حزب بعث با شیعیان عراق چه کرد/ جوانانی که فدا شدند
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و اندیشه: عراق سرزمین عجیبی است. از ابتدای پیدایش هم محل تلاقی تاریخ و فرهنگ بوده است. روزگاری همین عراق در سرزمین یکپارچه ایران قرار داشته است اما دست تقدیر و تاریخ این دو پیکر را جدا کرده است. البته غرض این نوشته ذکر تاریخ نیست بلکه ذکر قصهای است از کشور همجوار ایران. عراق کشوری که مهم ترین برخورد طولانی مدت قرن بیستم را برای ایران ایجاد کرد و البته این اتفاق دشمنی های زیادی را هم رواج داد اما عامل این کار در نهایت در اوج حقارت و پستی گرفتار شد.
صدام حسین که سالها در عراق حکومت کرد از حزب بعثی بود که با کودتا عراق را در اختیار گرفت و علاوه بر مردم خود به کشورهای دیگر هم ظلم کرد. بعد از مردم عراق و جنایتهای زیادی که در حق انان روا داشت به ایران حمله کرد و بعد از توقف جنگ با ایران رفت سراغ همسایه دیگرش.
القصه که ما از کشور همسایه خیلی کم میدانیم. آنهم دلایل زیادی دارد که جایش ایجا نیست. در ادبیات معاصر داستانهاپ و روایتهای زیادی از عراق نقل شده اما خب خیلی در ایران منتشر نشده و محدود آثاری درباره وضعیت عراق دیده میشود. یکی از کتابهایی که اخیرا در ایران منتشر شده «اسطوره های عشق» است که به قلم کمال السید و ترجمه اسما خواجهزاده توسط انتشارات راهیار در ویترین کتابفروشیها قرار دارد
داستان اثر درباره فضای مبارزاتی جوانان عراقی در روزهای تشکیل حب الدعوه عراق و اعلام مبارزه علنی آیتالله سیدمحمدباقر صدر با رژیم صدام و حزب بعث عراق است. روایتهای جذاب و پرشور از جوانانی که همه زندگی خود را فدای نجات مردم عراق کردند و در نهایت شهادت پاداش این مجاهدتها بود.
«اسطوره های عشق» داستان جذاب و گیرایی دارد. زوج جوانی که در آستانه تشکیل زندگی مشترک راه متفاوتی را انتخاب میکنند تا هدفشان محقق شود اما سر از زندانهای مخوف در می آورند. کتاب شرایط سخت کشور بعد از کنار رفتن حسن البکر و روی کار امدن صدام را توصیف کرده است. شرایطی که علاوه بر ایجاد اختناق سعی داشت مرجعیت حوزه نجف را هم تضعیف کند: «نوبت به تجار شیعه رسیده بود و تصمیم داشتند از طریق لغو مجوزهای واردات به بهانه مختلف آنها را تضعیف کنند. یکبار به بهانه سوسیالیسم یکبار به بهانه اینکه تاجر این کالا را بالاتر از قیمت میفروشد و یکبار به بهانه اینکه فلان تارج کالایی را واردمیکند که کشور به انهانیاز ندارد... اما چرا تاجران شیعه؟ آیا هدف اصلی ضربه زدن به نجف اشرف است» ص85
حزب بعث آمده بود تا با شیعه مقابله کند «کتاب های اسلامی قدغ شده. کتابهای سیدقطب ممنوع است. کتابهای البنا ممنوع است. کتابهای ایت الله صدر ممنوه است. حتی کتابهای علمی مثل الاسلام یحتدی ممنوع است»ص89. علاوه بر این مسایل شرایط اجتماعی هم بحرانی است «یعضی وقتها بحران راه میاندازند مواد غذایی کمیاب می شود و گاهی مواد ساختمانی» ص89 و «میلیونها درخت در یکی از شنیع ترین جنایتهای کشاورزی تاریخ بشری از بین رفتند» ص91. حزب بعث در حوزه فرهنگی هم برنامههایی داشت «اطراف اماکن دینی دریاچه رزازه را ساختند که جشنهای آوازخوانی در آن برپا می شد...سرعت انتشار مراکز فروش مشروب مثل سرعت انتشار سرطان بود....رادیو اعلام کرد رییس جمهور بکر به یک هنرپیشه عراقی که در یک برنامه تلویزیونی زنی را بوسیده بود هدیه نقدی داده است...حجاب از سوی دولت در تمام سطوح ممنوع شد»ص92
نویسنده قبل از شروع داستان سعی بر معرفی شخصیتهای کتابش کرده است و شرایط زندگی آنها را هم توضیح میدهدتا مخاطبان با خواستگاه طبقاتی و اجتماعی آنها آشنا شود. دختری از خانواده ای متمکن و ثروتمند و پسری از خانواده متوسط که در نهایت عاشق هم میشوند اما به وصال یکدیگر نمیرسند.
مخاطب کتاب میتواند با پیگیری شخصیتهای داستانی کتاب به درکی حداقلی از شرایط عراق در 40 سال قبل و اغاز حکومت صدام برسد هر چند که نویسنده به دلیل عدم رعایت مسایل فنی داستانی ضعفهای فراوانی در کتاب ایجاد کرده است که شاید برای مخاطب حرفهای کتاب قابل تحمل نباشد. مثلا ذکر کامل سخنرانیهای آیتالله صدر میتوانست با حربه ای داستانی استفاده شود اما این اتفاق نیفتاده است و باعث می شود که دلزدگی ایجاد کند. نثر کتاب هم قوت لازم برای کشش و پیشبرد داستان را ندارد و این شخصیتها هستند که مخاطب را دنبال خود میکشند.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: حزب بعث با شیعیان عراق چه کرد/ جوانانی که فدا شدند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران