آموزش مجازی؛ جاده صاف کن ازدواج جوانان/ مهره را طوری بچینید هیچ دختری به خاطر تحصیل از ازدواج عقب نماند

آموزش مجازی؛ جاده صاف کن ازدواج جوانان/ مهره را طوری بچینید هیچ دختری به خاطر تحصیل از ازدواج عقب نماند
خبرگزاری دانشجو

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، فاطمه محمودی- کرونا مهمان ناخوانده‌ای بود که قریب یک سال است وسط زندگی ما پا گذاشته و ما را مجبور کرد که در برابر محدودیت‌هایی که برایمان آورده راه‌های جدید بسازیم. دم دستی ترینش همین آموزش مجازی دانشگاه‌ها ست که در کنار سختی‌هایی که برای دانشجویان داشته است، کار عده‌ای از آن‌ها را راحت‌تر کرده و باعث شده زودتر راهی خانه بخت شوند. همه ما این دیالوگ همیشگی را خوب میشناسیم " قصد ادامه تحصیل دارم و نمیخواهم به ازدواج فکر کنم". حالا توی این یک سال شاهد ازدواج خیلی از دخترانی بودیم که قصد ادامه تحصیل داشتند، ولی دیدند در شرایطی که آموزش، مجازی است پس میتوانند به ازدواج هم فکر کنند؛ یا کسانی که در گیر و دار دانشگاه رفتن حتی اگر مایل به تشکیل خانواده هم بودند و مقدماتش را انجام داده بودند فرصتی برای شروع زندگی مشترک نمی‌یافتند؛ به خصوص دخترانی که در شهر دیگری درس می‌خواندند.

فاطمه، دانشجوی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران بود که بعد از مجازی شدن دانشگاه ازدواج کرد و الان هم اولین ماه‌های بارداری اش را سپری میکند. فاطمه از سال اول دانشگاه نامزد کرده بود، اما دور بودن راه اجازه نمیداد که برنامه‌های ازدواجشان را بچینند و به خانه بخت بروند. او باید برای درس خواندن به تهران میرفت و نامزدش برای کار به بندرعباس. او میگوید: «شرایط قبل خیلی شرایط سختی بود، چون مسافت تهران تا بندرعباس خیلی زیاد بود حدود ۱۸ ساعت با اتوبوس توی راه بودم. به دلیل وابستگی نمیتوانستم دیر به دیر به شهرستان بروم و همسرم هم شرایط مرخصی نداشت. انگار من کلا توی جاده‌ها بودم و وسطش هم دانشگاه میرفتم. قبل از این باید میرفتم تهران و معلوم نبود کِی میخواهم ازدواج بکنم و کِی عروسی بگیریم و کلی دنگ و فنگ دیگر. با مجازی شدن دانشگاه فرصت خوبی فراهم شد برای اینکه به کار‌هایی برسم که قبلا فرصت پیدا نکرده بودم انجام دهم مثل خرید جهیزیه و خانه دیدن و .... همیشه این در نظرم بود که اگر رفتم سر خانه و زندگی‌ام درس خواندنم به خانواده ام لطمه نزند و این مجازی شدن خیلی خوب بود و بین این‌ها هماهنگی ایجاد کرد. خیلی راضی ام و کنترل کردنش شدنی است.

 


مردادماه به خانه خودمان رفتیم و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. کلاس‌ها، امتحان‌ها، کار‌های خانه و خلاصه همه چیز روی روال بود. چون خیلی به گلدوزی علاقه داشتم و در این زمینه مهارت دارم الان به صورت مجازی مربی گلدوزی هستم که حقوق خیلی خوبی هم دارد. الان، هم به کار‌های خانه‌ام میرسم، هم کار میکنم، هم درسم را خواندم و این ترم تمام شد و خداراشکر قرار است مادر شوم؛ بعد از مجازی شدن دانشگاه خیلی برنامه ام جلو افتاد.»


الگوی سوم


ما نیازمند الگوی سومی هستیم. الگویی که مهره‌های بازی را طوری بچیند که هیچ زنی از اینکه به دلیل متاهل شدن نتوانسته درس بخواند غصه دار نباشد و هیچ دختری از اینکه بخاطر دانشگاه رفتن فرصت‌های ازدواجش را از دست داده حسرت نخورد. خیلی از دختران شهرستانی به تحصیل در دانشگاه‌های خوب کشور تمایل دارند. قاعدتا آن‌ها باید ۴ سال را برای کارشناسی دور از خانه و خانواده باشند و بعدش هم اگر فکر ارشد و دکترا در سر داشته باشند چند سال به این ۴ سال اضافه میشود. پر واضح است که به دلیل دور بودن از شهر خودشان فرصت‌های ازدواجی را از دست خواهند داد. حالا زمانی را تصورکنیم که آموزش از راه دور و مجازی با کیفیت خوب و اِعمال برنامه‌های دقیقی به کمک آن‌ها بیاید؛ بتوانند همان رشته‌ای را که دوست داشتند و در همان دانشگاهی که آرزویش را داشتند درس بخوانند، اما در خانه خود. در واقع آن‌ها اینچنین زمانشان را برای دو کار خریده‌اند.


مریم دانشجوی ترم ۸ رشته علوم تربیتی دنشگاه تهران است؛ ۳ سال است که ازدواج کرده و با همسرش در قم زندگی می‌کند. او هر دو وضعیتِ آموزش حضوری و مجازی را تجربه کرده است. از او خواستیم به عنوان یک خانم متاهل این دو تجربه را با هم مقایسه کند: «بعد از مجازی شدن خیلی روابطم با همسرم بهتر شده است الان احساس میکنم حرف هم را بهتر می‌فهمیم، چون بیشتر با هم صحبت می‌کنیم و بیشتر یکدیگر را می‌بینیم. من بعد از اینکه عقد کردم دانشگاه را شروع کردم و خوابگاهی بودم. کلا توی این چند سال فرصت شناختن هم را نداشتیم این یک سال اخیر بیشتر از زمان واقعی اش یعنی یک سال در شناختن همسرم به من کمک کرد. از سوی دیگر باعث شد من به کار مدیریت داخل خانه علاقه‌مند شوم. تا قبل از این علاقه کلی من در زندگی درس خواندن بود؛ همیشه در توصیف خودم میگفتم من زن خانه نیستم و آن زمان موقع گفتن این حرف سرم را بالا می‌گرفتم؛ ولی در درون اعتماد به نفسم را پایین می‌آورد که من مثل بقیه خانم‌های خانه دار نیستم؛ کرونا این فرصت را به من داد که آن جنبه وجود خودم را هم بشناسم و تقویت کنم که من هم میتوانم خانه‌ام را مدیریت کنم و کار‌های مختلف خانه را خوب انجام دهم. در گذشته همیشه از سپر درس استفاده می‌کردم که این ضعف خودم را نبینم، ولی وقتی من با خانه‌ام مواجه شدم و با خودم که مدیر این خانه‌ام، دیگر نمیتوانستم از این ضعف فرار کنم و بگویم دانشگاه دارم و نیستم و علاقه ندارم و .... این باعث شد ضعفم را برطرف کنم، اعتماد به نفس را در خودم ایجاد کنم و کار‌های بیشتری برای خانه ام انجام دهم.

 


مورد دیگر اینکه آن زمان همیشه با خودم میگفتم من خودم باید از پس کارهایم بربیایم من خودم تنها در شهر غریب هستم و می‌توانم گلیمم را از آب بکشم. این مستقل بودن در ذهن من نهادینه شده بود. خیلی سخت خودم را قانع میکردم که به همسرم تکیه کنم، اما این یک سال به من فهماند که من به چه پتاسیلی توجه نمی‌کردم و الان این را فهمیدم که به عنوان یک زن خیلی جا‌ها میتوانم به همسرم تکیه کنم و دیگر این لذت را از خودم نمیگیرم.»


او در مورد سختی رفت و آمد‌ها می‌گوید: «در راه جاده‌ها و رفت و آمد بودن خیلی آدم را فرسوده میکند. هر چقدر هم که بخواهی از آن فرصت استفاده کنی باز هم به عنوان یک زن، فرسوده میشوی. الان که در خانه هستم آرامشی که روحم دارد هیچ وقت نداشته، با اینکه شرایط گذشته ام را هم دوست داشتم والان دلتنگ دانشگاه هستم.»


او هم معتقد است آموزش مجازی خیلی کار یک خانم دانشجوی متاهل را راحت‌تر میکند، ولی در مورد توجه به کیفیت این نوع آموزش می‌گوید: «آموزش مجازی هم جنبه مثبت دارد هم منفی. به زنانی که به درس خواندن علاقه دارند و بخاطر نبودن شرایط این فرصت را ندارند کمک کرده، ولی به آسان مدرک گرفتن هم کمک میکند؛ ممکن است فردی علاقه‌ای به درس خواندن نداشته باشد، ولی وقتی که می‌بیند کلاس درس آمده درون خانه پس تصمیم می‌گیرد درس بخواند و مدرک بگیرد، رواج این تفکر غلط است. این سیستم باید بالغ شود و بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد تا مبادا یک عالمه لیسانسه بدردنخور تولید شود.»


مریم که از همان اول دانشگاه و زندگی متاهلی اش به هم گره خورده بودند این برهه از زندگی را سخت میداند، اما نه سختی تلخ بلکه یک سختی شیرین: «بحث شعار دادن نیست و هیچ وقت این سختی تلخ نبود. من نمیخواهم برای همه نسخه بپیچم مثل بعضی افراد که فقط می‌گویند این دو با هم هیچ منافاتی ندارند. به نظر من بعضی جا‌ها با هم منافات دارند. شما نمیتوانید هم دانشجوی عالی‌ای باشید هم یک خانم خانه دار عالی. اما من هرگز معتقد نیستم که نمی‌شود؛ برای کسی که واقعا انگیزه و علاقه داشته باشد می‌شود.»


آن روی سکه


ازدواج و تحصیلات هر دو نقاط عطف مهمی در زندگی جوانان هستند و باید شرایطی فراهم شود که ارزشی سد راه ارزش دیگر نشود. تحصیلات دانشگاهی به عنوان سرمایه انسانی برای افراد از اولویت بالایی برخوردار است و در صدر برنامه زندگی اکثر جوانان قرار دارد. بر اساس آمار، تحصیلات بالا عامل موثر بر افزایش سن ازدواج جوانان به خصوص دختران است. یکی از دلایل این امر این است که دختران ازدواج را مانعی بر سر راه پیشرفت تحصیلی خود می‌بینند و نگران اند که ازدواج و مسئولیت هایش فرصت تحصیل ایده آل را از آن‌ها سلب کند؛ اما این سکه روی دیگری هم دارد و گاهی این علاقه به ادامه تحصیل است که فرصت ازدواج به موقع و خوب را از آن‌ها سلب می‌کند. واقعیت این است که دختران در شرایطی که درس و تحصیل را در اولویت دارند رفتن به سمت ازدواج را ریسک می‌دانند و آن را به بعد‌ها موکول خواهند کرد. اگر تدبیری اندیشیده شود که خیال آن‌ها را از امکان ادامه تحصیل بدون دشواری، بعد از ازدواج راحت کند با دل آسوده‌ای زندگی مشترک را آغاز خواهند کرد. رهبر معظم انقلاب در یکی از بیانات خود خانم‌های باسوادِ مسلمانِ مؤمنِ درسخوانی که یا مشغول تحصیلند و یا در دانشگاه‌ها بهترین علوم را دربالاترین مدارج تدریس میکنند، را برای نظام اسلامی مایه افتخار میدانند و در جای دیگر می‌فرمایند: «مسئولان دانشگاه‌ها باید تسهیلات و شرایطی را فراهم کنند که زنان دانشجو و محقق، علاوه بر انجام کار‌های علمی خود، بتوانند وظیفه‌ی همسرداری و نگهداری از فرزندان را نیز انجام دهند و مجبور به کنار گذاشتن مسیر علمی خود نشوند.»

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: آموزش مجازی؛ جاده صاف کن ازدواج جوانان/ مهره را طوری بچینید هیچ دختری به خاطر تحصیل از ازدواج عقب نماند