دو نگاه؛ دو زندگی، ابوالفضل محققی - Gooya News
زمان چابکی گرفته و پاها به سختی بار تن بر دوش میکشند. پای سنگین گذر زمان جای خود بر چهره نهاده گرد نقره بر موی سر پاشیده و طلا به غارت برده است. شادابی جوانی آرام آرام جای خود به لختی پیری میدهد. راهی طولانی طی شده. راهی که کمتر برگشته و بر آن نظر انداختهام. چرا که آدمی را کمتر توان نقد خود در آئینه زمان است. به هر میزان که زمان از نقش ما کم میکند میل به دیده شدن در ما فزونی میگیرد و نقد خطا کمتر میگردد. هر یک از ما به درجات گوناگون در هزارتوی زمان میچرخیم، هزارتویی که روزی چون "تسئوس" شمشیر بر دست در پی یافتن "مینو تو" قدم در آن نهادیم، باشد که سر از تن این هیولای آدمخوار جدا سازیم و در هزارتو بگشاییم. امروز که سالها از این جستوجو و تعقیب و گریز میگذرد میبینم این هزارتو و غول سرگردان درون آن که طعمهاش جز انسان نیست، درون سیریناپذیر و خودشیفته آدمی است. خودشیفتگی و آزی که عمدتاً در قدرتمندان و روشنفکران دیده میشود.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: دو نگاه؛ دو زندگی، ابوالفضل محققی - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران