از ساماندهی برخی مشاغل تا تصمیم‌گیری پشت درهای بسته

از ساماندهی برخی مشاغل تا تصمیم‌گیری پشت درهای بسته
خبر آنلاین

امید سلیمی بنی: برای درک بهتر عملکرد شورای شهر اصلاح‌طلبان در دوره فعلی، می‌توان دو کلیت اصلی را در نظر گرفت. مبنای تقسیم عملکرد بر این دو کلیت، «منافع عموم شهروندان تهرانی» و به بیان دیگر، «خیر عمومی» است. هر چند ممکن است این خیر عمومی، لزوما به نفع گروه یا اشخاصی نباشد. شورای شهر تهران در وادی مدیریت یک کلانشهر ۱۲ میلیون نفری در طی ۴ سال، فراز و فرودهای زیادی را از سر گذرانده است.

برای همین در این گزارش، سعی شده عملکرد شورای پنجم تهران بررسی کنیم. بررسی کلیات عملکرد شورای پنجم با دو محور اصلی نکات مثبت و نکات منفی. 

نکات مثبت: هنر مدیریت شهری پس از بحران

طی چندین سال، شهرداری تهران بدل به یکی از بی نظم‌ترین و مفسده انگیزترین نظامهای اداری در کشور شده بود. هر چند بارها شهردار اسبق تهران در تلویزیون یا سایر رسانه ها اعلام کرده بود سازمانهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور مدال طلایی بهترین و سالمترین عملکرد را به شهرداری داده اند، ولی کیست که از شهرداری تهران سخن بگوید و یاد پرونده های عظیم و عریض و طویل مفاسد اقتصادی و اداری مانند «پرونده املاک نجومی»، «پرونده فسادهای مالی» که منجر به حکم زندانی شدن طولانی مدت برای متهمانی از جمله عیسی شریفی شد، «رشوه ۶۵ میلیاردی به مجلس» و «استخدام گسترده اشخاص فاقد صلاحیت در زیرمجموعه های شهرداری» نیفتد؟

بزرگترین نکته مثبت لیست امید که پس از این بی انظباطی گسترده در تهران، عنان مدیریت شهری را به دست گرفت، همین جرات و شهامت اداره شهر پس از یک دوره ۱۴ ساله بی انضباطی، ریخت و پاش، حیف و میل و برقراری روابط به جای ضوابط بود.

واقعیت این است که ویرانه به جا مانده از ۱۴ سال حضور دو شهردار در خیابان بهشت، آنچنان اسفناک بود که برخی رقبای اصلاح‌طلبان واضح پیام داده بودند مدیریت شهری تبدیل به گور آنها خواهد شد.

آیا چنین شد؟

سوای پاسخ به این پرسش، باید گفت جرات حضور در چنین ساختار اشتباه و پر از ایرادی، خود یکی از اصلی ترین نقاط مثبت عملکرد لیست اصلاح‌طلبان در مدیریت شهری است. در کنار این جرات، باید از شهامت برخی از اعضای شورای شهر سخن گفت که به راستی در ابتدای حضور خود در سازمان شورای شهر نمی دانستند به کجا قدم گذاشته اند و شاید الان اگر از برخی از این اشخاص پرسیده شود آیا اگر به ۴ سال قبل بازگردید، حاضرید در مدیریت شهری حاضر شوید، کسی پاسخ مثبتی نشنود.

شفاف سازی در بخشی از عملکرد

شفاف سازی، ترجیع بندی است که شورای پنجم برای گل سرسبد عملکرد مثبت خود معرفی می کند. شورای اصلاحطلبان می گوید با شفاف کردن روندها، مخارج و مداخل، کارکنان و بسیاری از امور، جلوی بریز و بپاش و نظارت گریزی در شهرداری را گرفته است.

راه اندازی سامانه شفافیت توسط شورای شهر که البته با انتقادات زیادی همراه بود، نقطه اوج شفاف سازی قلمداد می شود. اما شفاف سازی در مدیریت شهری، بهنگام انجام نشد. زیرا از یک سو پولی در صندوق شهر نمانده بود و از سوی دیگر، آنقدر سازمان شهرداری که ۱۲ سال در اختیار شهردار اسبق و یارانش بود، آماده افشاگری علیه اعضای تازه شورای شهر بود که نیاز به راه اندازی سامانه شفاف سازی نداشت. کافی بود یکی از اعضای شورای شهر کاری خلاف ضوابط انجام دهد تا بدنه شهرداری تهران که همچنان در اختیار اصولگرایان است، تمام اطلاعات را در شبکه های اجتماعی به صورت غیررسمی جار بزند. البته نباید از نظارت دقیق و سیستماتیک برخی از رسانه های منتقد اصلاحطلب هم چشم پوشید. رسانه هایی که به روشی حرفه ای و زیرپوستی و موثر، هر گونه اقدام غیرشفاف در عملکرد شورای شهر را شفافسازی می کردند.

با این حال، شفاف سازی به عنوان اقدامی نمادین، شاید گرهی از مشکلات شهر باز نکرد ولی تضمینی بود بر اینکه شورای پنجم، گرهی بر مشکلات شهر از بابت مخفی گذاشتن اطلاعات و آمار شهرداری تهران، اضافه نمی کند.

شورای شجاعان

باید به این نکته صحه گذاشت که برخی از اعضای شورای پنجم تهران، در بیان مسایل، بسیار شجاعانه عمل کردند. شجاعت در موضعگیری برخی از اعضای شورای شهر در مسایل اجتماعی و ملی از جمله حوادث آبان سال ۹۸، از نفس افتادن شهر در اثر کرونا و مقابله با مفاسد قبلی شهرداری و نظایر آن، به عنوان نقطه مثبتی بر عملکرد مدیریت شهری قابل ذکر است.

البته این شجاعت، چندان هم بی هزینه نبود و در مقاطعی، باعث مشکلاتی از جمله شکایتهای مکرر از اعضای شورای شهر شد. ناهید خداکرمی بارها به دلیل اظهارنظر در صحن شورای شهر با شکایت نهادهایی مانند ستاد امر به معروف و نهی از منکر استانهای دیگر مواجه شد یا محمود میرلوحی که با شکایت شهردار اسبق تهران به دادگاه رفت و حتی حکم قطعی حبس گرفت.

تعامل با برخی سازمانهای عمومی

شورای پنجم تهران، یکی از موفق ترین شوراهای ادوار گذشته در برقراری ارتباط و تعامل با برخی سازمانهای عمومی و خدمات رسان بود. سوای این که بالاخره دعوای دولت با شهرداری در ابتدای شورای پنجم به آشتی رسید و شهردار تهران در برخی جلسات، در هیات دولت حضور یافت، باید گفت شورای شهر توانست به خوبی تعاملات گسترده ای را با برخی سازمانهای خدمترسان عمومی در تهران، برقرار کند.

رئوس و مقامات اجرایی وزارتخانه های نیرو، راه و شهرسازی، نفت، محیط زیست، بهداشت، نیروی انتظامی و نظایر آن در شورای شهر حاضر شدند و با نمایندگان مردم پایتخت به چاره جویی برای مشکلاتی از جمله کمبود آب، گرانی مسکن و حمل و نقل عمومی، آلودگی هوا، وضعیت بهداشت و درمان شهر، تامین امنیت عمومی و نظیر این مسایل پرداختند.

هر چند این همنشینی ها خروجی ملموسی برای شهروندان نداشت ولی حتی در حد یک نشست و برخاست نمادین هم باعث دلگرمی است که شاید روزی اگر این همنشینی ها تداوم داشته باشد بتواند گرهی از مشکلات شهر باز کند.

کنترل نسبی و کاهش حجم بوروکراتیک شهرداری

شورای شهر دست به اصلاح ساختاری غول بی شاخ و دمی به نام شهرداری تهران زد که تخمین زده می شود ۶۸ هزار نفر به جز نیروهای پیمانکاران خدمات در آن، به فعالیت مشغولند.

همین که شهرداری دیگر نتوانست در مناطق ترکتازی کند و هر طور که مدیران منطقه و نواحی دلشان می خواست شهر را اداره کنند، یک گام بزرگ در راستای مدیریت پذیری و کنترل نسبی این نهاد عظیم  است. هر چند حجم اقدامات انجام شده شورای شهر دوره پنجم در مقایسه با حجم وعده هایی که در انتخابات گذشته داده شده بود، متناسب نیست و بسیار کمتر از آن است که انتظار می رفت ولی باز هم کنترل نسبی شهرداری و جلوگیری از چاق شدن بیش از حد این سیستم فرسوده، فربه و فاقد کارایی لازم، آغازی برای بهبود عملکرد شهرداری است.

از جمله نکات مثبت عملکرد شورای شهر در این زمینه، کاهش حجم بورکراتیک شهرداری با مصوبه ادغام معاونتها بود که بالاخره پس از ۴ سال انتظار در سال ۱۴۰۰ کلید خورد و دو معاونت در یکدیگر ادغام شدند. شاید عملا این ادغام حتی در دوره شورای پنجم به صورت واقعی اتفاق نیفتد و تنها روی کاغذ، ادغام صورت بگیرد ولی همین ادغام زمینه ساز کاستن از حجم بوروکراتیک فربه شده شهرداری در سالهای آینده می تواند باشد، البته اگر آیندگان اعتقادی به کاستن از چاقی افراطی این دستگاه بوروکراتیک با بازدهی اندک داشته باشند.

ساماندهی برخی مشاغل

شورای شهر تهران در عرصه های عملیاتی هم توفیقاتی داشت و مصوبات خوبی را توانست به تصویب برساند و اجرای آن را از شهرداری مطالبه کند. از جمله ساماندهی دستفروشها و برخی مشاغل مانند جمعه بازار پاساژ پروانه بود که به اراضی عباس آباد منتقل شد و توانست از وضعیت نابسامان بساط گستری در خیابانها و تراکم بیش از حد جمعیت در پاساژی غیر استاندارد و ناایمن جلوگیری کند.

از جمله اقدامات مثبت دیگر شورای شهر تهران در دوره پنجم می توان به بها دادن به بودجه حمل و نقل عمومی شهر اشاره کرد. هر چند به دلایل مختلف از جمله تحریمها و افزایش ناگهانی هزینه اداره شهر، بسیاری از این بودجه ها، تخصیص واقعی نیافت یا اگر یافت، نابهنگام بود و نتوانست گره چندانی از مشکلات ترافیکی شهر بگشاید.

نکات منفی: شورای بداقبال و بی تجربه

به حق باید شورای پنجم تهران را بی اقبال‌ترین و بدشانس‌ترین نهاد مدیریت شهری پس از استقرار بلدیه در شهر تهران در خلال یکصد سال اخیر و تشکیل انجمن شهر دانست. در صدر این بدشانسی ها باید از بی رونقی و از نفس افتادن اقتصاد به دلیل کرونا نام برد. فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم که با منع واردات تجهیزات مورد نیاز شهر همراه شد و در نتیجه آن، مدیریت شهری با افزایش ناگهانی هزینه اداره شهر روبرو شد، تاکنون سابقه نداشته است.

از سوی دیگر باید به این نکته اشاره کرد که اصولا شورای پنجم از نظر حرفه ای و تخصصی بسیار ضعیفتر از شورای چهارم بود. در شورای چهارم، ترکیب قابل قبول و قدرتمند فراکسیون های اصولگرایی و اصلاحطلبی باعث شده بود توان کارشناسی شورای شهر چندین برابر سایر دوره ها شود ولی در شورای پنجم کنار گذاشتن چهره های متخصص شهری از لیست امید و آوردن برخی اشخاص که تا ماههای واپسین دوره پنجم نشان دادند توان، جرات و انگیزه اثرگذاری بر رویدادهای شهری را ندارند، باعث شد بیش از نیمی از ظرفیت بالقوه نهاد مدیریت شهری در پارلمان تهران فعال نشود.

هدر دادن اعتماد اجتماعی شهروندان

شاید بزرگترین نقطه تاریک در عملکرد شورای پنجم را بتوان در هدر دادن اعتماد اجتماعی جستجو کرد. باید گفت سرمایه عظیم اعتماد مردم و امید به تغییر در وضعیت مدیریت شهری در انتخابات گذشته شوراها در تهران فعال شد. حضور میلیونی شهروندان پای صندوقهای رای نشان داد آنها امیدوارند با رای دادن به اشخاصی متفاوت و آوردن مدیرانی تازه، شهری بهتر برای سکونت داشته باشند ولی به سرعت چنین امیدی به یاس منجر شد. چون چند ماهی از آغاز به کار شورای جدید نگذشته بود که همگان فهمیدند این شورای شهر، توان اجرای تغییرات گسترده در مدیریت شهری را به دلایلی مانند مشکلات اقتصادی شهر، یارکشی های درون جناحی، بی تجربگی و... ندارد.

شهروندان تهرانی با حضور میلیونی در پای صندوقهای رای نشان دادند می خواهند شهر بهتری برای زندگی داشته باشند ولی حالا که ۴ سال از آخرین انتخابات شورای شهر می گذرد، باید صادقانه به این سئوال جواب داد که آیا با حضور شورای پنجم، تهران، شهر بهتری برای زندگی شده است؟ قطعا پاسخ منفی است.

محسن هاشمی با وجودی که آماده بود تا برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به میدان بیاید و برخی از اصلاحطلبان از او به عنوان خلف آیت الله هاشمی یاد می کردند، نشان داد در عرصه عمل، آنچنان که باید توان و انگیزه مدیریت، سیاستورزی و قدرت درک پیچیدگی رویدادها و امکان اثرگذاری بر عرصه معادلات را ندارد. آنچنان دست و پای محسن هاشمی در شورای شهر بسته شد که او با وجود چلچراغ سبزی که برای شهردار شدن روشن کرده بود، هرگز نتوانست حتی در بین اصلاحطلبان به عنوان کاندیدای جدی شهرداری تهران، مطرح شود.

سیاسی نگری حاد در مسایل

شورای پنجم هر چند شورای شجاعان بود ولی باید گفت از طرف بام شجاعت افتادن، نکته منفی عملکرد این نهاد در دوره اخیر است. ایراد نطق های تند و آتشین، تذکر به وزیر و وکیل و همه در سیاستهای داخلی و خارجی و بین المللی و نظایر آن باعث شد بارها این مسئله در مدیریت شهری خود را به چشم ناظران بنماید: آیا شورای شهر جای بحثهای سیاسی حاد و حساسیت برانگیز است؟

سیاسی نگری حاد در مسایل با ساختار بسته ای که برای چینش نیروهای مدیریتی در شورای شهر از سوی اعضای دوره پنجم پارلمان شهری ترسیم شده بود باعث شد تا برخی ناظران اعتقاد بر عملکرد منفی این نهاد در دوره اخیر داشته باشند.

بی ثباتی در مدیریت شهر

شورای شهر پنجم تهران، بی ثبات ترین دوره مدیریت شهری است. به کرسی نشستن ۵ مدیر ارشد در بالاترین نقطه شهرداری (شامل ۳ شهردار و ۲ سرپرست) نشاندهنده «بدشانسی» شورای شهر نیست، بلکه نشان دهنده ناتوانی شورای پنجم در پیش بینی عملکرد سایر اجزای نظام سیاسی در قبال عملکرد نهاد مدیریت شهری است.

انتخاب اشتباه محمدعلی نجفی در شهرداری تهران نشان داد شورای شهر به هیچ عنوان دارای قدرت تشخیص و روشن بینی سیاسی در چینش اصلیترین مهره های شهری را نداشت. 

پس از نجفی، انتخاب یکی از مدیران ارشد دیگر شهری، محمدعلی افشانی، حساسیتهای زیادی را در بدنه شهرداری و حتی در بین خود اصلاح طلبان برانگیخت. حضور افشانی در راس مدیریت شهری به دو دلیل در بین اصلاح طلبان حساسیت برانگیخت. اولا او در اردوگاه حزب اعتماد ملی بود و طبیعتا رقیب مهم این حزب یعنی اتحاد ملت، نمی پذیرفت دست دادن اقلیت اعتماد ملی و کارگزاران، او را از سهم های بااهمیت مدیریت شهری دور نگه دارد. برای همین مهمترین واکنشها به انتخاب افشانی در شهرداری، از داخل شورای شهر سرچشمه گرفت.

این را هم باید گفت که بخشی از بدنه مدیران میانی شهرداری که از دوره شهرداری ۱۲ ساله قبل رشد و رسوب کرده بودند، دل خوشی از افشانی نداشتند زیرا افشانی را دارای جسارت تغییر و ایجاد نظم جدید می دانستند و خوش نداشتند او بتواند «کار را دست گرفته و غائله شهرداری پس از نجفی را جمع کند». به بیان دیگر، رقیبان بیرون از جناح اصلاحطلبان هم تمام توان خود را به کار بستند تا بالاخره افشانی را وادار به رفتن از شهرداری کنند. هر چه که بود، حضور کوتاه مدت افشانی در شهرداری هم نکته منفی دوم بر بی ثباتی مدیریت شهری در دوره شورای پنجم است.

در دوره شهردار سوم، هم باید پذیرفت رای شکننده حناچی در مقابل آخوندی، هیچ تضمینی برای ادامه راه توسط شهردار سوم نبود و اگر نبود مشکلات ناشی از آبان ۹۸ و بحران کرونا، ای بسا شهرداری تهران تا امروز، اشخاص دیگری را هم در دوره پنجم بر صندلی کلیددار شهر می دید. هر چه که هست، حناچی با وجود حواشی بسیاری که در تایید صلاحیت او وجود داشت، به شهرداری آمد و تاکنون هم اشتباه بزرگ و خاصی مرتکب نشده است.

تصمیم گیری پشت درهای بسته

نمی توان از شورای شهر پنجم گفت و از جلسات هم اندیشی این نهاد سخنی به میان نیاورد. سنت اشتباه و نامیمون جلسات غیرعلنی که توسط مهدی چمران، رئیس اصولگرای ادوار سابق شورای شهر، بنیان گذاشته شده بود، در دوره اصلاحطبان با اسم دیگری به نام هم اندیشی، ادامه یافت.

هر چند اعضای شورای شهر می گویند ما در این جلسات تصمیم نمی گیریم و مصوبه نداریم ولی تمام این توجیهات، نمی تواند عدم حضور خبرنگاران در جلسه ای که سخنان بسیار مهمتری از صحن علنی در آن رد و بدل می شود را مشروعیت بخشد. جلسات هم اندیشی، تصمیم گیری پشت درهای بسته است، ولو اینکه مصوبه ای امضا نشود. اصولا هم اندیشی یعنی تصمیم سازی و تصمیم سازی بدون حضور نمایندگان در حدی که در برخی جلسات، حتی از حضور کارکنان اداری شورای شهر هم ممانعت می شود، یعنی پشت پرده شورای پنجم خبرهای زیادی بود که امیدواریم روزی مجال بروز یابد.

از دیگر نکات منفی عملکرد شورای شهر پنجم، غفلت از وضعیت و بودجه فرهنگی شهر و انتخاب چهره های غیراثرگذار در حوزه فرهنگی مدیریت شهری است. کافی است نگاهی به عملکرد احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران در حوزه فرهنگ و کارهایی مانند برگزاری نمایشگاه عطر سیب برای هیات های عزاداری و اثرگذاری این اقدامات -سوای درست یا اشتباه بودنشان،- در سیاست کلان کشور بیندازیم تا بفهمیم فرصت سوزی مدیریت شهری جدید در عرصه فرهنگ چقدر هزینه ساز بوده است.

بیشتر بخوانید:

چین به کمک ساخت متروی تهران می آید

بحران سیاهی چهره حاجی فیروز در مدیریت شهری

همچنین باید از رفتارهای خارج از شئون حرفه ای برخی اعضا از جمله قهر کردنهای مکرر و کل انداختن‌های کودکانه در صحن علنی شورای شهر یاد کنیم که فرصتهای از دست رفته ای را برای شهروندان تهرانی رقم زد.

در پایان باید گفت مجموع عملکرد شورای پنجم تهران، شاید خیلی مثبت نبود و نتوانست این شورا بر روند بهبود زیست شهری اثر چندانی بگذرد ولی آنچنان هم فاجعه بار نبود که گفته شود شورای پنجم جز ضرر برای شهر چیزی نداشت.

۴۷۲۳۱

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: از ساماندهی برخی مشاغل تا تصمیم‌گیری پشت درهای بسته