هنر خیابانی در بریستول: نقش زادگاه بنکسی در هنر خیابانی جهان

هنر خیابانی در بریستول: نقش زادگاه بنکسی در هنر خیابانی جهان
بی بی سی فارسی
هنر خیابانی در بریستول: نقش زادگاه بنکسی در هنر خیابانی جهان
  • راضیه کمالی
  • روزنامه‌نگار
۷ ساعت پیش

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

یکی از آثار بنکسی بر دیوار خانه‌ای در بریستول

شهر بریستول در غرب بریتانیا تابستان امسال میزبان نمایشگاهی به نام "هنر خیابانی در بریستول: شکل گیری یک جریان جهانی" برگزار کرده است. هنر خیابانی این شهر اغلب به دلیل آثار بنکسی، هنرمندی که آثارش طنز سیاه و نگاه اجتماعی منتقدانه‌ای دارد در جهان مشهور است.

این نمایشگاه تاریخ و روند شکل گیری هنر خیابانی این شهر را نشان می‌دهد و به این ترتیب می‌توان دید هنرمندی چون بنسکی و هنرمندان دیگر در چه بستر اجتماعی و از پس چه افت و خیزهایی توانسته‌اند شکل بیانی خاص خود را پیدا کنند و تأثیر گسترده‌تری در هنر خیابانی جهان داشته باشند.

در این نمایشگاه در کنار آثاری از هنرمندان خیابانی که از دهه ۸۰ و ۹۰ فعال بوده‌اند، فیلم‌ها و مدارک مرتبط به دوره‌های مختلف به نمایش گذاشته‌شده‌اند. خانم مری مک کارتی مدیر برگزاری نمایشگاه می‌گوید: « نمی‌توان گفت بریستول زادگاه هنر خیابانی است اما قطعاً نقش مهمی در شکل‌گیری هنر خیابانی بریتانیا داشته است. ما در اینجا روند شکل‌گیری این جریان را نشان می‌دهیم و به نقاط حساس و کلیدی این روند می‌پردازیم که هنر خیابانی را آنچه امروز می‌شناسیم تبدیل کرده است.»

این نمایشگاه در کنار بخش بزرگی که به تاریخ و گسترش هنر خیابانی می‌پردازد، در بخشی دیگر، آثار هنرمندانی را نشان می‌دهد که یا از هنر خیابانی تأثیر گرفته‌اند و یا خود از خیابان شروع کرده اما امروز در محدوده هنر معاصر و در گالری‌ها کارهای خود را به نمایش می‌گذارند.

بخش دیگر نمایشگاه مجموعه‌ای از آثار فردی یا گروهی هنرمندان خیابانی دیده می‌شود که به شکل مستقیم در فعالیت های اجتماعی شرکت داشته‌اند و یا در واکنش به مسائل جهانی از سیاست تا محیط‌زیست خلق‌شده‌اند. در این بخش ویدیویی از اثر زوج هنری آیسی و سات، هنرمندان خیابانی ایرانی ساکن آمریکا به نام خانه ما در آتش است به نمایش گذاشته‌شده است.

از تونل‌های زیرزمینی تا گچ نوشته‌های زنان مبارز

شهر بریستول از حدود قرن ۱۷ و ۱۸ شاهد مقاومت و حرکت‌های اجتماعی بوده است. جنبش کلیسای متدیست، طرفداران ایده‌های جان وسلی و تلاش‌های آنان برای پایان دادن به برده‌داری در شهری که درنتیجه تجارت برده و مراودات شکر از مستعمره‌ها به ثروت رسیده بود، طرفداران و مخالفان شدید داشت.

تفکرات و نظرات آتشین این دو گروه بر دیوار تونل‌های زیرزمینی که نقاط مختلف شهر را به هم وصل می‌کنند و بر شیشه کلیساها خراشیده و حک می‌شد. استیو پول، استاد تاریخ و میراث فرهنگی دانشگاه وست آو انگلند در تحقیق خود به دوره‌ای اشاره می‌کند که چاپ شب‌نامه‌های انقلابی ممنوع شد و جریمه مالی برای ناشران در نظر گرفته شد.

