ویکتور هوگو و ادبیات ایران: چگونه ادیب فرانسوی، از شاهنامه فردوسی، عطار و سعدی تاثیر پذیرفت
شاه ایران که پیوسته نگران است و در هراس
زمستان را در اصفهان و تابستان را در تفلیس میگذراند
باغ او که بهشتی غرق گل است
پر از نگهبانان مسلح است
زیرا شاه از کسان خویش میترسد
و لاجرم گاه برای فکر کردن، راه بیرون باغ را در پیش میگیرد
...
صاحب پسری نیز هستم که دوستش دارم، لاجرم سرخوشم
همچون حافظ و سعدی که روزگارانی نغمهسرایی میکردند
این بخشی از شعر «شاه ایران» است که در «افسانه قرون» مجموعهای از شعرهای روایی و تصویری، اثر ویکتور هوگو در سال ۱۸۵۹ منتشر شده است.
شاید در عرصه پهناور سرزمین ایران، کمتر کسی را بیابیم که با نام ویکتور هوگو، ادیب قرن نوزدهم فرانسه، آشنا نباشد و شاید کمتر کتابخوانی را در سرزمین مهد ادیبان بیابیم که کتاب بینوایان، شاهکار این نویسنده فرانسوی را نخوانده باشد.
از تاثیر آثار ویکتور هوگو، پیشوای ادبیات رمانتیک فرانسه، بسیار خوانده و شنیدهایم. از جمله نخستین متون فرانسوی که از زمان قاجار به زبان فارسی ترجمه شد، آثاری از ویکتور هوگو و در راس آن اثر جذاب و بینظیر بینوایان بود. کتاب بینوایان، بارها در ایران، توسط افراد مختلفی به زبان فارسی برگردانده شد.
ویکتور هوگو در فرانسه بیشتر با شعرهایش شناخته میشود، هر چند که مجموعهای از نمایشنامهها و رمانهای شاهکار این ادیب برجسته و یکی از بانیان مکتب رمانتیسم برای مردمان خارج از مرزهای فرانسه بسیار آشناست.
ویکتور هوگو از معدود نویسندگانی است که نه تنها بر شعر و رمان و مقاله و سخنوری و حتی مذهب تسلط دارد بلکه با موضوعاتی همچون سیاست، نقاشی، تاریخ و معماری و فرهنگ بطور کامل آشنایی داشته است. اما این ادیب برجسته و یکی از بانیان مکتب رمانتیسم علاوه بر تسلط بر جزئیات فرهنگی، بر جامعهشناسی و سیاست نیز تا آنجا مسلط است که میتواند «انسان/بشر» را برجسته کند.
نکته حائز اهمیت برای شناخت ویکتور هوگو، تنها تاثیر این ادیب برجسته، بر ادبیات معاصر ایران نیست بلکه در شعر «شاه ایران»، بخشی از «افسانه قرون»، که به دوران صفویه برمیگردد، تاثیر و رابطه ویکتور هوگو با جهان ایرانی و ادبیات فارسی هویدا میشود.
ویکتور هوگو، که در قرن نوزدهم میلادی میزیسته است، پس از آشنایی با ادبیات فارسی، بخش بزرگی از شاهکار خود، «افسانه قرون» را تحت تاثیر شاهنامه فردوسی و منطقالطیر عطار، میسراید.
پیشوای ادبیات رمانتیک فرانسه، در بخشی دیگر از «افسانه قرون» در شعری با عنوان فردوسی، خود از تاثیر شاهنامه چنین میسراید:
پیش از این، در شهر میسور* با فردوسی آشنا شدم
گوئی از سپیده بامدادان شعلهای گرفته بود
تا از آن تاجی بسازد و برپیشانی خویش نهد
جلالی چون پادشاهان داشت که گستاخی را بر آستانشان راهی نیست.
ویکتور هوگو نیز، متاثر از یوهان ولفانگفون گوته، که در «دیوان غربی-شرقی» تاثیر ادبیات غنی ایران را در مغربزمین به نگارش درآورد، در اثر برجسته خود «شرقیها» و به ویژه «شرقِ ایرانی» این تاثیر را به وضوح به نمایش میگذارد.
در «شرقیها» (۱۸۲۹)، مجموعه اشعاری که ویکتور هوگو در دوران جوانی سرود، حضور و تاثیر ادبیات ایران به روشنی قابل درک است. در این مجموعه، اشعاری محکم و شیرین، بدون دیدن مشرق زمین، اما با ارجاع به حافظ، سعدی، عطار و مولانا، حتی قرآن به دفعات تکرار شده است. همچنین حاشیهنگاریهایِ ویکتور هوگو به تأسی از گوته در «دیوان» با ارجاع به متن «لیلی و مجنون»، اشعار عربی، غزلهای فارسی، شاهدی بر ادعای تاثیر ادبیات ایران بر این ادیب نامدار فرانسوی است. در لابلای این حاشیهنگاریها است که نگارنده به مقایسه اشعار عربی با روح لطیف اشعار فارسی پرداخته و «اشعار فارسی را همان شعرهای ایتالیایی در آسیا» بر میشمرد.
در قطعه «کیفرها» در «افسانه قرون»، رد پا و تاثیر شاهنامهی فردوسی آشکار است و در نهایت، در مجموعهای از آثار ویکتور هوگو، حضور ایران و تاثیر مانویان، آنگونه که موریس بارس هم دریافته، قابل مشاهده است. برخی از صاحبنظران آثار هوگو، به نشانههای تاثیر هوگو از «منطقالطیر عطار» در «خدا» هم اشاره دارند.
شاید برای تاکید بر تاثیرپذیری ویکتور هوگو از مشرق زمین، هیچ مثالی گویاتر از گفته شخص نویسنده نباشد: «در عصر لوئی چهاردهم هِلِنیسم بودیم و اکنون مشرقزمینی هستیم». بدین ترتیب است که قرن نوزدهم عصر رونق مطالعات مشرقزمینی است اما در آثار ویکتور هوگو، ادیب و یکی از بنیانگذاران مکتب رمانتیسم، تمایل به حضور جهان ایرانی و شاعرانش، از زرتشت و مانی تا فارسی باستان ، از عشق و الوهیت تا روشنایی، جنگ، خوبی و بدی که ویژهی فرهنگ ایرانی است و در گسترهی اشعار فردوسی و عطار جلوه دارد، نمود مییابد.
موریس بارس، نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم، استفاده از ترکیبات متقابل، «پیری و جوانی»، «تابستان و زمستان» و «گریه و خنده»، توسط ویکتور هوگو را با این مضمون توصیف کرده است: «هوگو مانوی بود... مانویان میتوانند از صفحه روزگار محو گردند. ما را به آنان نیازی نیست. ما هوگو را داریم و همو برای ما بس است».
ویکتور هوگو و جهانبینی دوگرایی با الهام از زرتشت و مانی
همانطور که دکتر جواد حدیدی، در کتاب از سعدی تا آراگون، به دورهای از زندگی ویکتور هوگو پس از مرگ دخترش اشاره دارد، یادآوری میکند که در این دوران «رویا» در آثار ویکتور هوگو «گسترشی بیشتر مییابد» و در «حینی که هوگو از مرگ دخترش گیج شده است، پیگیر میجست و فرنگ کهن ایران را زائیده آن میدانست».
بیانکی، شرقشناس، پیش از ویکتور هوگو، مژده داده بود که ترجمه شاهنامه و دیگر آثار بزرگ خاورزمین، شاعران را در نوآوری یاری خواهد کرد. زیرا که به باور این شرقشناس، خوانندگانِ امروز را «توهماتی دیگر، شیوههایی دیگر، جنگجویانی دیگر و حماسههایی دیگر باید».
ویکتور هوگو که در یادداشتهای خود از شرقشناسانی همچون جونز انگلیسی و گورِس آلمانی و بعضی از داستانهای شاهنامه یاد کرده است اما اینک در جستجوی آن بود تا همانگونه که بیانکی گفته بود حماسهای نوین بپردازد.
ویکتور هوگو با «سیلوستر دوساسی»*، «ارنست فویینه»*، «آبل رموزا»* و دیگر بنیانگذاران خاورشناسی آشنایی و دوستی داشت و هم آنها بودند که این ادیب فرانسوی را با مشرقزمین و فرهنگ و ادبیات ایرانی آشنا ساختند. به ویژه ارنست فویینه، نویسنده «منتخبی از اشعار شرقی» و «کاروان مردهها» روایتی از ایران حاوی بیتهایی از اشعار ایرانی، تاثیری مهم در شناخت این شاعر بزرگ فرانسوی قرن نوزدهم از سرزمین پارس و شاعران گرانقدر آن به ویژه فردوسی، مولانا، عطار و سعدی داشت.
آنگونه که در «از سعدی تا آراگون» روایت شده است ویکتور هوگو «افکار زرتشت را در خوبی و بدی و مبارزه با اهورا و اهریمن و نیز اندیشههای مانی را درباره دو زروان* تاریکی و روشنی خوب میشناخت و این افکار را چندان با روحیه خود سازگار یافته بود که حتی در انتخاب عنوان اشعار و داستانها و در ساخت درونی عبارات از آنها یاری گرفت». بعنوان نمونه، ویکتور هوگو، «کیفرها» از زیباترین مجموعه اشعار خود را با «شب» آغاز کرد و با «روز» به پایان رساند.
پیشوای مکتب رمانتیسم، در یکی از نابترین قطعات شاعرانه و فلسفی خود، «آئین مانی»، طرز فکر و اعتقادات فلسفی خود درباره عالم خلقت و تمایل شدید به آئین مانی را به نمایش گذارده است. در «آئین مانی» زمانی که در «اسفلالسافلین آکنده از ویرانی، در فهم واقعیت با تردید روبرو میشود، ندایی به او میگوید: از زرتشت بپرس تا بفهمی».
پایه و اساس «افسانه قرون» زیباترین شاهکار ویکتور هوگو، بزرگترین حماسه ادبیات فرانسه بر «جهانبینی دوگرایی» منشا گرفته از زرتشت و مانی که اندیشه آن الهام گرفته از فردوسی است، بنیاد نهاد شده است. نبوغ و اندیشه ویکتور هوگو با یاری جستن از شاهنامه و روایات زرتشت و مانی به خلق «افسانه قرون» منجر شد.
علاقهی ویکتور هوگو به مشرق زمین، به ویژه در قرن بیستم، همزمان با شکلگیری نهضت ترجمهی آثار غربی، در سرزمین ادب و هنر، زادگاه سعدی و حافظ، آشکار شد، آثاری که شاهدی بر ظرافتهای ادبی و فرهنگی میان دو کشور ایران و فرانسه محسوب میشوند. پس از دو قرن، ویکتور هوگو، همچنان یکی از شناختهشدهترین ادبا و نویسندگان جهان در ایران، به شمار میرود.
*شهری در هندوستان
*موریس بارس، ایزدیها را بازماندگان مانویان میداند
*زُروان یا زَروان نام یکی از ایزدان آئین مزدا
*Sylvestre de Sacy
*Ernest Fouinet
*Abel Remusat
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: ویکتور هوگو و ادبیات ایران: چگونه ادیب فرانسوی، از شاهنامه فردوسی، عطار و سعدی تاثیر پذیرفت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران