان کردند که مصادف بود با اول اسفندماه ۱۳۵۶ واین بار نیز حکومت استبدادی و دیکتاتوری شاه با حمله ای وحشیانه مردم این دیار دلاور پرور را به خاک و خون کشید و تعدادی از هموطنان عزیز تبریزی را به شهادت، تعدادی را مجروح و تعدادی را بازداشت کرد و موجب تنومند تر شدن انقلاب و سست شدن پایه های استبدادی خود شد.

متعاقب آن حضرت امام خمینی(ره) بمناسبت چهلم شهدای تبریزکه با تعطیلات نوروز۱۳۵۷ مقارن شده بود، عزای عمومی اعلام کرد و به دنبال آن سایر مراجع تقلید قم و حوزه های علمیه و روحانیت مبارز چهلم شهدای تبریز را عزای عمومی اعلام کردند. در این رابطه روحانیت مبارز حوزه علمیه یزد بیش از پیش احساس مسئولیت و وظیفه کردند و به رهبری آیت الله شهید صدوقی عملا وارد صحنه شده و در اعلامیه ای در که مورخه دهم ربیع الثانی ۱۳۹۸ مصادف با آغاز سال نو بود، نوروز ۱۳۵۷ را عزای عمومی اعلام کردند.

متن این اعلامیه به دستخط شهید دکتر محمد علی رهنمون (پزشکان متعهد یزدی بود و در جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت رسید)، به رشته تحریر درآمد و پس از تکثیر در بین اقشار مختلف توزیع گردید.

سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی باز در اعلامیه ای دیگر فرمودند:« روز پنجشنبه، ۲۰ ربیع الثانی، مطابق با دهم فروردین ۱۳۵۷ ، از ساعت ۹ تا ۱۱صبح به وقت قدیم در مسجد روضه محمدیه (حظیره) برای تجلیل از ارواح عالیه شهیدان قم، تبریز و لبنان مجلس بزرگداشت خاطره جانبازی مردان راه حق برپاست و شرکت عمومی طبقات را انتظار داریم».

در گزارشی که توسط ساواک به مدیریت کل اداره سوم ۳۱۲ با عنوان « اقدامات براندازی و ضد میهنی اخلالگران در چند ماه اخیر » ارائه شده چنین آمده است: همانطور که به استحضار رسیده، در چند ماه گذشته اقدامات خلافی از جمله نوشتن شعارهای مضره در اماکن عمومی و خیابانها و همچنین توزیع اعلامیه های مضره و مذهبی در مساجد و حوزه های علمیه یزد به وسیله برخی از عناصر متعصب به رهبری آقایان شیخ محمد صدوقی و شیخ کاظم راشدپور یزدی انجام شده است و..... توزیع اعلامیه در یزد با نظر و همکاری دو نفر یادشده در منزل صدوقی صورت می گرفته که در یک مورد شخص توزیع کننده اعلامیه که دستگیر گردیده، به این مطلب اعتراف و حتی آقای صدوقی ضمانت وی را تقبل و از بازداشت توزیع کنندۀ اعلامیه جلوگیری نموده است.»

هرشب در مسجد حظیره اجتماع بزرگی از مردم برای اقامه نماز و گوش دادن به سخنان واعظان برپا می شد نهم فروردین این اجتماع در مقایسه با دیگر اجتماعات باشکوه تر و پر تعدادتر بود. در این شب آیت الله صدوقی گفت: «چرا روزنامه ها به مقدسات ما توهین کردند، چرا سه نفر از ما را که در مجلس نیایش ۱۰دقیقه زودتر رفتند ممنوع المنبر نمودند. مگر جرم است؟ ..... ملت ایران دین می خواهد نه ایران، حضرت سید الشهدا کشته شد تا دین باشد، من باشم، این مجلس باشد، شما باشید، چرا این ها با ما سازگاری ندارند، مردم را بی گناه کشته و زندان می کنند ، باید زندانیان آزاد شوند... من فراموش کردم در اعلامیه پرسه (شهدای تبریز) بنویسم که نظم را رعایت کنند و فردا مجلس در همین جا منعقد می باشد.»

بعد از سخنرانی شب دهم، مردم از مسجد حظیره به خیابان آمدند و تا میدان امیر چخماق تظاهرات ادامه داشت و مردم سپس از تاریکی شب استفاده کرده و متفرق شده ولی چهل نفر در آن شب دستگیر شدند.

در جلسه شورای هماهنگی عوامل دولت در استان یزد مطرح شد:« در یزد شایع گردیده که عناصر اخلالگر و متعصب مذهبی قصد دارند حادثه قم و تبریز را در یزد به وجود آورند؛ به این جهت فرماندهان نظامی منطقه، مشکلات خود را از نظر کمبود پرسنل به منظور جلوگیری و مقاومت در برابر حوادث اجتماعی..... طی تلگرافی از فرمانده مرکز توپخانه و موشکهای اصفهان تقاضای اعزام و استقرار یک گروهان واحد کمکی و چهار خودروی نفربر از تاریخ۹/۱/۲۵۳۷ تاریخ شاهنشاهی(مصادف با ۹/۱/۱۳۵۷ هجری شمسی) برای مدت چند روز در یزد کردند که تلگراف ظهر روز جاری به مرکز توپخانه و موشکهای اصفهان مخابره شد.»

گزارشات ساواک از وارد شدن نیروهای ناشناس از تهران و چند شهر دیگر به یزد خبر می دهند ماموران در مورد «برگزاری مراسم چهلم شهدا در مسجد مصلی، اطلاع از تجهیزات برخی از افراد برگزار کننده مراسم و داشتن سلاح، تخلیه آجر در چند نقطه شهر از جمله در خیابان فرح، جنب میوه فروشی پلنگ» ، گزارشات خود را به تهران مخابره می کنند .

شهرداری در روز نهم فروردین به جمع آوری آجرها اقدام می کند. شهربانی مدام به ساواک پیام میفرستند. اسامی تعدادی که تحرکات مشکوکی دارند را اطلاع می دهد. در همین گزارش می آورد: « پیش بینی میشود که امکان دارد در ۱۰فروردین در اجتماعات و تظاهراتی که برپا می شود عده قابل توجهی از مردم کشته شوند بنابراین لازم است پیش بینی و اقدامات لازم معمول و هرگونه اتفاقاتی را به این سازمان اعلام دارند.»

گزارش شهربانی یزد به ریاست شهربانی کل کشور:« سحرگاه روز ۱۰/۱/۲۵۳۷ شاهنشاهی اطلاع حاصل شد حاج شیخ محمد صدوقی برای ادای نماز صبح به مسجد حظیره رفته که بمنظور جلوگیری از بروز اخلالگران احتمالی و حوادث و وقایعی که در شرف تکوین بود، شخصا در معیت سرگرد محمد سمیعی رئیس دایره راهنمایی و رانندگی شهربانی به مسجد حظیره رفتم، مشاهده شد تعدادی پشت سر آقای صدوقی نشسته و قصد برگزاری نماز صبح را دارند. آقای صدوقی مشغول خواندن قرآن بود. به وی نزدیک شدم، .... به وی تفهیم شد امکان دارد عواملی قصد خرابکاری و اخلالگری و تظاهرات خیابانی داشته باشند، ترتیبی بدهد که جلوی چنین رویدادهایی گرفته شود. مشارالیه در نهایتِ خونسردی گفت:« انشاءالله چنین پیشامدی نخواهد کرد و سعی می کنم مردم را به آرامش دعوت کنم.»

از صبح روز دهم فروردین مردم به تدریج وارد مسجد حظیره شدند و در آنجا اجتماع کردند. لحظه به لحظه به تعداد جمعیت که بسیاری از آنان را نوجوانان و جوانان تشکیل می داد افزوده می شد. حجت الاسلام حافظیه سخنرانی نمود. بعد راشد یزدی به ایراد سخن پرداختو چون ممنوع المنبر بود، ایستاده پای منبر صحبت می کرد و....

«ضمن سپاسگزاری و تشکر از حاضران، این مجلس یادبود مهمترین فرزندان این آب و خاک در تبریز می باشد که مسلسل به روی آنان گشود و دسته دسته برادران شما را درو کردند و من به روان پاک آنان درود می فرستم. خدا ریشه آنهایی که باعث این کشتارها چه در ایران و چه در جنوب لبنان می شوند، بِکَند ..... شماها گل سرسبد افراد در این شهر می باشید... ناگفته نماند که خاک باید نابود شود تا گیاه به وجود آید و گیاه باید از بین برود تا گوسفندان به وجود اید و گوسفندان باید نابود شود تا انسان به وجود اید و انسانها باید کشته شوند تا عدالت اجتماعی برقرار شود و ما از کشته شدن ترسی نداریم.»

گزارش شهربانی: « حدود ساعت۱۰:۳۰ روز ۱۰/۱/۲۵۳۷ هشتاد نفر نیروهای کمکی پادگان اصفهان به سرپرستی سرگرد فریدون کیا که با هلی کوپتر در فرودگاه یزد پیاده شده بود، به قرارگاه شهبانی استان یزد وارد شدند و مقارن همین احوال جمعیت اجتماع کننده در مسجد حظیره که حدود ۲۰۰۰الی۲۵۰۰نفر بودند پس از خاتمه مجلس از آن جا خارج شدند.»

یازده صبح: «می کشم، می کشم آنکه برادرم کشت»؛ مسلمان به پا خیز برادرت کشته شد»، سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن»، خمینی خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن غدار تو»، استقلال ، آزادی، حکومت اسلامی». و نیروهای نظامی که مجهز بودند به: سلاح های خودکار، باتوم، ماسک ضد گلوله، گاز اشک آور، بالگرد و نارنجک.

