اسکندری: مدیران نفوذی مانع خودکفایی ایران در محصولات غذایی می‌شوند / سنجش نامزدهای ریاست‌ جمهوری بر مبنای ظرفیت‌های کشاورزی +فیلم

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ با توجه به نزدیک بودن سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و نظر به اینکه بخش کشاورزی ایران یکی از مهمترین بخش های اقتصادی تأثیرگذار در امنیت ملی و همچنین کیفیت زندگی، اشتغال و معیشت خانوار محسوب می شود؛ لازم است تا نامزدهای ریاست جمهوری از برنامه های خود برای توسعه این بخش استراتژیک اقتصاد ایران بگویند تا در بوته نقد و بررسی کارشناسان و کارآزمودگان این عرصه قرار گیرد و مردم را در انتخاب بهترین سکاندار قوه مجریه کشور راهنمایی کنند.

 

به همین منظور مصاحبه ای تفصیلی با محمدرضا اسکندری؛ وزیر اسبق جهاد کشاورزی ( دولت نهم) و از مدیران فعلی عرصه تولید و اقتصاد کشور به ویژه در بخش کشاورزی و دام و طیور که تجربه 40 ساله در مدیریت واحدهای بزرگ تولیدی کشاورزی کشور دارد انجام گرفت، که طی دو بخش منتشر خواهد شد. در این مصاحبه وضعیت فعلی کشاورزی ایران و ظرفیت هایی که برای ارتقای این بخش و برون رفت از چالش­های تأمین محصولات استراتژیک در کشور است بررسی و معیارهای اسکندری برای انتخاب یک رئیس جمهور حامی تولید بیان شدند. خبرنگار ما در خلال این صحبت ها از برخی تجارب موفق ایشان در زمان وزارت کشاورزی دولت نهم و همچنین پشت سر گذاشتن برخی چالش های اساسی تولید در تجارب مدیریتی بعد از دوران وزارت و در هلدینگ های کشاورزی اثرگذاری که ایشان مسئولیت مدیریتشان را برعهده دارند می پرسد که در ادامه تقدیم می شود.

 

 

ظرفیت تولید غذا برای 300 میلیون نفر را داریم، اما هنوز وابسته­‌ایم

به عقیده­ی اسکندری ظرفیت کشاورزی ایران به حدی است که می­تواند غذای 300 میلیون نفر را تأمین کند. اما به گفته­ی او "روحیه ما نمی­توانیم و عقیده نکاشت و عدم کفایت و جایگیری افراد نالایق در سمت­های مدیریتی و بدتر از همه، سر سپردگی مسئولین" دلیل اصلی عدم رشد کافی بخش کشاورزی ایران است. اسکندری در پاسخ به این سؤال که چرا در ادوار مختلف مشکلات بسیار متنوعی از جمله عدم ثبات قیمت محصولات کشاورزی، کمیابی گوشت مرغ، گوشت قرمز و روغن رخ می­دهند؛ گفت: کشور ما برای تولید غذای 300 میلیون نفر ظرفیت دارد. با این وجود 13-14 میلیارد دلار واردات سالانه محصولات کشاورزی را داریم. این را نه از روی تعصب که با محاسبات و معیارهای کارشناسی شده می­گویم. رخ دادن مشکلاتی که فرمودید و وجود این ظرفیت با هم تناقض دارند و این تناقض به معنی عدم موفقیت روش­های مدیریتی کشاورزی در کشور است. رهبر معظم انقلاب بارها بر توجه به ظرفیت­های داخلی تأکید کرده­اند اما کسی گوشش بدهکار نبوده. حالا یا بلد نبودند مدیریت کنند، یا نمی­توانستند و یا نمی­خواستند!

 

خودکفایی کشاورزی به نفع برخی مدیران نیست!

اسکندری در ادامه به عدم رغبت برخی مدیران حوزه امنیت غذایی به تحقق خودکفایی کشور اشاره داشت و تعدادی از طرح های گذشته که این افراد در روند اجرای آن ها مانع تراشی کرده بودند را مثال زد و افزود: نمونه­اش همان طرح خودکفایی گندم بود. وقتی که بنده از طرف رهبری مسئول این پروژه شدم همه در وزارتخانه جلوی من ایستادند چون نمیخواستند این اتفاق بیافتد. در آن زمان گندم ما از کانادا وارد می­شد و بسیاری از مسئولین خودشان یا فرزندانشان در کانادا تحصیل می­کردند یا به نحوی با آن کشور در ارتباط بودند. اگر واردات گندم قطع می­شد منافع خیلی­ها به ضرر می­افتاد. چنین تعارضات منافعی در کشور کم نیست. اگر در برابر این مخالفت­ها نمی ایستادم و اگر حمایت رهبری نبود هرگز در تولید گندم خودکفا نمی­شدیم. برای این خودکفایی یک راه افزایش سطح زیر کشت است و یکی هم افزایش عملکرد در واحد سطح که یا با اصلاح نباتات و تولید ارقام پر محصول محقق می­شود و یا با روش­های به­زراعی و بهینه کردن شرایط محیطی برای رشد محصول. عملکرد گندم در دنیا بالای 11-12 تن در هکتار است ولی در ایران زیر 5 تن در هکتار است. یعنی فقط با اعمال مدیریت صحیح در مزرعه می­توانیم تولیدمان را چند برابر کنیم. در مورد سایر محصولات هم همینطور است. مثلا میانگین عملکرد سیب در کشور کمتر از 20 تن در هکتار است اما باغدارانی را میشناسم که با اعمال روش­های علمی بیش از 180 تن در هکتار سیب برداشت می­کنند. در مورد برنج، دانه­های روغنی، ذرت و سایر محصولات مهم نیز همین اتفاق می­تواند بیافتد.

 

دستاوردهای تحریم شکنی اخیر در عرصه کشاورزی، نشان از وجود ظرفیت بالای داخلی

اسکندری در پاسخ به اینکه آیا توان اجرایی کردن این طرح­ها را داریم یا نه پاسخ داد: البته که داریم. دانش فنی و تخصص بسیار زیادی در کشور وجود دارد که تنها درصد اندکی از آن­ها فرصت ظهور و بروز پیدا کرده­اند. نمونه­ هایشان بسیار است. نمونه اش تولید دستگاه جوجه کشی هوشمند برای اولین بار در کشور است. این دستگاه که تا سال گذشته 100 درصدش وارداتی بود، امروز خط تولید نمونه ایرانی آن راه اندازی شده و بررسی آن در داخل واحدهای تولیدی در مقایسه با نمونه های وارداتی بلژیکی نشان می دهد که دستگاه تولید داخل عملکرد بهتری هم دارد و شرکتهای متعددی اقدام به عقد قرارداد ساخت و خرید این دستگاه کرده اند. امروز ظرفیت شرکت تولیدکننده این دستگاه راهبردی 200 دستگاه در سال است که دو برابر نیاز کشور می­باشد و ما می توانیم مازاد تولید دستگاه را صادر کنیم.

وزیر پیشین جهاد کشاورزی از ریسک ناپذیری برخی مدیران در عرصه عملیاتی و اکتفا کردن به نوشتن پروژه ها و عدم اهتمام به استفاده از ظرفیت های موجود در دوران مدیریتی شان انتقاد کرد و گفت: در حوزه­ی زراعت و اصلاح نباتات هم دانشمندان بزرگی داریم. در همه­ی حوزه­ها همین طور است. در مورد علوم دامی و دامپزشکی و شیلات و به خصوص مدیریت آب نه تنها افراد متخصص و جوانان بسیار با اراده­ای داریم، بلکه برنامه­ها و پروژه­های مدونی نیز طی دوره­های قبل تدوین شده­اند اما متأسفانه هر مسئولی که می­آید این پروژه­ها و طرح­ها و استراتژی­ها را کنار گذاشته و از نو پروژه تعریف می­کند! این‌گونه می­شود که کل دوره مدیریت یک نفر به نوشتن پروژه و طرح می­گذرد و کار عملیاتی انجام نمی­شود. مهم­تر این است که گاهی مسئول مربوطه اراده انجام پروژه­ها را ندارد، زیرا تفکرش تفکر واردات است، تفکرش تفکر نکاشت و ما نمی­توانیم است.

 

همه کاندیداها شعار حمایت از تولید می دهند ولی ملاک عمل کجاست؟!

محمدرضا اسکندری در پاسخ به سؤال خبرنگار ما که پرسید امروز که در آستانه­ی تغییر دولت قرار داریم از کجا می­توان تشخیص داد کدام یک از کاندیداها برای آینده­ی کشاورزی مفید خواهد بود و این مشکلات پیش نخواهد آمد؟، گفت: نخست اینکه تفکرش باید تفکر تولید باشد نه واردات. در سال های گذشته هر موقع بازار کشاورزی در کشور کمی متزلزل شده، اولین اقدام مسئولین صدور مجوز واردات کالا بوده. این در حالی است که کشاورزی یعنی تولید. تولید هم باید توسط مردم صورت بگیرد. تجربه ثابت کرده که هر موقع مردم وارد کار شده­اند مشکلات حل شده. هر موقع هم دولت به نام تنظیم بازار یا هر عنوان دیگری ورود کرده کار خراب شده است. سبقه­ی کاندیداهای فعلی مشخص است و البته هر کسی وارد این کارزار بشود قطعا شعار حمایت از تولید خواهد داد، ولی فقط به حرف نیست. ببینیم کدام یک از این کاندیداها تعصب تولید و تولیدکننده را داشته اند و به فکر احیای واحدهای تولیدی از مدار خارج شده بوده اند؟! این افراد همه سابقه­ی مدیریتی دارند و تفکراتشان مشخص است و مردم هم با عملکرد این افراد و تفکر غالبشان آشنا هستند. موفقیت یا شکست سیاست­هایشان را به چشم دیده­اند. کسی که در دوره مسئولیت خودش ویرانی به بار آورده حالا چطور می­تواند رئیس جمهور شده و مملکت را آباد کند. بنابراین فقط هم تفکر تولید داشتن کافی نیست. این شخصی که می­آید تا رئیس جمهور شود باید ظرفیت­های کشور را بشناسد، اراده و توان و جسارت ایستادن جلوی مخالفان تولید را داشته باشد و صد البته که برنامه و پروژه­های دقیق هم برای این منظور داشته باشد.

