«دیر نمیشود دلم» − گفتوگو با اسماعیل خویی
تازهترین دفتر شعر اسماعیل خویی به نام «دیر نمیشود دلم» به تازگی توسط انتشارات زاگرس در آتلانتای آمریکا منتشر شده، زمانه به همین مناسبت با اسماعیل خویی گفتوگو کرده است.
اسماعیل خویی فیلسوف و شاعر است، مفاهیم فلسفی به شعر او غنا بخشیده است. رد پای تعهد به اندیشهورزی فلسفی و از سوی دیگر دغدغه مسائل سیاسی و اجتماعی را میتوان در اشعارش به وفور دید.
شعر اسماعیل خویی همواره نگاهی به جهان درون انسان امروزین دارد، او خود را در اشعارش واکاوی میکند و حاصل کار اشعاری نیمایی با آمیختهای از کلاسیک و مدرن است. اسماعیل خوئی شعر را اینگونه تعریف میکند، تعریفی که فلسفه، تعقل و احساس در آن عیان است: «شعر همانا گرهخوردگی عاطفی اندیشه و خیال است در زبانی فشرده و آهنگین.»
اسماعیل خویی قبل از انقلاب از شاعران مطرح بود و بعد از انقلاب نقش بسزایی در ادبیات تبعید دارد. او بیشتر در قالب نیمایی شعر میسرود و کمتر در قالب کلاسیک. بعد از انقلاب و تبعید در «بیدرکجا»ی جهان، غزل را به خدمت بیان مفاهیم اجتماعی-سیاسی درآورد و شعر او بیشتر از گذشته زبان اعتراضی یافت.
دگرگونی در زبان شعر خویی تابع وقایع تاریخی بعد از انقلاب اسلامی در ایران است، مجموعهای از سرکوبها، اعدام، زندان و تبعید… از اینرو اسماعیل خویی شعرهایش را به دو دسته تقسیم میکند: «شعرهای اسماعیل خویی و شعرهای اسماعیل خویی خشمگین.»
اسماعیل خویی در گفتوگو با زمانه تغییر زبان شعرش را محصول یک پروسه تاریخی میداند. او میگوید وقوع انقلاب اسلامی بار دیگر تاریخ ایران را به دو پاره تقسیم کرد، از همینرو به رنجهایی که بر او و خانوادهاش رفت اشاره میکند:
«من و خانوادهام از انقلاب به اندازه کافی آسیب دیدهایم. به ویژه من که زندگانیم دو بخش تقسیم شده، پیش از انقلاب و پس از انقلاب. پیش از انقلاب درگیریهای سیاسیام چندان ژرف و جانبازانه نبود، اما بعد از انقلاب وظیفه وجدانی خودم دیدم که از دشمنان خونی جمهوری اسلامی باشم. اینچنین است که شاعری مانند من پیش از انقلاب بیشتر شاعر بود و سرش در کتابهای فلسفی گرم بود، بعد از انقلاب تا زمانی که خمینیسم برقرار باشد من تنها یک شاعر نیستم، یک مبارز، یک ستیزهگر سیاسی هستم.»
به باور اسماعیل خویی، شاعر ذاتا شاعر به دنیا خواهد آمد و محصول برساخته جهان نیست:
«امیدوارم دچار یک خودفریبی نباشم، برای اینکه گمان میکنم یک شاعرم و در مقاله مفصلی کوشش کردم روشن کنم شاعر، مادرزاد به جهان می آید، شاعر در جهان ساخته نمیشود. ما بینش شعری و دانش شعری داریم. بینش شعری، مادرزاد یا میتوانید بگویید خداداد است، حافظ راحت این سخن را بیان کرده که “قبول خاطر و لطف سخن خدادادست”، اما خب شاعری که در همان کودکی احساس میکند به جهان طور دیگری نگاه میکند، یعنی به جهان شاعرانه نگاه میکند و پی میبرد که شاعر است، وظیفهای نسبت به خودش پیدا میکند. از اینروست که بینش شعری مادرزادش را به دانش شعری آذین کند.»
اسماعیل خویی چنین بیان میکند که شاعر باید دانش شعری را پشتوانه بینش شعری قرار دهد:
«در این زمینه ما شاعرانی داشتهایم که در جوانی بهترین شاعران نسل خود بودند، ولی در میانسالی و زمانی که رو به پیری رفتند، از دیگران عقب ماندند. شاعری هست که بهترین شعرهایش را در ۲۰ تا ۳۰ سالگی احتمالا سروده و شاعر دیگری داریم هر شعری که امروز سروده است از شعرهای دیروزینش بهتر و بهتر بوده. این کاریست که دانش شعری انجام میدهد و وظیفه هر شاعری است که آن را انجام بدهد، وگرنه به داشتههای ارجمند خودش خیانت کرده.»
این شاعر پرآوازه پنج سال پیش در گفتوگویی دیگر با زمانه، درباره اشعاری که بعد از انقلاب سروده، گفته بود هراسی ندارد چنانچه اشعار سیاسی و اجتماعیاش پس از سقوط جمهوری اسلامی از دست بروند. خویی گفته بود به اندازه کافی شعرِ [سبک] خودش، نیمایی مدرن و امروزی و فردایی دارد که نگران فراموش شدن نیمی از آثارش نیست.
از آنجایی که دستمایه این گفتوگو انتشار تازهترین دفتر شعر اسماعیل خویی به نام «دیر نمیشود دلم» است، درباره دگرگونی زبان و مفاهیم شعرهای او در دوره تبعید اجباری در بیدرکجای جهان و قبل از انقلاب پرسیدم، از اینکه کدام بخش از اشعار این دو دوره را بیانگر و معرف اسماعلی خویی اکنون میداند:
«بارها و بارها پیش آمده بگویم یکی از دگرگونیهایی که با فرو ریختن ایران در پیش پای خمینی به وجود آمد، من را به بسیاری چیزها مردد کرد، به همه چیز شک کردم. نمیدانم آیا آدم اصلا باید به فکر این باشد که بعد از مرگش چه چیزی از او باقی میماند یا نمیماند؟ فرض کنید یک دیوانی از من مانده باشد، روی جلد آن نوشته باشند حافظ شیرازی، آیا این دیوان که هر صد سال تجدید چاپ میشود برای منی که حافظ باشم و در گورم هم دیگر نخفتهام، تمام یاخته هایم از هم جدا شدند و بر باد رفتند، نه حافظهای دارم، نه خردی و نه اندیشهای که بتوانم هِر را از بِر تشخیص بدهم، خُب اینکه حافظ شاعر خوبی است یا نه، برای من چه فرقی میکند؟ از اینرو به گمانم دیگر چیز مهمی را از دست نمیدهم اگر هیچ چیز از من بعد از مرگم برجا نماند، اما این امید را دارم، امید بیهوده و بیمعناییست – البته آدمیزاد به ویژه در گستره امید و آرزو حق دارد که اندکی خام طمع و خود فریب بماند – به همین دلیل با خودم گاهی فکر میکنم آن آدم غربال به دستی که نیما یوشیج میفرمود بعد از ما میآید و شعرهای مارا غربال میکند، اگر او بیاید آیا شعرهای من از غربالش همه فرو خواهند ریخت؟ یا بعضی در غربالش باقی میمانند؟
اسماعیل خویی به این خود پرسشگری چنین پاسخ داد:
«همان تعدادی که در غربالش باقی میماند به گمانم برای من بیش از کافی هم باشد و در شعری هم به نام “دُن کیشوت” گفتهام که نیمی از دریا نیز همچنان دریاست، نیمی از دریا نیز همچنان دریاست…»
دیر نمیشود دلم
تاکنون بیش از ۷۵ دفتر شعر از اسماعیل خویی منتشر شده است که ۴۰ دفتر از این تعداد مجموعه اشعاری است که از سال ۱۳۹۰ خورشیدی در بیدرکجای لندن تاکنون سروده شده است. علاوه بر این مجموعهها، ۴۰ دفتر شعر دیگر در دست آمادهسازی و چاپ است.
انتشارات اچ اند اس مدیا در لندن ۲۳ دفتر از مجمموعهای که بعد از سال ۱۳۹۰ سروده شدهاند را به چاپ رسانده و ۱۷ دفتر دیگر توسط نشر زاگرس در آتلانتای آمریکا منتشر شده است.
تازهترین دفتر شعر اسماعیل خویی به نام «دیر نمیشود دلم» نیز توسط انتشارات زاگرس آمادهسازی شده و به زودی منتشر خواهد شد.
دفتر شعر «دیر نمیشود دلم» از اسماعیل خویی که توسط انتشارات زاگرس در آمریکا منتشر شده است.۴۱ دفتر شعری که به ترتیب از سال ۱۳۹۵ به چاپ رسیدند، از طریق وبسایت آمازون قابل تهیه است. برای خریداری کتابهای اسماعیل خویی اینجا را کلیک کنید.
اسماعلی خویی به زبان انگلیسی نیز تسلط کامل دارد و سه مجموعه شعر به انگلیسی نیز از او منتشر شده است. نخستین مجموعه شعرهای انگلیسی او به نام Voice of Exile سال سال ۲۰۲۰ منتشر شد.
شعرهای اسماعیل خویی تا کنون به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، روسی، فرانسه، آلمانی، هندی، اوکراینی ترجمه شده است.
منبع خبر: رادیو زمانه
اخبار مرتبط: «دیر نمیشود دلم» − گفتوگو با اسماعیل خویی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران