گورستان زنان گمنام؛ تراژدی قتل و ناموس

گورستان زنان گمنام؛ تراژدی قتل و ناموس
صدای آلمان

 "از بین  سه هزار قبر ۷۰ درصد گورها متعلق به زنانی ‌است که به بهانه‌های ناموسی توسط خانواده‌هایشان به قتل رسیده‌اند. بطوری که بعد از کشتن‌شان نه تنها حاضر به تحویل جسد و خاکسپاری‌شان نشده‌اند بلکه هر نوع وابستگی به آنها را نیز انکار کرده‌اند. گرچه اسناد و مدارک این قربانیان در شهرداری موجود است اما گورها بدون هیچ نام و نشانی و تنها با یک شماره از هم جدا می شوند. سایر گورها متعلق به کودکانی است که در اثر تجاوز یا رابطه جنسی به اصطلاح نامشروع به دنیا آمده‌اند اما به دست خانواده زن کشته شده‌اند."

این بخشی از گزارشی است که به زبان کردی، به نقل از روژگار ابراهیم، وکیل دادگستری منتشر شده است. تا ده سال قبل هیچکس از بخش زنان  قبرستان خبر نداشت. هنوز هم کمتر کسی چیزی در باره این مردگان می‌داند و اگر  بداند سکوت می‌کند.  روژگار ابراهیم  می‌گوید وقتی این خبر را شنید، یک نفر را هم پیدا نکرد که اطلاعاتی در اختیارش بگذارد: «با وجودی که هیچ اطلاعاتی در باره این زن‌ها نداشتند آنها را ج... می‌نامیدند. آنها هم که چیزی می‌دانستند بروز نمی‌دادند.»

گورستان سیوان در دهه ۱۹۸۰ میلادی و در زمان صدام حسین ساخته شده اما تا قبل از خودمختاری کردستان عراق، تعداد قبرهای  ناشناس در آن بسیار اندک بوده است.  قربانیان شرف و ناموس زنانی از  شهرهای رانیه، کرکوک، اربیل، سلیمانیه، چم‌چال هستند.

مرد سالخورده‌ای که کارگر شهرداری است و مردگان زیادی را دفن کرده به روژگار ابراهیم گفته است: «حرف‌های زیادی برای گفتن دارم و روزی رازهایم را فاش می‌کنم.»

...........

صندوق جمعیت سازمان ملل می‌گوید سالانه ۵۰۰۰ زن در دنیا در قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند. این آمار موارد ثبت شده است، وگرنه گروه‌های حقوق بشری و فعالان حقوق زنان رقم واقعی را دست‌کم چهار برابر می‌دانند. اکثر جنایات ناموسی مکتوم می‌مانند و مرگ طبیعی، تصادف یا خودکشی جلوه داده می‌شوند.

به گواهی ارقام، خاورمیانه و کشورهای اسلامی کانون این قتل‌ها هستند؛ آنجا که شرف مرد در گرو پاکدامنی زن است و شرع، پدرسالاری، فقر فرهنگی و روابط نابرابر، زن ستیزی و زن‌کشی را توجیه و بازتولید می‌کند.

قتل‌های ناموسی برای پاک کردن "لکه ننگ"، "اعاده حیثیت خانواده" یا جبران "شرمندگی اجتماعی" انجام می‌شوند و فصل مشترک آنها، مناسبات جنسی و عشقی خارج از عرف و شرع است. بیش از همه، پاکستان، افغانستان، ترکیه، عراق و ایران صحنه چنین جنایاتی هستند. ترکیه که امضاکننده "کنوانسیون اروپایی منع خشونت علیه زنان" بود، به تازگی از پیمان خارج شد. پیمانی که زن‌کشی، خشونت خانگی، زورگویی یا تجاوز در زندگی زناشویی را جرم‌انگاری می‌کرد و مستوجب مجازات قانونی می‌دانست.

طبق پژوهشی که "انجمن جمعیت ترکیه" با پشتیبانی برنامه توسعه سازمان ملل انجام داده، شهروندان ترکیه "شرف و ناموس" را بالاتر از هر ارزش دیگری در زندگی می‌دانند. هفتاد درصد پرسش شوندگان در چهار شهر از جمله استانبول، در جواب این که ناموس چیست گفته‌اند: «ناموس زن آدم است.»

در عراق نیز زن‌کشی تحت عنوان "لکه‌دار شدن حیثیت خانواده" رواج دارد. در قوانین جزایی عراق، ناموسی بودن قتل با تخفیف در مجازات مجرم همراه است. در اقلیم کردستان هر چند قانون منع خشونت علیه زنان تصویب شده و قتل ناموسی، قتل عمد محسوب می‌شود اما این عرف، مناسبات عشیرتی و صلاحدید سران ایل است که حرف اول را می‌زند. 

پروین ذبیحی، کنشگر حقوق زنان و فعال حوزه خطرات مین در مریوان

پروین ذبیحی، فعال حقوق زنان، در باره قربانیان ناشناس گورستان سیوان به دویچه وله می‌گوید: «خانواده‌ها آنها را می‌کشند و عادت دارند که جسد را ببرند خارج شهر و مثل آشغال جایی پرت ‌کنند. در منطقه چم‌چال کردستان که قتل ناموسی زیاد هست، می‌برند به بیابان؛ در چاله‌ یا گودالی دور می‌اندازند. این مردم و رهگذران هستند که اجساد را پیدا می‌کنند و خبر می‌دهند. بعد شهرداری آنها را به عنوان گمنام به خاک می‌سپارد. هیچ‌یک از بستگان حتی در مراسم محقری که شهرداری می‌گیرد شرکت نمی‌کنند. یعنی جنازه را هم عاق می‌کنند. بچه‌ای را هم که به قول خودشان ولد زناست می‌کشند. شهرداری هم قبرها را کد گذاری می‌کند؛ یک دو سه چهار...»

پروین ذبیحی توضیح می‌دهد که زن‌های خانواده در برابر جنایتی که به دست مردها انجام می‌‌شود ساکت می‌مانند؛ اول به خاطر ترس و دوم به دلیل آن که خود دولت نمی‌خواهد در این باره سر و صدا شود: « قوانین اقلیم تا حدودی مترقی هستند. قتل ناموسی قتل عمد است و حتی ختنه دختران هم جرم‌انگاری شده اما دولت مسئله را پیگیری نمی‌کند. در اقلیم شکایت و تشکیل پرونده رسم نیست بلکه طرفین بین خودشان مسائل را حل می‌کنند. سررشته کارها دست قبائل و سران ایل و عشیره و تندروهای مذهبی است. قبائل با همدیگر داخل جامعه بسته خودشان سر و ته قضایا را هم می‌آورند و هر نوع قتل ناموسی و هر نوع خشونت از این دست را با صلح عشایری حل می‌کنند.»

...........................

چیزی که در این میان عجیب است، ناپدید شدن مردانی است که ضلع دیگر ماجرا هستند. زن به حکم دادگاه خانوادگی کشته می‌شود تا آبرو و حیثیت حفظ شود، اما اگر مردی را بکشند باید جواب قبیله و عشیره او را بدهند. پروین ذبیحی می‌گوید: «در ۳۶ مورد قتل ناموسی که خودم در کمپین علیه خشونت به نام ناموس تحقیق کردم، تنها اسم دو سه مرد را شنیدم. مردها قسر در می‌روند یا فرار می‌کنند. زن قربانی می‌شود و خانواده‌ها می‌خواهند هر چه زودتر سر و صداها بخوابد. از نفر دوم بپرسی می‌گویند در رفت. نمی‌خواهند قتل دیگری انجام شود چون ادامه پیدا می‌کند و چند قتل دیگر پیش می‌آید

از زمان انتشار گزارشی در باره گورستان سیوان، تشکل‌های زنان و برخی مقامات اقلیم از جمله قباد طالبانی (معاون نخست‌وزیر) از محل بازدید کرده‌‌اند، اما به عکس یادگاری، کاشتن نهال، گذاشتن دسته گل و گفتن چند جمله اکتفا کرده و رفته‌اند. قباد طالبانی وعده داده که برای گورها سنگ قبر درست ‌شود، بی آن که در باره انگیزه‌های زن‌کشی و راهکارهای حقوقی و قانونی چیزی گفته باشد.

پاکستان بیشترین آمار قتل‌های ناموسی در خاورمیانه را دارد؛ دستکم سالی ۱۰۰۰ زن.

روژگار ابراهیم  در باره نوع فعالیت تشکل‌های غیردولتی زنان در اقلیم کردستان عراق به یک "شبکه پیچیده رابطه قدرت" اشاره می‌کند و می‌گوید: «انجمن‌های زنان بودجه‌های زیادی می‌گیرند و به چند مسئله روبنایی می‌پردازند ولی با عشیره و مذهب در نمی‌افتند زیرا می‌خواهند در شبکه قدرت بمانند.»

پروین ذبیحی نیز اعتقاد دارد که دولت اقلیم نمی‌تواند خارج از مناسبات عشیرتی و طبق قوانین مترقی عمل کند، زیرا خودش نماینده قبایل و رویکردهای مذهبی و افراطی است. او در مقایسه قتل‌های ناموسی در کردستان ایران و اقلیم کردستان عراق می‌گوید: «در کردستان ایران یکی از دلایل قتل‌های ناموسی فشاری است که از بیرون به خانواده آورده می‌شود. به مرد خانواده می‌گویند تو بی‌شرفی، تو بی‌ناموسی و او را طرد می‌کنند. مرد برای این که غرورش را جبران کند می‌کشد اما بعد پشیمان می‌شود. جامعه بی‌رحم هم که ابتدا تشویق کرده، بعدا به عامل قتل به چشم قاتل نگاه می‌کند. در کردستان عراق اینطور نیست. می‌کشند، پرت می‌کنند در بیابان و هیچکس چیزی نمی‌گوید. قانون هست اما دولت  مدعی‌العموم نیست و می‌سپارد به عشیره و ایل و نهادهای مذهبی. در ایران، قانون از قاتل حمایت می‌کند.‌»

..............

روژگار ابراهیم، برای روشنگری در باره گورستان سیوان، در آغاز کار است. او با پیگیری و دوندگی بسیار از دادگاه مجوز گرفته، با شهرداری حرف زده و تصمیم دارد از سرنوشت تک تک قربانیان باخبر شود. کار اما پیچ و خم‌های زیادی از نظر فرهنگی و اجتماعی دارد و باید با احتیاط و تدبیر همراه باشد.

این وکیل کرد طی ماه‌ها پرس و جو، فقط  به حکایت و هویت یکی از قربانیان دست یافته؛ شاید به این خاطر که بی‌گناهی مقتول محرز شده و روایت ماجرا باعث سرافکندگی خانواده نیست: «مرد در شب عروسی پی می‌برد که ناتوانی جنسی دارد و برای این که به قول خودش آبرویش نرود و مورد تمسخر قرار نگیرد، به خانه پدر زنش می‌رود و می‌گوید دخترتان باکره نیست. پدر دختر هم او را درجا می‌کشد اما بعدا معلوم می‌شود که واقعیت ماجرا چه بوده است.»

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    هرکدام از زنان کارتونیست که از شهرهای مختلف ایران در این کارگاه مجازی شرکت کرده بودند موضوعی را انتخاب کردند و کارتون‌ها را در شهر و خانه خود کشیدند. کارتونیست: رعنا قاسمی

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    کارتونیست‌های زن ترس و نگرانی زنان را هنگام عبور از گذرگاه‌های درون شهری و یا عبور از پل‌های عابرپیاده ترسیم کردند. کارتونیست: مهناز یزدانی

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    ناامنی که مردان "عربده‌کش" برای زنان دوچرخه‌سوار بوجود می‌آورند. کارتونیست: ناهید زمانی

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    دخشید قدرتی پور زن دوچرخه‌سواری را نشان می‌دهد که در مسیر خود می‌بیند که چگونه یک شهر زیبا با مردمان مهربان و خندان ناگهان با نعره‌های بلند افرادی با چهره‌هایی عبوس، زشت و نامهربان می‌شود و شهر برای او ناامن می‌شود و "شهر دیگر چون خانه‌اش نیست. در شهرش غریب است و چهره‌هایی را می‌بیند که او را تاب نمی‌آورند. به سختی رکاب می‌زند و ادامه می‌دهد. راه سخت است و ناهموار و خفاشان گرداگردش پران."

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    موسیقی و نور زیربنای شهری است که الهام دزفولیان ساخته تا شهروند زن در آن احساس امنیت کند. کلیدهای پیانو این شهر را دستی می‌نوازد به گونه‌ای که با هر ضربه‌ای که بر دکمۀ سیاهی می‌خورد، چراغی در شب روشن می‌شود و نورش روشنایی و احساس امنیت را به همراه می آورد. نوازنده پیانو، مدیران و گردانندگان شهرهستند که اگر درست بنوازند هنر برقراری امنیت در شهرها را به نمایش می‌گذارند.

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    بچه‌ها بازیگران اصلی در صفحه‌ی نمایش فیروزه مظفری هستند. نگاه متعجب دختربچه واکنشی است به آنچه که مرد برخلاف انتظارش به دستش می‌دهد. "وقتی می‌خواهم کارتون‌هایم بیشتر تاثیر بگذارند پای بچه‌ها را به میان می‌کشم. در این کار دختر بچه و پسر بچه را در موقعیتی قرار دادم تا تفاوت خطر و امنیت را برای‌شان نشان دهم و به این شکل تبعیض بین دخترها و پسرها در جامعه ناامن مردسالار را نشان دادم".

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    لاله ضیایی رویای تهرانی را دارد که می توانست بال پرواز او باشد

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    نازنین جمشیدی ناامنی در شهر را گونه‌ای دیگر ترسیم کرده است. "اینکه تعداد زیادی چراغ برق در خیابان گذاشته شود تا خیابان در شب روشن‌تر شود واقعا فرق چندانی برای زنانی که در طول روز در کوچه و خیابان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، ندارد. در واقع برای عملی شدن امنیت برای زنان، باید یک تیر چراغ برق با دوربین مدار بسته به دنبال آنها راه برود تا شاید جلوی اتفاق احتمالی را برای او بگیرد".

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    راضیه درزی نبود امنيت در شب را برای زنانی نشان داده است که به دلیل شغل و یا شرایط زندگی مجبور هستند تا دیروقت بیرون از خانه باشند. "این يكی از چالش‌های حضور زن در جامعه است زیرا بعد از ساعت‌های خاصی بيرون ماندن می تواند خطرهای زيادی برای آنها داشته باشد". او مادری را نشان می‌دهد که از همه امکانات را برای امنیت فرزندش استفاده می‌کند اما چشمانی همچنان به دنبال زن هستند.

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    از نگاه ریحانه کریمی مکان‌های پوشیده شده مانند جاهایی که پوشش گیاهی انبوهی دارند از جمله مکان‌هایی هستند که شرایط آزار کلامی و ناامنی برای زنان را فراهم می‌کنند. او اما تلاش دارد که نشان دهد این آزارها نمی‌توانند مانع حضور زنان در جامعه شود "با کوتاه شدن بوته‌ها آزارها کم می‌شوند و زن با تعجب نگاه می‌کند، اما به راهش ادامه می‌دهد".

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    شیدا سردشتی زنی را نشان می‌دهد که مجبوراست مسافتی طولانی‌تر از معمول را بپیماید تا به خانه برسد چون امن‌تر از مسیر کوتاه است. "بارها برای من پیش آمده که به دلیل تاریک و خلوت بودن کوچه‌ها مجبور شدم دور بزنم و از مسیرهای شلوغ‌تر به خانه برسم و این تجربه‌ایست که بیشتر زنان دارند".

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    بازی مارو پله به رنگ شب در کار پانته‌آ واعظ نیا سختی راهی را نشان می‌دهد که زنان برای رسیدن به هدف می پیمایند. "این نمادی از کل جامعه است و چالش‌های سختی است که در آن برای زنان ‌وجود دارد. بازی ناعادلانه‌ای که تعداد نردبان‌ها و مارها درست و مساوی چیده نشده است. در پایان اگر زن موفق شود این مسیر سخت را پشت سر بگذارد در خانه، پدری غیرتی با داس، منتظر اوست تا تیشه به ریشه تمامی آرزوهای زن بزند.

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    راه برای زن دوچرخه‌سواری سمانه روح‌الهی در این کارتون ناهموار است و نگاه خیره افراد شهر را برای حضور او ناامن کرده‌است. پس زن دوچرخه‌سوار با حرکت بر کابل برق شهر نه تنها مردان عابر بلکه پرندگان را هم متعجب کرده است.

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    طراوت نیکی زنان و مادرانی را ترسیم کرده‌ است که مجبوراند برای حفظ خود و فرزندانشان همچون مبارزان زره‌پوش در شهر حضور پیدا کنند.

  • تصاویری از "شهر امن" از دریچه نگاه کارتونیست‌های زن

    در کار زینب نیکچه گرگ از آدم‌ها ترسی ندارد. این حیوان رام نشدنی و وحشی سایه خود را بر دخترک شهر انداخته و در جایگاه حامی و مامن او قرار داده است.

    نویسنده: رامش کیانی


منبع خبر: صدای آلمان

اخبار مرتبط: گورستان زنان گمنام؛ تراژدی قتل و ناموس