بصیرت دینی آیت الله شفتی چگونه توطئه انگلیسی را خنثی کرد

بصیرت دینی آیت الله شفتی چگونه توطئه انگلیسی را خنثی کرد
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در چهارمین شب از "ضیافت" رمضانی شبکه قرآن و معارف سیما سیره علمی، عملی و مبارزاتی مرحوم "سید محمدباقر حجت الاسلام شفتی" از عالمان و فق‌های بزرگ قرن سیزدهم هجری قمری و اولین کسی که به لقب "حجت الاسلام" مشهور شد، مورد بررسی و معرفی قرار گرفت.

بهره گیری از جلسات درس و بحث علمای بزرگ ایران و عراق

حجت الاسلام سیدمهدی شفتی از نوادگان شیخ محمدباقر شفتی، در خصوص این عالم مجاهد با توصیه به مطالعه کتاب "بیان المفاخر" که بر مبنای سیره آیت الله شفتی به قلم سیدمصلح الدین مهدوی به چاپ رسیده، اظهار داشت: ایشان به دلیل اشتیاق عجیبی که به تحصیل علم داشت در سن حدود ۱۸ سالگی به عتبات مشرف شد و ابتدا در کربلا به خدمت مرحوم سیدعلی طباطبایی، صاحب "ریاض المسائل" رسید و حدود یک سال و اندی در جلسات درس و بحث ایشان شرکت کرد. پس از آن از محضر آیت الله وحید بهبهانی که در آن زمان از فحول علمای تراز اول ایران و جهان اسلام بود، استفاده کرد.

وی افزود: شیخ محمدباقر به این میزان اکتفا نکرد و در نجف در جلسه درس بزرگانی مانند سید بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر شد. نقل است که ایشان به دلیل درمان یک بیماری مجبور به عزیمت به کاظمین می‌شود و همین بهانه‌ای می‌شود تا خود را به محضر سیدمحسن اعرجی که درس مفصلی در کاظمین داشت، برساند و به این ترتیب یک سال و اندی نیز در این محافل کسب علوم و فضل میکند و کتابی هم در همین اثنا در باب قضا و شهادات می‌نویسد که یک کتاب استدلالی است و ان شاءالله به زودی چاپ می‌شود.

حجت الاسلام شفتی خاطرنشان می‌کند: حاج سیدمحمدباقر بعد از حدود ۸ سال تشرف در عراق و عتبات، به ایران باز می‌گردد و در درس مرحوم میرزای قمی که خیلی هم پرمحتوا بوده شرکت میکند. بعد‌ها در این خصوص میگوید استفاده‌ای که در این شش ماه از درس میرزا بردم بیش از عراق بود. بعد هم که در کاشان به محضر ملامهدی نراقی می‌رسد و در نهایت به اصفهان عزیمت می‌کند و همان جا سکنا می‌گزیند.

محبت به یک حیوان چگونه زندگی مرحوم سید را متحول کرد

این مؤلف و مدرس حوزه علمیه با اشاره به اینکه آیت الله شفتی در ابتدای سیر علمی و فقهی اش در فقر شدید به سر می‌برد، گفت: ایشان در شرایطی به اصفهان آمد که فقط یک قبا داشت و بقچه‌ای از نان خشک و یک کتاب مدارک که به گفته برخی، وقفی بوده است.

وی افزود: مرحوم سید در این شرایط گذران زندگی می‌کرده است که شبی، یک شهریه نذری بین طلاب توزیع می‌کنند که یک ریال آن هم به ایشان می‌رسد. مرحوم سید که در حالت ضعف و گرسنگی بوده برای رهایی از این حالت، ظاهرا شش گوسفند یا ارزان‌ترین رحمیات گوسفند را به عنوان غذا تهیه میکند تا سد جوع کند. در مسیر مدرسه یا خانه، سگی را می‌بیند که در خرابه ای، مشغول شیر دادن به تعدادی توله سگ است، اما شیر ندارد. با دیدن این صحنه حال رقتی به مرحوم سید دست می‌دهد که بلافاصله همه آن جگر را تکه تکه کرده و در دهان سگ می‌گذارد.

نوه آیت الله شفتی اظهار داشت: بعد از این قضیه، شخصی از متمولین و خوانین رشت که پدرش به رحمت خدا رفته بود، وصیت میکند که اموال پدرش به مرحوم سید محمدباقر شفتی برسد و سفارش میکند که بخشی از این اموال را برای خودت بردار و بخش دیگری را در تجارت بگذارید و از سودش استفاده کنید و اینطور می‌شود که مرحوم سید از اوضاع تنگدستی و فقر به یکی از ثروتمندان شهر تبدیل می‌شود.

نامه‌ای که توطئه انگلیسی را خنثی کرد

وی با اشاره به نامه تاریخی مرحوم شفتی به وزیر مختار انگلیس که منجر به خنثی شدن توطئه دستگاه استکبار بریتانیا شده است، بیان داشت: سیاست اصلی انگلستان در جنوب و جنوب غرب آسیا مبتنی بر حفظ هندوستان بود. برای حفظ مرز‌های شمال غربی هند که گذرگاه ورود به شبه قاره بود و امکان حمله به آن از این مسیر وجود داشت، باید حکام و امرای وابسته به انگلستان به ویژه در هرات قدرت در دست داشتند.

این استاد حوزه ادامه داد: در دوره قاجار با حمله محمدشاه به هرات، مرز‌های هند در معرض خطر قرار گرفت. "سر جان مک نیل"، وزیر مختار انگلیس، درصدد برآمد تا به هر وسیله‌ای شاه را وادار به ترک محاصره و جنگ در هرات کند؛ لذا از شوراندن متنفذان محلی تا تلاش برای اخذ فتوا از علما را در برنامه قرار داد. بر همین اساس مک نیل نامه‌ای خطاب به شیخ محمدباقر نوشت. نفوذ بالایی که مرحوم سید نزد دولت و مردم ایران داشت، اقتضا میکرد که وزیر مختار انگلیس در برخی کار‌ها متوسل به مرحوم سید شود؛ شاید بتواند از جایگاه ایشان به نفع خودشان استفاده کنند.

حجت الاسلام شفتی خاطرنشان کرد: بصیرت و بینش دینی و هوش سرشار مرحوم سید، موجب می‌شد تا اقدامات او در مواقع حساس به نفع مسلمین تمام شود.

وی یادآور شد: مک نیل وزیرمختار دربار بریتانیا نامه‌ای ۹۰۰ کلمه‌ای به مرحوم سید می‌نویسد و قصد سواستفاده از رابطه شکرآب آیت الله شفتی و شاه ایران را میکند که سیدمحمدباقر در نامه‌ای ۲۴۰۰ کلمه ای، به طور مبسوط و مطابق با موازین فقهی و عرفی و قانونی پاسخ او را می‌دهد و در نامه از حمله محمدشاه به هرات دفاع می‌کند که مورد تعجب مک نیل قرار میگیرد. محمدشاه هم که این نامه را به نوعی حکم تأیید خود می‌بیند، هم نامه مک نیل و هم پاسخ سیدمرحوم را به طور وسیع منتشر میکند و به این ترتیب توطئه انگلیس خنثی می‌شود.

فقرا؛ شریک ثروت مرحوم سید

نوه آیت الله شفتی تصریح میکند: مرحوم سید دست بخشنده‌ای داشت و وجوهاتی که به دستش می‌رسید را در همان لحظه بین فقرا توزیع می‌کرد. مرحوم تنکابنی نقل میکند که در کتابخانه، خدمت مرحوم سید رسیدم و همان لحظه وجوهاتی رسید که به صورت سیم و زر بود و به قدری زیاد بود که من که این سوی میز نشسته بودم، نمیتوانستم مرحوم سید را ببینم. آیت الله شفتی همان لحظه دستور داد فقرا را خبر کردند و به اندازه‌ای که من یک قلیان چاق کنم، تمام آن سکه‌های نقره و طلا بین فقرا توزیع شد.

وی افزود: یکی از منتقدان سیدمرحوم به این ثروت اندوزی ایشان نقد وارد کرده است که آقای مهدوی در پاسخ به او نوشته است، آیت الله شفتی همانطور که دست گیرنده داشت، به همان اندازه نیز بخشش می‌کرد و از اموال دنیا چیزی برای خود برنداشت.

ساخت مسجدی که هزینه اش گریه سحری بود

حجت الاسلام شفتی با اشاره به احداث مسجد بزرگ "سید" در اصفهان توسط سیدمحمدباقر شفتی اظهار داشت: به نظر من اصلا یکی از مأموریت‌های مرحوم سید برای رفتن به اصفهان ساختن مسجد عظیم سید بود. چرا که ساخت چنین مسجدی تا آن زمان فقط در قدرت شاهان بود که به خزانه مملکت دسترسی داشتند. جالب است که وقتی از ایشان می‌پرسند که ثروت شما چطور اینقدر زیاد شد، ایشان می‌فرماید "دست ما در خزائن الهی است". یا در جای دیگر می‌پرسند هزینه ساخت مسجد را از کجا آوردید که می‌فرمایند "از گریه‌های سحری". چرا که ایشان از بکائون روزگار بودند و نقل است که تاب تحمل روضه اهل بیت و سیدالشهدا (ع) را نداشتند.

گفتنی است، ویژه برنامه افطار شبکه قرآن و معارف سیما با عنوان "ضیافت" به مدت سی شب در ماه مبارک رمضان و با اجرای سیدعلی قوامی مهمان خانه روزه داران است.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: اصرار شورای وحدت بر کاندیداتوری رئیسی /متکی: اگر رئیسی بیاید دو شورا ادغام می شوند