حاکمیتِ یکدست اصولگراها/ دورانِ احمدینژاد تکرار میشود؟
فرآیند یکدست شدن حاکمیت از حدود دوسال پیش آغاز شد؛ زمانی که اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس یازدهم با موج گسترده رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان مواجه شدند و نهایتا نتوانستند لیستی واحد ارائه دهند، هرچند نارضایتیها از عملکرد مجلس دهم هم دخیل بود و نهایتا قاطبه اصولگرایان با مشارکت حداقلی مردم راهی بهارستان شدند.
این فرآیند یک ماه پیش و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نیز ادامه یافت و اینبار هم ابراهیم رئیسی که مورد حمایت اصولگرایان بود با پایینترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی انتخاب شد و سرانجام با انتخاب محسنی اژهای به عنوان رئیس قوه قضاییه- که پیش از این معاون ابراهیم رئیسی در دستگاه قضا بود- قوای سه گانه یکدست در اختیار اصولگرایان قرار گرفت.
تکرار یک تجربه قدیمی
هرچند این تجربه تازهای برای اصولگرایان نیست. آنها پیش از این در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد هم پازل کاملی از تفکر اصولگرایی را پیاده کردند که انتهای آن به اعلام برائت از احمدی نژاد انجامید؛ موضوعی که به نظر میرسد اینبار آنها را محتاطتر کرده است.
همانطور که حتی برخی چهرههای اصولگرا هم از این وضع راضی نیستند وکمرنگ شدن نقش نظارتی مجلس را مورد توجه قرار میدهند. هرچند معتقدند یکدست شدن حاکمیت آرامش بیشتری در جامعه به وجود میآورد و منازعات سیاسی میان قوای سهگانه را به حداقل خود میساند، اما میگویند: اگر مجلس در بررسی صلاحیت اعضای کابینه دچار بحثهای جناحی شوند، ممکن است قدری از کارایی دولت و مجلس کاسته شود.
یکدست شدن حاکمیت؛ فرصت یا تهدید؟
محمدعلی پورمختار، نماینده اصولگرای سابق مجلس هم در این باره تاکید میکند: مجلس باید کار خود را مستقلا انجام دهد تا هماهنگی وجود داشته باشد تا اتفاقات خوبی بیاختلاف رقم بخورد. پس یکدستی به هیچ وجه مناسب نیست.
اسماعلی کوثری هم میگوید: این که به دلیل همفکر بودن کوتاهی شود، به هیچ وجه نمیتواند قابل قبول باشد.
از سویی اصلاح طلبان هم نگران تکرار روزهای ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و قدرت یابی اصولگرایان در مجالس هفتم و هشتم هستند. آنها معتقدند که تک صدایی موجب میشود تنوع آرا دیده نشوند و عقاید دیگر مطرح نشود و تاکید دارند اگر در ذهن مدیران کشور، یکدست شدن به معنای تنها پیاده شدن عقاید یک گروه باشد، شکست میخورند.
محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز میگوید: از معایب حکومت یکدست است که به دیکتاتوری کامل منتهی میشود و در این صورت، چارچوب جمهوری اسلامی دوام نمیآورد و بیمحتوا کردن نظام، اولین براندازی خواهد بود که به جمهوریت و اسلامی بودن نطام خدشه وارد خواهد شد.
محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب هم معتقد است: یکدست شدن قدرت اگر در جهت تسریع در حل مشکلات کشور و ایجاد رفاه و آسایش بیشتر مردم و شتاب گرفتن توسعه و ترقی مملکت باشد، فی نفسه امر نگران کنندهای نیست، ولی اگر در جهت نادیده گرفتن خطاها و ضعفهای دستگاههای اجرایی و آسودگی قوه مجریه از نظارت قوه مقننه و قوه قضاییه باشد، طبیعی است که برای مدیریت کشور و فرآیند توسعه و اصلاح امور جامعه زیان بار و خطرناک خواهد بود.
در ادامه نظر چهرههای سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا را میخوانید؛
چهره سیاسی
مزایا و معایب یکدستی حاکمیت چیست؟
جواد آرینمنش/فعال سیاسی اصولگرا
* یکدست شدن حاکمیت طبیعتا آرامش بیشتری را در جامعه به وجود میآورد و منازعات سیاسی میان قوای سهگانه را به حداقل خود میساند. به نظر میرسد که فرصتهای موجود در درگیریهای دولت و مجلس، بتواند صرف سازندگی شود.
*اشکال احتمالی به وجود آمده، این است که مجلس نتواند نقش نظارتی خود را ایفا کند. اگر مجلس در بررسی صلاحیت اعضای کابینه دچار بحثهای جناحی شوند، ممکن است قدری از کارایی دولت و مجلس کاسته شود.
محمدعلی ابطحی/فعال سیاسی اصلاح طلب
* از نکات مثبت یکدست شدن حاکمیت این است که فشار بخشهای جدی که در دوران ریاست جمهوریهای مختلف سنگاندازی میکردند و قدرت بسیار بالایی داشتند، حداقل مدتی کاهش پیدا میکنند. قرار است که تمام قدرتهای مختلف کشور از اقتصادی گرفته تا سیاسی و نظامی، برای یکپارچه شدن نظرات تلاش کنند. اما زمانی طولانی برای این امر قائل نیستم. زیرا منافع و نظرات بخشهای مختلف، احتمالا حاکمیت را به دو دسته تقسیم میکند.
* البته اگر بتوانند برای تحقق رفاه ملت تلاش کنند، نکته مثبتی است اما طبیعتا حاکمیت یکدست در موضوع یکصدا شدن، خطری جدی تلقی میشود. در جامعه تنوع آرا وجود دارد و اگر این تنوع آرا به رسمیت شناخته نشده و یک دیدگاه از بالا به جامعه منتقل شود، امکان پذیر نیست. جامعه رنگارنگ و متنوع ایران از لحاظ فکری، اجتماعی و حتی عقیدتی و قومی، باید مورد استفاده قرار گیرد.
* در حوزههای مختلف، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که باید آنها را به رسمیت شناخت. اگر در ذهن مدیران کشور، یکدست شدن به معنای تنها پیاده شدن عقاید یک گروه باشد، شکست میخورند. این مورد از معایب حکومت یکدست است که به دیکتاتوری کامل منتهی میشود و در این صورت، چارچوب جمهوری اسلامی دوام نمیآورد و بیمحتوا کردن نظام، اولین براندازی خواهد بود که به جمهوریت و اسلامیت نظام خدشه وارد خواهد شد.
* من بی محتوا شدن نظام جمهوری اسلامی را براندازی مینامم و امید است تا هشداری برای افرادی باشد که یکدست بودن حاکمیت را به یکصدایی تبدیل میکنند. در حالی که حکومت یکدست امکان یکدست شدن و جامعیت نظر سه قوه شود تا حرف مردم را بشنوند و مشکلاتشان را برطرف کنند.
محمدعلی پورمختار/فعال سیاسی اصولگرا
* من به شخصه مخالف یکدست بودن هستم و برای مجلس ضرورتی بر یکدست بودن با دولت نیست.
*وظیفه نظارتی مجلس برای بهبود شرایط در جهت اجرای قوانین و صحت عملکرد دولت است و جز این، قطعا شاهد نابسامانی خواهیم بود. بر این مبنا مجلس باید کار خود را مستقلا انجام دهد تا هماهنگی وجود داشته باشد تا اتفاقات خوبی بیاختلاف رقم بخورد. پس یکدستی به هیچ وجه مناسب نیست.
محمدتقی رهبر/فعال سیاسی اصولگرا
* در ابتدا باید گفت که یکسو شدن ما منوط به کمک و خدمت به اسلام، انقلاب و خدمت به مردم است. مزایای یکسوشدن حاکمیت این است که روی تنشهای سیاسی برخی جریانات خط میکشیم و به مسائل و مشکلات کشور، ملت، دین و انقلاب توجه کرده و آنها را هدف قرار میدهیم.
* مشی سیاسی هر فرد به جای خودش اما خواستههای ملت که همانا استقلال، رفاه، اسلامی شدن بهتر، جلوگیری از فساد و درست آن گونه رهبری و اسلام میخواهد عمل شود، مشکلی وجود نخواهد داشت. اختلاف سلیقه همیشه وجود داشته اما در مبنا و اصول، مطالبهگری و نظارتگری در هر حال هر دولتی بیاید، وظیفه مجلس است. منتهی اگر با دولتی همآوا نباشد، تنش ایجاد میشود اما همسو بودن باعث از بین رفتت تنش میشود.
* مطالبهگری یعنی مجلس امری را از رئیسجمهور بخواهد و رئیسجمهور پاسخگو باشد. مجلس همچنین نظارت گر است و اگر ایراد یا نکتهای باشد، ناصحانه تذکر میدهد. تذکر دادن و نظارت داشتن، در همه حال وظیفه مجلس بوده اما به معنای تنش نیست. نظارت یعنی ناظر خوب پیش رفتن و صحیح انجام شدن کارها باشد. اگر سوالی نیز پیش بیاید، گفتگو صورت میگیرد تا به تفاهم برسند. در آخر اینکه ما این موضوع را مثبت ارزیابی میکنیم ندارد.
محسن رهامی /فعال سیاسی اصلاح طلب
* یکدست شدن قدرت اگر در جهت تسریع در حل مشکلات کشور و ایجاد رفاه و آسایش بیشتر مردم و شتاب گرفتن توسعه و ترقی مملکت باشد، فی نفسه امر نگران کننده ای نیست، ولی اگر در جهت نادیده گرفتن خطاها و ضعف های دستگاههای اجرایی و آسودگی قوه مجریه از نظارت قوه مقننه و قوه قضاییه باشد، طبیعی است که برای مدیریت کشور و فرآیند توسعه و اصلاح امور جامعه زیان بار و خطرناک خواهد بود.
* این نوع یکدستی حکومت باعث نهادینه شدن تخلف ها و فساد ها و در نهایت منجر به عدم کارآیی دستگاهها و ارگانها حکومت و تلنبار شدن معضلات و تبدیل چالشهای عادی به ابر چالش و در نهایت بی اعتمادی مطلق مردم به توانایی و کارآمدی حکومت خواهد شد و آینده نظام را در معرض خطر قرار خواهد داد.
مهدی شیخ/فعال سیاسی اصلاح طلب
* من یکدست شدن به معنای اینکه اگر همه قوای نظام از یک جناح باشند در کشور موجب پیشرفت بهتر امور کشور میشود را قبول ندارم. یکدست شدن به گونه درست به این معنا است که دولت، مجلس و قوه قضائیه هر کدام در چارچوب وظایف خود عمل کرده و تعامل مثبت با یکدیگر داشته باشند و به دور از جنگ قدرت به فکر حل مشکلات کشور باشند.
*نطام حقوقی ما این مسئله را به خوبی حل کرده است. یعنی آن اصل تفکیک قوا که در قانون اساسی آمده، و ساز و کاری هم که برای حل اختلافات احتمالی پیش بینی شده مشکلات مربوط به اختلاف قوا را حل کرده است؛ اما اگر منظورمان صورت اول باشد معایب و محاسنی دارد. همانگونه که گفته شد تجربه ما از بیشتر بودن مضراتش حکایت دارد. ما هشت سال یکدست شدن را تجربه کردیم.
* اول اینکه معمولا یکدستها، چند دسته میشوند. زیرا نمیتوان تکثر را در انسانها منتفی کرد، تبدیل به تکثر خرد میشود و در این موارد گاها بی پرده تر تقابلات خود را نشان می دهند. چنانچه دیدیم مجلس و دولت یک دست چگونه دعوایشان شد. دولت مصوبات مجلس را ابلاغ نمیکرد، مجلس شخصا به ابلاغ مصوبات اقدام کرد؛ پس تضمینی نیست که یکدستی تا پایان این دولت وجود داشته باشد.
* دوم این که دستگاههای نظارتی اعم از قوه مقننه و قوه قضائیه نسبت به دولتی که همدستشان بود، کوتاهی کردند و نظارت کامل انجام ندادند.
* سومین مسئله این است که به دلیل قبول کردن دولت، نقد دیدگاههای دولت به خوبی انجام نشده و فضای نقد بسته میشود. کما این که شاهد بسته شدن فضای نقد، به نام سیاهنمایی برخورد با آن بودیم . پس دایره نقد عملکرد و تصمیمات اجرایی دولت نیز محدود میشود.
* البته در صورت یکدست بودن، ممکن است مجلس چوب لای چرخ دولت قرار ندهد و دولت بتواند با سرعت بسیاری برنامهها را پیش ببرد. واگر متقابلا دولت هم حرمت مجلس را ارج نهد حرکت دولت قانونمند تر و سالم تر صورت میگیرد بروکراسیها را میتوان کنار زد و دیگر مجلس جلودار دولت نیست و میگذارد کار خود را انجام دهد.که متاسفانه در تجربه قبلی دولت حرمت مجلس را نگه نداشت و مجلس هم در مواردی درک درستی از دولت نشان نداد البته اگر بنا بر تعامل درست بین قوا و حل مشکلات مردم باشد، در هر دو صورت اتفاقات خوب ذکر شده خواهد افتاد.
موید حسینی صدر/نماینده اسبق مجلس
* امروز مردم انتظار دارند یکدست شدن و هماهنگی دولت، مجلس و قوه قضاییه را ببینند. این سه قوه همگی از یک جناح هستند و ادعای عدالتمداری دارند. بنابراین مردم انتظار دیدن تاثیر این یکدستی بر زندگی خود هستند که اگر نتیجهای جز این به بار بیاید، سرخوردگی ایجاد شده در مردم تشدید میشود.
داریوش قنبری/نماینده اسبق مجلس
* معایب یکدست شدن حاکمیت، در مجموع راهی برای منتقدان به آن معنا باقی نمیماند تا دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. دوما اگر قرار باشد که تفکری یکدست در مجموعه نهادها وجود داشته باشد، مشکلاتی به همراه دارد که اصلاح نخواهد شد. اگر مجلس تنها از دولت تمجید کند و عیوب دولت را نبیند و از سوی دیگر دولت با مجلس همسو شود، امکان اصلاح نشدن مسائل وجود دارد. اگر تفکری که در هر دو قوه وجود دارد، از اشکال مبرا شود، نهایتا اشتباهات تکرار خواهند شد.
* در مجموع، حسن یکدست شدن حاکمیت و نقد یک قوه توسط قوهای دیگر صورت گیرد، قابل اصلاحتر است. عیب بزرگ مسئله این ست اما معایب قضیه کمتر در حاکمیت یکدست رخ میدهد. امکان تصمیمگیری یک قوه و جلوگیری قوه دیگر از عملی شدن آن قوه دیگر، وجود نخواهد داشت.
* موانع دیگری وجود ندارد و از این سو که تصمیمها بهتر اجرا میشوند، حسن دارد. اگر ایرادها و مشکلاتی نیز وجود داشته باشد، دیده نشود مشکل محسوب شوند. اگر هر دو قوه بر سر تصمیمها و دیدگاههای اشتباه همکاری وجود داشته باشد،حسن است و زمانی تبدیل به ایراد میشود که این همکاری از بین برود. اگر تصمیم درست باشد، حسن است و اگر تصمیم درست نباشد و هر دو قوه از تصمیم غلط حمایت کنند، ایراد است.
اسماعیل کوثری /نماینده مجلس یازدهم
* طبق قانون، همه باید کار خود را به نحو احسن انجام داده و در صورت کوتاهی، باید بر اساس وظایفشان در نظ گرفته شده و برخورد شود. این که به دلیل همفکر بودن کوتاهی شود، به هیچ وجه نمیتواند قابل قبول باشد.
محسن کوهکن /نماینده ادوار مجلس
* در بسیاری کشورها که انتخابات حزبی است. چرا حزب حاکم مستقیما قدرت را به دست میگیرد. پاسخ این است که به هر جهت، در پی به حداقل رساندن تنشها هستند و پاسخگو بودن هستند. برخی با نگاه جناحی و باندی به این مسئله نگاه میکنند اما ما باید به شکلی صحیح با مسئله برخورد کنیم.
*بخشی از زمان قوا به درگیریهای جناحی، حزبی و باندی هدر نمیشود. آنها به نظرات یکدیگر اهمیت میدهند، به یکدیگر اعتماد میکنند و زمان بسیاری برای کار دارند. در نهایت نیز متوجه پاسخگویی هستند تا در انتها از کارشان ارزیابی میشود.
* اگر بار و وزن دیانت و انقلابی بودن در سه نوع بالا باشد، مشکلات به حداقل خود میرسد اما اگر وزن این موارد کم باشد، نمیتوان گفت که درگیری و مشکلات وجود ندارد.
جلال میرزایی /نماینده سابق مجلس
* مزایای آن این است که اکنون جریان یا نهادی که بخواهد سیاهنمایی کرده و چوب لای چرخ دولت بگذارد، وجود ندارد و همگی همراه هستتد و چارهای جز حمایت و همکاری ندارند.
*البته در مورد معایب باید گفت که معایب این گونه نیست که به گفته صاحبنظران حمایت کمتر شود. نگاهم به موضوع از این منظر نیست. معایب کار این است که در ذیل گفتمانی که مجلس، دولت و سایر نهادها کار میکنند، به جای دیدن واقعیت و اخذ تصمیمات معقول، شعاری عمل کرده و به سمت همچنان مقصر عمل کردن دولت آقای روحانی و مجلس گذشته بروند.
حسین نقویحسینی/نماینده ادوار مجلس
* ما مفهموم و معنای یکدست شدن حاکمیت نداریم. بالاخره قوای ۳گانه مستقل بوده و وظایف خود را انجام میدهند. قانون وظیفه و تکلیف هرکدام را مشخص کرده است و به نظرم معنای این جمله این است که دیگر تنش سیاسی، جناحی و جریانی وجود ندارد.
*اما، هر قوه به وظایف قانونی خود عمل میکند و از ابزار اجرایی، نظارتی و قضایی خود استفاده میکند. قوه مجریه قدرت اجرایی دارد، قوه مقننه قدرت قانون گذاری و نظارتی دارد و قوه قضاییه قدرت قضاوت و رسیدگی به تخلفات و فسادها را دارد. بنابراین اگر هر قوه با مسئولیت و وظایف خود در چهارچوب قانونی عمل کنند، اما مسائل جناحی، سیاسی و گروهی نکنند ، یکدست شدن حاکمیت خوب است و مزیت بسیاری دارد.
*اگر قوهای وظایف خود را نادیده بگیرد و از خطاها و انحرافات چشم پوشی کند، به معنای یکدست شدن نیست و به ضرر کشور و نظام محسوب میشود.
مصطفی هاشمیطبا /فعال سیاسی اصلاح طلب
* این بحث بسیار مفصل است. اگر حاکمیت یکدست، خوب عمل کند پس خوب است و اگر بد عمل کند پس بد است. کما این که حاکمیت یکدست، بد عمل کند پس بد است و اگر خوب عمل کند که خوب است. بنابراین، به نحوه عمل کرد بستگی دارد و به طور مطلق نمیتوان نظر داد. زیرا در کشورهای دموکرات، پارلمان و ریاست جمهوری یکدست هستند.
* در ذات دموکراسی است که مجلس، رئیسجمهور را انتخاب کند. پس این یکدست شدن اگر خوب عمل کند که خوب است و اگر بد عمل کند پس بد است. بنابراین نمیشود گفت که حتما بد یا حتما خوب است. برای کشور ما که تاکنون زیاد یکدست نبوده است، چه یکدست بودن و چه نبودن، خوب عمل نکرده است.
سیدعلی یزدیخواه/نماینده مجلس یازدهم
* دولت یازدهم و دوازدهم با مجلس و شورای شهر یکدست بودند اما به حل مشکلات مردم قائل نشدند که یا نخواستند یا نشده است. این گونه تحلیل نکنید که یکدست شدن مضر است. قطعا ما حمایت حداکثری میکنیم اما از مواضع و لزوم خدمتگذاری به مردم نیز فروگذار نخواهیم کرد.
منبع خبر: آفتاب
اخبار مرتبط: حاکمیتِ یکدست اصولگراها/ دورانِ احمدینژاد تکرار میشود؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران