خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ مجتبی نامخواه فعال عدالتخواه اهل اهواز که اکنون ساکن قم است از اتفاقات عجیب سفر اخیرش به خوزستان نوشت: هفته گذشته و برای مراسم تشییع و ختم مادربزرگم، برای اولین بار پس از کرونا به اهواز رفتم واقعاً شرایط شهر برایم بهت‌آور بود. مشکل فاضلاب، آب، برق، محیط زیست و ...

شهری که خیابان‌های خاک‌آلودش و گل و لایی که با فاضلاب رها شده در خیابان‌ها درست شده بود، رهاشدگی را فریاد می‌زد.

عصر آن روز به قصد استحمام داشتم؛ شیر آب را که باز کردم بوی فاضلاب مشامم را سخت آزار داد. اول فکر کردم بو از راه‌آب حمام است، آب را بیشتر کردم که بو را بکُشد، اما نتیجه نگرفتم؛ بو لحظه به لحظه بیشتر می‌شد. میزبان را صدا زدم گفت: چند ساعت و گاهی نصف روز آب شهری فاضلاب می‌شود.

آب شهری شفاف بود، ولی بوی تند فاضلاب می‌داد و تا یک ساعت حالت تهوع داشتم. تا آخر شب هم آب همان‌طور بود. وقتی هم آب عادی بود، یکی دو بار حواسم نبود و با آب شهری مسواک زدم، واقعا طعم آب اجازه این کار را نمی‌داد و آدم از لحظه‌ای غرغره آب شهری، حالت تهوع می‌گرفت. من ۲۵سال در این شهر زندگی کرده‌ام، اما هیچ وقت آن‌جا را این گونه ندیده بودم.

این جملات بخش کوچکی از تجربه روزانه میلیون‌ها نفر خوزستانی در پرآب‌ترین استان کشور است؛ در سال جدید که خشکسالی دوباره پنجه بر چهره سد‌های استان کشید، مشکلات قدیمی آب خوزستان نمایان شد.

از مردم خوزستان عادی خوزستان پرسیدیم که مشکل چیست و وضعیت را چگونه می‌بینند؛ دیگر مثل گذشته نمی‌گفتند آب و برق و فاضلاب و مدیر لایق نداریم؛ مرد میانسالی در جمع گفت این‌جا دیگر «شهریت» ندارد!

خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!

بخش بزرگی از مردم معتقدند برخی می‌خواهند شهر را ویران کنند تا جامعه‌ای نباشد که هر روز از شرکت‌های نفتی مطالبه کند چرا هورالعظیم را خشک کردی؟ مسئولیت اجتماعی تو چه شد و غیره. آنقدر فشار به مردم آمده است که می‌گفتند خوزستان در چشم‌اندازی نزدیک برای نفت است نه برای انسان!

هورالعظیم مرد از بس که جان نداشت!
هور، نمونه اعلای خوزستان برای نفت است! شیره جان هورالعظیم را مکیده اند، این تالابِ لب تشنه در برزخ انقراض دست و پا می‌زند، گویا هیچ نسخه شفابخشی، احیاگر تن نزارش نبوده و حالا سلامت اکولوژیک خودش را از دست داده است. گرچه بر اثر بارش باران سال‌های گذشته، بیش و کم همه تالاب‌ها، لبی‌تر کرده اند، اما سیلاب ها، سراب‌اند و در بلندمدت، پایداری هور را محل تردید قرار می‌دهند.

آنچه بر سر تنها میراث باقیمانده از تالاب‌های بین النهرین آمده، عاملانی دارد که هریک سهمی در این فاجعه زیست محیطی دارند.

اولین عامل، صدام است که با اقدامات زهکشی، حیات هور را به مخاطره انداخت. آن هنگام که بین ایران و عراق جنگ درگرفت، صدام به منظور مقابله با جمعیت شیعه‌نشین هور در دوسوم عراقی این تالاب، نسبت به خشک‌کردن عمدی آن اقدام کرد تا شیعیان را پس از نابودی معیشت شان به مهاجرت و پراکندگی وادار سازد. سپس با انحراف آب ورودی به تالاب بین‌النهرین و اختصاص آن به اراضی کشاورزی مسبب خشکیدگی هورالحمار، هور مرکزی و هورالعظیم شد.

خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!

عامل بعدی وزارت نفت است که با ایجاد دایک‌ها و مسیر‌هایی در میانه و اکتشافات نفتی سبب خشکیدگی بخش‌هایی از هورالعظیم شده است.

احداث سد در بالادست رودخانه کرخه از دیگر شاهکار‌های خودمان است که باعث کاهش شدید آورده این رودخانه برای تالاب شده و از دیگر سو، عدم رهاسازی حقابه در شمار عظیم‌ترین مصائب هور قرار دارد، حقابه‌ای که در زمان مدیریت معصومه ابتکار بر سازمان حفاظت محیط زیست مصوب شد، اما با گذشت چندین سال، تنها بر روی کاغذ و در حد حرف باقی مانده! و، اما در بیان سایر علل خشک‌شدن هورالعظیم باید از پیامد‌های آبگیری سد ایلیسو در ترکیه سخن گفت، ایلیسو یکی از بزرگ‌ترین سد‌هایی است که برابر با ۶۵۰سد ایرانی است. این سد که بر روی دجله ساخته شده، مرگ قریب الوقوع هور را رقم خواهد زد، چرا که دجله از ترکیه وارد عراق و سرانجام به تالاب هورالعظیم می‌رسد و مانع ورود ۵۶ درصد منابع آب دجله به خاک عراق می‌شود. بنابراین همه عوامل یاد شده بیش و کم، در حق هور جفا کرده اند، هورالعظیمی که در دشت آزادگان و در جلگه خوزستان است و هم‌مرز با عراق قرار دارد. مساحت مفید آن مطابق آنچه برآورد شده، بیش از یک میلیون و ۱۸۰ هزار هکتار است. دو سوم تالاب در کشور عراق واقع شده، بخش ایرانی تالاب یک سوم و در حدفاصل دو شهرستان دشت آزادگان و هویزه قرار دارد و این منطقه در حال حاضر به پنج مخزن تقسیم شده و میدان‌های نفتی آزادگان شمالی و جنوبی، یاران شمالی و جنوبی و یادآوران در این مخازن قرار دارند.

بعد از جنگ تحمیلی، میدان‌های نفتی مشترکی توسط ایران و عراق کشف شد، اما یک میدان نفتی مشترک میان این دو کشور وجود دارد که طبیعتا عراقی‌ها بعد از جنگ ۲۰۰۳ و حمله آمریکا از طریق شرکت‌های انگلیسی – آمریکایی سرمایه گذاری کرده اند و این میدان را بعد از اکتشاف به بهره برداری رساندند.

ما به لحاظ بهره برداری از آن‌ها عقب تریم، درست است که برای کشف این میدان، فعالیت‌های نفتی داشته ایم ولی در زمینه بهره برداری تاکنون آن‌ها از ما پیش‌تر بوده اند، برهمین اساس دستگاه‌های اجرایی مثل وزارت نفت آمدند و بخش‌هایی از تالاب را با احداث خاکریز‌های مختلف سلول بندی و مانع ورود یا آبگیری شدند، برای اینکه بتوانند با هزینه تمام شده کمتری، فعالیت‌های نفتی انجام بدهند.

بدیهی است رقم قراردادِ پیمانکار‌های مختلفی که در بحث بهره برداری و اکتشاف نفت فعالیت می‌کنند، در زمان خشکی محیط فعالیت‌های اکتشافی، با زمانی که منطقه دارای آب و یا به صورت تالابی و دریا باشد، بسیار متفاوت و معنادار است.

به همین علت وزارت نفت راغب بود که با احداث خاکریز‌هایی بتواند محیط را خشک نگه دارد، به همین دلیل به فکر افتادند که بخش‌هایی از تالاب را خشک نگه دارند تا بتوانند به لحاظ اقتصادی با رقم کمتری، فعالیت نفتی انجام بدهند و حتی سرعت اکتشاف و بهره برداری را بالاتر ببرند و از میدان نفتی که عراقی‌ها برداشت می‌کنند، خیلی عقب نمانیم، این رقابت ناسالمی که بین دو کشور اتفاق افتاده، ضرر و زیانش متوجه تالاب شده و البته ضرر عراقی‌ها و ایرانی‌ها مشترک است.

غیزانیه به مثابه هور!
سال گذشته که به لطف اعتراضات مردمی برای اولین بار نام غیزانیه به گوش مردم ایران رسید؛ گوشه‌ای از مصائب خوزستان به تصویر کشیده شد!

غیزانیه مشتی از خروار مناطق و شهر‌ها و بخش‌هایی در استان خوزستان است که با چنین مصائب ابتدایی سال‌هاست دست‌وپنجه نرم می‌کند. کسی نیست که نداند خوزستان با چنین ثروت سرشاری، سال‌ها و دهه‌هاست با چه مشکلاتی مواجه است.

از جهت وجود مخازن نفت و این مساله که شاید به‌خاطر بهره‌برداری از این ذخایر مردم منطقه غیزانیه را مجبور به ترک محل زندگی خود کنند، باید بگوییم خود اهواز هم روی مخازن نفت قرار دارد. این بحث که تقریبا در خیلی از مناطق اهواز (خصوصا به سمت شمال اهواز) مخازن نفت وجود دارد و به‌عنوان طرح‌های گسترش استخراجات نفتی دیده شده است، واقعیت دارد.

شاید اینکه فشار به مردم تعمدی باشد تا این مناطق تخلیه شود شاید منطقی نیست، اما عملا خروجی سیاست‌های توسعه نفتی بدون در نظر گرفتن مصائب محیط زیستی و آبی برای مردم خروجی دیگری نداشته است.

خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!

خیلی از روستا‌های اطراف اهواز هم روی مخازن نفتی‌اند؛ بنابراین اگر می‌خواهیم این مساله را تعمیم دهیم باید بگوییم دوسوم استان خوزستان چنین شرایطی دارد و مخازن نفت زیر آن وجود دارد، پس شرکت نفت دوست دارد چاه‌های نفت بزند و استخراج کند و مختص غیزانیه نبود.

خاک از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب!
ریزگرد، غبار، خاک، بی آبی، قطع برق، بوی فاضلاب، سیل و ده‌ها مسئله دیگر خوزستان را ام المصائب استان‌های کشور قرار داده است.

شب گذشته برخی شهر‌های خوزستان محل اعتراضات و تجمعات مردمی شد، طبق معمول اولین واکنش مسئولین به اعتراض مردم لاپوشانی و کتمان مشکل بود، استاندار خوزستان در گفتگوی امروز با شبکه خبر در پاسخ به مشکل بی‌آبی مردم عصبانی شد و واکنش بسیار تندی نشان داد!

مصائب خوزستان به حدی رسیده که عملا مردم حس رهاشدگی دارند؛ مردمی که مشکلات متعددی را تجربه کرده به لحاظ روانی خسته و فرسوده می‌شوند و چندان اهل مراعات دیگر نیتند. مردم با این احساس ضرب المثل گونه دست به گریبان است: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب!

مردمی هربار بعد از مصیبت‌های تازه‌ای که متحمل شده، وارد مرحله ترمیم و بازسازی نشده تا بتواند به مصاف مشکل دیگری به نام بی‌آبی برود.

در این وضعیت با بحث «مرکز-پیرامون» روبه رو هستیم، به این معنا که بخش مهمی از توجه و اعتنا و سرمایه و توسعه؛ متوجه مرکز است و نواحی پیرامونی، کمتر توجه و توسعه و اعتنا و حمایت دریافت می‌کنند. این قاعده کلی در ایران وجود دارد و تنها مربوط به خوزستان نمی‌شود، اما از آنجایی که این استان هم، تابع همین فرمول است، از این جهت صدمه دیده واین ناحیه در فاصله از پایتخت قرار دارد و این باعث می‌شود که کمتر مورد توجه باشد.

خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!

در جایی مثل خوزستان که بر روی نفت خوابیده، این پدیده تاثیرات منفی فرهنگی نیز دارد. احساس جمعی مردم آن مناطق بر این تصور استوار است که پول نفت این مردم در مرکز هزینه می‌شود و خودشان بی بهره اند. این یک نیروی گریز از مرکز ایجاد می‌کند که بایستی بدان هشدار داد. به همین دلیل شاهد یک ناهمسانی و عدم توازن در امر توسعه هستیم و خوزستان هم تابع همین تحلیل است که این اعتراضات ممتد بوق ممتدی است که اگر به گوش دولت جدید و سید ابراهیم رئیسی نرسید، در آینده نزدیک حتی راه‌حل‌های امنیتی هم دیگر پاسخگو نخواهد بود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: خوزستان برای نفت، نه انسان / رئیسی و انباشت غیزانیه‌ها در استان ام‌المصائب ایران!