وقتی محمدرضا پهلوی به فرزندان زندانیان سیاسی اجازه ازدواج نمی‌دهد

وقتی محمدرضا پهلوی به فرزندان زندانیان سیاسی اجازه ازدواج نمی‌دهد
باشگاه خبرنگاران

به  گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، نیروی هوایی ارتش یکی از نیرو‌هایی بود که همافران آن با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نخستین گروه بیعت کننده با امام خمینی (ره) به نزد بنیانگذار انقلاب اسلامی رفتند و به صف انقلابیون پیوستند. نیروی هوایی ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تا روز‌های پایانی دفاع مقدس نقش موثری در دفاع از ایران اسلامی به ویژه در مقابله با ضد انقلاب در کردستان و مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس داشته است. نیروی هوایی ارتش در هنگام تهاجم عراق به ایران اسلامی در ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ به عنوان یک نیروی واکنش سریع وارد عمل شده و با طراحی عملیات کمان ۹۹ یا ۱۴۰ فروندی نخستین پاسخ به تجاوز ارتش بعثی را به صدام داد.

نیروی هوایی ارتش بسیاری از عملیات‌های مهم همچون حمله به اچ ۳ و کمان ۹۹ را طراحی و اجرا کرد و در بسیاری از عملیات‌ها همچون والفجر ۸ و الی بیت المقدس نیز با پشتیبانی از نیرو‌های زمینی نقش مهمی در پیروزی رزمندگان اسلام در مقابل رژیم بعث ایفا کرد. این نیرو تعداد بسیاری شهید، جانباز و آزاده به ایران اسلامی تقدیم  کرده است.  

در این گزارش می‌خواهیم تا به زندگی یکی دیگر از شهدای نیروی هوایی ارتش بپردازیم که در دفاع مقدس حضور موثری داشت.  

خلبانی که دست راست پدرش بود

امیر سرلشکر خلبان شهید ابراهیم دل حامد یکی از خلبانان شهید نیروی هوایی ارتش است که ۲۱ دی ماه سال ۱۳۲۸ در شهر تبریز و در خانواده‌ای متدین و مومن چشم به جهان گشود. ابراهیم فرزند اول خانواده بود و همه او را ایرج صدا می‌زدند. پدرش در زمان حمله کرد‌های بارزانی به ایران سرباز بود و در این حمله نیز از ناحیه دست راست جانباز شد. ابراهیم که به دنیا آمد همه می‌گفتند که دست راست پدر به دنیا آمده است. دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و در سال ۱۳۴۶ موفق به دریافت دیپلم طبیعی شد. او در همان سال وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از گذراندن دوره‌های مقدماتی پرواز در ایران برای طی دوره پرواز با جنگنده اف ۵ به آمریکا رفت.  

ابراهیم پس از بازگشت در سال ۱۳۵۱ با درجه ستوان دومی در پایگاه یکم شکاری مهر آباد مشغول خدمت شد.

خلبان ارتش شاه که ضد شاه بود

ابراهیم یک خلبان و نظامی ضد شاه بود و چندین مرتبه هم دستگیر شد. به خاطر مجازاتش، ابراهیم را از خلبانی جنگنده اف ۵ خلع و به هواپیمای کوچک منتقل می کنند. اما هنگامی فرمانده نیروی هوایی که پرونده او را مطالعه می‌کند، متوجه می‌شود ابراهیم را از هواپیمای جنگی «اف ۵» برداشته و خلبان هواپیمای مسافربری کوچک کرده اند دستور می‌دهد تا دل حامد دوباره خلبان جنگنده شود و می‌گوید «خلبان جنگی را که خلبان هواپیمای مسافربری نمی‌کنند!».

همسر شهید می گوید: زمان شاه شهید دل حامد را خیلی اذیت کردند. تصمیم گرفتیم که از ایران برویم. در نامه استعفایش نوشته بود «می خواهم با هواپیمای سمپاشی برای کشاورزی خلبانی کنم» که موافقت نکردند. او در سال ۱۳۵۶ به دلیل سیاست‌های نا به کار و غیر اصولی رژیم شاه استعفا داد و به صفوف مردم معترض به سیاست‌های پهلوی در تبریز پیوست.

آغاز جنگ تحمیلی و حضور داوطلبانه در دفاع از کشور

با پیروزی انقلاب اسلامی شرایط خدمت در نیروی هوایی ارتش را مهیا دید و ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ پس از حمله رژیم بعث به کشورمان دوباره به پرواز بازگشت و پرواز‌های بسیاری علیه دشمن بعثی اجرا کرد. وقتی همسرش از او پرسیده بود که دوباره پرواز را شروع کردی؟ گفته بود که چه انتظاری داری. بعثی‌ها به زنان و دختران ما رحم نمی‌کنند. فکر کن در تهران به تو یک کاخ بدهند، اما ناموس ما در اهواز دست متجاوزان باشد! من باید بروم.

ابراهیم ۱۸ مهرماه سال ۱۳۵۹ آخرین پرواز خود را به همراه شهید اسدالله بریری انجام می‌دهد. آن‌ها از پایگاه دوم شکاری تبریز به پرواز درآمده و به سوی موصل می‌روند، موصل می‌شود آخرین مقصد او. پیکرش تا ۲۳ سال از وطن دور بود و نوروز سال  ۱۳۸۲ بود که پیکر مطهرش به وطن بازگشت. البته سال ۱۳۶۹ بنیاد شهید شهادت ابراهیم را اعلام کرده بود و پس از آن مراسم باشکوهی در مرند برای شهید برگزار شد.

همسرش نحوه بازگشت پیکر ابراهیم را اینگونه روایت می‌کند: «عید سال ۱۳۸۲ با یکی از دوستانم صحبت می‌کردم. همسرش خلبان «سید محمد حجتی» روز اول مهر ۱۳۵۹ مفقودالاثر شده بود. گفت «محمد» می‌آید. فکر کردم همسرش زنده است. گفتم «خدا را شکر که پدر مهران می‌آید». گفت «جسد محمد را می‌آورند». به خانه دوستم رفتم و او خبر پیدا شدن پیکر شهید «دل حامد» به همراه همسرش را به من داد. چند روز بعد، پسرم را به بنیاد شهید بردم و آنجا خبر شهادت را شنید. برای شهید دوباره مراسم گرفتیم و همسرم به همراه شهید حجتی کنار هم به خاک سپرده شدند.»

همسر و فرزندان شهید ابراهیم دل‌حامد

خانم «واعظ قره آغاجی» نحوه آشنایی با شهید دل حامد را این گونه تعریف کرد: ما ساکن مرند بودیم. سال ۱۳۵۳ دانشکده پرستاری تبریز قبول شدم و در آنجا با خواهر ابراهیم هم کلاس بودم که او باعث آشنایی ما شد. هنگامی که ابراهیم به من پیشنهاد ازدواج داد، از آنجایی که پدرم پرونده ضد شاه داشت و می‌دانست که فرزندانش به خاطر آن پرونده اجازه ازدواج ندارند، با ازدواج ما مخالفت کرد البته من آن زمان دلیلش را نمی‌دانستم. همسرم به دلیل سیاست‌های اشتباه شاه، چند بار استعفا داد، اما با آغاز جنگ تحمیلی به صورت داوطلب از پایگاه هوایی تبریز اعزام شد.

وی اضافه کرد: به هر صورتی که بود نامزد کرده و بعد از آن همسرم برای «رکن ۲» نیروی هوایی ثبت نام کرد. «رکن ۲» نیز مخالف ازدواج ما به دلیل مشکل پدرم بود به همین خاطر شهید ابراهیم استعفا داد که موافقت نکردند. بعد از آن به پایگاه کرمانشاه رفت و موضوع را با یکی از دوستانش که او هم شهید شد در میان گذاشت. دوست ابراهیم به او گفت که نامه اجازه ازدواجت را در تهران دیدم. بعد از اطمینان از اجازه نامه، سال ۱۳۵۶ عقد و ازدواج کردیم. سال ۱۳۵۸ نیز پسرمان «بابک» به دنیا آمد.

انتهای پیام/

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: وقتی محمدرضا پهلوی به فرزندان زندانیان سیاسی اجازه ازدواج نمی‌دهد