هنر برای سیـاست

یکی از این تجربه‌ها را اهالی فرهنگ و هنر رقم زده‌اند. کارگردان‌هایی که در طول سال‌ها با فیلم‌هایشان خاطره ساخته و زندگی کرده‌ایم و گاهی حتی از شخصیت‌ها و قصه‌ها و فضاهایشان در تصمیمات کوچک و بزرگ زندگی، خودآگاه و ناخودآگاه تاثیر پذیرفته‌ایم، مثل همه شهروندان دیگر کشور در حوزه سیاسی، صاحب‌ نظرگاه و انتخاب‌هایی بوده‌اند و برای این نظرگاه‌ها و انتخاب‌ها پا به میدان هم گذاشته‌اند بنابراین دست‌کم شش‌دوره از این 13دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری را به شکلی مدون و برنامه‌ریزی شده با این کارگردان‌ها همراه شده‌ و داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست‌ جمهوری را از دریچه نگاه آنان و با روایت ایشان شناخته‌ایم و دور نیست اگر بگوییم شاید همه تصمیم ما را برای انتخابات یا حتی همه تصویر ما از آن نامزد را برای همیشه شکل داده‌اند.

باهم نگاهی می‌اندازیم به برخی کارگردان‌های سرشناسی که از دوره هفتم انتخابات ریاست‌ جمهوری تا دوره دوازدهم، فیلم‌ های تبلیغاتی نامزدها را ساخته‌اند تا هم کنش سیاسی اهالی فرهنگ و هنر را مرور کنیم و هم به رابطه اصحاب سیاست با ایشان التفاتی داشته‌باشیم.

کارگردان: بهروز افخمی
نامزد: محمد خاتمی/ مهدی کروبی/ مهدی کروبی
سال: ۱۳۷۶/ ۱۳۸۴/ ۱۳۸۸

اگر تندیسی برای کنشگرترین سینماگر کشور در حوزه‌های سیاسی وجود می‌داشت، بدون تردید باید به بهروز افخمی اهدا می‌شد.

افخمی فیلم دور اول ریاست‌جمهوری خاتمی را به همراه مرحوم سیف‌ا... داد و احمد مرادپور ساخت. اما در دو همکاری دیگرش با کروبی، به اندازه سال ۷۶ خوش‌شانس نبود و گزینه او برای مردم تبدیل به گزینه نهایی نشد.

از همین جا و البته همراه مروری بر ویدئوهای تبلیغاتی که افخمی ساخته، می‌شود گفت هرچند شخصا یک کنشگر سیاسی پرجنجال و یک کارگردان شناخته‌شده ‌است اما در ساخت فیلم‌های تبلیغاتی نامزدها چندان موفق نبوده‌است.

جالب‌تر آن که افخمی با وجود این انتخاب‌ها تصریح می‌کند: «هرکسی که نامه‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی من را بخواند، خواهد فهمید من به معنای آنچه از اصلاح‌طلب می‌فهمیم، اصلاح‌طلب نبودم و بر این موضوع تاکید می‌کردم». او خودش را یک محافظه‌کار می‌داند و البته در حوزه سیاسی به اندازه نقد فیلم، چندان قابل پیش‌بینی نیست.

کارگردان: رسول صدرعاملی
نامزد: رضا زواره‌ای
سال: ۱۳۷۶

هرچند صدرعاملی هم در نظر مخاطبان سینما و به‌خصوص علاقه‌مندانش، شخصیتی نزدیک به حوزه سیاست و برخی چهره‌های سیاسی است اما تنها تجربه او در کارگردانی مستندهای تبلیغاتی نامزدهای ریاست‌جمهوری در سال‌های بسیار دور اتفاق افتاد و البته گزینه او هم نهایتا گزینه منتخب مردم نشد.

مرحوم سیدرضا زواره‌ای که سمت‌های مختلفی را از ابتدای انقلاب تجربه کرده‌بود، در انتخابات پرالتهاب هفتم پا به میدان گذاشت و صدرعاملی با ساختن فیلم تبلیغاتی او، انگار بیشتر تمایل داشت تا استقلال رای خود را به نمایش بگذارد.

صدرعاملی حالا چندسالی است از کارگردانی فاصله گرفته و در مقام تهیه‌کننده تلاش می‌کند به جوانان فرصتی برای دیده شدن در سینما بدهد. این پختگی در کنش سیاسی او نیز پیداست و هرچند باید او را چهره‌ای نزدیک به اصلاح‌طلبان دانست اما انتخاب‌ها، اظهارات و البته جریان فیلمسازی‌ای را که حمایت می‌کند، باید نمایشگر استقلال او دانست. صدرعاملی سال ۸۴ نیز در تهیه تیزرهای تبلیغاتی مرحوم هاشمی مشارکت داشت.

کارگردان: احمدرضا درویش
نامزد: سیدمحمد خاتمی/ میرحسین موسوی
سال: ۱۳۸۰/ ۱۳۸۸

موفقیت خاتمی در دومین دوره‌ای که به ریاست‌جمهوری برگزیده شد با فیلم تبلیغاتی‌ای به دست آمد که درویش برای او ساخته‌بود.

کارگردان کم‌کار آثار مشهوری چون کیمیا، متولد ماه مهر، دوئل و رستاخیز نه تنها بیرون از فیلم‌هایش، شخصیتی سیاسی و نسبتا جنجالی در این حوزه‌هاست بلکه حتی در متن فیلم‌هایش هم زاویه‌دید سیاسی خود را به نمایش گذاشته‌است.

به هر حال برای کسانی که متولد ماه مهر را سال ۷۸ دیده‌بودند، اصلا سخت نبود حدس بزنند او می‌تواند کارگردان فیلم خاتمی باشد.

درویش در این ویدئو با رویکردی عاطفی، به سوژه خود می‌نگریست و باز از همین شکل رابطه‌بود که می‌شد حدس زد او، خاتمی را در سال ۸۸تکرار خواهد کرد و بالاخره فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی را همراه مجید مجیدی و مهدی کرم‌پور ساخت اما نهایتا مردم به گزینه مقبول درویش رای ندادند.

کارگردان: ضیاءالدین دری
نامزد: احمد توکلی/ علی فلاحیان
سال: ۱۳۸۰

سه سال پیش وقتی خبر درگذشت دری منتشر شد همه مطمئن بودند صنعت فیلمسازی ایران یک کارگردان کاربلد را از دست داده که کمتر کسی تبحر او را در ژانر تاریخی دارد.

مردم درحالی او را با سریال‌های مهم و خاطره‌ساز «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» به یاد می‌آوردند که شاید انتخاب‌ها و منطق کنش سیاسی‌اش پوشیده مانده‌بود. دری در یکی از اندک مصاحبه‌هایش گفته‌بود: «من فردی هستم که به سیاست علاقه دارم اما سیاسی نیستم. معتقد بوده و هستم که باید رجال سیاسی دوران خودم را بشناسم». و درباره انتخاب اولش گفته‌بود: «ماجرا این بود که آقای اکبر نبوی از من دعوت کرد برای آقای احمد توکلی فیلم بسازم. در آن دوره ارقام بالایی برای ساخت فیلم‌های تبلیغاتی پرداخت می‌شد. اما آقای نبوی به بنده گفتند آقای توکلی فردی بدون پول است و نمی‌تواند هزینه کند. با این حال قبول کردم وارد بازی شوم. چون می‌خواستم رجال سیاسی روزگارم را بشناسم». با این حال فیلمی که او برای علی فلاحیان ساخت، به علت نارضایتی این نامزد هیچ‌وقت نمایش داده نشد.

کارگردان: رخشان بنی‌اعتماد
نامزد: مصطفی معین
سال: ۱۳۸۴

فیلم با تصویری از ورود امام‌خمینی (ره)، انقلاب، دفاع مقدس و قبور شهدا و سپس سوگواری مردم در رحلت امام زیر ضرب یک موسیقی عزادارانه و دلهره‌آور آغاز می‌شد تا این که به تصاویری از انتخاب خاتمی در سال ۱۳۷۶ می‌رسید و اوج می‌گرفت و اضافه شدن صدای تار، شوری می‌افکند.

این رویکرد به وضوح نشان می‌داد چه رقابتی میان کارگردان‌های مستندهای تبلیغاتی دوره نهم برای منتسب کردن نامزدهایشان به نامزد ادوار قبلی وجود دارد.

بنی‌اعتماد اگرچه یک چهره پرحاشیه سیاسی شناخته می‌شود اما حواشی او همواره غیرمستقیم به این حوزه مربوط می‌شوند و شاید به همین دلیل باشد که او درباره این انتخاب خود هیچ وقت حرفی نزده‌است.

نامزد جبهه‌مشارکت و گزینه بنی‌اعتماد در دور نخست انتخابات ۸۴ توسط مردم کنار گذاشته شد و نتوانست به پاستور راه یابد.

کارگردان: کمال تبریزی
نامزد: اکبر هاشمی رفسنجانی
سال: ۱۳۸۴

تبریزی را به سختی می‌شود در دسته و گروه خاصی جای داد. او هم به دلیل مشارکتش در تهیه فیلم و عکس از اشغال سفارت آمریکا به عنوان یکی از دانشجویان پیرو خط امام چهره‌ای سیاسی است و هم به دلیل محتوای برخی فیلم‌ها یا حتی توقیف یکی دو فیلمش مانند «خیابان‌های آرام» شاید حتی دوست داشته‌باشد در میان چهره‌های جنجالی سینمای ایران دست‌کم با حواشی سیاسی باقی بماند.

او سال ۸۴ به همراه منوچهر محمد در مقام تهیه‌کننده، فیلم مرحوم هاشمی رفسنجانی را کارگردانی کرد. او بعدها در سال ۸۸ درباره ایجاد رابطه حسی میان مخاطب با نامزد انتخاباتی گفت: «هنوز هم فکر می‌کنم اگر کسی بخواهد برای آقایان موسوی یا کروبی فیلم بسازد باید از این زاویه وارد شود. یعنی باید این آدم‌ها را هرچه بیشتر به تماشاگر نزدیک کند و حس عاطفی میان آنها به‌وجود بیاورد. به این دلیل که ما با قلب‌مان رای می‌دهیم نه با عقل‌مان. همیشه معتقدم ایرانی‌ها به جای این‌که با عقلشان رای بدهند با قلبشان این کار را می‌کنند».

نامزد مدنظر تبریزی اما در تنها تجربه کارگردانی‌اش برای مستند تبلیغاتی موفق به جلب اعتماد مردم نشد.

کارگردان: مهدی فخیم‌زاده
نامزد: علی لاریجانی
سال: ۱۳۸۴

«هیچ وقت برای هیچ کاندیدایی فیلم تبلیغاتی نساختم. فقط در سال ۸۴ از من خواستند برای آقای لاریجانی فیلم بسازم و من هم به خاطر ایشان و لطفی که همیشه به بنده داشتند پذیرفتم و البته گزینه‌های دیگر هم احمدی‌نژاد و مرحوم هاشمی بودند که مرا به این نتیجه رساند از ایشان حمایت کنم. هنوز هم معتقدم آقای لاریجانی، اصلح بودند.»

اینها را فخیم‌زاده، کارگردان سریال‌های موفق تلویزیونی چندسال پیش در مصاحبه با فارس گفته‌است. شاید به همین دلیل باشد که او شخصا در مستند لاریجانی حاضر شد و نماهایی از چهره خود را در فیلم قرار داد تا از پس‌زمینه مخاطب در مورد خودش به عنوان بازیگر و کارگردان برای نامزد منتخبش مایه بگذارد. کاری که البته کمی نامانوس و عجیب به نظر می‌آمد و نهایتا هم منجر به موفقیت گزینه این کارگردان
در انتخابات نشد.

کارگردان: رسول ملاقلی‌پور
نامزد: محسن رضایی
سال: ۱۳۸۴

زنده‌یاد ملاقلی‌پور با آثار برانگیزاننده و به‌یادماندنی‌اش در حوزه دفاع‌مقدس هیچ‌وقت از ذهن مخاطبان سینمای ایران فراموش نشده‌است.

با تمام اینها علاقه‌مندان سینما می‌دانند او همواره در فیلم‌هایش طعم انتقاد را هم چاشنی قصه‌های دفاع‌مقدسی‌اش می‌کرد تا منظری منحصر به فرد و متفاوت از سایر کارگردان‌های معترض را به نمایش بگذارد که اغلب در انتقاد و اعتراض زاویه‌دیدی چپ و مبنایی متفاوت از انقلاب‌اسلامی داشتند.

شاید همین همبستگی روحی ملاقلی‌پور با دفاع‌مقدس بود که او را به فرمانده‌کل‌سپاه در هشت‌سال جنگ‌تحمیلی نزدیک کرد تا در دوره انتخابات نهم، فیلم تبلیغاتی‌اش را بسازد. محسن رضایی موفق به جلب آرای حداکثری مردم برای راهیابی به پاستور نشد اما ملاقلی‌پور روایتش را از اتصال معنایی دلدادگی به دفاع‌مقدس با مشارکت در انتخابات برای تعیین سرنوشت کشور به نمایش گذاشت تا برای علاقه‌مندانش لزوم کنشگری در حوزه سیاسی و مشارکت در انتخابات را به واسطه عرق به دلیرانی که برای این خاک جان دادند، به یادگار گذاشته‌باشد.

کارگردان: جواد شمقدری
نامزد: محمود احمدی‌نژاد
سال: ۱۳۸۴

هرچند بعدها بسیاری ادعا کردند محمود احمدی‌نژاد چهره ناشناخته انتخابات دوره نهم بود که سربلند از آن بیرون آمد و مورد اعتماد مردم قرار گرفت اما او دست‌کم آن قدر شناخته‌شده‌بود که جواد شمقدری با کارنامه‌ای قابل اعتنا، ساخت فیلم تبلیغاتی‌اش را به عهده‌بگیرد و شاید موفق‌ترین اثرش هم در حوزه فیلمسازی از حیث اقبال مردمی همین فیلم بود.

شمقدری درست مثل یک ژورنالیست ماهر، ظرفیت‌ها و نقاط قوت سوژه‌اش را به درستی درک کرد و به خوبی به نمایش گذاشت.

تصویری که او از پژوی ۵۰۴ قدیمی احمدی‌نژاد در مقابل خانه معمولی‌اش در یکی از محله‌های متوسط به‌پایین تهران به نمایش گذاشت، احتمالا موثرترین قابی است که تاکنون تحسین مخاطب عام را در پی داشته و آنان را به کنشی متفاوت و اثرگذار در تاریخ کشور برانگیخته‌است.

مستند تبلیغاتی سال ۸۴ احمدی‌نژاد را می‌توان از حیث شیوه ارتباط مردم با نامزدها، مستندی قابل‌اعتنا دانست.

کارگردان: مجید مجیدی
نامزد: علی شمخانی/ میرحسین موسوی
سال: ۱۳۸۰/ ۱۳۸۸

مجید مجیدی، ویژگی‌های متفاوتی را همزمان در خود جمع کرده‌است که سخت می‌شود آنها را با هم هضم کرد اما همیشه می‌شود از دیدن همزمان‌شان با هم خوشحال شد.

او هم کارگردان فیلم‌های خاطره‌انگیزی است که از زبان کودکان و نوجوانان برای انسان‌ها روایت می‌شود و زبانی فرامرزی دارد و هم ادبیات منتقدانه‌اش که خاستگاهی اجتماعی و فرهنگی دارد، همان‌قدر که بر محتوای فیلم‌هایش سایه انداخته بر کنش سیاسی هم اثرگذار بوده‌است.

همین ویژگی‌های متفاوتی که او در کنار هم جمع‌شان کرده باعث شده تا هم فیلم تبلیغاتی علی شمخانی را بسازد و هم فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی را، بدون آن که در زاویه‌دیدش به اصل نظام و ارزش‌های مبنایی آن تغییری ایجاد شده‌باشد.

باوجود حواشی انتخابات ۸۸ و حتی حاشیه‌هایی که در فیلم تبلیغاتی موسوی مبنی بر استفاده از یک بازیگر زن به وجود آمد، مجیدی کنش نرم سیاسی خود را ادامه می‌دهد و در عین حال فیلم‌های انسانی و کودکانه‌اش را با لحن منتقدانه می‌سازد.

کارگردان: جمال شورجه
نامزد: شهاب‌الدین صدر
سال: ۱۳۸۰

شاید از کارگردانی که در آثارش جز به موضوعاتی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس و محور مقاومت نپرداخته است، کمتر انتظار می‌رفت گزینه‌های سیاسی خود را به طور مستقیم روی میز بگذارد و بر آنها تصریح کند تا جنبه‌های عام‌تر مسائل مدنظر خود را به تفاوت‌های طبیعی سلایق سیاسی نیالاید. با این همه، جمال شورجه در انتخابی هماهنگ با زمینه فکری و سیاسی خود، به سمت نامزد نسبتا گمنامی رفت.

هر چند شاید از پس معرفی او به رای‌دهندگان و جلب نظر ایشان هم برنیامد. شهاب‌الدین صدر پزشک و سیاستمدار ایرانی در دوره‌ای به صحنه آمده بود که نامزدهای نامدارتری در صحنه بودند و البته باتوجه به قالب رای‌آوری دودوره‌ای روسای جمهوری در ایران، برای همه آنها هم شانس زیادی در مقابل خاتمی وجود نداشت.

صدر بار دیگر در دوره نهم وارد گود انتخابات شد، اما صلاحیت او از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار نگرفت.

کارگردان: محمدعلی فارسی
نامزد: محسن رضایی/ سید ابراهیم رئیسی
سال: ۱۳۸۸/ ۱۳۹۶

به نظر می‌رسد ساختن فیلم تبلیغاتی برای نامزدهای ریاست‌جمهوری اتفاقا بیشتر با ذات سینمای مستند سازگار باشد و طبعا مستندسازها باید غالب سازندگان این مجموعه‌ها را تشکیل دهند. با این همه، اما این اتفاقا به شکلی معکوس در همه ادوار انتخابات‌ها بوده هرچند در دوره‌های اخیر، استفاده از کارگردان‌های فیلم‌های مستند، مرسوم‌تر شده است.

به هر حال محمدعلی فارسی از اولین‌هایی بود که وارد این گود شد و به عنوان مستندسازی شناخته شده، سرمایه تجربی و اعتباری خود را در اختیار نامزدها قرار داد. او سال ۸۸ کنار محسن رضایی قرار گرفت و دو دوره بعد، سیدابراهیم رئیسی را به عنوان گزینه مقبول خود به رای‌دهندگان معرفی کرد؛ هرچند در هر دو مورد، کاندیدای مدنظر فارسی از ورود به ریاست‌جمهوری بازماند.

کارگردان: بهروز شعیبی
نامزد: محمدباقر قالیباف
سال: ۱۳۹۲

شعیبی، کم‌کار است اما اغلب همین آثار انگشت‌شمار او، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و نظر منتقدان و داوران جشنواره‌های داخلی را به خود جلب کرده‌اند. حتی اگر همکاری‌های او با سیدمحمود رضوی را کنار بگذاریم باز هم از گرایش‌های او در فیلمسازی‌اش می‌شد حدس زد گزینه او در انتخابات به چه کسی نزدیک خواه بود.

این قابل پیش‌بینی بودن غالبا برای نشانه همگنی نگاه یک کارگردان به عنوان یک چهره فرهنگی در حوزه‌های سیاسی است و برای مخاطبان آنان، اتفاق خوشایندی به نظر می‌رسد.

شعیبی هم طبق همین انتظارات، در انتخابات دور یازدهم ریاست‌جمهوری در کنار قالیباف قرار گرفت و فیلم نسبتا خوش‌ساختی را برای او تهیه کرد. اما نامزد او نهایتا نتوانست اکثریت آرای مردمی را
به خود جلب کند.

کارگردان: محمدحسین لطیفی
نامزد: علی‌اکبر ولایتی
سال: ۱۳۹۲

سینمایی‌ها و به‌خصوص سریال‌های لطیفی از سرمایه‌های ذهنی مخاطبان تلویزیون هستند. لطیفی تقریبا یک دهه است کمی به حوزه‌های سیاسی نزدیک‌تر شده و چه در انتخاب سوژه‌هایش، چه همکاری با پروژه‌هایی چون «آقازاده» به عنوان بازیگر و چه اجرای برنامه پرجنجال سینمایی شبکه سه «هفت» نوعی تغییر رویه را در خود به نمایش گذاشته است.

به عهده گرفتن کارگردانی مستند تبلیغاتی علی‌اکبر ولایتی در سال ۹۲ یکی از این انتخاب‌هاست. لطیفی درباره این مستند دو قسمتی گفته بود: «دو فیلم مستند انتخاباتی ولایتی به صورت سریالی طراحی شده است و به نوعی به یکدیگر وابسته هستند به همین دلیل تاثیر نهایی در فیلم دوم است. به واسطه نظراتی که از شب گذشته دریافت کردم که البته قالب آنها مثبت بود، فکر می‌کنم به اهدافی که از پیش برای این فیلم طراحی کرده بودیم، رسیدیم.»

او این نکته را هم افزوده بود: «مجموعه این فیلم‌ها به شکل گروهی ساخته شده است به همین دلیل اطلاق نام یک کارگردان برای آن درست نیست. این مجموعه توسط حامد عنقا طراحی شده و «ای وطن، ایران من» با فیلم دوم یک تنه واحد است».

کارگردان: مجید برزگر
نامزد: محمدرضا عارف
سال: ۱۳۹۲


مجید برزگر درحالی که فیلم «پرویز»ش هنوز پشت درهای اکران مانده بود برای انتخابات دور یازدهم ریاست‌جمهوری کارگردانی فیلم تبلیغاتی عارف را به‌عهده گرفت و ضمن طرح این مساله که پروسه فیلمبرداری را دیر شروع کرده این تصمیم را هم اعلام کرد: «فیلم انتخاباتی محمدرضا عارف را من می‌سازم.

در حال حاضر هم مشغول فیلمبرداری هستیم و فیلم را باید تا هفتم خردادماه تحویل بدهیم». احتمالا مخاطبان سینمای ایران از کارگردان‌های هنری و جریان به اصطلاح هنروتجربه، کمترین انتظار را برای مشارکت در تولید فیلم نامزدهای انتخاباتی دارند. با این همه، برزگر این تصور را به هم ریخت و سال۹۲ در کنار عارف قرار گرفت تا بیش از هر چیز در این ویدئو روی طرح بی‌اعتمادی و ناامیدی رای‌ دهندگان
سرمایه‌ گذاری کند.

با این حال این انتخابات برخلاف نگاه او در مستندش، با مشارکت ۷۳درصدی به سرانجام رسید و البته گزینه او قبل از انتخابات به نفع حسن روحانی کنار رفت.

کارگردان: حسین دهباشی
نامزد: حسن روحانی
سال: ۱۳۹۲

حسین دهباشی چه میان علاقه‌مندان سینمای مستند و داستانی و چه حتی در میان علاقه‌مندان به سیاست تا پیش از سال ۹۲، نام شناخته‌شده‌ای نبود. با این همه، او مجموعه مستندهایی را در زمینه‌های تاریخ معاصر سیاسی ساخته بود که بعدا در پروژه «تاریخ شفاهی» و مصاحبه با چهره‌های سیاسی قبل و بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اما دهباشی نگذاشت ثبت‌نامش درکنار روحانی، حتی به دور دوم ریاست‌جمهوری او برسد و بارها از تصمیمش برای کارگردانی این مستند عقب‌نشینی و حتی علیه آن افشاگری کرد: « حدود۲۸ جمله طراحی شده بود که قرار بود آقای روحانی بگوید. مثلا جمله «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم» را من طراحی کرده بودم و می‌خواستیم به هر صورت که شده آقای روحانی بگوید.

همچنین من جمله «من سردار نیستم، وکیلم» را طراحی کرده بودم که آقای روحانی کمی آن را اصلاح کرد و گفت: «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم» این جملات برای من بود». دهباشی موفقیت روحانی را مرهون طراحی‌های خود چه در مستند و چه در تنظیم متن‌ها می‌داند با این حال امروز از ایستادن در کنار حسن روحانی خوشحال نیست.

کارگردان: محمدحسین مهدویان
نامزد: حسن روحانی
سال: ۱۳۹۶

در انتخابات دوره دوازدهم ریاست‌جمهوری، مهدویان به عنوان کارگردان داکیودرام‌های درخشانش «ایستاده در غبار» و «آخرین روزهای زمستان» نه‌تنها میان منتقدان سینمای ایران بلکه میان علاقه‌مندان هم شناخته شده بود.

این کارگردان جوان سینمای ایران با ساختن «ماجرای نیمروز» نامش را سر زبان عامه مردم انداخت، ولی دیگر خیلی صبر نکرد تا به عنوان کارگردان صاحب سبک در میان چهره‌های صرفا سینمایی جا بیفتد. سال ۹۶ ساخت مستند تبلیغاتی روحانی را به عهده گرفت و این اتفاق را به نحوی شک‌برانگیز در صفحه اینستاگرامش بازتاب داد.

او همزمان تصویری از تدوین مستند روی صفحه نمایشگری را گذاشت و در زیرش ضمن تصریح بر رای خود به روحانی و دعوت از مردم برای مشارکت در انتخابات و ادامه ندادن به دعواها نوشت: «انتشار این عکس‌ها به هیچ‌وجه معنی‌اش این نیست که کارگردان مستند انتخاباتی من بودم.» اما دست‌کم به عنوان مشاور با این فیلم همراهی کرده بود به هرحال محتوای سیاسی و البته کنش شیطنت‌آمیز و جنجال‌طلب مهدویان البته این تصمیم را هم اقتضا می‌کرد.

فاطمه ترکاشوند - روزنامه‌نگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: هنر برای سیـاست