منبع تصویر، Getty Images

این روند موجب گسترش نوشته‌های گچی در پیاده‌روها و دیوارهای شهر شد. در سال ۱۸۳۷ لایحه‌ای محلی تصویب شد که گچ نویسی در شهر را ممنوع می‌کرد. بااین‌وجود پلیس به‌ندرت می‌توانست جلوی این نوشته‌ها را بگیرد. آقای پول توضیح می‌دهد:«در اوایل قرن بیستم پیش از شروع جنگ جهانی اول فعالیت‌ها زنان آزادی‌خواه و اتحادیه‌های کارگری به اوج رسید و گروه‌هایی از جمله گردان گچ نویسان نقش مهمی در اعلام روز تجمعات و جلسات اتحادیه‌های کارگری زنان ایفا می‌کردند.» بعد از اعتصاب‌های ۱۹۱۰ در بندر بریستول تلاش جدی‌تری برای وضع قانون سخت‌گیرانه‌تر برای متوقف کردن گچ نویسی صورت گرفت و پیشنهاد شد گچ نویسان جریمه ۵ پوندی بپردازند و یک هفته در حبس باشند. این قانون جدید هم در عمل به‌ندرت اجرا شد و تنها در دهه ۳۰ که فعالیت‌های کمونیست‌ها گسترش پیدا کرد، مردی را برای نوشتن شعارهای ضد فاشیستی جریمه کردند.

سفر هیپ هاپ از نیویورک به سواحل بریتانیا

منبع تصویر، Getty Images

به گفته ریچارد جونز، مدیر انتشارات تانجنت بوکز که درباره تاریخ و فرهنگ بریستول فعالیت می‌کند، « کسی به‌درستی نمی‌داند چطور موسیقی هیپ هاپ به بریستول رسید. بعضی میگویند ارتباط خانواده‌های سیاه‌پوست محله سنت پلز با اقوامی که در برانکس نیویورک داشتند و شاید سفر گروه‌های جوان به این شهر، اولین نوارهای کاست این موسیقی و فرهنگ مرتبط با آن را به این شهر وارد کرد.» یک گروه هیپ هاپ برای اینکه بین رقبا بدرخشد در کنار موسیقی، دی جی و رقص برک دنس، باید گرافیتی هم می‌داشت. برای جوانان شهر بریستول در دوره‌ای که جوش‌وخروش نسل پانک رنگ می‌باخت و در میانه تورم اقتصادی سالهای نخست وزیری مارگارت تاچر و شورش‌هایی که در محله سنت پولز در سال ۱۹۸۰ رخ‌داده بود، فرهنگ هیپ هاپ جایگزین مناسبی بود. آقای جونز معتقد است آنچه هیپ هاپ بریستول را خاص می‌کند این است که نه فقط جوان‌های سیاه‌پوست، بلکه جوان‌های سفیدپوست از طبقه کارگر تا متوسط شهری هم درگیر این فرهنگ شدند.

اولین گرافیتی‌های بریستول منسوب به رابرت دل ناجا (با نام هنری‌تری دی) است که امروز به‌عنوان خواننده و مؤسس گروه موسیقی مسیو اتک شناخته می‌شود. دل ناجا از هنرمندان نیویورکی چون فیوچرا و جان میشل بسکیت تأثیر گرفته بود.

نوشته‌های او روی دیوارهای محله‌های بریستول و در دور همی‌های موسیقی هیپ هاپ گروه وایلد بانچ از سال ۱۹۸۲ جذابیت زیادی برای جوانان دیگر ایجاد کرد و به این ترتیب گروه‌های چند نفره گرافیتی کاران شروع به نوشتن نام‌های خود در سطح دیوارهای شهر و قطارها کردند. گروه دیگری از جوانان تحت حمایت جان نیشن که به پدرخوانده گرافیتی بریستول مشهور است، در خانه جوانان بارتون هیل، یکی از محله‌های فقیرنشین سفیدپوست شهر، شروع به تمرین در دیوارهای خانه جوانان ودر کنار آن دیوارهای غیرمجاز شهرکردند. گردهمایی‌های همراه با موسیقی جوانان گرافیتی کار گسترش پیدا کرد و دور همی‌ها و مسابقه‌هایی بین شهرهای مختلف صورت گرفت.

عملیات اندرسون: از به رسمیت شناخته شدن در گالری رسمی تا حمله شبانه پلیس

در میانه دهه ۸۰ گرافیتی به حدی گسترده شده بود که دیگر یک خرده‌فرهنگ مهجور جوانان محسوب نمی‌شد. در سال ۱۹۸۵ گالری آرنولفینی بریستول از جوانان گرافیتی کار شهر دعوت کرد تا برای چند روز فضای گالری را در اختیار بگیرند و نمایشگاهی از کارهای خود برگزار کنند. این اولین نمایشگاه رسمی گرافیتی در یک گالری رسمی در اروپا بود. اما به رسمیت شناخته شدن در عالم هنر، فعالیت این دیوارنویسان را در چشم پلیس توجیه نمی‌کرد. پلیس شهری و پلیس حمل‌ونقل گرافیتی‌های سطح شهر و روی قطارها را اخلال در نظم و قانون‌شکنی فرض می‌کردند.

منبع تصویر، PA

بعد از چندین سال تحقیق برای پیدا کردن گرافیتی کاران در سال ۱۹۸۹ در عملیاتی با عنوان عملیات اندرسون ۷۲ گرافیتی نویس ساکن بریستول، کاردیف و بیرمنگام را دستگیر شدند. بسیاری از گرافیتی نویسان مشهور از جمله دل ناجا، جان نیشن و اینکی دستگیر شدند و مرکز جوانان بارتون هیل برای مدتی تعطیل شد. بعد از این حمله پلیس فعالیت عده‌ای از گرافیتی کاران زیز زمینی‌تر شد وعده‌ای دیگر به دنبال سفارش‌های رسمی و با دست مزد رفتند که بعد از شهرت حاصل از دستگیری‌ها نرخ بالایی پیدا کرده بود.

آتش زیر خاکستر

در دهه نود شکل‌های دیگری از خرده فرهنگ‌های جوانان با قوانین جدید دچار محدودیت شد. موجی که با عملیات اندرسون شروع‌شده بود به گرده همایی‌های بزرگ موسیقی ریو، فستیوال‌های مجانی که در اطراف شهرها برگزار می‌شد رسید. قانون عدالت جزایی و حفظ نظم عمومی در سال ۱۹۹۴ در دولت آقای میجر تصویب شد. در این میان دل ناجا که تابه‌حال دو بار دستگیر شده بود، به شکل جدی به موسیقی مشغول شد و گروه مسیو اتک را شکل داد که شهرت جهانی پیدا کرد. از طرف دیگر نسل جوان‌تری از راه رسید که از کارهای نسل اول تأثیر گرفته بودند و حالا صحنه در دست آن‌ها بود. آن‌طور که ملیسا چمام در فضای در فصلی از کتاب پیشتاز توضیح می‌دهد: «‌ سبک دل ناجا هنرمندان بسیاری را تحت تاثیر قرارداد. از جمله گرافیتی نویس جوان گمنامی با امضای بنکسی. بنکسی در یکی از مصاحبه‌های نادری که انجام داد گفت: وقتی ده‌ساله بودم، جوانی به اسم‌تری دی همه جای شهر نقاشی می‌کرد. او اولین کسی بود که با اسپری کار می‌کرد. نسل ما کار با اسپری را با تمرین در خیابان‌های خودمان یاد گرفت.» این دو بعدها با هم همکاری‌هایی هم داشتند. وقتی دل ناجا چنان در موسیقی موفق شد که دیگر وقت خط کشیدن در خیابان‌ها را نداشت، بنکسی به برای تظاهرات ضد جنگ در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳ پلاکارد طراحی کرد.

رونق: بنکسی و موج جدید

بعد از تعطیلی خانه جوانان بارتن هیل، امکان کمی برای گردهمایی‌های گرافیتی نویسان وجود داشت. به گفته اینکی (یکی از هنرمندان قدیمی شهر)، از اواخر دهه ۹۰ درحالی‌که همچنان برخورد سخت‌گیرانه با گرافیتی داشت کیفیت کارها افت پیدا کرد چون نگرانی از دستگیر شدن، فرصتی برای پرداخت خوب کارها نمی‌داد و شاید به همین دلیل استفاده از استنسیل (شابلونی با طرح منفی که روی آن اسپری می‌شود) رواج پیدا کرد. برای کار غیرقانونی این روش سریع‌تر و حاصل کار باکیفیت‌تر است. برای عده‌ای از قدیمی‌ترها این روش خلاف عرف بود اما کسی مانند بنکسی با این روش توانست کارهای زیاد و خوبی خلق کند. در این دوره شهر پر از دانشجویان هنر جوانی شده بود که سابقه دستگیری و پرونده‌ای در پلیس نداشتند و آزادانه در سطح شهر کار می‌کردند. ترکیب بازمانده‌های نسل قدیم و جدیدترها، فصل جدیدی ایجاد کرد. از او خر دهه ۹۰ با پیگیری بنسکی فستیوال‌های گرافیتی مجوز دار روی دیوارهایی که شهرداری اجازه داده بود برگزار کردند. دیوارهای آتشین اولین نمونه از این سری فستیوال‌ها بود که هنرمندان از نقاط مختلف را در کنار هم آثار خلق کنند. شهرداری کم‌کم متوجه جنبه سودآور این گردهمایی‌های هنرمندان گرافیتی شد.

منبع تصویر، Getty Images

ایان کاکس درباره فستیوال‌های هنر خیابانی که از سال ۲۰۱۲ رشد چشمگیری پیدا کرد می‌گوید: «در آن زمان مایک بنت مسئول بهینه‌سازی مکان‌های عمومی شهرداری بود. او برای رونق بخشیدن به شرایط نامناسب محله هایی در مرکز شهر به هنرمندان خیابانی رو آورد. او دیوارها و ساختمان‌های دلگیر یکی از خیابان‌های مرکز شهر که به زشتی شهرت داشت را در اختیار هنرمندانی از جمله اینکی و دل ناجا قرارداد تا با دعوت از هنرمندان دیگر روح تازه‌ای به آن ببخشند. نکته جالب این بود که اداره مرکزی پلیس شهر هم در همین خیابان نلسون است. جایی که دو دهه قبل این هنرمندان در آن به دنبال عملیات اندرسون بازخواست شده بودند حالا داشت به دست خودشان رنگ و رو پیدا می‌کرد.»

شاید بتوان گفت مرز بین گرافیتی - نوشته‌هایی با فونت‌های درهم‌پیچیده که به شکل غیرقانونی در فضای عمومی نوشته می‌شوند - و هنر خیابانی - نقاشی‌هایی سفارشی یا لااقل مجاز که به شکل قانونی و احتمالاً با دستمزد در فضای عمومی اجرا می‌شوند، از این لحظه به بعد در شهر بریستول پررنگ‌تر شد. مری مک کارتی درباره تغییر نگاه گالری‌ها به این شکل از هنر می‌گوید:«مدل مرسوم گالری‌ها که اغلب با هنرمندان قرارداد طولانی‌مدت دارند با ورود هنر خیابانی تغییر کرد. به‌تدریج گالری‌هایی اختصاصی به این نوع هنر ایجاد شد و از طرف دیگر گالری‌ها و مؤسسات هنری رسمی و بزرگ شروع به برگزاری نمایشگاه‌های تکی از این نوع آثار کردند. یکی از مهم‌ترین این نمایشگاه‌ها ، نمایشگاه هنر خیابانی تیت مدرن در سال ۲۰۰۸ بود.» هم‌زمان کتاب‌های متعددی درباره این هنر چاپ شد مانند بچه‌های اسپری نوشته فیلکس براون و فستیوال‌های هنر خیابانی به شکل سالانه در شهرهای مختلف برگزار شدند. از جمله فستیوال هنر خیابانی آپ فست در بریستول. اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک گذاشته شدن تصاویر این آثار در فضای عمومی جبنه دیگری است که در این دوره به شهرت و قیمتی شدن آثار هنرمندان کمک کرد.

هنری که دیگر خیابانی نیست

با ورود آثار هنر خیابانی به بازار هنر چالش‌های جدیدی به وجود آمد. دکتر رافائل سکتر انسان‌شناس و برگزارکننده نمایشگاه توضیح می‌دهد :« هنرمندان هنر خیابانی باید آموخته‌های خود از کار پنهانی در خیابان را با نوع دیگری از خلق هنر که در استودیو هنرمند صورت می‌گیرد وفق می‌دادند. فضای ساکت و آرام و متفاوت هنر رسمی در تضاد با پیش‌زمینه این هنرمندان در مواردی باعث شد شکل جدیدی در هنر معاصر شکل بگیرد که دیگر نه کاملاً گرافیتی بود و نه کاملاً در فضای هنر معاصر حل‌شده بود. بلکه گونه مخصوص به خودش را ایجاد کرد.» از طرف دیگر تبدیل هنر خیابانی به ابزاری برای اعیانی سازی محله‌های فقیرنشین، روند ناسالمی از گران شدن زندگی در این محله برای ساکنین آن‌ها و هجوم بسازبفروش‌هایی که پروژهای ساختمان‌سازی لوکس در مرکز شهر اجرا می‌کنند شده است و به‌این‌ترتیب ساکنان قدیمی این محله ها به دنبال گران شدن اجاره‌ها، به حاشیه شهر رانده می‌شوند.

به نظر برخی از کارشناسان ازجمله مری مک کارتی گران شدن آثار هنر خیابانی و تبدیل‌شدن آن به کالای پرقیمت هرچند به نظر عده‌ای خلاف ذات این هنر است اما برای هنرمندانی که سعی می‌کنند با استفاده از عواید حاصل از سود سرشار به مسائل اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیست بپردازند خیلی مفید است. هرچند با هجوم سرمایه و تغییر بافت شهری ، مرز بین فضای عمومی و خصوصی مخدوش‌تر می‌شود، اما خلاقیت هنرمندان از این جریان عقب نمی‌ماند. برخی با شهرت بنکسی در شرایط بحرانی می‌توانند برای شهر درآمدزایی کنند. طبق گزارش مالی سالانه موزه بریستول، نمایشگاه بنکسی در برابر موزه بریستول در سال ۲۰۰۹، یک سال بعد از بحران اقتصادی، توانست حدود ۱۰ میلیون پوند به اقتصاد شهر کمک کند. شکل‌های دیگری مانند تصرف تابلوهای تبلیغات کالاها و خدمات شرکت‌های بزرگ در سطح شهر و تغییر دادن متن آن‌ها شیوه دیگری دخالت در خصوصی شدن فضای عمومی شهری است.سازمان های غیر دولتی ای و هنری با در آمد زایی از طریق هنر خیابانی ، فعالیت های اجتماعی و بشردوستانه انجام میدهند.

مجموعه‌ای از این دخالت‌های هنری برای کنش اجتماعی در بخش آخر نمایشگاه به نمایش گذاشته‌شده است. زوج هنری آیسی و سات پروژه‌هایی در کمپ پناهندگان لسبوس در یونان اجرا کرده و حاصل آن در کنار پروژه هنری، کمک به پناهندگان در ساخت یک مزرعه سبزیجات و تهیه خوراک بود. اثر ویدئویی که از آن‌ها در این بخش نمایشگاه می‌بینیم تصویری است از خانه‌ای در حال سوختن در پس‌زمینه‌ای از صحرایی در کالیفرنیا و واکنش این دو هنرمند است به موج فعالیت‌های محیط زیستی در واکنش به گرمایش زمین. روی تصاویر صدای گرتا تونبرگ را می‌شنویم که می‌گوید:« می‌خواهم بترسید. می‌خواهم طوری دست‌به‌کار شوید انگار خانه‌تان در آتش است.»

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: هنر خیابانی در بریستول: نقش زادگاه بنکسی در هنر خیابانی جهان