 

کمبود آب نداریم، حکمرانی در بخش آب ایراد دارد

مهندس اسکندری در پاسخ به اینکه آیا کمبود آب در بخش کشاورزی برای اجرای این پروژه­ها محدود کننده هست یا خیر گفت: ما کمبود آب نداریم بلکه مدیریت خوبی برای منابع آبی موجود نداریم. مصرف بالای آب بخش کشاورزی و نیز شیوه‌های بعضاً سنتی و قدیمی آبیاری مزارع، موجب اختلاف‌افکنی و اتهام زنی برخی ذی‌نفعان به‌منظور استفاده آنان از حقابه‌های کشاورزان شده است. غلبه سیاست ذخیره‌سازی سطحی آب توسط وزارت نیرو در عرصه حکمرانی آب باعث شده که بخش عمده بارندگی سالانه کشور، مستقیماً تبخیر شده و از دسترس خارج شود. یکی از مهم­ترین دلایل بروز سیل­ها (و در نتیجه فرسایش عظیم خاک­ها) در کشور، سد سازی­های بی رویه در همه مناطق کشور بدون بررسی ها و امکان سنجی های منطقه ای بوده. در برخی مناطق به جای ذخیره سازی آب در پشت سدها اقدام به آبخیزداری و آبخوان داری کرد و بدین ترتیب از تبخیر آب و سیل جلوگیری کرد و سفره های زیر زمینی را تغذیه کرد.

 

علاوه بر اینکه می­توان با حکمرانی صحیح آب، موضوع ذخایر آبی در دسترس کشور برای کشاورزی را افزایش داد، از سایر ظرفیت­ها هم می­توان بهره برده و تولیدات کشاورزی را افزایش داد. برای مثال وجود 2000 کیلومتر ساحل در جنوب کشور ظرفیت بی­نظیری است که می­توان هم برای تولید ماهی در قفس از آن بهره برد و هم برای تولید علوفه­ی جلبکی که البته در چند هکتار از سواحل جنوب به کمک همکاران بنده این طرح­ها با موفقیت انجام شده­اند. حتی طرح­های موفق پرورش ماهی خاویار در جنوب هم انجام شد ولی متاسفانه پیگیری نشده و ادامه نیافتند. کشت محصولات شور پسند مثل سالیکورنیا هم که کاربردهای متنوعی دارد می­تواند به توسعه سطح زیر کشت کمک کند و زمین­های شور را با محصولات شور پسند به ظرفیت کشتی اضافه کرد. این توانمندی ها فقط برای تولید و افزایش آمار تولید نیستند، بلکه می­توانند اشتغالزایی وسیعی ایجاد کرده و قشر محروم را به سوی تولید ثروت هدایت کنند.

 

به گزارش دانشجو، مطالب مرور شده در این نوشتار که بخشی از مصاحبه­ی انجام گرفته با مهندس محمدرضا اسکندری بود، نشان می­دهد که ظرفیت­های بخش کشاورزی برای تأمین نیازهای اساسی کشور و حتی صادرات بسیار زیاد هستند اما عدم شناخت صحیح این توانمندی ها، مدیریت غلط منابع و حتی فعالیتهای مغرضانه و گاه افکار نفوذی در بدنه مدیریتی مانع بهره­برداری از این ظرفیت­ها می­شوند. در ادامه­ی به مرور سایر ظرفیت­ها، راهکارها و شناخت افراد و تفکرات مختل کننده­ی تولید پرداخته خواهد شد. باید توجه داشت که بیشترین هزینه مدیریت نا صحیح منابع کشاورزی را روستائیان، تولید کنندگان و مستضعفان متحمل می­شوند که این نشانه­ی عمق خیانت انجام گرفته در بخش کشاورزی بر ملت و کشور است که در این مصاحبه تلاش شده به ریشه یابی و ارائه راهکار برای استفاده در دولت بعدی پرداخته شود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: اسکندری: مدیران نفوذی مانع خودکفایی ایران در محصولات غذایی می‌شوند / سنجش نامزدهای ریاست‌ جمهوری بر مبنای ظرفیت‌های کشاورزی +فیلم