مشکلات کشاورزان جنوب کرمان / کسی به داد پیازکاران نرسید

مشکلات کشاورزان جنوب کرمان / کسی به داد پیازکاران نرسید
خبرگزاری دانشجو

به گزارش خبرگزاری دانشجو، دست‌های مردانه‌اش زمخت‌تر از حالت عادی‌اند و نشان از کار کردن‌های سخت و زیاد می‌دهند؛ رنگ پوستش تیره‌تر از حالت معمولی است و نشان از ساعات‌ها تابش مستقیم آفتاب به آن دارد چشمانش هم بی‌رمق هستند و نگاهش پر از نگرانی. چهره خونگرم جنوبی‌اش را گرد و غباری از غم پوشانده و سعی می‌کند تا حد امکان صدای مردانه‌اش موقع حرف زدن نلرزد، اما نمی‌شود، چون او ستون و نان‌آور خانواده است. خانواده‌ای که تک تک اعضای آن برای رسیدن این روز‌ها تلاش کرده بودند تا دسترنج زحماتشان را بردارند.


ذره ذره قد کشیدن و رشد کردن محصولاتشان را تماشا کردند و به امید فصل برداشت سختی‌ها را تحمل کردند، اما حالا باید شاهد از بین رفتن محصولشان در زمین خودشان یا در انبار‌های دپوی دیگران باشند و کاری از دستشان بر نمی‌آید به جز غصه خوردن برای زحماتی که بی‌نتیجه ماند و آینده‌ای که حالا با این شرایط در نامعلوم‌ترین حالت ممکن به سر می‌برد.

قرعه‌ای که این‌بار به نام پیاز افتاد!

چندی پیش خبر‌هایی مبنی بر مشکلات پیازکاران در جنوب کرمان منتشر شد. مشکلاتی که از شکستن کمر کشاورز‌ها و اوضاع اسفناک کشاورزی در جنوب کشور خبر می‌داد و اشک کشاورزان را در آورده بود. پس از گذشت ماه‌ها، هزاران تن پیاز خریداری شده در جنوب کرمان در محل‌های مختلف در حال دپو و خراب شدن است و این نشان از عدم برنامه مشخص داشتن مسئولان، پس از خرید تضمینی این محصول و تزریق آن به بازار است.

 


مشکل کشاورزان جنوب کرمان مشکل امروز و دیروز نیست و فقط در پیاز هم خلاصه نمی‌شود. این دغدغه هر ساله آن‌هاست و هر سال در زمان برداشت محصول این مشکل گریبان‌گیر یکی از محصولات می‌شود و حالا قرعه این چرخه به نام پیاز افتاد. هر ساله در زمان برداشت محصولات کشاورزی در مناطق جنوبی کشور و بروز این مشکلات، کشاورزان جنوبی به سرعت در صدر اخبار قرار می‌گیرند و پس وعده و وعید‌های مسئولان و برگزاری جلساتی که هیچ اثرگذاری مثبتی در روند بهبود شرایط ندارند به همان سرعت به فراموشی سپرده می‌شوند و این چرخه سال بعد یا در زمان برداشت محصول بعدی دوباره تکرار می‌شود. این حکایت غم‌انگیز و همیشگی کشاورزان جنوب استان کرمان است.


توانمندسازی کشاورز؛ اصلی‌ترین نیاز این روز‌ها

مسئله کشاورزی در جنوب فقط مختص به استان کرمان نیست، بلکه تمامی کشاورزان خط جنوبی کشور به مشکلات و معضلاتی مشابه هم شبیه‌اند. این مشکلات مختص به محصول پیاز نیست و اکثر محصولاتی که در این منطقه کشت می‌شود را در بر می‌گیرد. ایمان کهوری از اهالی جنوب استان کرمان و ساکن شهرستان کهنوج است و فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناسی‌ارشد مدیریت رسانه از دانشگاه صداو سیما. او پس از اتمام دوران تحصیلی خود، به زادگاه‌اش بازگشت و حالا یکی از فعالان بالقوه منطقه است که در جهت بهبود معضلات استان خود تلاش می‌کند.

 

کهوری در گفتگویی با خبرنگار ما در خصوص مسائل و مشکلات کشاورزی جنوب استان کرمان، می‌گوید: مشکلاتی که این روز‌ها برای بحث کشاورزی در جنوب کرمان مطرح است، مسائل عامی هستند و نباید آن‌ها را خاص یک محصول دانست و همچنین مختص به منطقه جنوب کرمان هم نیست. مسائلی که ما در جنوب استان کرمان داریم، در حوزه بوشهر، هرمزگان و سیستان بلوچستان هم وجود دارند. این گستره یک گستره فرهنگی و اقلیمی است با معضلات و مسائل مشترک. متاسفانه در این حوزه‌ها یک جنس از محرومیت وجود دارد که شاید یکی از دلایل آن، دوری از مرکز باشد؛ محرومیتی که بخشی از آن زیر ساختی و بخش عمده‌ای از آن محرومیت فکری است.

 


او معتقد است، مسائل و مشکلات موجود در کشاورزی جنوب کشور بسیار ریشه‌ای هستند و و حل آن‌ها نیازمند عوامل زیادی است و تا آن عوامل را فراهم نکنیم مشکلی حل نمی‌شود و این چرخه ضرر به کشاورز همچنان تکرار می‌شود. یکی از عوامل موفقیت در یک کسب و کار این است که شخص توانمندی‌های لازم برای آن کار را کسب کند و دانش مورد نظر آن را فرا بگیرد، اما شخصی که اینجا کشاورز است و در مقام یک تولید کننده محصول قرار دارد هیچ برنامه‌ای برای آموزش و توانمندسازی او برای مسئله تولید محصول و در مرحله بعد، فروش و بازاریابی و فرآوری وجود ندارد.


کهوری اظهار می‌کند: نیاکان کشاورزان اینجا، محصولی را کشت می‌کردند و از گذشته تا به امروز هیچ تغییری در این روند اتفاق نیفتاده و حالا هم کشاورزان به همان شکل محصول خود را می‌کارند و همان کار‌ها را تکرار می‌کنند چرا که هیچ زیرساختی یا هیچ برنامه‌ای برای بالا بردن توانمندی‌ها و ارتقای دانش کشاورزان در جهت استفاده از روش‌های دیگر کشاورزی یا کاشت یک محصول دیگر، برای او وجود ندارد و در این صورت کشاورز مجبور است هر سال همان چیزی که بلد است را با همان روشی که آموخته، بکارد ولو اینکه محصول او در بازار اشباع شده باشد یا بازار خرید خوبی نداشته باشد. نهایت کاری که نهاد‌های دولتی و حکومتی در این خصوص انجام می‌دهند این است که به کشاورز وام می‌دهند برای مثال وام کارگاه ترشیجات، وام راه اندازی گلخانه. یعنی برای محصول فکر می‌کنند، اما برای توانمندسازی خود کشاورز نه. کشاورزی که وام ایجاد گلخانه گرفته، اما دانش و مهارت کافی در جهت پرورش گیاهان گلخانه‌ای ندارد، وام برای ایجاد گلخانه به چه کارش می‌آید؟!

به اسم کرمان؛ به کام استان‌های دیگر

با وجود این حجم از محصول در منطقه جنوب استان کرمان جای خالی صنایع تبدیلی به شدت احساس می‌شود. این فعال اجتماعی اینگونه ادامه می‌دهد: وقتی کشاورز فقط دانش تولید یک محصول آن هم به روش‌های قدیمی را دارد، هر ساله همان را کشت می‌کند و حجم زیادی از یک محصول خاص در فصل برداشت به دست می‌آید، به طوری که تمام بازار داخلی را می‌تواند اشباع کند و حتی بیشتر از نیاز مصرف داخلی باشد. مردم چیزی که بلد بودند تولید کردند و همین اشباع بازار یکی از دلایل افت قیمت محصولات کشاورزی است.

 


کهوری بیان می‌کند: از طرفی با وجود این حجم زیاد از تولید محصولات مختلف در منطقه ما فقط چند کارخانه تولید رب گوجه فرنگی داریم یعنی هیچ صنایع تبدیلی دیگری در خود منطقه وجود ندارد. برای مثال ما جزو برترین تولیدکننده‌های خرما و فروارده‌های خرمایی در جهان هستیم و این خرما در خط جنوبی کشور تولید می‌شود، اما نکته جالب اینجاست که بزرگترین کارخانه‌های فرآوری خرما در تبریز، مشهد و یزد وجود دارد؛ استان‌هایی که اصلا خودشان خرما ندارند. برای محصولات دیگر هم به همین شکل است و برای همین کشاورز هر ساله باید هزینه زیادی برا حمل و نقل محصولات خود پرداخت کند تا محصول خام را به مقصد صنایع تبدیلی در استان‌های دیگر بفرستد؛ حالا بماند که در بحث حمل و نقل محصول هم مشکلات زیادی وجود دارد.


ایجاد ادراک ناامنی از جنوب کشور، نتیجه بی‌سلیقگی رسانه است

عدم وجود صنایع تبدیلی در منطقه جنوب استان کرمان با وجود این حجم از تولید خلا بزرگی را به وجود آورده که اگر مسئولان تلاشی در جهت پر کردنش می‌کردند شاید وضعیت کشاورزی در جنوب استان، سر و سامان داشت. کهوری در این‌باره می‌گوید: این مسئله که زیرساخت‌های این منطقه نسبت به مناطق دیگر ضعیف‌تر است، موضوعی غیر قابل انکار است. از طرفی وقتی بخواهید یک صنعت را وارد منطقه‌ای کنید باید یکسری صنایع تکمیلی در کنارش تعریف کنید. یعنی مثلا اگر قصد داشته باشیم در این منطقه صنعت بسته‌بندی راه بیندازیم، باید صنعت چاپ هم در کنارش باشد. وقتی این صنایع تکمیلی وجود نداشته باشند، یک صنعت به سختی می‌تواند در یک منطقه ایجاد شود و دوام آورد.

 


او ادامه می‌دهد: مشکل دیگری که در این خصوص وجود دارد، این است که سرمایه‌گذار به سمت منطقه جنوب برای سرمایه‌گذاری نمی‌آید، چون یک ادراک ناامنی از این منطقه در ذهنش وجود دارد که این در نتیجه‌ بی‌سلیقگی اصحاب رسانه است چرا که بیشترین تصویری که رسانه از مناطق جنوبی نشان داده تصاویر درگیری بوده است. درست است که این مناطق در مسیر قاچاق قرار دارند اما اگر فرض درگیری وجود داشته باشد در مناطق کوهستانی و دور از مناطق مسکونی و بین قاچاقچیان یا نیرو‌های انتظامی است و هیچ وقت سابقه نداشته کوچکترین مشکلی برای مردم عادی پیش بیاید اما بیشترین تصویر رسانه از مناطق ما همین تصاویر درگیری است و این باعث ایجاد یک تصویر ناامن از این مناطق شده است.

 

این فعال کرمانی اظهار می‌کند: ما می‌گوییم تولید کننده محصول کشاورزی هستیم که در فصل برداشت می‌تواند چندین برابر نیاز کشور باشد و این یعنی مردم برای این حجم از تولید کار می‌کنند؛ چرا رسانه تصاویر کار و تلاش مردم این متاطق را نشان نمی‌دهد؟ می‌گوییم پسته‌ رفسنجان، پنیر کرمانشاه، زعفران مشهد، اما چرا هیچ کدام از چندین نوع محصولی که ما در جنوب کشور تولید می‌کنیم و جزو ارگانیک‌ترین محصولات هستند تا به حال برند نشده؟ چون هیچ وقت هیچ رسانه‌ای درست به این مسئله نپرداخته است. بدون شک افرادی هستند که از این وضعیت فعلی، سود‌های کلان می‌برند و نمی‌توان این مسئله را انکار کرد؛ سیاست گذاری‌های حکومتی که خود مشکلات را تشدید می‌کنند.

 

 

مشکلاتی که این روز‌ها بر سر راه کشاورزان جنوب استان کرمان و در گستره وسیع‌تر کشاورزان کشور قرار گرفته، فارغ از سیاست‌گذاری‌های موجود در حوزه‌ کشاورزی نیست. این فعال اجتماعی در این باره می‌گوید: سیاست گذاری‌های حکومتی هیچ نوع قرابتی با شرایط کشاورز و کشاورزی ندارند. معمولا یک مدل‌هایی در جا‌های مختلف جهان تست می‌شود و موفق است و بعد همان را در ایران پیاده می‌کنند و در قالب سیاست‌های کلان برنامه ریزی‌اش می‌کنند؛ اما متاسفانه در خصوص مسائل میدانی و اقتصاد کشاورزی مطالعات و اطلاعات دقیقی وجود ندارد و کسی هم ورودی به این مقوله نکرده است.

 

او بیان می‌کند: حالت بدتر و اسفناک‌تر ماجرا اینجاست که همان سیاست‌گذاری که برای کشاورز و کشاورزی برای استانی مثل تبریز با آن مختصات و شرایط آب و هوایی وجود دارد، عینا همان را برای جنوب کرمان هم می‌خواهند پیاده کنند یعنی دو منطقه با شرایط آب و هوایی و اقلیمی متفاوت برای کشاورزی اما با سیاست گذاری‌های یکسان و شبیه به هم. از طرفی ما در حوزه سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری باید حقوق کشاورزی تعریف کنیم. حقوقی که کشاورز به کمک آن بتواند در مواقع نیاز حق خود را از طرق قانونی و با استناد به آن‌ها مطالبه کند اما متاسفانه هیچ فکر و ایده‌ای در این خصوص وجود ندارد و حالا با این شرایط توقع داریم مشکلات بخش کشاورزی ما حل شود.


ایجاد تعاونی‌های مردمی، حلقه‌ گمشده‌ سیستم خُرده مالکی

قطعا، بوم کشاورزی هر کشور و چگونگی آن تاثیر زیادی در روند اقتصاد کشاورزی و چگونگی تصمیم گیری‌ها و سیاست گذاری‌های آن منطقه و کشور دارد. کهوری در این باره می‌گوید: بوم کشاورزی ایران خُرده مالکی است. یعنی اکثر اراضی کشاورزی نیم هکتار، یک هکتار و دوهکتار است و در همین زمین‌ها چندین نوع محصول ممکن است کشت شود. بوم خرده مالکی مزایا و معایبی دارد از جمله مزایای آن این است که زمین متعلق به خود کشاورز است و هر کس صاحب ملک خودش است اما از جمله معایب خرده مالکی این است که کشاورز نمی‌تواند محصول یک دستی تولید و آن را یک جا جمع‌آوری کند و در بازار قدرت چانه‌زنی داشته باشد و مستقیم آن را صادر کنید. یعنی برای مثال وقتی بازار خارجی از شما پیاز می‌خواهد و می‌گوید پیاز زرد یک‌دست و با این اندازه می‌خواهم، برای صادرات شما باید تناژ بالا داشته باشید اما، چون بوم کشاورزی خُرده مالکی است و هر کشاورزی برای خودش جدا محصول را کشت می‌کند و نحوه‌ رسیدگی به محصول برای هر کشاورز متفاوت است، طبیعتا در فصل برداشت محصول‌های یکسانی ندارند و همچین در یک بازه زمانی هماهنگ برداشت ندارند و در نتیجه آن مقدار تناژ بالا با شرایط یکسان برای صادرات را نخواهند داشت.

 

 

وی ادامه می‌دهد: مسئله‌ دیگری که در سیستم خُرده مالکی وجود دارد این است که خدمت‌دهی سخت است برای مثال شما اگر بخواهید خدمتی به کشاورزان ارائه دهید یا راجع به مسئله‌ای به آن‌ها آموزش بدهید باید به تک تک آن‌ها سر بزنید و طبیعتا این کار شدنی نیست یا اگر هم باشد، سخت و زمان‌بر و فرسایشی است. عدم وجود یک شبکه منسجم در این سیستم برای ارائه‌ خدمت‌رسانی از دیگر خلا‌های موجود است که مشکلات زیادی سر منشاشان از همین‌جاست.

 

کهوری معتقد است، یکی از کار‌هایی که می‌توان در این خصوص انجام داد و این خلا را پر کرد، ساماندهی کشاورزان در قالب تعاونی‌های مردمی است برای مثال ۴٠ نفر پیازکار در روستایی وجود دارند و آن‌ها اعضای تشکیل دهنده‌ این تعاونی‌ها می‌شوند و حالا می‌توانیم به آن‌ها خدمت ارائه دهیم و در جهت آموزش و توانمندسازی آن‌ها تلاش کنیم که در همان سیستم خُرده مالکی محصولاتشان را به یک روش کشت کنند و همزمان برداشت کنند. به این صورت قدرت چانه‌زنی کشاورز در بازاربالاتر می‌رود، چون حجم زیادی از محصول یک دست دارد اما این کار و ایجاد این تعاونی‌ها نیازمند سازماندهی و برنامه است که متاسفانه هیچکس تا به حال به آن‌ها نپرداخته و نهاد‌های دولتی هیچ ارزشی برای این تعاونی‌ها قائل نیستند در صورتی که وجود آن‌ها می‌توانست از بسیاری از مشکلات بعدی در مسیر کشاورزی جلوگیری کند.

تبدیل کشاورزی به قمار با عدم ثبات قیمت‌ها

یکی از مشکلات دیگری که سر راه کشاورزان وجود دارد، عدم ثبات قیمت‌هاست؛ قیمت‌هایی که نه روزانه، بلکه ساعتی تغییر می‌کنند و همین عدم ثبات، کشاورزی را برای کشاورز تبدیل به یک قمار کرده است. ممکن است کشاورزی الان محصول خود را بفروشد و چند میلیون سود کند اما کشاورزی دیگر، همان محصول را با اختلاف چند ساعت یا چند روز دیر‌تر یا زودتر بفروشد و به طور کامل ضرر کند. کهوری درباره این مسئله می‌گوید: متاسفانه هیچ قیمت ثابتی وجود ندارد؛ ارگان‌های دولتی قیمتی را تعیین می‌کنند اما هیچ نظارتی بر آن ندارند.

 

 

کهوری ادامه می‌دهد: تنها قیمت گذاری که انجام میشود، این است که جهاد کشاورزی اعلام می‌کند به طور مثال، هزینه‌ تولید هر کیلو گوجه یک هزار و ٢٠٠ تومان است؛ اولا اینکه این هزینه‌ تولید کاملا غیرواقعی است چون هیچ وقت، هیچکس نمی‌رود به طور دقیق محاسبه کند که هزینه تولید یک محصول واقعا چقدر است. امسال هزینه‌ نهال‌ها نسبت به سال قبل دو برابر بود و هزینه حمل با کامیون تا تهران در حدود ۶٠ درصد افزایش پیدا کرده و کودی که پارسال ١٠٠ هزار تومان بود امسال ٩٠٠ هزارتومان شده با همه‌ این‌ها هزینه‌ تولید پارسال یک هزار و ١٠٠ تومان بود و امسال دوباره همان قیمت را می‌گویند. این چه محاسبه‌ای است و این قیمت تولید بر اساس چه مبنایی انتخاب شده است که انقدر از هزینه‌های واقعی به دور است؟

 

او اضافه می‌کند: آیا با این تفاسیر ما چیزی به جز ضرر کردن کشاورز را انتظار داریم و این عدم ثبات قیمت‌ها به لحاظ روانی با کشاورز چه می‌کند و چه سطحی از استرس و اضطراب را به آن وارد می‌کند؟ اداره‌ تعاون روستایی معمولا با یک درصدی بیشتر از هزینه‌ تولید یک محصول، اقدام به خرید آن محصول از کشاورز می‌کند اما پس از خرید هیچ برنامه‌ای برای محصول خریداری شده ندارد و محصول در بیابان‌های اطراف شهر دپو شده و خراب می‌شود. اگر بنا بر خراب شدن محصول است و مسئولان هیچ برنامه‌ای برای تزریق آن به بازار ندارند چرا نمی‌آیند سر زمین و میزان محصول کشاورز را همان جا تخمین نمی‌زنند و مبلغ مورد نظر را به کشاورز نمی‌دهند؟ حداقل به این شکل دیگر هزینه‌ برداشت محصول روی دست کشاورز نمی‌ماند. این چه منطقی است که کشاورز محصول را برداشت کند و آن‌ها بخرند و بریزند در جایی دیگر تا خراب شود.

فرصت‌هایی که به دلیل عدم مدیریت صحیح سوخت می‌شوند

مناطق جنوبی کشور پتاسیل‌های خوبی در جهت ارتقاع کشاورزی و به تبع آن رشد اقتصادی کشور هستند اما متاسفانه با کوتاهی مسئولان از این ظرفیت‌های موجود به خوبی استفاده نمی‌شود. کهوری معتقد است، اقتصاد کشاورزی می‌تواند تا حد زیادی اقتصاد ایران را رشد دهد چرا که ما از یک طرف جمعیت چندین میلیونی روسیه را داریم که نیمی از سال زیر برف است و نیاز به غذا دارد و از طرف دیگر کشور‌های عربی را داریم که بنا به شرایط اقلیمی و آب و هوایی‌شان نمی‌توانند خیلی از مواد غذایی خود را تامین کنند و به همین دلایل ایران به لحاظ کشاورزی در موقعیت استراتژیکی قرار گرفته است و می‌تواند مواد غذایی مورد نیاز این کشورها را به صورت خام یا فرآورده‌های تبدیلی تامین کند اما مثل موارد دیگر برای این مسئله هم هیچ ساز و کار درستی وجود ندارد و محصولات ما فقط به چند کشور محدود صادر می‌شود و در همان کشور ها هم در حال از دست دادن بازارهایشان هستیم و با وجود کرونا مشکلات صادرات به همان چند کشور محدود هم این روز‌ها بیشتر شده‌اند.

 

 

او می‌افزاید: اخیرا عمان و امارات که در تولید خرما مقام یازدهم را دارند در صادرات این محصول به مقام سوم رسیده‌اند و این در حالی است که ایران جزو تولید کنندگان برتر خرما در جهان است اما به دلیل عدم سازماندهی و سازکار‌های درست در صادرات به این مشکلات دچار شده‌ایم.


راهکار تلقی شدن فعالیت گروه‌های جهادی؛ آسیب‌زا است

پس از بروز این مشکلات در جنوب استان کرمان بعضی از گروه‌های جهادی به مسئله ورود کردند و هر کدام سعی در حل این مسئله یا کم کردن شدت آن داشتند. گروه‌هایی که بعضی‌هایشان، بومی منطقه و استان بودند و بعضی‌هایشان از استان‌های دیگر آمدند اما آیا این قبیل اقدامات از سمت گروه‌های جهادی راه‌حل و درمان این مسئله است؟ کهوری در این باره می‌گوید: نفس این کار، خوب است و اینکه گروه‌های جهادی بیایند و از طریق رسانه‌هایی که در دست دارند درباره وضعیت محصولات کشاورزان اطلاع‌رسانی کنند خوب است. چون اساسا رسانه در ایران هیچ نسبتی با تولید ندارد. اینکه گروه‌های جهادی بیایند و در حد توانشان محصولات کشاورز را بخرند و مستقیم برای فروش به شهر‌های دیگر ببرند این هم کار خوبی است اما اگر بعد از انجام این کار‌ها در گزارشاتی که می‌دهند و کلیپ‌هایی که تهیه می‌کنند اقدامات انجام شده را به عنوان یک راه‌حل قلمداد و فکر کنند این مسائل با انجام این کار‌ها حل می‌شود، این اشتباه محض است و حتی می‌توان گفت فعالیت آن‌ها بیشتر از موثر بودن آسیب‌زا بوده است.

 

او ابراز می‌کند: وقتی با انجام این اقدامات اینطور قلمداد شود که راهکار برون رفت از این مشکلات این قبیل کارها است، عملا تمام مشکلات ریشه‌ای کشاورزان نادیده گرفته می‌شود و این در صورتی است که ما برای حل ریشه‌ای این مسئله اول باید آن‌ها را پیدا و مرتفع کنیم. سیاست‌گذاری که از مسائل کف جامعه اطلاع دقیقی ندارد و از روی همین گزارشات در حال تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری است، این درمان‌های مقطعی را به مثابه‌ حل شدن یک معضل ریشه‌ای می‌داند و دچار خطا در تصمیم‌گیری راجع به مسئله‌ای می‌شود که باید دیده می‌شد و ریشه‌ای حل می‌شد اما چون اینطور قلمداد شده که با این اقدامات مسئله حل شده، مشکل اصلی به طور کلی محو می‌شود و پس از آن هم فضای رسانه‌ای آن می‌خوابد.


بدنه‌ نخبگانی باید به دنبال حل ریشه‌ای مسئله باشد

گروه‌های جهادی دانشجویی و بسیج دانشجویی بدنه‌ نخبگانی کشورند و اگر می‌خواهند اقدام موثری در این زمینه انجام بدهند باید در جهت حل ریشه‌ای و ساختاری این مسائل اقدامی کنند. خرید محصولات از کشاورز و فروش مستقیم آنها توسط گروه‌های جهادی فقط یک راه‌حل مقطی است. آن‌ها باید در جهت اصلاح رویه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها تلاش کنند و سعی در بالا بردن توانمندی‌های کشاورز داشته باشند نه اینکه فقط هنگام بروز چنین مشکلاتی دست به انجام یکسری اقدامات که درمانی مقطعی هستند، بزنند. از طرفی بسیاری از گروه‌های جهادی شناخت دقیقی از محصول ندارند و همین عدم شناخت، آن‎‌ها را حین انتقال محصولات دچار مشکل کرده است. 

 



کهوری می‎‌گوید: حوزه‌ کشاورزی که بخش امنیت غذایی کشور است و تمامی مردم در ارتباط با آن هستند در این سطح رها شده و مشکلات ریشه‌ای زیادی دارد و تا این مشکلات و مسائل حل نشود، وضعیت کشاورزی و معضلات کشاورزان حل نخواهد شد بلکه هر ساله مثل یک چرخه تکرار می‌شود. این‌بار قرعه به نام پیاز افتاد و فردا به نام محصولی دیگر می‌افتد اما آنچه که از ظواهر امر پیدا است حوزه‌ کشاورزی نیازمند تحولی عظیم و عظمی جدی است و با جلسات دقیقه‌ نودی و وعده و وعید‌ها این مسئله حل نخواهد شد.

 

توضیح رئیس سازمان بازرسی کشور درباره هدر رفت دسترنج پیازکاران منوجان

گفتنی است، حجت‌الاسلام حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور اخیرا درباره انتشار تصاویری مبنی بر رها کردن هزاران تن پیاز در شهر‌ منوجان استان کرمان از سوی کشاورزان به دلیل نداشتن خریدار، اظهار کرد: بررسی‌های سازمان بارزرسی حاکی از آن است که این موضوع صحت داشته، اما این مشکل تنها مربوط به آن منطقه نیست.

 

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: مشکلات کشاورزان جنوب کرمان / کسی به داد پیازکاران نرسید