اعترافات آدمکش‌های اجاره‌ای!

اعترافات آدمکش‌های اجاره‌ای!
تابناک
به گزارش تابناک، روزنامه خراسان نوشت: «دو پسر عمو که برای گرفتن زهرچشم از شوهر یک زن جوان در مشهد اجیر شده بودند، در حالی به آدمکشی هولناک اعتراف کردند که زوایای پنهان این پرونده جنایی در بازسازی صحنه قتل فاش شد.

عقربه‌های ساعت به ۹ صبح نزدیک می‌شد که سه متهم یک پرونده جنایی در خیابان ثمانه ۱۵ (محل وقوع قتل) از خودروی پلیس پیاده شدند. آنان در حالی که حلقه‌های قانون دستانشان را می‌فشرد با اشاره قاضی ویژه قتل عمد به پشت بام طبقه سوم یک ساختمان مسکونی هدایت شدند تا صحنه قتل مرد ۴۵ ساله را بازسازی کنند. اگر چه تاکنون «فرزاد» (یکی از متهمان) مدعی بود که مرد کرمانشاهی، شوهر زن جوان را به قتل رسانده است، اما با سوالات تخصصی قاضی دکتر حسن زرقانی در مخمصه‌ای خودساخته گرفتار شد و صحنه جنایت را به گونه‌ای دیگر بازگو کرد.

در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت ابتدا سروان منفرد (افسر پرونده) به تشریح خلاصه‌ای از محتویات پرونده و چگونگی دستگیری متهمان پرداخت. سپس قاضی ویژه قتل عمد با تفهیم مواد قانونی به هر سه متهم این پرونده جنایی از آنان خواست حقیقت ماجرا را بیان کنند؛ چرا که اظهارات و اعترافات آن‌ها در مراحل بعدی دادرسی مورد استنادات قضایی قرار می‌گیرد. در ادامه و با اشاره قاضی زرقانی، «ب» (همسر مقتول) با معرفی کامل خود پشت دوربین قوه قضاییه ایستاد و گفت: از روزی که همسرم با زن دیگری ازدواج کرد و روی سر من هوو آورد دیگر از عشق و علاقه‌ام به او کاسته شد و اختلافات خانوادگی ما شکل گرفت این اختلافات به حدی رسید که روابط ما به سردی گرایید و تقریبا از هم طلاق عاطفی گرفته بودیم. او بیشتر اوقاتش را در منزل هوویم می‌گذراند و زمانی هم که به خانه من می‌آمد به پشت بام می‌رفت و با کبوترانش مشغول می‌شد. من هم دیگر اهمیتی نمی‌دادم و مدام در حال قهر و آشتی بودیم تا این که در یکی از گروه‌های فضای مجازی با «فرزاد» آشنا شدم و با او به درددل پرداختم. «فرزاد» (مرد ۴۴ ساله) هم به حرف‌هایم گوش می‌داد و این گونه یک رابطه عاطفی در فضای مجازی بین ما شکل گرفت تا این که از او خواستم برای رهایی از این شرایط «زهرچشمی» از همسرم بگیرد، ولی او ادعا کرد که به‌تن‌هایی از عهده این کار برنمی آید و باید مرد دیگری را به استخدام درآورد که بعد هم مدعی شد فردی را در کرمانشاه پیدا کرده است، ولی باید ۱۰ میلیون تومان پرداخت کنم تا هزینه‌های رفت و آمد و مخارج او تامین شود. من هم قبول کردم و این مبلغ را برای او کارت به کارت کردم!

زن جوان ادامه داد: وقتی شرایط فراهم شد و قرار و مدار‌ها را گذاشتیم عصر روز حادثه (شانزدهم آذر) من به همراه فرزندانم و برای خرید لوازم‌التحریر بیرون رفتم. این در حالی بود که همسرم به منزل من آمده و به پشت بام رفته بود تا برای کبوترانش آب و دانه بریزد! با وجود این من فقط قصد زهر چشم گرفتن از او را داشتم و نمی‌خواستم همسرم را بکشد! ولی زمانی که به خانه بازگشتم از سر و صدا‌های داخل کوچه فهمیدم که جسدی در چهار دیواری محصور کنار منزلم پیدا شده است و این گونه دریافتم که همسرم را کشته‌اند، ولی از ترس مجازات، این موضوع را پنهان کردم تا این که وقتی به کرج رفته بودم در آنجا دستگیر شدم.

در ادامه بازسازی صحنه قتل، «فرزاد» (متهم دیگر) نیز مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و به قاضی دکتر حسن زرقانی گفت: آن چه تاکنون درباره چگونگی وقوع جنایت گفته‌ام دروغ بود؛ چرا که «بهنام» معروف به «افشین» پسرعموی خودم است و احتمال نمی‌دادم که پلیس بتواند او را دستگیر کند. به همین دلیل هم ارتکاب جنایت را به گردن او انداختم.

متهم این پرونده افزود: وقتی ۱۰ میلیون تومان را «ب» (همسر مقتول) به حساب افشین ریخت با هم به خیابان ثمانه ۱۵ آمدیم. من از قبل یک میله فلزی از ضایعات فروشی گرفته بودم و آن را در دست داشتم. وقتی از پله‌ها به پشت بام رسیدیم کنار دری که به پشت بام باز می‌شد ایستادیم وقتی مرد ۴۵ ساله (همسر ب) قصد پایین‌آمدن از پل‌ها را داشت ناگهان افشین به صورتش اسپری فلفل پاشید که او ترسید و به پشت بام فرار کرد در همین هنگام من با میله‌ای که در دست داشتم ضربه‌ای محکم به پشت سرش کوبیدم که نقش بر زمین شد خیلی تلاش کرد که به‌سختی روی پایش بایستد، ولی لگدی دیگر به او زدم که نتوانست حرکت کند! سپس دو نفری او را کشان‌کشان تا لب بام بردیم و به درون چهار دیواری محصور انداختیم. بعد از آن هم من در مشهد ماندم و پسرعمویم به کرمانشاه بازگشت تا این که نفهمیدم چگونه کارآگاهان ما را ردیابی و دستگیر کردند.

در ادامه بازسازی صحنه قتل، «افشین» نیز به دریافت مبلغ ۱۰ میلیون تومان از همسر مقتول اعتراف کرد و گفت: من با وسوسه‌های پسرعمویم با او همکاری کردم، چون فکر نمی‌کردم پلیس بتواند مرا که از کرمانشاه به مشهد آمده‌ام به همین راحتی شناسایی کند! روز حادثه نیز با هم به محل قتل آمدیم و افشانه فلفل دست من بود، اما وقتی مرد ۴۵ ساله با ضربه «فرزاد» روی زمین افتاد دو نفری پیکر او را به پایین ساختمان انداختیم!

با افشای زوایای پنهان این پرونده جنایی، قاضی ویژه قتل، پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و سه متهم با صدور قرار بازداشت موقت، روانه زندان شدند تا این پرونده نیز دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.

پیش از این بامداد هفدهم آذر سال گذشته، یکی از پاکبانان شهرداری با مشاهده جسدی در یک چهاردیواری محصور مراتب را به پلیس اطلاع داد و این گونه بررسی‌های تخصصی با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل کشف جسد آغاز شد. اگرچه ابتدا فرضیه سقوط از بلندی مطرح بود، اما با مشاهده آثار دیگری در پشت بام منزل سه طبقه که مرد ۴۵ ساله (مقتول) در آن سکونت داشت، روند تحقیقات تغییر کرد و همسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت، اما او مدعی شد که از عصر روز حادثه در منزل نبوده و احتمال می‌داد که همسرش به منزل هوویش رفته باشد. در ادامه تحقیقات که به فرماندهی سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) انجام شد، سرنخ‌هایی از آشنایی همسر مقتول با فردی به نام «فرزاد» به دست آمد که قطعه گم‌شده پازل این جنایت بود. مدتی بعد با ردیابی‌های اطلاعاتی و راهنمایی‌های قاضی دکتر زرقانی، گروه ویژه‌ای از کارآگاهان اداره جنایی وارد عمل شدند و در چند عملیات جداگانه، متهمان این پرونده را در کرج و کرمانشاه دستگیر کردند.»

منبع خبر: تابناک

اخبار مرتبط: اعترافات آدمکش‌های اجاره‌ای!