«احضار»؛ بازگشت نه چندان موفق افخمی

«احضار»؛ بازگشت نه چندان موفق افخمی
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ سال‌ها بود که جای خالی سریال‌های با مضامین ماورایی در میان مجموعه‌های مناسبتی ماه رمضان احساس می‌شد. بعد از «او یک فرشته بود»، «اغما»، «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت» با توجه به درخواست کارشناسان مبنی بر عدم پرداخت به موضوعات ماورایی و نمایش ارواح در بازه زمانی رمضان با توقفی نسبتا طولانی در ساخت این دست سریال‌ها مواجه بودیم. اما امسال شبکه یک سیما با پخش سریالی در فضایی ماورایی به نقد عرفان‌های کاذب پرداخته و پای این ژانر پر مخاطب را دوباره به فضای تلویزیون باز کرده است.


علیرضا افخمی که سریال او یک فرشته بود را در کارنامه کاری خود دارد این بار با احضار به میدان آمده است. مجموعه‌ای که تا امروز پر بیننده‌ترین سریال مناسبتی ماه رمضان سال ۱۴۰۰ شناخته شده تا علارغم نقاط ضعف خود اعلام کند که مخاطب تا چه میزان علاقمند تماشای سریال‌هایی با مضامین عرفانی است.


با پخش تیزر و لوگوی سریال احضار بسیاری از مخاطبان ترغیب شدند تا بیشتر در ارتباط با عرفان‌های کاذب و جلسات احضار روح بدانند. جلساتی که با خود جز نابودی خانواده‌ها و مشکلات روحی و روانی برای افراد شرکت کننده در این جلسات چیزی ندارد.

وجود نماد فراماسونری در لوگوی سریال نیز در ابتدا با مخالفت‌هایی همراه بود، اما افخمی با اعتقاد به اینکه وجود چشم جهان‌بین در لوگو با موضوع و مضمون سریال، همخوانی دارد و وجود آن در لوگوی سریال با هدف نفی برپایی یا شرکت در مجالس و محافل مخفی از جمله مجلس احضار روح بوده است، گفت: «کسانی که به فتوای علما ملتزم بوده و مخالف برپایی یا حضور در این‌گونه محافل هستند مشکلی با لوگوی سریال نخواهند داشت لیکن اشخاصی که برپایی یا شرکت در مجالس احضار ارواح را مباح یا ممدوح بدانند طبعا با این لوگو مخالفت و نسبت به آن معترض خواهند شد و البته منظور بنده نیز از ساخت سریال «احضار» مقابله با همین تفکر و انذار به مخاطب بوده تا در چنین مجالسی شرکت نکرده و در این مکان‌ها حضور نیابند تا هم مرتکب گناه نشوند و هم تبعات ویرانگر حضور در این محافل دامان آن‌ها و خانواده آن‌ها را نگیرد.».


اما آیا احضار توانسته تا اینجا به اهدافی از جمله آگاهی بخشی به مخاطب نسبت به عرفان‌های کاذب و عدم شرکت در محافل احضار روح نزدیک شود؟ علیرضا افخمی با آنکه در کارنامه کاری خود توانسته کارگردانی‌های خوبی را از خود به یادگار بگذارد، اما این بار سریال "احضار" را می‌توان ضعیف‌ترین کار او دانست.


داستان از این قرار است که ..


داستان احضار روایتگر رقابت عشقی میان دختر عمه و دختر دایی است که در یک رابطه مثلثی با یکی از همکلاسی هایشان شکل می‌گیرد. محسن کامرانی که پیش‌تر با مائده ارتباط داشته با او قطع رابطه می‌کند و قصد ازدواج با زهره را دارد. زهره و مائده با یکدیگر به شمال سفر می‌کنند و مائده در این سفر تلاش می‌کند که خاطره محسن کامرانی را فراموش کند.

کامرانی برای آنکه از زهره خواستگاری کند به شمال می‌رود، اما بعد از اتفاقات پی در پی زمانی که همه آن‌ها به تهران باز می‌گشتند در یک تعقیب و گریز ماشین کامرانی به دره سقوط می‌کند و او به دلیل خونریزی مغزی جان خود را از دست می‌دهد. اینجا آغاز داستان احضار است.


با این شروع اولین سوالی که به ذهن مخاطب می‌رسد این است که چرا کامرانی برای خواستگاری دوباره از زهره با اصرار به شمال سفر می‌کند در حالی او می‌توانست در محیط دانشگاه پس از بازگشت او این کار را انجام دهد. می‌توان این فقدان منطق روایی در ابتدای کار را دلیلی برای تردید مخاطب در اطمینان از آنکه با سریالی حرفه‌ای روبه رو است دانست. شاید بهتر بود زمان بیشتری برای یافتن منطق قوی‌تر و یا صحنه پرکشش‌تر برای حذف کاراکتر اصلی و شروع داستان در احضار صرف می‌شد تا منطق روایت تا این حد تحت شعاع قرار نمی‌گرفت.


صدا، دوربین، ایست


استفاده از نابازیگر یا بازیگران شناخته نشده مسئله‌ی جدیدی است که این روز‌ها در بسیاری از سریال‌ها دیده می‌شود. نمونه‌ی موفق آن در نوروز امسال و سریال "نون خ" بود که تحسین زیادی را برای استفاده مناسب از این افراد توسط کارگردان نصیب سعید آقاخانی کرد. در سریال "احضار" افخمی برای آنکه روایت باورپذیری را ارائه دهد از چند بازیگر شناخته نشده استفاده کرده است.

راهبردی برای آثار ترسناک که به باورپذیری روایت و پذیرش بهتر داستان از سوی مخاطب کمک می‌کند و الگویی شناخته شده است. اما آنچه در "احضار" با آن مواجه هستیم تنها استفاده از نابازیگر با توجه بسیار کم به قابلیت‌های آنان در ابعاد مختلف است. نابازیگرانی که نتوانستند با چهره شناخته نشده خود به باورپذیری داستان کمک کنند و بعضا با اکت‌های مصنوعی سبب شده اند که باورپذیری اولیه داستان نیز از مخاطب سلب شود. در واقع باید این سوال را پرسید که اگر این هنرمندان بازیگر هستند چرا مخاطب انقدر با اکت‌های مصنوعی آن‌ها مواجه می‌شود و اگر نابازیگر هستند چرا در نمایش آنچه که باید خودشان باشند تا این حد ناموفق بودند؟

در آثار ژانر وحشت، نور و سایه و صدا نقش اساسی دارد. با انکه افخمی اعلام کرده است که قصد اش از ساخت این فیلم ارائه محتوا در ژانر وحشت نبوده باید گفت آنچه در سکانس‌ها نمایش داده می‌شود و موسیقی که به کار می‌رود خواه نا خواه حسی از ترس را متبادر می‌کند. حالا با کم گذاشتن از تکنیک‌های فنی در استفاده از نور و صدا نمی‌توان این را پذیرفت که، چون ژانر کار وحشت نیست پس می‌توان در ارائه‌ی کامل یک صحنه کم گذاشت.

در سکانسی احضار کننده روح متوجه می‌شود که نماد‌ها و علائمی که در اتاق او وجود دارد از نماد‌های کفر و شیطان پرستی است و بعد با صدا‌های ترسناکی مجبور به ترک اتاق می‌شود. در این صحنه مخاطب میان موسیقی که حس ترس را القا می‌کند و قاب بندی و نورپردازی که قوت القای ترس را ندارد گرفتار می‌شود. اینجا است که مخاطب از خود می‌پرسد اگر صحنه ترسناک است پس چرا آنچه تصویر نشان می‌دهد نما‌های ثابت و باز از تصویر احضار کننده روح است که هیچ ترسی را القا نمی‌کند و اگر صحنه ترسناک نیست موسیقی ترسناک و لوگوی نشان سنی چه نقشی دارد؟

نورپردازی در احضار نیز چندان مورد توجه قرار نگرفته است و در آن می‌توان ضعف‌هایی را دید. از همان اوایل داستان، شخصیت‌ها در جنگل پیرامون جن صحبت می‌کنند. جنگل‌های شمال، در تاریکی شب، چنان در نور فرو رفته‌اند که در دست گرفتن چراغ قوه توسط بازیگران، در اوج بی منطقی حس وصله‌ی ناجور را به مخاطب القا می‌کند. در این صحنه مخاطب مثلا باید بترسد، اما تاریکی به عنوان اولین و مهمترین خصیصه که ترس را تقویت کند در میان حجمه‌ی از نور گم شده است.


پخش سریال احضار در حالی به نیمه‌های خود نزدیک شده که انتقادات زیادی را پیرامون سطح کیفی سریال داشته است. در پی واکنش‌ها به سطح کیفی سریال احضار، مجید اکبر شاهی، مدیر گروه فیلم و سریال سیما فیلم، گفت: «احساس نمی‌کنم کیفیت سریال‌های رمضان پایین است. احضار در درام و قصه نظیر ندارد!»


او همچنین ادامه داد: «از نظر ما کیفیت مطلوب است، یک سری هم نقد دارند، به هر حال همیشه به کار‌ها نقد وارد می‌شود. به نظرم هنوز زود است که کار‌ها را قضاوت کنیم. من با قاطعیت می‌گویم سریالی مثل احضار به لحاظ درام و قصه شاید در دو سال گذشته نظیر ندارد و من کاری که اینچنین قصه درست، منسجم، روان و پر کششی داشته باشد به خاطر نمی‌آورم».


با این حال باید منتظر ماند و در ادامه دید که آیا سریال می‌تواند به اهدافی که دارد نائل شود یا در سطح پرداخت صرف به مسئله عرفان‌های کاذب باقی می‌ماند. سریالی که بعد از گذشت ۱۴ قسمت از آن هنوز کفه‌ی درگیری رابطه‌های عاشقانه افراد آن سنگین‌تر از پرداخت به مسئله‌ی عرفان‌های کاذب است و گاهی حس می‌شود که هدف اصلی داستان در میان خرده روایت‌ها که پر قدرت‌تر ازمسئله اصلی داستان ظاهر شده اند گم شده است.


سریال "احضار" به کارگردانی علیرضا افخمی در ماه رمضان سال ۱۴۰۰ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. در این مجموعه آرش مجیدی، رضا توکلی، نسرین نکیسا، مرتضی کاظمی، آدرینا صادقی، مینو آذرمگین، نازنین هاشمی، دینا هاشمی و میلاد میرزایی بازی دارند و به گروه بازیگران افسانه چهره‌آزاد، على دهکردى، خیام وقار کاشانى، درسا بختیار، غزال نظر و صالح میرزاآقایى نیز اضافه شدند.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: «احضار»؛ بازگشت نه چندان موفق افخمی