یکی از شاهدان عینی:«مردم شعار گویان از مسجد حظیره به خیابان ریختند و به طرف میدان و چهارراه امیرچخماق راه افتادند. جمعیت انبود به چهار راه نرسیده بود که نیروهای بی خبر و غافل با باتوم و سپر و سلاح های خود آماده کشتن مردم شدند. ابتدا ماشینهای آب به سرو صورت مردم آب، که با افزودن موادی به ان رنگین شده بود پاشیدند- برای این که پتاسیم پرمنگناتی که در آب ریخته بودند چون تا دو یا سه روز پاک نمی شد، موجب شناسایی تظاهر کنندگان و لو رفتن آن ها شود..... سپس نیروهای پلیس و ژاندارم با تیراندازی های خود ، رعب و وحشت در تظاهر کنندگان ایجاد کردند.... مردم با کشیدن خود به کوچه ها با سنگ و چوب به مقابله برخاستند ماموران رژیم بدون تسلط به اعصاب خود تیراندازی می کردند و در پایان این تظاهرات خونین وضعیت حکومت نظامی در شهر ایجاد کرده بودند.

مؤتمنی استاندار وقت یزد در گزارشش به وزیر کشور نصراصفهانی آورد:«در جریان تظاهرات و اغتشاش های فوق توسط پرسنل شهربانی یزد تعداد ۵۸۹تیر فشنگ رولور، ۱۸۴تیر فشنگ یوزی و ۲۸ تیر فشنگ برنو تیراندازی هوایی و تعداد ۴نارنجک گاز اشک آور به کار برده شده است. ضمنا نیروهای پشتیبانی مرکز توپخانه و موشک های اصفهان که مسلح به سلاح ژ-۳ می باشند، سه تیر تیراندازی نموده اند.»

بعد از این حوداث تلخ و خونین که به مردم دارالعباده یزد وارد شد و مدت سه ساعت مردم بی پناه را به رگبار گلوله بسته، کتک زدند،مجروح کردند، اسیر گرفتند، ربودند، زندانی کردند، و با کمال وقاحت شعار پلیس پیروز شد، پلیس زنده باد سردادند و نگذاشتند تعداد تعداد کشته ها، زخمیهاو بازداشت شدگان و.... درز پیدا کند،، جنازه ها را به سردخانه بردندو بدون آنکه به خانواده هایشان تحویل دهند، بی نام و نشان دفن کردند، زخمی ها را در بیمارستانها و تحت مراقبت شدید پلیس قرار دادند تا ضمن ممنوع الملاقات از دارو و درمان نیز محروم و به انتظار مرگ بنشینند و.... تنها خبر شهادت۴نفر از مجروحین آقایان رضا نامدار هنزایی – اصغر مرادی (شهریار مرادی که دانشجو و اهل تبریز بود و مدتها بدون اطلاع خانواده اش در یزد دفن شده بود)- محمد حسین پارسائیان و مهدی قدک فروشان به مردم رسید لیکن اجازه هیچ گونه عزاداری و سوگواری به خانواده هایشان داده نشد و با تبلیغاتی که انجام دادند حقایق را وارونه جلوه دادند (طبق سخنرانیها، اعلامیه ها و اظهارات روحانیت مبارز و هوشیار یزد از جمله شهید آیت الله صدوقی و یادگار بزرگوارشان- مسئولین و جمعی از اساتید و روحانیون حوزه علمیه یزد)

به گزارش ایسنا و به نقل از مرکز اطلاع رسانی پلیس یزد، در شب همان روز آیت الله صدوقی جهت اقامه نماز مغرب و عشاء به مسجد حظیره آمدند و تعداد اندکی در پشت سر ایشان به اقامه نماز جماعت پرداختند در حالیکه در نماز صبح روز بعد(۱۱فروردین) افراد بیشتری در نماز جماعت حاضر و در هر یک از نمازهای جماعت به نمازگزاران افزوده شد تا اینکه آیت الله شهید صدوقی بعد از نماز مغرب و عشائ روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۷ دست به افشاگری زد و متعاقب ان حوزه علمیه یزد و سایر روحانیت مبارز ، مردم مسلمان ایران را از حقیقت روز دهم فروردین در یزد مطلع ساختند که به پشتوانه این حادثه در شهرهای دیگر نیز مردم با برگزاری چنین راهپیمائیهایی زمینه فرار شاه ، بازگشت حضرت امام خمینی(ره) به کشور و پیروزی انقلاب اسلامی ایران را فراهم و مردم را از یوغ استبداد و دیکتاتورمنطقه رهایی بخشید بطوریکه مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در این باره فرمودند: از محرم۶۱ عاشورای شهدای کربلا تا دهم فروردین عاشورای شهدای یزد، موج خروشان مبارزه علیه کفر ادامه داشته است.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: تعطیلات خونین مردم یزد در نوروز ۱۳۵۷