والیبال ایران و روزهای سیاه قبل از توکیو!
مریم روحی: بعد از رفتن ولاسکوی محبوب از تیم ملی والیبال ایران، مردی به عنوان سرمربی انتخاب شد که نه جدیت و کاریزمای او را داشت و نه اینکه در بین مربیان شناخته شده بود. اسلوبودان کواچ صرب میراث دار ستاره های ولاسکو شد و با وجود اینکه هیچ گاه در میان بازیکنان و علاقمندان والیبال محبوب نشد اما نتایج خوبی را با تیم ملی کسب کرد و حتی بهترین عناوین لیگ جهانی و قهرمانی جهان با او به دست آمد. به هرشکل کواچ که به خاطر رفتار آرامش برای ایجاد نظم و انضباط در تیم ملی دچار مشکل شده بود از ایران رفت؛ آن هم با هزاران انتقاد. زمانی هم که قرار شد کولاکوویچ سرمربی گری ایران را برعهده بگیرد رزومه قابل قبولی داشت و همه از او به عنوان سازنده نسل طلایی و فعلی والیبال صربستان یاد می کردند اما با وجود اینکه او هم اولین مدال جهانی تاریخ را برای ایران به دست آورد سرنوشتی بهتر از کواچ پیدا نکرد. با این حال نکته قابل توجه این است که کواچ نه با اسلوونی و نه با صربستان، با هیچ کدام از مشکلاتی که در ایران داشت رو به رو نشد. نه بازیکنی از آرام بودنش استفاده کرد و نه کارشناسان و اطرافیان.
ذکر همین دو نکته نشان می دهد که در والیبال ایران (حتی در کل رشته های ورزشی) کار برای مربیان خارجی که در شخصیت شان برخورد تند با بازیکن و دیگر افراد وجود ندارد، سخت است. قطعا کواچ و کولاکوویچ اشتباهات فنی و حتی مدیریتی زیادی در ایران داشتند اما بسیاری از انتقادات نه به خاطر نقص آن ها بلکه به خاطر شرایط والیبال ایران بود.
حالا همین مشکلات برای ولادیمیر آلکنو هم به وجود آمده است. آلکنو مردی که نه بله قربان گوی کسی است و نه نیازی به این کار دارد اما در همین مدت زمان کوتاهی که به ایران آمده تمام آن هایی که در بازی های ابتدایی لب به تحسین او گشوده بودند با شمشیرتیز به مقابله با ولادیمیر پرداختند که این تکرار سناریوی گذشته است.
آلکنو بله قربان گوی داوزنی؟!
با توجه به نام و رزومه سنگین و قابل دفاع ولادیمیر به عنوان مربی، او جایگاه بالاتری نسبت به والیبال ایران دارد و همین دلیل منطقی می تواند باشد که به هیچ کسی اجازه دخالت ندهد. اگر مربی نگران جایگاه و آینده شغلی خود باشد مجبور است به هر آن چه که رئیس فدراسیون می گوید گوش بدهد تا هم اخراج نشود و هم اینکه قراردادش تمدید شود که هیچ یک از این دو مورد شامل حال آلکنو نمی شود. از ابتدا قرارداد او تا پایان المپیک بوده و نیازی به تلاش برای تمدید آن ندارد.
سرمربی تیم ملی درباره دخالت فدراسیون در کار او گفت: من قبلاً گفته بودم و حالا به صورت رسمی اعلام می کنم که از روز اول کارم با تیم ملی ایران تمام تصمیمات را خودم به تنهایی گرفتم. در مورد مسائلی که شک داشتم با دو همکارم مشورت می کردم و نه رئیس فدراسیون و نه هیچکس دیگر به من فشاری وارد نکرد. من مربی نیستم که کسی به من فشاری وارد کند.
قائمی؛ ملی پوشی که تند رفت!
فرهاد قائمی بعد از رفتار نه چندان جالبی که با او در تمرینات تیم ملی صورت گرفت با یک مصاحبه تند علیه آلکنو و فدراسیون موضع گرفت. قائمی مربی روس را که هیچ شناختی از او نداشت را عروسک خیمه شب بازی فدراسیون خواند! قائمی خودش سال ها بازیکن تیم ملی بود و زیر نظر فدراسیونی کار می کرد که حالا آن ها را باندباز می داند و به دنبال تخریبش است. در زشتی برخورد با فرهاد قائمی که می توان مقصر اصلی آن را داورزنی دانست شکی نیست اما آلکنو اگر قرار بود مصلحت اندیشی کند به خاطر حرف رئیس فدراسیون او را درتمرینات نگه می داشت.
آلکنو به واسطه شرایط حضورش در تیم ملی و مدت زمان کمی که بازیکنان را زیر نظر داشت مجبور است که از صحبت ها و نظرات عده دیگری استفاده کند و شاید علاوه بر قائمی بازیکنان دیگری را هم به اردو دعوت می کرد اما این دلیل بر آن نیست که همه باید در تیم ملی بمانند. ضمن اینکه منتقدان باید یک انگیزه برای مصلحت اندیشی آلکنو مطرح کنند تا این اتهامات منطقی به نظر برسد. اینکه هر بازیکنی به اردوی تیم ملی می آید به معنای آن است که حتما در ترکیب اصلی هم حضور خواهد داشت؟ اگر رئیس فدراسیون چنین قولی را ابتدا به بازیکنی داده آن را باید به شیوه دیگری مطرح کرد نه اینکه پیکان انتقادات را به سمت سرمربی گرفت.
سرمربی تیم ملی والیبال درنشست خبری که در واکنش به حواشی اخیر پیش آمده درباره قائمی، گفت: من نمی خواستم در این خصوص صحبت کنم، اما چون بقیه زیاد صحبت می کنند می خواهم روشنگری کنم. من بزرگتر از قائمی هستم. وی در مورد گذشته و عناوین صحبت کرده و باید بگویم یک صدم عناوینی که من کسب کرده ام را به دست نیاورده است.
او همچنین درباره علت دعوت قائمی به تیم ملی گفت: حدود یک ماه در مورد وی سوال کردم و پرسیدم که کجاست؟ از سعید معروف پرسیدم و به کاپیتان گفتم که فیاضی به این مسابقات نمی رسد. خیلی دوست داشتم به شرایط ایده آل برسد اما نرسید. او خیلی تلاش کرد و باید از وی تشکر کنم. به من گفته شد بازیکنی داریم که می تواند در سرویس و دریافت خوب باشد و منظور آنها قائمی بود. به من گفتند که او ازدواج کرده اما تمرین می کند و یک مصدومیت جدی هم داشته است. موضوع قائمی منتفی شد، اما بعد از لیگ ملت ها به روسیه رفتم و دو روز قبل از آمدن به ایران در روزنامه های روسی خواندم که قائمی به تیم ملی دعوت شده است. چند ساعت بعد مترجمم با من تماس گرفت و از طرف خوش خبر نظرم را جویا شد. من هم جواب دادم که اگر آماده باشد شرایط او را بررسی خواهم کرد و مشکلی ندارم.
12 بازیکن و هزار مدعی!
بعد از اعلام اسامی بازیکنان اعزامی به المپیک برخی با گذاشتن پست اینستاگرامی از تیم ملی خداحافظی کردند بعضی ترجیح دادند سکوت کنند، یک بازیکن گفت خدا جای حق نشسته و جوان ترین و بی تجربه ترین شان یعنی بردیا سعادت هم به نظر سرمربی احترام گذاشت!
شاید بردیا سعادت یکی از بازیکنانی بود که در همان لیگ ملت ها محبوبیت زیادی به دست آورد و کیفیت خوبی هم از خود به نمایش گذاشت اما سرمربی تیم ملی چاره ای جز بردن دو قطر پاسور نداشت. امیر غفور به واسطه تجربه فراوانی که دارد قطعا انتخاب منطقی برای این پست است و از میان صابر کاظمی و بردیا سعادت هم او کاظمی را انتخاب کرد.
اینکه برخی کارشناسان معتقد هستند سعادت شایسته حضور در تیم ملی بود صرفا یک نظر است و تصمیم گیرنده اصلی فقط و فقط سرمربی تیم ملی است نه شخص دیگر. ضمن اینکه اختلاف نظر در ترکیب اعلام شده آلکنو به 2-3 بازیکن ختم می شود پس نفرات منتخب ولادیمیر هیچ شبه ای ندارد و صرفا می توان آن را اختلاف نظر و سلیقه دانست. قرار نیست هر بازیکنی که کارشناسان یا رسانه ها می گویند در ترکیب باشد و دیگری خط بخورد.
موضوع مهم دیگر این است که تمام بازیکنانی که با ادبیات و لحن مدعی بعد از خط خوردن از تیم ملی به این موضوع واکنش نشان دادند خودشان تا یک ماه پیش و حتی سال ها قبل در همین تیم عضویت داشتند و اگر قرار به باندبازی یا هرموضوع منفی دیگر باشد در آن زمان شامل حال خودشان هم خواهد شد.
بیشتر بخوانید: خوش خبر:آلکنو در کارش یک دیکتاتور است
253 251
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: والیبال ایران و روزهای سیاه قبل از توکیو!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران