صدسالگی فردریک دار؛ جنایت به زبان عامیانه
صد سال از تولد فردریک دار میگذرد؛ نویسنده پرکار فرانسوی که نامش با نام شخصیت معروفی که او خلق کرد، کارآگاه «سن آنتونیو»، پیوند خورده است.
فردریک دار این شخصیت پلیسی را در ۱۷۵ رمان خود خلق کرد که این تعداد، تازه نیمی از کل آثاری که او خلق کرد هم نمیشود.
فریدون هویدا در کتاب «تاریخچه رمان پلیسی» عمده شهرت و اهمیت فردریک دار را در میان دیگر نویسندگان ادبیات پلیسی جهان «زبانآوری» او دانسته است؛ به طوری که گاهی روزنامهها مجبور میشدند درباره کلماتی که او در کتابهایش خلق کرده، توضیح دهند.
به عقیده دیگر منتقدان، آثار فردریک دار مجموعهای از حوادث، شوخطبعی و بازی با زبان عامیانه است.
فروش ۲۵۰ میلیون نسخهای برای بیش از ۴۰۰ عنوان کتاب
او که در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۲۱ در خانوادهای متوسط در شهری در نزدیکی شهر لیون به دنیا آمده بود، در پایان دهه ۱۹۷۰ دیگر نام خود را بر روی کتابهایش نمینوشت و آثارش را با همان نام «سن آنتونیو» منتشر میکرد.
این نویسنده حتی یکی از کتابهای معروفش با نام «آیا باید پسربچههایی را که دستشان روی باسنشان است، کشت؟» (۱۹۸۴) را که در آن ماجرای ربوده شدن دخترش را روایت میکند، با همین نام سن آنتونیو منتشر کرد. اوج فعالیت ادبی او در همان دهه ۱۹۸۰ بود.
فردریک دار در ۱۹۶۵در یک دورهای، این نام مستعار، کمکم موفقیت کتابهای فردریک دار را در کتابفروشیها تضمین میکرد. با این حال، او برای انتشار کتابهایش از نامهای مستعار متعدد دیگری نیز بهره برده بود.
تا سال ۱۹۷۸ بیش از ۱۰۰ میلیون از آثار این نویسنده در سراسر جهان به فروش رفته بود و وقتی در ژوئن سال ۲۰۰۰ در سوئیس درگذشت، بیش از ۴۰۰ رمان منتشر کرده بود.
او در گفتوگویی درباره این پرکاری در نوشتن کتاب، گفته بود که وقتی شروع به نوشتن کرده بود وضع مالی بسیار بدی داشت و به خودش قول داد که با نوشتن زیاد، هرگز نگذارد دوباره به چنین وضعیتی گرفتار شود. او به خودش قول داده بود آن قدر به نوشتن ادامه دهد که سرانجام «به ناچار» از نوشتن باز ایستد.
بر اساس گزارشی که خبرگزاری فرانسه از آمار کلی فروش کتابهای این نویسنده منتشر کرده، تاکنون بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه از رمانهای فردریک دار فروخته شده است.
این میزان از فروش آثار برای یک نویسنده، اکنون به موفقیتی دستنیافتنی برای دیگر نویسندگان تبدیل شده است. با این حال، برخی این موفقیت را به ناشر او نیز نسبت میدهند که برای نویسنده حق التألیفی مناسب در نظر گرفته بود، به شرط آن که به طور مرتب چندین کتاب در سال به ناشر تحویل دهد.
ماکسیم ژیلیو، معاون «انجمن دوستداران سن آنتونیو» به خبرگزاری فرانسه گفته است: «برای فردریک دار نوشتن یک مخدر بود. شهادت نزدیکانش گواه این امر است: اگر دو یا سه روز نمینوشت، جان میباخت.»
او اضافه میکند: «سیاست بازاریابی ناشرش هم این روزها یک پدیده کاملاً غیرقابل تصور است.»
این اظهارات در حالی است که معمولا هر چه قدر هم که یک نویسنده پرکار و آثارش پرفروش باشد، یک ناشر برای پرهیز از اتهام فدا کردن کیفیت برای کمیت، به طور متوسط سالی بیشتر از یک کتاب از یک نویسنده منتشر نمیکند.
به عنوان نمونه، املی نوتون (Amélie Nothomb) چند روز پیش فاش کرد که در حال نوشتن صد و دومین رمان خود است، اما او فقط سالی یک بار به «آلبن میشل» یک ناشر معروف و بزرگ در پاریس، کتاب برای انتشار تحویل میدهد.
