ضیافت شام در قصر دلگشا؛ سیر ارگ و عطش ارایه تصویر مثبت
- کریم حیدری
- بیبیسی، کابل
شیوع کرونا، این فاجعه اعلام ناشده، مانند آتش خفته از قهر آتشفشان می خزد و هر روز انسانهای بیشماری را میبلعد. با اعلام خروج نیرویهای آمریکایی و همراهان بینالمللیشان حملات گروه طالبان شدت گرفته و اراضی وسیعی را به تصرف خود درآوردهاند و این مناطق بین آنها و نیروهای دولتی دست بدست میشود؛ و در میان این همه نابسامانیها مردم به "ارگ" ریاست جمهوری نگاه میکنند تا مگر درمانی امیدبخش در آستین داشته باشد.
شماری از خبرنگاران مستقر در کابل به ارگ دعوت شدند تا از قصرهای این مکان تاریخی دیدن کنند.
با پیشامد ماموران امنیتی در ورودی شگفت زده شدیم. برخورد شان صمیمانه و با لبخند آغشته بود. گوشیهای تلفن ما را از نزد ما نگرفتند. طوری وانمود میشد که عقب این پذیرایی هدفی نهفته است.
برخی از خبرنگاران جلو قصر دلگشاه با کارمندان بخش استراتژی عامه سرگرم گفتگو بودند و به شوخیهای همدیگر قهقه میخندیدند. طوری احساس میشد که بزرگان خانواده خانه نباشند و جوانان دوستان شان را دعوت کرده باشند.
زمانی که امیرعبدالرحمن خان، شاه افغانستان در پایان "جنگ دوم افغان و انگلیس" از آسیای مرکزی برگشت و اعلام پادشاهی کرد نه دیوانی برای کار داشت و نه محلی برای زیست. بهخاطر انتقام خون شانزده هزار زن و مرد و کودک انگلیس، قوای بریتانیایی بالاحصار کابل را که محل فرمانروا بود و در جوار آن بازار چهارچته را آتش زده با خاک یکسان کردند.
عبدالرحمن خان شب نخست را در خانه باجه/باجناق غازی عبدالله خان وردک سپری کرد. تا زمانی که کار ساختمان قصر باغ بالا نزدیک کوه آسمایی پایان مییافت در مهمان خانههای دوستان و اقاربش بود. خودش در کتاب تاج التواریخ مینویسد "هتلی در کابل نبود که در آن شب را سپری کنم. شاید حکمروای دیگر در جهان نباشد که برای شب گذراندن از خود مکانی نداشته باشد."
میدانهای سرسبز، گلهای رنگین مرسل و درختان بلند قامت گل فضای ارگ را آنقدر آرام و دل انگیز ساخته بود گویا آنجا افغانستان نباشد. فقط نمای کوههای آسمایی و شیردروازه، بودن در کابل را به ذهن میآورد. درست مانند یک جزیره قدرت که رابطهاش با بقیه کشور گسسته و در مورد نابسامانیهای فعلی به نحوی سکوت اختیار کرده. ولی در مقابل نیرویهای ضد حکومتی به ویژه طالبان پیروزی شانرا امر طبیعی میپندارد. و عدهای از پشتیانان حکومت کارزار فیسبوکی را علیه رسانههای بهراه انداخته اند که گویا خبرهای جنگ را به پشتبانی از طالبان پوشش میدهند.
منبع تصویر، Arg
قصر دلگشاه در زمان امیرحبیب الله خان تکمیل شد. در حومه این قصر برج ساعت با ارتفاع سی متر قرار دارد که طراح اسکاتلندی آن، میلر، ساعت آنرا در سال ۱۹۱۱ از لندن آورد و نصب کرد. این ساعت که به چهار سو زمان را نشان میدهد.
زمانی که شهر کابل تنها برخی از جنوب ارگ را اشغال کرده بود، بخش اعظم دیگر جز زمینهای کشاورزی و چند خانه گلی بیش نبود. دانستن زمان از طریق برج ساعت تحول بزرگی پنداشته میشد. پایتختنشینان با شلیک توپخانهای که ساعت دوازده ظهر به صدا در میآمد برنامه روزانه شان را تنظیم میکردند.
اصطلاح "پیش از توپ" و "بعد از توپ" در بین مردم مروج بود حتی چند دهه بعد از اینکه دیگر توپی شلیک نمیشد این اصطلاح به سر زبان های مردم آن نسل به معنای قبل از ظهر و بعد از ظهر بود. شاهان افغان بهخصوص خانواده سراج پبوسته میکوشیدند به ابزار تکنولوژی مدرن دست یابند. ابزاری چون دوربین عکاسی، تلفن، خودرو، رادیو و سینما در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم نخست به ارگ راه یافته و بعد از مدتی همگانی شده و مورد استفاده مردم قرار گرفته است.
قصر سلامخانه بنای که در آن نخستین شورا ملی با حضور سران قبیلههای متعدد در زمان نادرشاه در سال ۱۳۰۹ هجری خورشیدی گشایش یافت. زمانی خانواده شاهی گرما تابستان را در همین قصر سپری میکرد و زمستان را در قصر گلخانه میگذراند. قصر گلخانه بیشتر محل کار فرمانروا بوده است. نخستین رئیس جمهور افغانستان داوود خان در همین قصر به قتل رسید. غذای شام وی شامل شوربا با یک قرص نان که گوشه آن بریده شده بود روی میز کارش قرار داشت و خودش رو به سینه غرق در خون بر زمین افتاده بود.
ارگ در مدت ۱۴۰ سالش محل اقامت شش شاه بوده و شاهد ده حکمروای دیگر بوده است. عدهای دوره شاهی افغانستان را عصر صلح آمیز و آرام میپندارند. اما جهان در آن زمان درگیر دو جنگ جهانی بود و افغانستان از گزند مداخلات سیاسی ابر قدرتها در امان بود.
قدیمیترین بنای ارگ ویلایی بهنام "کوتی باغچه" است. دیوارها و سقفهای گنبدی آن با رنگ مرغوب نقاشی شده است. عبدالرحمن خان نقشه این بنا را از آسیایی مرکزی با خود آورده بود. رسامیهایی با پیکر حیوان توسط طالبان خراشیده شده بودند که حالا دوباره احیای گردیده است. همچنین تار موی منتسب به پیغمبر اسلام که در همین بنا نگهداری شده بود، در زمان حکومت مجاهدین غارت شد. شاه امان الله، کاکا/عمویش را در زیرخانه همین ویلا زندانی کرده بود و حفیظ الله امین نورمحمد ترهکی را در همین جا به قتل رساند و خود اعلام رهبری کرد.
ساختمان کوچکتر مقابل کوتی باغچه در زمان ظاهر شاه بنا شده که به نام "شب جمعه" مسماست. خانواده شاهی با اقارب شان هر پنجشنبه شام دور هم جمع میشدند و اغلبأ سرگرم محفل ساز و سرود میشدند. عقب این بنا "قصر حرمسرا" موقعیت دارد که آنهم در زمان امیر عبدالرحمن خان اعمار گردید. پسرانش هرکدام حبیب الله و نصرالله با خانواده های شان در آنجا بهسر میبردند. سال گذشته مراسم تحلیف محمد اشرف غنی در باغچه همین قصر با شلیک چند موشک همراه بود که مهمانان سرشناس و دیپلماتیک را پراکنده ساخت.
منبع تصویر، Arg
وقتی صبغت الله مجددی، در رأس حکومت مجاهدین به ارگ آمد جنگجویان مجاهدین دوشکهای این قصر را به حیات میآوردند و روی آن مینشستند. در زمان حکومت برهان الدین ربانی شماری از درختان حیات منهدم شدند و به شکل هیزم استفاده شدند. بعد از ائتلاف حزب جنبش اسلامی به رهبری عبدالرشید دوستم و حکومت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی دو پرچم در دو ساحه ارگ افراشته بود. راکتهایی که افراد گلبدین حکمتیار و به دنبال آن طالبان به سوی شهر کابل پرتاب میکردند برخی از بنا های ارگ را نیز تخریب کردند که در جریان بیست سال گذشته احیا گردیدند.
در پایان سیر، قبل از ضیافت شام یک کارمند اداره ارتباطات استراتژیک ارگ، بانوی جوانی، از مهمانان خواست نمای مثبت افغانستان را به جهان به تصویر بکشانند که با وجود خروج قوای خارجی نظام پابرجا خواهد ماند. این سخنان در شامی گفته میشد که طالبان در نبرد پیشروی داشته و نیرویهای امنیتی دسته دسته مناطق شانرا به آنها واگذار میکردند. اما تمرکز روی رهبری جنگ شاید به مراتب مهمتر از تصویری باشد که ارگ در ارایه آن از رسانهها انتظار دارد.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: ضیافت شام در قصر دلگشا؛ سیر ارگ و عطش ارایه تصویر مثبت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران