مسابقات پر زرق و برق ضعف ایده و محتوا را می‌پوشانند/ همه کپی‌برداری‌ها لزوما خوب یا بد نیستند

مسابقات پر زرق و برق ضعف ایده و محتوا را می‌پوشانند/ همه کپی‌برداری‌ها لزوما خوب یا بد نیستند
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ اگر بیننده تلویزیون باشید حتما با برنامه‌هایی مواجه شده‌اید که نسخه‌ی الگوبرداری شده از برنامه‌های خارجی هستند. اگر هم اهل تماشای تلویزیون نیستید احتمالا از اخبار منتشر شده در فضای مجازی با این نوع برنامه‌های تقلیدی رو به رو شده اید؛ برنامه‌هایی که در قالب و فرم اجرا راه کپی صرف را پیش گرفته اند و با تلاش برای ایرانیزه کردن محتوا در بهترین شبکه و ساعات پخش نمایش داده می‌شوند.


اما در این میان هستند برنامه‌هایی که با مشخص کردن دقیق اهداف و مخاطب خود توانسته اند با ایده‌هایی نو در اجرا بینندگان بسیاری را جذب خود کنند. مسابقه‌ی «رخداد» به عنوان نخستین مسابقه سیاسی تلوزیون از آبان ماه سال گذشته در حال پخش است و در این مدت توانسته از سوی مخاطبان هدف خود مورد توجه و استقبال قرار بگیرد. از این رو با محمدرضا شهبازی مجری این برنامه در ارتباط با مسابقه «رخداد» و مسئله‌ی الگوگیری در تولیدات برنامه‌های تلویزیونی گفتگو کردیم.


ایده اولیه مسابقه‌ی «رخداد» چگونه شکل گرفت؟


بنده زمانی به تیم اضافه شدم که ایده برنامه شکل گرفته و جلسات مختلف آن گذاشته شده بود. دوستانی که در بخش ایده پردازی بودند، بچه‌هایی هستند که سال‌ها در کار تولید برنامه‌های مختلف تلویزیونی از برنامه‌های سیاسی تا گفتگو محور سابقه دارند و بعد از این مدت این ایده به ذهنشان رسیده بود که همان مفاهیم سیاسی و تاریخی را که غالبا در برنامه‌های گفتگو محور ارائه می‌شود و بالاخره مخاطب محدودتر و خاصی دارد را در یک قالبی که مخاطب بیشتری دارد و جذاب‌تر باشد ارائه بدهند. بر این اساس با توجه به حضور تیم پژوهش و تحقیق در تحریریه و تجربه‌ای که داشتند، ایده مسابقه رخداد را دادند.


«رخداد» چه تفاوت‌هایی با سایر مسابقات در فرم اجرا و محتوا دارد؟


همانطور که مخاطبان دیدند، در این مسابقه تقریبا محتوا مهم‌تر از فرم و قالب بوده است. برای ما بیشتر از آنکه نحوه برگزاری مسابقه مهم یا در مرکز توجه باشد، محتوا و مباحثی که در مسابقه مطرح می‌شود اهمیت دارد. قبلا هم مسابقاتی بوده است که در بحث محتوا بیشتر تمرکز داشته اند، اما به نظرم تفاوت‌های مسابقه رخداد با سایر مسابقه‌ها را می‌شود در این دید که در این مسابقه سرگرمی صرف مدنظر نبوده بلکه سرگرمی همراه با رشد و تعالی و پرداختن به مباحث مفید و مهم مورد توجه بوده است.

در واقع در مسابقه رخداد سعی کردیم به مسائلی بپردازیم که شاید قبلا در برنامه‌های گفتگو محور با یکسری مخاطب خاص و محدود مطرح می‌شد، اما ما سعی کردیم آن را در قالب یک رقابت سرگرمی همراه با شوخی به مخاطبین بیشتری عرضه کنیم و آن‌ها را جلب مسابقه کنیم. اما تفاوت‌های جزئی‌تر در این است که سعی کردیم نوجوان‌ها را هم بیاوریم و نشان دهیم که نوجوان‌ها هم در عرصه هستند؛ سعی کردیم فضای مسابقه جوری باشد که خانواده‌ها بتوانند شرکت کنند و مانند بعضی از مسابقه‌های دیگر نباشد که احیانا برای حضور خانم‌ها یا خانم‌های چادری محدودیت یا معذوریتی داشته باشند.


برای طرح برخی سوالات آیا با موانعی رو به رو شدید؟


حتما آن پلتفرمی که محتوایی را ارائه می‌دهد سیاست‌هایی دارد. تلوزیون و صدا وسیما هم نکاتی دارد که آن‌ها را مدنظر قرار می‌دهد. برخی سوال‌ها تغییر کرده، برخی مباحث کنار گذاشته شده، طبیعتا اتفاق افتاده که برخی از این موارد درست و به جا و ملاحظه درستی بوده است، ولی با همه‌ی این احوال فکر می‌کنم خیلی از مباحثی که در مسابقه مطرح می‌شود هم از جهت اولین بار بودن موارد قابل توجهی است هم از جهت پیشرو بودن. یعنی برخی از مباحث یا برخی از مقاطع تاریخی که مطرح می‌شود بعضا تا به حالا مطرح نشده است. ما این بازخورد را از مخاطب می‌بینیم که می‌گوید درباره¬ی برخی مباحث مطرح شده چیزی نمی‌دانسته و خبر نداشته که در تاریخ انقلاب اتفاق افتاده است.


نظر شما در ارتباط با شیوه الگوگیری و تقلیدی سیما در ساخت برنامه‌ها چیست؟


در بحث الگوبرداری به آن کسی که می‌شود انتقاد کرد مدیران صداوسیما نیستند. طبیعتا اگر ایده نویی بیاید و جذاب و خوب باشد حتما مدیر رسانه با آن مخالفت نمی‌کند. این طبیعی است. ولی این تولیدکنندگان یا برنامه سازان هستند که ایده نو نمی‌آورند یا کلا انقدر ایده نمی‌اورند که مدیر مجبور می‌شود طرح برنامه کپی را بدهد. در بحث الگوبرداری هم نمی‌شود خیلی همه‌ی الگوبرداری‌ها را یک کاسه کرد؛ مثلا با یک معیار ثابت بگویم که حتما یک الگوبرداری بد است یا هر الگو برداری خوب است. این موردی باید بررسی بشود.

من یک بار به یکی از مدیران شبکه‌های تلوزیونی گفتم که این مسابقه‌ای که شما کپی کردید تا سبیل مجری را هم کپی کرده اید. یعنی در نمونه خارجی که مجری تپل است و ریش هایش را زده و سبیل دارد در نمونه شما هم همین است و تا رنگ بالشتک‌های روی مبل کپی شده است. این حتما بد است. حالا شما ببینید در محتوا کپی بشود که دیگر حتما بد است. در مبنا‌ها کپی شود حتما بد است. ولی صرف کپی بودن یعنی آن قالب مدل بخواهد کپی شود شاید خیلی قابل انتقاد نباشد، اگر آن مباحث بومی سازی اش انجام شود. چون بالاخره تعداد قالب‌ها و برنامه‌ها محدود است و خود برنامه‌هایی که ما می‌گوییم از آن‌ها تقلید می‌شود بعضا می‌بینیم خود آن‌ها تقلیدی از برنامه‌ای دیگر هستند.

نمی‌شود این را صرف گفت که هر نوع کپی برداری مشکل دارد. باید دید تا چه حد و با چه ملاحضاتی این کپی برداری صورت گرفته است. خود برنامه‌ی رخداد هم بالاخره یک بخشی اش کپی از مسابقات قدیمی بوده، اما از لحاظ فرم و نگاه انقدر تغییرات داده شده و انقدر محتوا متفاوت شده که کسی فکر نمی‌کند که رخداد کپی است. ولی اگر چیزی صفر تا صد از محتوا، دکور، نوپردازی، کپی باشد حتما کار درستی نیست.


پیشنهاد شما برای این مسئله چیست؟


مشکل اصلی در فضای برنامه‌سازی مشکلات مبنایی است. در مسائلی مانند اوقات فراغت، سرگرمی، خنده، ما مشکل اساسی داریم و این باعث می‌شود با کپی کردن بخواهیم مشکلاتمان را حل بکنیم. یعنی ما وقتی تعریف و نگاهمان به بحث سرگرمی متناسب با نگاه اسلامی و ایرانی نباشد و سرگرمی را مثل تمدن غرب به اوقاتی که به بطالت و غفلت بگذرد بدانیم طبیعتا راهی جز کپی کردن و تقلید چیز‌هایی که وجود دارد نمی‌ماند. آن نگاه اگر درست بشود آنوقت ایده‌های جدید و نو هم طرفدار پیدا می‌کند.

نمی‌شود از برنامه‌ها اسم برد، ولی برنامه‌هایی هستند که می‌بینیم از اول تا اخر بعضا رسما اعلام می‌کنند که الکی بخندید. خب چرا الکی بخندیم؟! این حرف مشکل مبنایی دارد. الکی خندیدن بی معنی است. تا وقتی این نگاه درست نشود ایده‌های نو و جدید هم هیچ ارزشی پیدا نمی‌کند و خب راحت می‌شود سراغ ایده‌های تقلیدی رفت.


بعضا شاهد برنامه‌هایی هستیم که با استفاده از دکور‌های پر زرق و برق و دعوت از سلبریتی‌ها به عنوان مجری به دنبال مخاطب بیشتر هستند؛ تا چه میزان این رویکرد را مفید و درست می‌دانید؟


برای جذب مخاطب مفید هستند و شما بالاخره می‌بینید که برنامه‌ای را که یک بازیگر سلبریتی معروف اجرا می‌کند حتما مخاطب بیشتری دارد تا زمانی که کس دیگری آن را اجرا می‌کند. مفید برای جذب مخاطب هست، اما آیا درست است یا نه؟ به نظر من نیست. هدف مرکزی یک برنامه تلوزیونی صرفا جذب مخاطب نیست، صرفا سرگرم کردن و لحظاتی آن را غافل کردن از دنیا و پیرامون نیست.

قطعا این مسابقات پر زرق و برق و گران قیمتی که طراحی و تولید می‌شود قرار است آن ضعف ایده و ضعف محتوا را با این زرق و برق‌ها بپوشاند. وقتی حرف نو وجود ندارد، ایده رو به جلویی وجود ندارد، شما مجبورید به جای اینکه فکر کنید و این‌ها را جبران کنید شرکت کننده را در یک شهربازی بگذارید و بالا بکشید. خب آن شرکت‌کننده می‌توانست همان پایین بایستد. درواقع این یک بازی است برای اینکه ضعف ایده و تکراری بودن روند مسابقه پوشانده بشود.


صحبت پایانی


مسابقه‌ای رخداد یک بخشی از مخاطبین را درگیر می‌کند که شاید تا به حالا فرصتی برای دیدن یا دیده شدن نداشتند. یعنی قرار نیست که همه مسابقات تلوزیون شبیه مسابقه رخداد شود، قرار نیست همه در این فضا باشند. اگر ما به این انتقاد می‌کنیم که مسابقه‌ها بی محتوا شده اند یا صرف سرگرمی پوچ هستند به این معنی نیست که همه بیایند بشوند رخداد. ما می¬گوییم که در همان فضای مسابقه‌ی همسرانه می‌شود محتوای بهتری را انتقال داد. در همان فضای مسابقه‌ی پر جنب و جوش پر تحرک می‌شود مسابقه‌ای بهتری اجرا کرد.

مسابقه‌ی رخداد هم یک قالب است که شاید مخاطبی که قشر وفادار به نظام و جمهوری اسلامی و انقلاب هستند را مخاطب خودش قرار داده و قرار است آن‌ها را درگیر بکند. مسابقات دیگری هم باید باشد برای قشر‌های دیگر، سن‌های دیگر، افراد دیگر، با علاقمندی‌های دیگر؛ بنابراین وقتی از یک مسابقه‌ای تعریف می‌کنیم یا از مسابقه‌ای انتقاد می‌کنیم به این معنی نیست که همه‌ی مسابقات باید شبیه همدیگر بشود. بلکه همه‌ی مسابقات، همه‌ی برنامه‌ها باید مبنایی باشند و به بهانه‌ی جذب مخاطب، به بهانه‌ی سرگرم کردن، ما از مبنا‌ها عدول نکنیم.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: دولت آینده به محتوای موسیقی توجه بیشتری کند/ روند نزولی «ترانه»