گروه هواداران فداییان اکثریت (گروه خرداد) داخل کشور، برود کشک‌اش را بسابد، نیکروز اعظمی - Gooya News

گروه‌ها و افرادی که در قلمرو سیاسی جمهوری اسلامی تعریف می‌شوند در بهترین حالت بالحاظ سیاسی از چهارچوب اصلاح طلبان این حکومت فراتر نیستند. اگر غیر از این می‌بود می‌بایست در استقلال سیاسی‌شان تعریف و تبیین از ماهیت قدرت سیاسی در ایران، ارائه می‌کردند. چون چنین کاری از دستشان بر نمی‌آید مجبورند در میانه دو طیف نظام دست و پا بزنند و با «بد و بدتر» نظام بسوزند و بسازند. وقتی آدمی با پدیده‌ای خو گیرد و برایش دائمی شود با دست خود طوق بندگی را بر گردنش گذاشته است. آدمیِ بنده هر آنچه که موافق اعتقادش نباشد و با آن زاویه داشته باشد می‌تواند نسبت به آن گستاخ شود و مثلاً گستاخانه اعلام کند که روند آزادی ایران از مجرای یک حکومت دینی می‌گذرد. برای شبه سکولارها میزان و قضاوت هر چیز و هر کس بر اصل اصلاح طلبی دینی استوار است. و همه را در خدمت همین اصل می‌خواهند و درستی هر تحلیل سیاسی را موکول به آن می‌کنند. در ارتباط به این خوی و گستاخی است که نیمی از ماهیت نظام را «جمهوریت» یا «هسته نرم قدرت» می‌بینند و نیمی دیگر را «هسته سخت قدرت» و معلوم نمی‌کنند این «هسته سخت» و آن «هسته نرم» در مجموع‌شان چیستند و چگونه‌اند جز کلیت خودِ نظام اسلامی؟ فرض را بر این گیریم که چنین تقسیم بندی معارض یکدیگر درست باشد اما این نمی‌تواند تحلیل و برآوردی از ماهیت نظام و قدرت باشد. مخاطبان‌شان نمی‌توانند از برداشت‌شان نسبت به ماهیت کل نظام، پی ببرند. برخی‌شان مانند مسعود بهنود به صندوق آرای نظام کاملاً وابسته‌اند (و بقول خودش در هر نظامی رأی دهنده است) و به همین جهت از بیان وجه تسمیه نظام می‌پرهیزند یا درست تر بگوییم می‌هراسند و در راه چنین بیان و تدوینی به عناوین مختلف ممانعت می‌کنند. آنها در مورد تبیین روشنفکریِ ایران نیز به همین منوال عمل می‌کنند. در محافل سیاسی و محافل روشنفکری و درهر دو مفهوم سیاسی و روشنفکری، بایست رفتار آنارشی حاکم باشد تا دست امثال مسعود بهنودها برای بازار گرمی در هر دو عرصه باز باشد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: گزارش‌های تأییدنشده از مرگ دست‌کم ۸ نفر پس از واکسیناسیون در ایران - Gooya News