به گودالشهر خوش آمدید

به گودالشهر خوش آمدید
بی بی سی فارسی
به گودالشهر خوش آمدید
  • محمد قائد
  • نویسنده ساکن تهران
۹ تیر ۱۴۰۰ - ۳۰ ژوئن ۲۰۲۱

مجموعه ناظران می‌گویند، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بی بی سی می‌کوشد تا با انتشار مطالب صاحب نظرانی از طیف‌های گوناگون، چشم‌انداز متنوع و متوازنی از دیدگاه‌ها ارائه دهد. در این مجموعه تلاش شده تا حد ممکن، شیوه نگارشی نویسندگان حفظ شود.

مجموعه یادداشت‌های محمد قائد با عنوان "مشاهدات ناظر پیاده" را هر ماه در صفحه ناظران بی‌بی‌سی فارسی بخوانید.

هزار سال دیگر شاید باستانشناسان به بحث دربارهٔ چند صد گود در (خدای ناکرده بقایای) تمدن بزرگ شهر تهران بپردازند و نظریه‌پردازی کنند: اینها به امید رسیدن به معدن طلا و برپاکردن گنبدهای زرّین حفر شد، معابدی بود برای قربانی‌کردن، مکانهایی برای زیج‌نشستن منجّمان و رصد ستارگان، یا مخازنی نیمه‌کاره برای نگهداری و پرتاب موشک با کلاهک اتمی؟

در دشتهای ایران و جاهای دیگر دنیا خاک نشست می‌کند و شاید تا ده قرن دیگر چهرهٔ زمین در نتیجهٔ پائین‌رفتن سطح آبهای زیرزمینی آبله‌گون شده باشد. تفاوت در شکل است: فرونشست‌ طبیعیْ مدوّر یا بیضی است، گودهای تهران چهارگوش‌هایی‌اند با اضلاع منظم هندسی‌. شاید پژوهشگران آینده به حساب تأثیر مکتب نقاشی کوبیسم بر معمارهای ایران‌زمین و استفاده از خط‌کش به جای پرگار بگذارند.

برخلاف شهر باستانی ماچوپیچو در پرو که بر فراز کوه ساخته شد، گودالهای آریایی‌ــ اسلامی سوراخهایی‌اند در دل زمین ــــ و چه زمینی، بگو طلا. البته در شمال تهران هم بهره‌برداری از نوعی کان زر در کوه به چشم می‌خورَد. بناهایی در ارتفاعات ممنوع (بیش از ١٨٠٠ متر از سطح دریا) بالا می‌رود و ظاهراً رندان حق‌پرست برای انتقال محبس اوین به حاشیهٔ کویر و تبدیل درهٔ خوش آب‌وهوا و بلندیهای قـُرق‌شدهٔ شمال آن به ساختمانهای تجاری و برجهای مسکونی برنامه دارند.

به دستور ناصرالدین شاه اطراف تهران خندق کندند و با خاکش دروازه ساختند اما بدون رودخانه‌ای که آن را پـُر کند، یک مشت گودال خالی باقی ماند با نامهای چال هرز و چال خرکـُشی و چاله حصار و چاله میدان و غیره. از انواع چاله تنها چال سرویس برای اکنونیان آشناست.

سپس با جاری‌شدن سیل پول نفت ِ بشکه‌ای بالای صد دلار و ورود اصطلاح "گونی ِ پول" به فرهنگ اداری‌ــ‌ـمالی ایران، قدرتمندانی که دستشان به خزاین بانکها می‌رسید هر جا زمینی مصادره و غصب کردند، از شهرداری و سازمان منابع طبیعی گرفتند، خریدند یا تغییر کاربری دادند، با برنامهٔ بالابردن برج به گودبرداری پرداختند.

در بسیاری موارد موفق به برج‌فرازی شدند. در جاهایی پیش از آنکه چیزی ساخته شود چشمهٔ عایدات ارزی خشکید، مملکت به افلاس افتاد و شاید هزار پروژه‌ٔ ساختن برج به خنس خورد. پیوند وثیق دلار و زمین، دو قلم دارایی ِ مصون از فرسایش در ایران معاصر.

این جا بنای بلندمرتبه را آسمانخراش نمی‌نامند. شاید کلمه را مناسب ساختمانهای بالای صد اُشکوب به سبک آمریکای جهانخوار می‌بینند. شاید هم خراشیدن آسمان را ادعایی فرعونی و مدعایی نمرودی دور از بندگی ِ مؤمنانه می‌دانند. دههٔ ٦٠، ساختمانی در میدان آرژانتین تهران که آرشیتکت‌ها می‌گفتند کپی بنایی در شهر دیترویت است رأسی نسبتاً طولانی داشت که به نوکی تیز به رنگ قرمز ِ یزیدی ختم می‌شد. پس از آنکه بانک قوامین آن را خرید، سازهٔ نوک تیز را بریدند تا کوتاه‌ شود. جماعت مضمون کوک کردند که سیخ عمودی اهانت به ساحت نیروهای آسمانی تلقی می‌شد.

حکمت عامیانه می‌گوید کندن چاه مقدم بر سرقت منار. اما در دنیای مدرن قرار نیست برج را پنهان کنی. جلوهٔ پـِنت‌هاوس‌ (در ایران به فتح پ) با چترهای آفتابگیر و باغ پشت بام هم نشانهٔ موفقیت و هم بخشی از برنامهٔ سوداگری و پولشویی است. در غرب آمریکای قرن نوزدهم هجوم برای طلاشویی از شن کف رودخانه «گولد راش» نام گرفت. بعدها نوشتند کلک مرغابی بود برای کشاندن خلایق به کالیفرنیا.

مشهورترین یا بدنام‌ترین گودال تهران متعلق به بابک زنجانی در شهرک غرب است. پس از سالها کشمکش برای پس‌گرفتن دلار و یوروهای قاچاق نفت از او و کمپانی افرادی قدرتمند که کارگزارشان است، وزارت نفت گویا با اکراه پذیرفت چالهٔ عظیم را به‌ جای بخشی از طلب خود بردارد. همین شخص مالک دست‌کم دو گود رهاشدهٔ دیگر هم هست، یکی در الهیه و در نوبت پـُرشدن. گودهای متروکهٔ تهران تقریباً همه به اسم تشکیلات است اما نام او همچون یک نهاد در آن لیست می‌درخشد. به سیاق دستگاه چای‌ساز، او را می‌توان بزرگ‌چاله‌ساز موفق حکومت اسلامی دانست.

توضیح تصویر،

چشم‌انداز یک گودال متعلق به بابک زنجانی در کوهپایه شهرک غرب

یک گودال مشهور دیگر یادگار رئیس سابق پلیس است. پس از مدتی گودبرداری کنار برج میلاد، "سردار" اعلام کرد پول ته کشید. شغلش را از دست داد و به افتخار بازنشستگی نائل آمد اما چه غم اگر بارَش را حسابی بسته باشد.

شهردار تهران در این باره می‌گوید "طرح یکی از این گودها کنار برج میلاد را در کمیسیون مادهٔ پنج تصویب کردیم. یکی از ابهامات این بود که چه چیزی ساخته می‌شود. قرار بود دو برج حدودا ۵۰ طبقه در این محوطه بسازند."

در همان سالهایی که از مرز خسروی تا عتبات به خرج شهروند عوارض‌دهندهٔ تهران دیگهای پلو و آش بار می‌گذاشتند، طرح مبهم تعاونی نیروی انتظامی بدون ارائهٔ نقشهٔ ‌ساخت تصویب می‌شود. دریافت‌کنندگان پرزور ِ دو محموله نفت خام ندا می‌دهند فضولی موقوف. مقامهای روغنکاری‌شدهٔ بلدیـّه اطاعت می‌کنند و منتظر می‌مانند تا سر فرصت به پـُرکردن چالهٔ میراث سردار بپردازند.

در ادامهٔ ‌حرف شهردار: "گودهای پر خطر حدود ۲۰۰ مورد اسـت. یکی دیگر از گودها کنار سفارت قطر است. با زور دادستانی فشار آوردیم ... و اعلام کردیم گود را پر می‌کنیم و هزینهٔ آن را می‌گیریم. برخی از این گودها را پر کرده‌ایم، به ویژه گودهایی که جدی نمی‌گرفتند."

'گودهای جدی‌گرفته‌نشده' می‌تواند عنوان بخش دوم نمایشنامهٔ «در انتظار گودو» باشد. در چشم‌انداز پیش رو بعید است زمانی عایدات فروش نفت به حد باران رحمت بی‌حساب دیگری برای ازسرگیری برج‌سازی برسد. در رشد منفی اقتصاد مملکت و، در بهترین حالت، رکود مزمن صفر درصد، چه بسیار برج و آپارتمان سوپرلوکس خالی و بی‌خریدار مانده و به احتمال زیاد خواهد ماند. گذشته از موج و مـُدهای گذرای مصالح ساختمانی و تأسیسات،‌ خانهٔ‌ خالی به سرعت وا می‌رود و چه بسا شیشه‌ها بشکند و فرو بریزد. آپارتمانی که دو دهه پس از ساخت خالی بماند بیشتر کهنه است تا قدیمی.‌

با الهام از عنوان یک ماجرای جیمز باند («الماسها ابدی‌اند») می‌توان پیش‌بینی کرد گودهای تهران، برخلاف خندق ناصرالدین شاه، همیشگی باشند. به مغاک‌آباد اهورایی خوش آمدید.

نورا حسینی در روزنامهٔ ‌شرق گزارش می‌دهد "تهران پر از گودال‌های عمیق و خوفناکی اسـت که می‌تواند خانه‌ها و خیابان‌های اطراف را ببلعد، حفره‌هایی عمیق میراث مدیران گذشتهٔ شهر تهران. بیشتر این گودهای املاک بزرگ‌مقیاس حاصل پیش‌پروانه‌ها و ساخت‌وسازهایی اسـت که فعالیت ساختمانی آنها با دستنوشتهٔ شهرداران مناطق آغاز می‌شد.... از رقمی نزدیک به ۳۷۵ گود در سال گذشته همچنان حدود ۲۷۵ گود در دسته‌بندی بسیار پرخطر، پرخطر، میان‌خطر و کم‌خطر در شهر وجود دارد.... قرار بود تا پایان سال ]٩٩[ هیچ گود پرخطری در تهران وجود نداشته باشد."

منبع تصویر، روزنامه شرق

توضیح تصویر،

گزارش روزنامه شرق در اسفند ۹۹ با عنوان صاحبان گودهای رهاشدهٔ تهران چه کسانی هستند

اما گود پرخطر با خالی‌کردن چند صد کمپرسی خاک کاملاً بی‌خطر نمی‌شود. کالبد طبیعی زمین طی میلیونها سال به درجه‌ای از تراکم رسیده که برای ایجاد مشابه آن به کار پرخرج مهندسی و ابزاری از قبیل غلتک ویبره نیاز است وگرنه همواره خطر نشست وجود دارد. برای ساخت حتی بنای کوچک سبک روی خاک دستی، باید تا کف گود قبلی پائین بروند. طرحی برای سناریوی کمدی: ناگهان دلار می‌بارد، صدها گود پـُرشده را تخلیه می‌کنند تا برج بسازند؛‌ رگبار دلار مفت بند می‌آید، بار دیگر پـُر می‌کنند.

واحد گودال، مانند چاه، ممکن است حلقه باشد ــــ یا شاید فقره، باب، عدد، ورطه. جا دارد فضلای فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای پر کردن گود، در برابر حفر چاله و گودبرداری، معادلی تجویز کنند. مثلا ورطه‌زدایی، چپانشگری، چاله‌انباشتی، خاک‌برگردان.

از عهد باستان رسم بوده در شالودهٔ بناهای مـُعْظم لوحی از سفال، سنگ یا طلا بگذارند به نام حکمرانی که فرمان ساختن داد. برای راهنمایی کاشفان آینده شاید بد نباشد در هر گود تهران، چه پرخطر، میان‌خطر یا کم‌خطر، لوحی بنهند با متنی مطنطن و افتخارآمیز، مثلا:

بدان روزگار نیکو که دلار باریدن گرفت و یورو و پوند و ین باریدن گرفت ما و شرکا و همدستان و آمران و مجریان نیکبخت پیروزمندانه به گودبرداری دست یازیدیم. پس آن‌ گاه که نکبت خشکسالی دلار و ادبار یورو و پوند و ین فرا رسید دست کشیدیم و مغاکها به حال خود رها نمودیم. فرخنده باد مغاک پربرکت و باشد که آیندگان به ما رانتیان شیفتهٔ خدمت ایوَل گویند.

منبع تصویر، از توئیت یاشار سلطانی

از همین نویسنده:

  • دیلماج لازم؟ ـــ نخیر مرسی، ترجمه قدغن
  • شاملو؛ دهه و دهه‌ها
  • سوم اسفند ِ رضا خان سوادکوهی؛ ظهور ِ شاید تصادفی، صعود ِ یقیناً مقاومت‌‌ناپذیر
  • سی خرداد؛ روزی که مدت‌ها پیش آغاز شده بود
  • فانوسی دریایی، برجی در صحرا
  • معصومیت بربادرفتۀ شاعر
  • درباره داریوش همایون؛ لایه‌های نوشته، مراتب نویسنده
  • نگاهی دیگر؛ سانسور به‌عنوان خشکشویی

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: به گودالشهر خوش آمدید