با وجود این حجم از آثار فردریک دار، ناشر فرانسوی او به تازگی مجموعهای از ۲۲۲ داستان کوتاه او را که در فاصله سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۸۵ نوشته شده، با عنوان «داستانهایی از من» در ۶۰۰ صفحه منتشر کرده است.
از تعدادی از آثار دار نیز اقتباس سینمایی شده است؛ از جمله «آسانسور» و «آغوش شب» که ژاک گیمو در ۱۹۶۱ بر اساس آن فیلمی ساخت.
مضمون «عشق» یکی از مضامین اصلی آثار این نویسنده است. مثلا در رمان «آغوش شب» داستان عشق سربازرس به شخصیت زن داستان روایت میشود که مضنون به قتل شوهرش است.
فردریک دار در ایران
در ایران، اولین بار چند دهه پیش، ذبیحالله منصوری به سراغ آثار این نویسنده رفت و رمان «آخرین ضربه» را از این نویسنده ترجمه و منتشر کرد.
اما در سالهای اخیر که اقبال به ادبیات جنایی در ایران افزایش قابل توجهی پیدا کرده، توجه به آثار فردریک دار نیز بیشتر شده و دیگر نام این نویسنده برای خوانندگان ایرانی نامی آشنا شده است.
از اواخر دهه ۱۳۸۰، انتشارات «جهان کتاب» در مجموعهای با نام «نقاب» که به آثار جنایی و پلیسی جهان اختصاص دارد، بیش از بیست عنوان از آثار فردریک دار را با ترجمه عباس آگاهی در اختیار خوانندگان فارسیزبان قرار داد.
«آسانسور»، «مرگی که حرفش را میزدی»، «کابوس سحرگاهی»، «چمن»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچهپُرروها»، «زهر تویی»، «قاتل غمگین»، «تصادف»، «تنگنا»، «دژخیم میگرید»، «اغما»، «نان حلال»، «مردِ خیابان»، «قتل عمد؟»، «دفتر حضور و غیاب»، «آغوش شب» و «آدم که نمیمیرد» عناوین کتابهایی از فردریک دار است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
همچنین دو سال پیش، یکی از نشستهای هفتگی «شهر کتاب» در تهران به بررسی آثار ترجمهشده فردریک دار به فارسی اختصاص داشت.
علیرضا محمودی، منتقد ادبی، در این نشست آثار فردریک دار را در دو دسته «کارآگاهی خشن» و دیگری «تریلرهای جنایی» جای داد و گفت: «در گروه کارآگاهی خشن شخصیت اصلی، کارآگاهی خصوصی به نام سن آنتونیو است که لحن شاعرانه، واژهساز و عجیب او مانع ترجمه این دسته از آثار دار به انگلیسی شده است. این متنها بهقدری ادبی است که حتی با آثار رابله، شاعر و طنزپرداز، مقایسه شده است.»
فردریک دار در دورهای شروع به نوشتن آثار جنایی کرد که ادبیات جنایی جهان تحت تأثیر نویسندگان انگلیسی بود. اما او در کنار نویسندگان فرانسویزبان دیگری مثل ژرژ سیمنون، نویسنده بزرگ بلژیکی، گونهای خاص از ادبیات جنایی را شکل دادند که مختص این زبان بود.
هر دو نویسندگانی پرکار بودند و در انبوه آثارشان تلاش داشتند صدای «اکثریت خاموش» را بازتاب دهند.
ادبیات جهانداستان دختری که کافکا و هدایت را ملاقات کرد
لری مکمرتری؛ نویسندهای که با قهرمانهایش زندگی کرد
فرانتس کافکا در پراگ مهآلود و پاریس خراشیده
داستان واقعی سفر میلان کوندرا به «زشتترین» شهر فرانسه
آنتونیو تابوکی؛ پیامبر سرگردان و آنارشیست
آیا مارگریت دوراس فمینیست بود؟
لارنس فرلینگتی؛ اولین حامی و آخرین شاعر «نسل بیت»
ادواردو لورنسو؛ راوی بهشت از دست رفته
شارل دوگل؛ ژنرالی که با قلم مأنوستر بود و میخواست کتابدار باشد
منبع خبر: رادیو فردا
اخبار مرتبط: صدسالگی فردریک دار؛ جنایت به زبان عامیانه
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران