شب قدر در تاریخ ما و تاریخ جهان

شب قدر در تاریخ ما و تاریخ جهان
خبر آنلاین

هرچند سید موسی صدر سال‌هاست که در میان ما نیست، اندیشه و عمل او پیش روی ما قرار دارد. از این رو، او را در برابر خود دانستیم و سؤالاتی دربارۀ شب قدر از او کردیم. او با گفته و نوشتۀ خود پاسخمان گفته است. باید تآکید کنیم که آنچه در پاسخ آورده ایم، عیناً از کتاب های «برای زندگی» و «حدیث سحرگاهان»، مجموعه گفتارهای تفسیری امام صدر  و جلد یازدهم مسیره الإمام السید موسی الصدر بدون هیچ تصرفی آورده شده است.

چرا شب قدر به این نام خوانده شده است؟

از سورۀ قدر مشخص می‌شود که شب قدر شب نزول قرآن است. یک معنای قدر قیمت و ارزش است. چه چیز راست‌تر و درست‌تر و ارزشمندتر از قرآن کریم است تا شب نزول آن «لیلة القدر» نامیده شود؟ شبی گران‌بها و عزیز. معنای دیگر قدر اندازه‌گیری و مشخص کردن و اثبات یک امر و طبقه‌بندی و ترتیب امور است. این معنا از آیات ابتدایی سورۀ مبارکۀ دخان دربارۀ مفهوم شب قدر استنباط می‌شود: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم. حم. وَ الکِتابِ المُبِین. إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ.» یعنی ما قرآن را در شب مبارکی که شب قدر است فرو فرستادیم. سپس، قرآن این شب را چنین وصف می‌کند: «إِنّا کُنّا مُنذِرِین.» یعنی زمانی که ما قرآن را در این شب نازل کردیم، در صدد بیم دادن مردم بودیم. البته، این انذار تشریعی است و نه تکوینی.
ابتدای سورۀ دخان به صورت آشکار بیان می‌کند و دلالت دارد که شب قدر به‌واسطۀ نزول قرآن، مبارک شده است. سورۀ قدر نیز در نگاه نخست بیانگر همین حقیقت است. آنچه به‌طور قطع از قرآن کریم استفاده می‌شود و قدر متقین از آن است، اینکه شب قدر شب نزول قرآن است.

به نظر شما معنای بزرگداشت شب قدر چیست؟ چرا مسلمانان به این شب توجه ویژه دارند؟

چون بشر از قرآن کریم بیشتر از هر چیز یا هر کتاب و یا هر تقدیر دیگری بهره برده و سعادتمند شده است. بنابراین، شب قدر شب نزول قرآن و تفصیل و شرح همه‌چیز است، یعنی به اصطلاح ما، شب قانون اساسی است. بنابراین، شب قدر در تاریخ ما و تاریخ جهان شب بزرگی است، زیرا در این شب، قرآن که سعادت دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان آورده، نازل شده است.
هنگامی که مسلمانان شب قدر را گرامی می‌دارند، در حقیقت خاطرات عزیزترین شب از شب‌های تاریخ خود را گرامی می‌دارند. شبی که قرآن کریم در آن نازل شده و همه‌چیز برای امت تعریف شده و راه برای او تبیین شده است. زمانی که این شب را گرامی می داریم، در حقیقت با این شب تجدید عهد می‌کنیم و در برابر خویش تصویر جدید از نزول قرآن قرار می‌دهیم تا گذشتۀ خویش را محاسبه و بررسی کنیم و راه و تصویر آینده را برگیریم.
معنای بزرگداشت شب قدر این است که ما خاطرۀ این شب را زنده نگه داریم. همانطور که هر ملتی روز استقلال خویش و روز قانون اساسی خود و روز انقلاب و مبدأ تحولات و اصلاحات کشورش را گرامی می‌دارد تا تجدیدخاطره‌ای باشد و مفاهیمی از گذشتۀ تاریخی خود دریابد که برای اوضاع جاری آن نیز مفید باشد، ما هم شب قدر را برای زنده نگه داشتن شب نزول قرآن گرامی می‌داریم و اذعان می‌کنیم که هیچگونه باطلی در این کتاب راه ندارد و به اینکه خداوند می‌فرماید: «إنّا نَحنُ نَزَّلنا الذِّکرَ وَ إنّا لَهُ لَحافِظُون.» در این شب ما مفهوم شب قدر و نزول قرآن را درمی‌یابیم و ارتباط قوی با قرآن را حس می‌کنیم و از این احساس برای زندگی و سیره و آخرت خود و برای معاش و معاد خود بهره می‌بریم.

چرا در سورۀ قدر آمده است که این شب از هزار شب برتر است؟

سیوطی می‌گوید: «رسول‌اللّه (ص) در رؤیا یا هنگام وحی دید که دشمنانش از منبر او بالا می‌روند. از همین‌رو بسیار ناراحت شد، نه به این سبب که دشمنانش مقدرات امت را در دست گرفته‌اند؛ بلکه به این علت که نگران بود دشمنان کتاب خدا و احکام او را تحریف کنند، چنانکه هشتاد سال یعنی هزار ماه به چنین کاری مشغول بودند. پس خداوند رسول خود را چنین تسلی می‌دهد که: ناراحت نباش. درست است که ما بر اساس حکمتی و بنابر علتی و برای اتمام حجت بر این امت چنین تقدیر کردیم که دشمنان تو هشتاد سال بر این امت حکومت کنند، اما تأثیر آنها بر این امت و تأثیرشان در تاریخ و تا ابد به اندازۀ تأثیر این شب یعنی شب نزول قرآن نیست. بنابراین، به هنگام مقایسۀ تاریخی و انسانی میان تأثیر این شب و تأثیر هشتاد سالی که دشمنان رسول‌الله و دشمنان اسلام بر این امت حکومت کردند، این شب بر هزار ماه یا بیشتر از هزار ماه برتری دارد.

در روایاتی از رسول خدا نقل شده است که شب قدر تا روز قیامت در میان امت باقی است. به نظر می‌رسد که علاوه بر مفهوم نزول قرآن در این شب، امر دیگری مقصود است؟

به اعتقاد من، معنای شب قدر با مفهوم روزه در ماه رمضان کاملاً مرتبط است. ملاحظه می‌کنیم که روزه آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اینکه در درجۀ اول حجاب را از برابر دیدگان عقل برمی‌دارد و سبب می‌شود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که غذا بیشتر می‌خورد، بفهمد. از سوی دیگر، روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس می‌کند و اینگونه عاطفۀ او را حساس‌تر و فراگیرتر می‌کند. سوم اینکه روزه نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان ایجاد می‌کند، چراکه او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ایستد و درنتیجه صبر او بیشتر می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد. در آیه کریمه می‌فرماید: «وَ استَعِینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ» معنای صبر در احادیث همان روزه است. ملاحظه می‌کنیم که روزه به انسان روزه‌دار سه ویژگی می‌بخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سه‌گانه در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندۀ خویش و تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه می‌گیرد، درنتیجۀ روزۀ خود بینشی روشنتر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس می‌کند و صبر او برای ادامۀ راه افزون‌تر می‌شود. پس این انسان، کسی است که می‌تواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندۀ خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.
بنابراین، ماه رمضان، دورۀ آموزشی است که سرنوشت انسان را مشخص می‌کند و معنایش این است که سرنوشت او طی سال آینده بر اساس چارچوبی است که در ماه رمضان در قلب مؤمن و در درجه‌ای که مؤمن بدان میرسد، طراحی می‌شود. این بدان معناست که ماه رمضان ماه آموزش است و در نتیجۀ ایام قدر، آن هنگام که آدمی به این دورۀ آموزشی می‌رسد، به درجۀ کاملی رسیده است. این درجه به طبیعت حال در دهۀ آخر ماه رمضان قرار دارد.

روایات بسیاری وجود دارد که می‌گوید دعا در این شب مستجاب می‌شود و توفیق درک این شب و تلاش برای آن اثر بسزایی در زندگی و سعادت دارد، نظر شما در این‌باره چیست؟

حقیقت این است که اگر درباره این معنا که در نزد مردم متعارف است، روایاتی وارد شده باشد، ما هم این معنا را می‌پذیریم. اما می‌توانیم این معنا را به شکل دیگر توجیه کنیم و به گونه‌ای توضیح دهیم که به اندیشه اسلامی و به روایات و همچنین به منطق نزدیک‌تر باشد. تعبیری که می‌گوید در این شب هر انسانی هر دعایی کند برآورده می‌شود، این مفهوم در اسلام نیامده است. هر عملی که انسان بتواند با تلاش و کوشش بشری آن را محقق کند، دیگر دعا در آن مجالی ندارد. اما هر عملی که انسان در برابر آن ناتوان و مضطر است و در راه کسب اسباب آن تلاش کند اما بدان دست نیابد، در اینجا دعا جا دارد. بنابراین، دعا اگر در موضع درست خود باشد، در شب قدر مستجاب می‌شود. موضع دعا اضطرار است و دعا باید با تلاش و کار همراه شود.

نظر شما دربارۀ اینکه می‌گویند در شب‌های قدر دعا و توبه، باعث بخشایش تمام گناهان یکسالۀ انسان می‌شود، چیست؟

انسان همیشه می‌اندیشد که عمر و روزی نتیجه عملکرد او در تنها یک شب نیست. امروز شخصی در اثر بیماری‌ای که از مدتی پیش بوده، می‌میرد. چه بسا، اسباب مرگ از چهار یا پنج سال پیش یا از چند ماه پیش فراهم شده بوده و سبب مرگ او شده باشد. یعنی به سبب اتفاقات یک شب نمرده است.
امروز، هر کدام از ما زندگی می‌کنیم، ولی فقط بر اساس کاری که در شب قدر کرده‌ایم، زندگی نمی‌کنیم، بلکه بر اساس اعمالمان که پیش از شب قدر هم بوده، زندگی می‌کنیم. از مدت‌ها پیش تحصیل و کار و مهاجرت کرده‌ایم و به کاری مشغولیم و اکنون بر اساس نتیجه فعالیت‌هایمان خوشبخت یا بدبخت هستیم. این‌گونه نیست که انسان در دوره‌ای بدبخت باشد و ناگهان سعادتمند شود، یا در دوره‌ای خوشبخت باشد و ناگهان بدبخت شود. این مسئله دور از ذهن است. بنابراین، باید تفسیر معقولی از شب قدر ارائه دهیم و، در عین حال، نباید از چارچوب متناسب با معنای قرآنی و اسلامی خارج شویم.

مفهوم دیگری که از شب قدر درمی یابیم این است که در این شب شرایط تغییر می کند و اعمال آدمی نوشته و روزی او تقسیم می شود. نظر شما در این باره چیست؟

من حقیقتاً این معنا را نمی‌فهمم؛ بر این اساس که سرنوشت انسان و روزی او و اعمال و رفتار او و سعادت و شقاوت و بیماری او به این امر پیوند ندارد. مثلاً اگر خدای نکرده شما بیمار شوید، بیماری شما غالباً به عوامل جسمی شما از اول عمر تا به امروز مربوط می‌شود. شما امسال در راحتی به سر می‌برید و این راحتی ثمره تلاش بیست ساله شماست و نتیجه تنها یک شب نیست. لزومی ندارد که این معنای خرافه‌ای و شایعی میان مردم را بپذیریم که در این شب ستاره‌ها از حرکت بازمی‌ایستند و آسمان بالا یا پیش می‌رود و گرفتاری‌ها فرود می‌آید و فقط کافی است که شخص دعا کند و بگوید فلان چیز را طلا کن و آن طلا می‌شود. معنای شایع شب قدر این است که اگر کسی این شب را درک کند و در این شب به خدا بگوید که فلان چیز را طلا کن، آن چیز طلا می‌شود. من شخصاً این معنای رایج را نمی‌فهمم و ای کاش که یک نفر این معنا را برای من توضیح دهد. این معنا نه با علم و نه با دین و نه با قرآن سازگار است و معنای شگفت‌انگیز است.

در جایی گفته اید که "شب قدر شب تقدیر و تحدید و تعیین است؛ شب تعیین سعادت و شقاوت" آیا این گفته شما با صحبت قبلیتان در تناقض نیست؟

سعادت و شقاوت من در دست خود من است. بنابراین، سعادت و شقاوت چیزهایی نیستند که از خارج بر من تحمیل شوند. من هستم که سعادت و شقاوت را رقم می‌زنم. این منطق قرآن است. این مسئله فقط ناظر به سعادت و شقاوت فردی نیست؛ بلکه شامل سعادت و شقاوت اجتماعی نیز هست. ما در ماه رمضان تمرین می‌کنیم تا بر اراده و شهوات خود مسلط باشیم و چون بر شهوات و اراده خود مسلط شدیم، می‌توانیم سعادت یا شقاوت خود را رقم بزنیم. در نتیجه، ماه رمضان ماهِ تعیین سرنوشت است. زیرا که از آغاز این ماه تمرین می‌کنیم و نتیجه این تمرین تسلط بر شهوات است. تو مختاری و می‌توانی سعادت و شقاوت خود را تعیین کنی. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که سعادت و شقاوت انسان در ماه رمضان رقم می‌خورد.

یکی از معانی شب قدر این است که شب قدر، شب استجابت دعاست. این تفسیر با توجه به آنچه در جواب قبلی گفتید و بر اساس تفسیر خاصی که از شب قدر داشتید، چگونه باید فهمیده شود؟

اگر آیات قرآنی را درباره روزه بخوانید، آمده است: «کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبلِکُم» در ادامه می‌گوید: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ القُرآنُ» سپس در اثنای آیات روزه می‌گوید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعوَة الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلیَستَجِیبُوا لِی وَ لیُؤمِنُوا بِی» این آیه در میان آیات روزه و رمضان آمده است. این آیه چه ربطی دارد و چرا در این میان درباره دعا صحبت شده است؟ این مسئله به اعتبار یگانه پیوند میان رمضان و روزه و دعاست.
زمان‌هایی وجود دارد که خداوند فراهم می‌کند تا دعاها را استجابت کند. ماه رمضان یکی از این زمان‌هاست، زیرا روایات می‌گوید که دعاهای شما در این ماه مستجاب می‌شود، یا اینکه دعاها در شب‌های ماه رمضان یا شب‌های پایانی این ماه مستجاب می‌شود. می‌توانیم بگوییم که تقدیر انسان و مقدرات و سعادت و شقاوت و خیر و شر و گرفتاری‌ها و سختی‌های او، همه در این ماه متأثر از دعاست، زیرا وقتی آدمی دعا می‌کند، خداوند با همین آیات پاسخ او را می‌دهد، نه به معنایی که ما از استجابت دعا در تصور داریم. این شب به سبب برآوردن حاجات انسان در سرنوشت و آیندة او اثر دارد.
همچنین، طبیعی است انسانی که بینشی واضح‌تر و شعور و احساس بیشتری نسبت به مسائل دیگران دارد و درنتیجه عقل و قلب او به نور ایمان نورانی است، به خدا نزدیکتر است و دعای او مستجاب.

در میان برخی علما و همچنین مردم درباره شب قدر یعنی بیست و سوم یا بیست و هفتم ماه روایت های مختلفی وجود دارد. نظر جنابعالی در این‌باره چیست؟

هر انسانی برای خود شب قدری دارد. بنابراین تفسیر، شبِ مشخصی مثلاً بیست و سوم یا بیست و هفتم رمضان، شب قدر نیست. در روزهای پایانی ماه رمضان تو به یاری تمرینی که کرده‌ای، به مقامی والا می‌رسی و در این هنگام می‌توانی سرنوشت را مقرر داری. این شب می‌تواند 23 یا 24 یا 25 یا 26 یا 30 رمضان باشد. بسیاری از روایات تأکید دارد که شب قدر یکی از شبهای دهۀ آخر ماه رمضان است. در برخی از روایات هم آمده است که هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدرِ انسان دیگر تفاوت دارد. این برداشت بر مفهومی که از ارتباط میان شب قدر و روزه هم گفتیم، منطبق است.

جوانانی هستند که بخاطر تحصیل و مشغله‌های دیگر امکان برپایی احیا در این شب را ندارند. آیا توصیه ای برای آنان دارید.

شب قدر بر اثر روزه و ریاضت‌های معنوی شبِ کمال آدمی است. نیز گفتیم که این شب شبِ استجابت دعاست. به هر روی، شبی عظیم است که در آن از جلال و عنایت الهی و توجه ربانی چندان در آن است که در دیگر شبها نیست. نخستین عظمت این شب در کلمة «قدر» متجلی است. پس از این قرآن از عظمت این شب با این عبارت تعبیر می‌کند: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَـةُ الْقَدْر» و شبی که برتر از هزار ماه است و شبی که ملائکه و روح به زمین نازل می‌شوند و شبی که تا سحرگاه همه سلام و درود است. این همه وصف و نتایج به سبب جایگاه این شب است. پس احیا و قدر دانستن این شب سودمند و ضروری است و این اعمال سببِ بازگرداندن درک و نشاط و شور دینی در امت است از همین‌رو، پیامبر اسلام احیای این شب را از برترین اعمال دینی می‌داند و دعا در این شب از پرفضیلت‌ترین کارهاست. اما وقتی از پیامبر پرسیدند که آیا عملی هست که برتر از دعا در این شب باشد؟ پیامبر پاسخ داد که طلب دانش در این شب برتر از دعاست. این را برای جوانانی می‌گویم که دانش می‌اندوزند تا بدانند که درسشان و تعلمشان برتر از دعاست، زیرا دعای حقیقی در علم است.

/6262

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: شب قدر در تاریخ ما و تاریخ جهان