پیروی از بانوی صحرانشین!
وی علاوه براشعار به صورت مثنوی وغیرآن مجموعه ای از نامه هادارد که تحت عنوان «مکاتیب سنائی» توسط اقای دکترنذیر احمد ایرانشناس نامدار هندی و رییس بخش ادبیات فارسی دانشگاه علیکرهند براساس نسخ موجود در کتابخانه های هندوستان تصحیح ودرایران نیزچاپ ومنتشرشده است. این کتاب مجموعه ای از 16 نامه ومکتوب است که سنائی خطاب به امراء ،خواجه ها، علما وقضات زمان خود نوشته است . در نامه هفتم که خطاب به ابوالمعالی احمدبن یوسف لجامی نگاشته قطعه ای آورده که هرچند از نظر تاریخی منبعی نداده ومصحح دانشمند نیزمنبعی معرفی نکرده ولی خود سنائی سندی معتبر است . این قطعه نشاندهنده یکی از مفاخر درخشان تاریخ سیاسی درتمدن اسلامی است. متن عبارت چنین است :
«ان امرأة اعرابیة قالت لعمر: لای شیییء تسوسنا اذا لم تعرف امورنا؟»
یعنی :زنی بیابانی خطاب به عمر{خلیفه دوم} گفت: شما که برامور ما آگاه نیستی چرا متصدی سیاست ومدیریت ما می شوی؟» ( مکاتبات سنائی ، تصحیح نذیر احمد ، انتشارات سخن ،ص 97)
متاسفانه به علت عدم اطلاع از منبع تاریخی این جمله نگارنده نمی داند که قبل وبعد آن چیست واین جمله درکجا وبه چه مناسبت به خلیفه گفته شده است. ولی چنانچه صحت داشته باشد که حسب قرائن ظاهراصحت دارد ، واقعا نشانه ای برای «آزادی بیان» از یکسو وآرمان «شایسته سالاری» درتمدن اسلامی است.
گوینده جمله فوق یک « اعرابیة» یعنی یک خانم بیابانی وصحرانشین است. اهل لغت اعرابی را به معنای بیابانیان وصحرانشینان تعریف کرده اند.(1) مخاطب جمله خلیفه دوم است که به هیبت وخشونت معروف است. حضرت مولا(ع) درباره دوران او فرموده : «فصیّرهافی حوزة خشناء یغلظ کلمها ویخشن مسها». (حکومت به فضایی خشن کشانیده شد، و به کسی رسید که کلماتش درشت و تند بود و اخلاقش آنچنان خشن بود که کسینمیتوانست به او نزدیک شود.) درباره هیبت عمر بسیار گفته ونوشته اند.
درمقابل چنین شخصی یک زن صحرانشین مسلمان به خود جرأت می دهد ومطلبی می گوید که حامل نکته ای سیاسی است بسیار مهم وآن اینکه شخصی که خودرابرای مدیریت سیاسی جامعه عرضه می کند بایستی دراداره امور جامعه تخصص وآگاهی کافی داشته باشد. نحوه گفتن جمله فوق نشان می دهد که از روی اعتراض وانتقاد به خلیفه می گوید . جمله سئوالی است ولی سئوال استنکاری واعتراضی است .یعنی چرا تو تکیه بر سمت مدیریت ما زده ای درحالی که از امور ما بی اطلاعی ؟. این گونه اعتراض آنهم مستقیما به عمر که دررأس قدرت است نشان می دهد که تعلیمات اسلامی جامعه را اعم از شهری وروستائی چنان آزاد تربیت کرده که یک بانوی صحرانشین که ازنظر طبقات اجتماعی جایگاه چندان بالائی ندارد، بتواندراجع به شرائط مدیریت رأس قدرت را مخاطب قرار دهد واورا به خاطر فقدان آگاهی براموراجتماعی به وی اعتراض کند، آنهم به این تعبیر که اگر تواز امورما آگاهی نداری چه بررأس قدرت نشسته ای؟
این قطعه به نظر نگارنده ضمن آنکه از نکات درخشان تمدن اسلامی است وآزادی بیان را درسخت ترین شرائط سیاسی نشان می دهد ، مسأله شایسته سالاری را درامور سیاسی تذکار می دهد. به ما می آموزد که هریک از شهروندان این حق را دارد که از عرضه کنندگان خویشتن برای مدیریت جامعه این پرسش اولیه را مطرح کند که آیا سمتی که می خواهی تصدی کنی نسبت به ابعاد تکالیف ووظائف آن آگاهی کافی دارید ؟ آیا ازاقتصاد آنهم برای جامعه اسلامی چه اطلاعی دارید ؟ چند کتاب راجع به این موضوع مطالعه کرده اید؟ از حقوق اساسی مندرج درقانون اساسی چه قدراطلاع دارید؟
از«انفال» وثروتهای ملی که درقانون اساسی آمده وبابخش انرژی کشور مرتبط است چه اطلاعی دارید؟ از وضعیت محیط زیست وبحران زیست محیطی جهانی چه خبری داری وبرای حل این بحران چه طرحی داری ؟
این سئوالات علمی بود، از جنبه علمی گذشته دراین مسائل چقدر سابقه عمل دارید؟واگر سابقه دارید موفق بوده اید یا خیر ؟
\پیشنهاد نگارنده آنست که ازاین بانوی صحرانشین پیروی کنیم و چنانچه نامزدهای مدیریت بدون هیبتندمستقیما، واگربه علت هیبت! امکان سئوال رویاروی وجودندارد برای کلیه شهروندان این امکان وجوددارد که درسوابق شغلی ، تحصیلاتی ، اجتماعی نامزدها مطالعه کنند واین سئوالات را به آن سوابق عرضه کنند و پاسخ بگیرند ،به یقین پاسخ های دریافتی می تواند .چنانچه براساس پاسخ های دریافت شده تصمیم گیری شود بخواست خدا شاهد شایسته سالاری ، مدیریت علمی وبالاخره نجات کشور از بحران ها وزدودن تنش های مختلف داخلی وبین المللی خواهیم بود .والسلام
(1) هم الذین یسکنون البدو- مجمع البیان فی تفسیر القرآن- ج5 - 99 .منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: پیروی از بانوی صحرانشین!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران