آنها که از «قطار انقلاب» پیاده شدند - Gooya News
انصاف نیوز- یک پژوهشگر و فعال سیاسی اصولگرا میگوید اتحاد اول انقلاب را میتوان یک همراهی تاکتیکی نامید، چون پس از مدتی گروههای سیاسی مبانی فکری خود را تغییر ندادند. مثلاً بنیصدر زیر پیمان خود زد و با یک گروه مسلح برانداز پیوند خورد و یا احمدینژاد از چارچوب قانون خارج شد، اینها نباید توقع داشته باشند که در این ساختار بتوانند رئیس جمهور شوند.
از سوی دیگر مسعود فروزنده -تاریخپژوه- میگوید اول باید دید چه تغییراتی در هستهی قدرت به وجود آمده که برخی از صحنهی قدرت فاصله گرفتند اما چون هنوز اسناد آرشیوی به اندازهی کافی منتشر نشده است، نمیتوان خیلی دقیق تحلیل کرد و باید مراقبت کرد.
با انتشار خبر تایید صلاحیتشدگان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ و نبودن اسم گروههای سیاسی مختلف در این لیست، این پرسش مطرح شد که چه کسانی باز هم از قطار انقلاب پیاده شدند؟ عباس سلیمی نمین و مسعود فروزنده به تحلیل و بررسی این روند و تاثیر و علت آن پرداخته است، متن کامل آن را در ادامه بخوانید:
سلیمی نمین: اتحاد اول انقلاب یک همراهی تاکتیکی بود
عباس سلیمینمین -پژوهشگر و روزنامهنگار اصولگرا- دربارهی پیاده شدن گروههای سیاسی مختلف مختلف از قطار انقلاب به انصاف نیوز گفت: میان گروههای سیاسی مختلف قبل از انقلاب اختلاف نظرهایی وجود داشت. البته برخی از آنها که نظر متفاوتی داشتند، اعلام کردند که نظر رهبری را میپذیرند و به آن تن میدهند. اما در نهایت همان تفکر خود را پی گرفتند، حتی در ادامه به اجرای مبانی دینی اعتراض کردند و گفتند قصاص غیر انسانی است. شاید بتوان عنوان آن اتحاد را یک همراهی تاکتیکی نامید. چون گروههای سیاسی مبانی فکری خود را تغییر ندادند و برخلاف توافق اولیه پیش رفتند.
او ادامه داد: مثلاً بنیصدر زیر پیمان خود زد و با یک گروه مسلح برانداز پیوند خورد. آقای بنیصدر حتی قبل از انقلاب منتقد منافقین بود اما تغییر تاکتیک داد. او خودش را ناتوان از مقابله با رهبری امام خمینی میدید، تصور میکرد با پیوند به منافقین میتواند ضعف خود را پنهان کند. بعضی از فعل و انفعلات در جامعه قابل پذیرش نیست. مثلاً آقای منتظری در برابر اعمال قانون در مورد خویشاوند خودش ایستادگی جدی کرد. نامهنگاریهای او با امام، نشان میدهد، آقای منتظری حاضر نیست کار خود را غیرقانونی تعریف کند و اعمال قانون دربارهی آقای منتظری شکستن خودش تصور میکرد اما امام این مسئله تحمل نمیکند. بهویژه دربارهی کسی که ۲۷ قتل مرتکب شده است. بنابراین اگر امام به این مسئله تن میداد، به یک انحراف بزرگی رسمیت میداد. در نهایت آقای منتظری هم نامه نوشت که این را تحمل نمیکند و از مسئولیت کناره میرود، با این وجود امام به ایشان توصیه کرد که کار خودش را ادامه بدهد و بگذارد آقای مهدی هاشمی محاکمه شود. اما آقای منتظری زیر بار نرفت، این نقابی بین امام و یکی از شاگردای بزرگ او بود.
«به خاطر چپ بودن با کسی برخورد نکردند»
سلیمی نمین دربارهی حذف گروههای چپ مارکسیست در ابتدای انقلاب اضافه کرد: برخی از نیروهای چپ مارکسیست اگرچه به لحاظ مبانی نظری با ایدئولوژی انقلاب در تعارض بودند با این وجود امام گفتند اینها هم مثل بقیه میتوانند زندگی کنند و حتی نظر خود را تبلیغ کنند. آنچه آنها را طرد کرد این بود که به دنبال تجزیه کردستان و آذربایجان بودند. البته حزب توده هم مارکسیست بود و تا مدتها در جامعه عقاید خود را تبلیغ میکرد. حزب توده تا زمانی که مشخص نشد که یک خط براندازی را از طریق جاسوسی برای شوروی دنبال میکند، کسی به آنها اعتراضی نکرد. یعنی به خاطر چپ بودن با کسی برخورد نکردند. اگر گروههای چپ دست به سلاح نمیبردند و در ایران مسائل نظری خود را دنبال میکردند، این اتفاقات نمیافتاد.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: آنها که از «قطار انقلاب» پیاده شدند - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران