ساجدی: بودجه قطبهای علمی با رسالت آنها همخوانی ندارد / لزوم تغییر شیوه تشکیل قطبها
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با نگاهی به سایت دانشگاههای برتر شاهد واژهای با عنوان قطب علمی هستیم. اصطلاحی که وزارت علوم برای اولین بار به منظور ایجاد پایگاههای اصلی علوم در هر دانشگاه با توجه به تعدادی اعضای هیئت علمی مورد تایید آییننامه تشکیل قطبهای علمی و برخی شرایط دیگر همچون برخورداری از آزمایشگاه و تجهیزات به کار برد.
هدف از تشکیل قطبهای علمی در ابتدای امر شاید مرجع علمی شدن بود؛ به طوری که تمام سازمانها و مراکز کشور در جهت رفع مشکلات خود به آنها رجوع کنند، اما پس از گذشت مدتی و محقق نشدن این هدف، تنها به مراکزی برای دور هم جمع شدن اساتید دانشگاهی تبدیل شد.
بیشتر بخوانید
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
خانیپور: چالشها قطبهای علمی را بدون طرح پژوهشی گذاشتهاند / بروکراسی علم در کشور ناعادلانه و زورگویانه است
غلامحسینزاده: ساختار جدید قطبهای علمی واقعگرایانه نیست / وزارت علوم حمایت مالی و نظارتی نمیکند
دانشگاه تربیت مدرس با بیش از ده هزار دانشجو و قریب به ۷۰۰ عضو هیئت علمی یکی از دانشگاههای برتری محسوب میشود که با تصویب وزارت علوم در سال ۹۸ داری ۹ قطب علمی در رشتههای «تحلیل دادههای وابسته فضایی-زمانی، پروتئین و پروتئوم، مهندسی سیستمهای سلامت، فناوریهایی نوین در فرآوری آبزیان، مدیریت تلفیقی آفات و بیماریهای محصولات گلخانهای، مطالعات زبان فارسی، متابولیتهای دارویی گیاهی، سامانههای نوین احتراقی، بیوتکنولوژی صنعتی» است که اگر سری به سایت آنها بزنید شاهد هیچ عملکردی نخواهید بود. به همین منظور به گفتگو با رضا حسن ساجدی، معاون پژوهشی دانشکده علوم زیستی و مدیر قطب پروتئین و پروتئوم دانشگاه تربیت مدرس پرداختیم تا با چالشهای ایجاد شده برای قطبهای علمی آگاه شویم.
مهمترین چالشی که قطبهای علمی با آن مواجه هستند چیست؟
به نظر بنده ماموریت قطبهای علمی و اهداف کلان آنها مشخص نشده است، البته در آییننامه به صورت تیتروار به چند مورد اشاره شده است، اما اگر به صورت عملی به ارزیابی قطبهای علمی بپردازید خواهید دید که ماموریت آنها نامشخص است و این همان مهمترین چالشی است که قطبهای علمی با آن روبه رو هستند. زیرا قطبهای علمی با هدف اینکه مرجعیت علمی باشند، ایجاد شدهاند، اما با نبودن ماموریت مشخص در نهایت به نتیجه نخواهد رسید و برآوردهای نخواهند داشت.
بر اساس آییننامه تشکیل قطبهای علمی، دانشگاهها در صورت داشتن تعدادی اعضای هیئت علمی برتر و چند شاخصه دیگر میتوانند دارای قطب علمی شوند تا بر اساس آن در یک یا چند رشته مرجعیت علمی داشته باشند. نظرتان در خصوص فرایند تشکیل قطبهای علمی چیست؟
در تشکیل قطبهای علمی در اکثر مواقع روابط حاکم است تا این که ارزیابی رخ داده باشد. مرجعیت علمی اینگونه نیست که یک دانشگاه برای چند رشته خود اعلام کند که با وجود چند عضو هیئت علمی میخواهد قطب و مرجع علمی باشد، این نحوه تبدیل شدن به مرجعیت علمی غلط است.
زیرا بر اساس تقاضا انجام میشود و ارزیابی صورت نمیگیرد که مشخص شود آیا دانشگاهی دیگر در همان رشته قویتر است یا خیر. در حقیقت اگر دانشگاه خود اعلام کند که میخواهد در یک رشته مرجع علمی باشد وزارت علوم بدون اینکه بداند دانشگاههای دیگری که این تقاضا را نداده اند قویتر هستند یا نه، درخواست آن دانشگاه را میپذیرند. این در حالی است که نام این قطبهای علمی نیز توسط همان افراد مشخص میشود و وزارتخانه تنها به تایید آن میپردازد که در اکثر مواقع نیز تایید میشود!
چه مرجعی میتواند ارزیابی کند که آیا این گروه میتواند مرجع علمی باشند یا خیر. تمام این مسائل به تقاضا محوری که در فرایند تشکیل قطبهای علمی وجود دارد بر میگردد. اما اگر فراخوانی از سوی وزارت علوم منتشر و به مراکز تحت نظارت وزارت علوم و پژوهشکدهها ابلاغ شود که برخی افراد در فراخوان شرکت کنند و پس از ارزیابی از میان چند تقاضا بهترین گروه به عنوان قطب علمی شناخته شود؛ عملکرد قطبهای علمی نیز بسیار بهبود خواهد یافت.
با نگاهی به سایت دانشگاه تربیت مدرس و برچسب قطب علمی پروتئین و پروتئوم شاهد هیچگونه فعالیتی در این قطب نبودیم. دلیل آن چیست؟
قطب علمی پروتئین و پروتئوم قبل از کرونا به وجود آمده است و در این ایام کرونا نتوانست آنطور که باید به اهداف خود دست یابد. اکنون دانشگاه علوم زیستی دانشگاه تربیت مدرس دو قطب علمی دارد، اما متاسفانه هیچ از این دو قطب تکلیف خود را نمیدانند.
با توجه به بند ۶ راهکارهاى اجرایى قانون برنامه سوم توسعه، وزارت علوم باید قطبهای علمی را تحت حمایت قرار میداد؟ آیا این حمایتها برای قطبهای علمی شما اتفاق افتاد؟
این حمایتها بسیار کم بوده است؛ بودجههایی که تعریف میشود هیچ همخوانی با واژه قطب علمی، ندارد. از طرفی قصد دارند قطب علمی مرجع علمی باشد، در صورتی که بودجه تخصیص یافته مطابق با این ماموریت تعریف نشده است.
ما در سال ۹۸ با دریافت مجوز برای شروع به فعالیت قطب علمی پروتئین و پروتئوم حدود شش یا هفت میلیون و در سال دوم حدود ۲۰ میلیون تومان بودجه دریافت کردیم. پس از دریافت این بودجه ما طی یک نشست با اعضای قطب علمی نتوانستیم به این نتیجه برسیم که این بودجه محدود را صرف چه کاری کنیم. زیرا نه میتوانستیم یک پروژه کلان را که به حل یک سوال علمی یا مشکل ختم میشود را تعریف کنیم و نه میتوانستیم به تقسیم آن میان اعضای قطب علمی بپردازیم تا به وسیله آن به تجهیز آزمایشگاههای خود بپردازند. در واقع آن رسالتی که بر دوش قطبهای علمی گذاشته اند با بودجه تخصیص یافته همخوانی ندارد.
برای تحقق برنامه پنج ساله خود ایا از سمت دانشگاه حمایتی شدهاید؟
برای دانشگاه موضوع قطب علمی روشن نشده است از طرفی دانشگاه به میزانی مشکلات جاری دارد که نمیتوان از آن چنین انتظاری داشت. در طول این مدت تمام دغدغه ما این بوده است که کارهای پژوهشی اعضای هیئت علمی متوقف نشود، زیرا آنها در دوران کرونا به فعالیتهای پژوهشی در خصوص کرونا نیز پرداختهاند؛ بنابراین فعالیت قطب ما در دوران کرونا با چالشهای گوناگونی روبه رو بوده است و به همین سبب است که اکنون شاهد آن نتیجهای که به دنبال آن بودهایم، نیستیم.
دانشگاهها خیلی موضوع قطبهای علمی را جدی نمیگیرند، شاید یکی از دلایل آن بحث بودجه قطب علمی باشد. بنده اکنون از قطبهای علمی مختلف در دانشگاهها نیز فعالیت آنچنانی ندیدهام به طوری که عملا تنها در حد یک اسم باقی ماندهاند. ما در قطب علمی پروتئین حدودا شش نفر هستیم که حدود بیست و شش میلیون پول کسب کردهایم. اما با این پول چه کاری میتوان انجام داد؟ ما یک کارشناس نیز به صورت پاره وقت دریافت کردهایم که آن بودجه حتی کفاف حقوق آن را هم نمیدهد.
آیا برای به دست آوردن بودجه به دنبال ارتباط با صنعت و پژوهشکدهها رفتهاید؟ در این خصوص با چه مشکلاتی روبه رو هستید؟
قطب علمی ما در دانشگاه تربیت مدرس بسیار جوان است و طی این دو سال با توجه به چالشهایی که با آن روبه رو بوده است هیچگاه نتوانست به این مرحله ورود پیدا کند. اگر دقیقا مشخص شود که چه چیزی از قطبهای علمی میخواهند و بر اساس آن به حمایت مالی و اداری بپردازند به طور حتم وضعیت قطبهای علمی بهبود خواهد یافت.
از طرفی بنده میدانم که پاسخ بخش بیرونی برای همکاری با قطب علمی منفی است، زیرا اگر بخواهیم با بخش دولتی ارتباط برقرار کنیم محدودیتهای خود را دارد و اگر بخواهیم با بخش خصوصی وارد بحث شویم مسائل خود را به دنبال دارد، زیرا خیلی از این دوستان برای خود سازوکار و شرکت دانش بنیان دارند بنابراین ترجیح میدهند تا پروژههای تاپ خود را دنبال کنند. متاسفانه انگیزه نیز وجود ندارد و همین امر سبب شده است تا افراد به سمت قطبهای علمی نیایند.
همچنین ارزیابی که برای تعیین یک قطب علمی وجود دارد به هیچ عنوان مناسب ارزیابی یک مرجع علمی نیست. پس از ارزیابی نیز قطب علمی رها میشود به طوری که ماموریتی برای آن تعریف نشده است.
نظرتان درباره آییننامه قطبهای علمی و فرایند انتخاب اعضای قطبهای علمی چیست؟ آیا این آییننامه نیازمند بازنگری است؟
فرایند انتخاب افراد در قطبهای علمی خوب است، اما شرایط آن کافی نیست. زیرا اگر بخواهد تنها همین موارد در آییننامه باشد تعداد افرادی که در کشور حضور دارند و میتوانند عضو قطب باشند، بسیار زیاد میشود که اکنون اینگونه است.
به نظر بنده موارد گفته شده در آییننامه برای تایید اعضای قطبهای علمی حداقلی هستند و اکثر اساتید این موارد حداقلی را دارند بنابراین نیاز است تا شرایط خاصتر و سختگیرانه تری برای تایید عضو قطب علمی دیده شود. از طرفی بهتر است خود وزارت علوم به شناسایی افراد بپردازد و آنها را برای قطب علمی شدن معرفی کند. اکنون این فرایند به این شکل است که هر دانشگاهی خود اعضای قطبهای علمی را معرفی میکند و وزارت علوم با آن موافقت میکند که نیازمند بازنگری است.
آیا وزارت علوم نظارتی بر عملکرد قطبهای علمی دارد؟
وزارت علوم از ما درخواست گزارش عملکرد سالانه داشته است، اما هیچگاه به طور جدی به آن نپرداخته است. دلیل آن هم واضح است، زیرا زمانی که حمایتی از قطبها انجام نمیدهد چگونه میتواند درخواست گزارش عملکرد داشته باشد.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: ساجدی: بودجه قطبهای علمی با رسالت آنها همخوانی ندارد / لزوم تغییر شیوه تشکیل قطبها
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران