گدایی قدرت

چکیده :احتمالا سعید محمد میخواهد نقش احمدی نژاد را در برابر هاشمی سال ۸۴ ایفا کند اما،در پایان شاید وی نیز همچون بسیاری دیگر ،زمانی که تاریخ مصرفش برای پدرخوانده ها تمام شد، همچون احمدی نژادی این روزها ،مجبور به بالارفتن از نرده ها شود و قدرت را گدایی و برای این و آن خط و نشان...


محمد شفیعی

سردار سعید محمد با ژست سوپرمن و ابرمرد، در پاسخ به اظهارات علی لاریجانی پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، وعده خاتمه به اشرافیت خانوادگی را در صحنه سیاست داده است.گویی گمان می کند خانواده لاریجانی ها فی البداهه ،بدون مهر و امضا و حکم انتصاب از سوی ،به قول کروبی، “آن دیگری” به چنان مقامی دست یافتند.هم اینک که آن عالیجنابان در منصب مشاوره و ریاست ارکان حاکمیتی قرار دارند،مرهون لطف ، بذل و عنایت آن ولی نعمتی اند که سعید محمد با ساعت مچی ۱۵میلیونی آن زمانی دلار۳۰۰۰ تومان،خود مریدش هست.اشرافیت خانوادگی مثل دوره قاجار و روش حکمرانی آن دودمان، در حکومتی که قدرتش مطلق و ارادتی است قابل شکل گیری و دستیابی است و عنوانی است که توسط حاکم به نورچشمی ها هبه میشود.تا این هست،اشرافیت خانوادگی همچنان پابرجاست؛اگرچه ممکن است که اسامی افراد مفتخر به آن تغییر نماید.مهم تر از اشرافیت مالی و خانوادگی، اشرافیت سیاسی است که در آن جمع محدود چند نفره ای برای سرنوشت کل ملت تصمیم می گیرند و اراده و مطامع خود را بر آنها تحمیل می کنند و نطفه اصلی اشرافیت خانوادگی را می پرورانند.احتمالا سعید محمد میخواهد نقش احمدی نژاد را در برابر هاشمی سال ۸۴ ایفا کند اما،در پایان شاید وی نیز همچون بسیاری دیگر ،زمانی که تاریخ مصرفش برای پدرخوانده ها تمام شد، همچون احمدی نژادی این روزها ،مجبور به بالارفتن از نرده ها شود و قدرت را گدایی و برای این و آن خط و نشان بکشد.عاقبت بردگی سیاسی همین میشود اما حریت سیاسی امثال میرحسین، نتیجه اش گدایی قدرت (حتی با عقده گشایی) از ایشان برای اخذ تاییدیه نیست.
تفاوت مبنایی در اینجاست که شرف در حصر خانه است و بی شرف در آزادی خیابان.

*تیتر انتخاب کلمه است

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: گدایی قدرت