۱۰ سالگی ناآرامی‌‌های لندن؛ پنج شب تابستانی که پایتخت بریتانیا در آتش ‌سوخت

۱۰ سالگی ناآرامی‌‌های لندن؛ پنج شب تابستانی که پایتخت بریتانیا در آتش ‌سوخت
بی بی سی فارسی
۱۰ سالگی ناآرامی‌‌های لندن؛ پنج شب تابستانی که پایتخت بریتانیا در آتش ‌سوخت
  • بتانی بل
  • بی‌بی‌سی
۴ ساعت پیش

منبع تصویر، PA Media

توضیح تصویر،

در پایان شورش‌ها، ۵ نفر جان باختند، صدها نفر مجروح شدند و شمار زیادی بی‌خانمان.

بعد از ظهر شنبه ۶ اوت ۲۰۱۱، حدود ۳۰۰ نفر از منطقه "برودواتر فارم" لندن به سمت پاسگاه پلیس تاتنهام راهپیمایی کردند.

آنها خواستار "عدالت" و "پاسخگویی" در رابطه با مرگ مارک دوگان هستند، مردی که از افراد محلی بود و دو روز پیشتر در اثر شلیک پلیس جان باخته بود.

"همراه با خانواده او اعتراض کردیم. رفتیم آنجا که با یکی از اعضای ارشد پلیس صحبت کنیم و آنها گفتند که چند ساعتی طول می‌کشد."

"این معطلی حدود پنج ساعت طول کشید. سرانجام یکی از اعضای ارشد پلیس بیرون آمد و گفت: "پلیس نمی‌تواند به این موضوع الان بپردازد" و ما باید روز دیگری مراجعه کنیم."

"مردم در وسط خیابان ایستادند وآن را بند آوردند تا به پلیس نشان دهند که ما جدی هستیم و هیچ کجا نخواهیم رفت."

"شخصا به یاد دارم وسط خیابان دراز کشیدم و بنابراین هیچ عبور و مروری اتفاق نیافتد."

"در خیابان دراز کشیدم، و دیگران هم به من پیوستند. شاید تا حدود هشت شب طول کشید و به یاد دارم پلیس ارشد، هر کسی که بود، دیگر بیرون نیامد."

"و فکر کردم، داریم به سمت یک جنگ می‌رویم."

آنچه در پی آمد، شدیدترین ناآرامی بود که بریتانیا طی یک نسل دیده بود.

لندن برای پنج شب درگیر آتش و خشونت بود.

ناآرامی سراسر انگلستان را فراگرفت، از جمله شهرهای بیرمنگام، سالفورد، منچستر، لیورپول و ناتینگهام.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

شماری از آشوبگران مناطق تحت ناآرامی را "مناطق جنگی" توصیف کردند

در پایان این ناآرامی‌ها، پنج نفر جان باختند از جمله یک مرد ۶۸ ساله در حالی که تلاش می‌کرد آتش یک سطل زباله مهار کند، به او حمله شد و او جان سپرد.

  • ریشه‌های اجتماعی آشوب های خیابانی لندن
  • گزارش شورش‌های بریتانیا از وجود نیم میلیون 'خانواده فراموش‌شده' خبر داد
  • غارت فروشگاه‌ها در لندن
  • ادامه خشونت و ناآرامی در خیابان های لندن برای سومین شب متوالی
  • بازگشت آرامش به لندن و ادامه ناآرامی در چند شهر بریتانیا

ده‌ها نفر بی‌خانمان شدند و بیش از ۲۰۰ نفر مجروح به جا ماند، اکثر آنها ماموران پلیس بودند.

تحقیقات دولتی درباره علل و پیامدهای این ناآرامی‌ها و شورش‌ها صورت نگرفت.

پژوهشی اجتماعی با عنوان "مروری بر شورش‌ها" توسط "مدرسه اقتصادی لندن" و روزنامه گاردین انجام شد، در آن با ۲۷۰ نفر که درگیر این ناآرامی‌ها بودند، گفت‌وگو شد. این گفت‌وگوها به‌طور ناشناس انجام شد تا آنهایی که درگیر بودند بتوانند آزادانه حرف بزنند.

روایت ماموران پلیس در این ماجرا، که بی‌بی‌سی به طورجداگانه گردآوری کرد، برجسته (بولد) شده است. سایر حرف‌های مربوط به افرادی است که درگیر شورش بودند.

پنج‌شنبه ۴ اوت

منبع تصویر، DUGGAN FAMILY

توضیح تصویر،

مارک دوگان ۲۹ ساله، چهار فرزند داشت

نزدیک ساعت شش و پانزده دقیقه عصر زمانی که است که پلیس یک تاکسی را که آقای دوگان سوار آن بود متوقف کرد.

یک واحد پلیس پایتخت، که به جرایم مرتبط با اسلحه در جوامع سیاه‌پوست لندن می‌پرداخت، آقای دوگان را تحت نظر داشت. پلیس مخفی، دوگان را که با مردی که پلیس ظن آن را داشت به او سلاح فروخته، بر می‌گشت، تعقیب می‌کند. هدف از ماموریت پلیس جمع کردن سلاح از خیابان‌های لندن بود.

زمانی که خودرو متوقف می‌شود، مظنون بیرون می‌پرد. یک مامور پلیس دو بار شلیک می‌کند. اولین گلوله از بازوی دوگان بیست و نه ساله عبور می‌کند و به بی‌سیم پلیس دیگر برخورد می‌کند. دومین گلوله اما به قفسه سینه آقای دوگان می‌خورد. این گلوله مرگبار است.

اسلحه‌ای حدود هفت متر آنسوتر از جایی که به دوگان شلیک شد، پیدا می‌شود. از آن شلیک نشده بود.

"کمیته مستقل شکایات از پلیس" بعدتر اعلام کرد "احتمالا اطلاعات نادرستی به روزنامه‌نگاران داده شده که بر پایه آن، بین آقای دوگان و پلیس تبادل گلوله صورت گرفته".

جمعه ۵ اوت

اعضای خانواده آقای دوگان جنازه را شناسایی می‌کنند. اخبار مربوط به مرگ از طریق کسانی که او را می‌شناختند، منتشر می‌شود.

بر اساس یافته‌های کمیته شکایات از پلیس در سال ۲۰۱۲، پلیس پایتخت به اندازه کافی اطلاعات درباره مرگ دوگان به خانواده او ارائه نداد و از آنها حمایت مناسبی نکرد یا آنها را از آخرین اطلاعات در جریان پرونده مطلع نکرد.

شنبه ۶ اوت

منبع تصویر، ALAN STANTON

توضیح تصویر،

دوستان و خانواده دوگان به ایستگاه پلیس رفتند تا "پاسخ" بگیرند

مردمی که بیرون ایستگاه تاتنهام جمع شده بودند مدت پنج ساعت معطل ماندند آنها در می‌یابند که هیچ پلیسی در دسترس نیست که به نگرانی‌ آنها پاسخ دهد.

ماهیت اعتراضات از حالت صلح‌آمیز به حالت تنش درمی‌آید. بطری‌ها به سمت خودروی پلیس پرتاب می‌شود. یکی از آنها در آتش می‌سوزد؛ یکی دیگر قبل از اینکه شعله‌ور شود،‌ به وسط خیابان هل داده می‌شود.

گروه‌های مردم از مناطق دیگر لندن به سمت تاتنهام می‌آیند.

"آجر و بمب‌های آتش‌زا بود که پرتاب می‌شد. آن زمان کنترل اوضاع در دست معترضان بود و بسیاری از آنها این موضوع را می‌دانستند. وقتی از پارکینگ خارج شدیم، مرتب به خودروی ون حمله می‌شد. "

"شاید چیزی که بیشتر از هر چیز مرا می‌ترساند، این بود که در ماشین داشت از جا کنده می‌شد."

"بعضی فکر می‌کنند که پلیس روبات‌های ناشناسی بیش نیستند. ما روبات نیستیم. وقتی به خانه برگشتم همسر و بچه‌هایم ترسیده بودند."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

شب اول، خشونت از پاسگاه پلیس به خیابان کشیده شد

"پریدیم توی خودرو، حدود شش نفر، رفتیم آنجا. صاف به منطقه جنگی."

"پلیس از همه جا سرازیر شد. همه‌ جا را خشم و نومیدی گرفته بود."

"من با مارک بزرگ شدم، پلیس همیشه جلوی هر دوی ما را می‌گرفت. اما مثل اینکه بازی کثیفی را به یک سطح کاملا تازه‌ای رساندند."

پلیس ضد شورش بر زین اسب‌ها برای متفرق کردن جمعیت فرستاده می‌شود. مردم با بطری، مواد آتش‌ بازی و پرتابه‌های آتشین به آنها حمله‌ور می‌شوند.

"داریم از بطری‌های مشروبات الکلی حرف می‌زنیم که با آتش روشن می‌شوند و تبدیل به بمب‌های آتش‌زا می‌شوند و به سمت ما پرتاب می‌شوند."

"در این موقع، به ذهن همه در ماشین رسید که این چیزی واقعی است و آنها بالقوه ممکن است بمیرند."

ساعاتی بعد، یک اتوبوس دو طبقه در آتش می‌سوزد. مغازه‌ها به آتش کشیده می‌شوند. غارتگری آغاز می‌شود. مغازه‌های مختلفی غارت می‌شوند.

بدون نیروی انسانی برای دستگیری گسترده، اولویت پلیس متفرق کردن افراد است تا ماشین‌های آتش‌نشان بتوانند ساختمان‌های در حال سوختن را خاموش کنند.

خبر خشونت‌ها منتشر می‌شود و مردم بیشتری را به صحنه جلب می‌کند، ازجمله آنهایی که کنجکاو هستند.

"دختر چهارده ساله‌ام عکسی از توی تلفنش بهم نشان داد که ماشینی در حال سوختن بود، او گفت: مامان، این تو خیابان اصلی تاتنهام بود."

"به دخترم گفتم: "می‌خوای بری آنجا و ببینی چی شده؟" ما با دوچرخه رفتیم."

"ما رفتیم در گوشه یک مغازه کوچک چون نمی‌خواستم چیزی منفجر شود و مرا بسوزاند. ما شبیه پرستارها بودیم چون همه زخمی‌ها پیش ما می‌آمدند. افرادی را دیدم که دستشان چاک برداشته بود و پوستشان آویزان بود."

"بهشان آب یخ می‌دادم. زخم‌هایشان را می‌شستم و به آنهایی که چندان آسیب ندیده بودند، می‌گفتم "برگردید و بجنگید" چون اهمیت نمی‌دادم.

"من فکر می‌کنم پلیس حقش بود که یک گوشمالی حسابی ببینه. آنها حق ندارند بروند کسی را که هیچکاره است، بکشند."

شنبه ۷ اوت

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

آشوبگران، فضای ناآرامی‌ها را " فضای مهمانی" توصیف کردند

"هرچه نزدیکتر شدیم، می‌توانستیم سایه آشوبگران را ببینیم. سر و صدا تا حد زیادی افزایش می‌یافت. برقراری ارتباط با وجود سر و صدا به سختی انجام می‌گرفت. تقریبا ناممکن بود که بی‌سیم‌ها را بشنویم."

"این امکان بود که مورد هدف شلیک قرار بگیریم به‌ویژه اگر گول می‌خوردیم که جلوتر برویم. و همچنین دیدم افرادی قمه‌هایی کنار پاهایشان آویزان بودند."

"همه اینها می‌توانست پایان بسیار ترسناکی داشته باشد."

آتش‌نشانی لندن می‌گوید آتشی که سراسر پایتخت را گرفته، اکنون تا حد زیادی تحت کنترل است.

بعد ازظهر آن روز، پلیس اعلام کرد تحقیقاتی انجام خواهد شد.

غروب می‌شود، خشونت یکبار دیگر شعله‌ور می‌شود. پلیس به مناطق انفیلد، بریکستون و آکسفورد سرکس فراخوانده می‌شود. پلیش ضد شورش و سواره‎ نظام در خیابان‌ها گشت می‌زنند.

"دقیقا یک منطقه جنگی بود. به آنجا رفتم، حدود پنج جوان را دیدم با صورت‌های پوشیده. یک سطل زباله چرخ‌دار را به آتش کشیده بودند و آن را به سمت پلیس ضد شورش پرتاب کردند."

"حدود ۱۶ مرد، همه با لباس‌های ورزشی خاکستری. از مناطق دیگر آمده بودند و می‌گفتند: "امروز ما نزاع محلی را کنار می‌گذاریم. امروز اینجاییم که به شما کمک کنیم."

"من آنها را سرباز می‌نامم. و آنها با هم متحد در خط مقدم علیه پلیس بودند. و این واقعا خوب بود، خیلی خوب بود."

غارت به سرعت نیروی محرکه پشت ناآرامی شد.

نخستین فروشگاه‌های مورد حمله، لباس‌فروشی‌ها و فروشگاه‌های لوازم الکتریکی گران قیمت است.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

فروشگاه جی‌دی فروشنده لوازم ورزشی یکی از فروشگاه‌ها غارت شده در لندن بود

"همه می‌ترسیدند که شروع کنند. یکی با سنگی ویترین مپلین (فروشگاه لوازم کامپیوتری و الکترونیکی) را پایین آورد."

"و بعد همه چیز شروع شد. یکی گفت چهارتا تلویزیون برمی‌دارم، و دیگری می‌گفت، من پنج تا برمی‌دارم." استرس و اضطرابی در کار نبود. همه قدرت داشتند. همه قوی بودند."

"پلیس کنترل نداشت. ما قدرت داشتیم."

"مامور ارشد پلیس که در محل حضور داشت، به من تلفن زد که بگوید آنها خسته‌اند، به استراحت نیاز دارند، آیا وقت استراحتی برای آنها وجود دارد؟"

"و من مجبور بودم به او بگویم: "به این زودی‌ها کمکی دریافت نخواهید کرد. هرچه دارید همان است که دارید، باید خیابان را حفظ کنید."

مطمئن نبود که آیا دارم حقیقت را به او می‌گویم. در واقع، به من گفت: "شوخی می‌کنی؟"

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

مغازه سیواران کاندیا در هکنی غارت شد. خسارت غارت سیگار و نوشیدنی‌های الکلی از مغازه او ۵۰هزار پوند بود

محوطه خرده‌فروشی در تاتنهام هال تخریب و داغان شد. افرادی تلویزیون به دست در خیابان می‌دوند. خرده‌فروشی دیگری در بریکستون وضعیت مشابهی دارد.

"من در واقع این آی پد را پیدا کردم و وقتی آن را برداشتم، دختری داشت به من نگاه میکرد."

"آن را بهش دادم. رفتم به مغازه‌و یه مشت سیگار برداشتم و دادمشان به یک پیرزن."

"تنها یک بسته برای خودم نگه داشتم، یک بسته ۴۰ نخی."

"چرخ خرید سوپرمارکت‌ها در دست آشوبگران بود تا آنها را از آجرهای ساختمان‌های در دست احداث پر کنند و به خط مقدم بیاورند و دوباره بلافاصله آنها را پرکنند."

"مردم می‌خواستند به ما صدمه برسانند. مردم خیلی خیلی بدجور، می‌خواستند به ما صدمه برسانند."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

پم دوگان، مادر مارک دوگان بعد از اینکه بنا تحقیقات اعلام شد کشتن فرزندش قانونی بوده

دوشنبه ۸ اوت

فروشگاه‌های بیشتری در ساعات اولیه به آتش کشیده می‌شوند.

غارت و خرابکاری در نقاط مختلف لندن گسترده می‌شود.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

ناآرامی‌ها علاوه شورشی‌ها، تماشاچی هم جلب کرد.

"احساس خوبی می‌داد، دقیقا طبیعی بود.انگاریک روز معمولی بود. همه همان کار را می‌کردند و هیچ‌کس گرفتار نمی‌شد."

"هفتاد ساله‌هایی را دیدم که در فروشگاه جی‌دی اسپورت، راه می‎رفتند با چیزهایی که دنبال خود می‌کشیدند، مثل کیف چرخ‌دار. آنها را پر می‌کردند و در فروشگاه می‌چرخیدند. با خودم فکر کردم "اینها مسن‌اند اما دست به سرقت می‌زنند."

"با خودت می‌گفتی "اوه خدای من هرچی بخوای می‌تونی برداری."

آتش‌نشان‌ها به انفیلد، بریسکتون و والتامستو فراخوانده شدند.

"همه می‌گفتند "آره، این فرصت ماست." کاری را که باید بکنیم، انجام می‌دهیم. انگار سال‌ها در بند بودیم و حالا از بند آزاد شدیم."

"همه جور آدم آنجا بود. یک سفید پوستی بود با شلوارک و صندل و کلاه حصیری."

"واقعا، لذت‌بخش بود. انگار یک مهمانی خیابانی بود. من به‌عنوان یک تماشاچی آنجا رفتم. واقعا تماشاچی بودم."

خیلی از ماها برای تماشا رفتیم، اما در آن گرفتار شدیم."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

کرکره مغازه‌ها نمی‌توانست چندان دوام بیاورد

"مردی را دستگیر کردم، وقتی که در بازداشتگاه نشسته بودیم، از او پرسیدم "چه می‌کردی آنجا، چه می‎کردی؟" و او گفت "نباید دوگان را می‌کشتید."

"و برگشتم بهش گفتم "اما تو به مغازه‌ای دستبرد زدی". و به نظرم آمد که آنها گیر داده بودند به این موضوع که دوگان، دلیل ماجراست."

"اما چرا تو به یک مغازه دستبرد زدی، چون پلیس به مردی شلیک کرده؟"

"من رفتم ببینم که چطور مردم چیز برمی‌دارند و چطور زیر کرکره‌های می‌خزند و این چیزها."

"خب با نقشه آمدم و بیرون ایستادم. منتظرم شدم کسی بیرون بیاید و چیزی را که می‌خواهم برداشته باشد. و ازش بگیرم. ماشین آن اطراف بود و کالا را می‌گذاشتم تو ماشین و برمی‌گشتم برای چیز دیگری."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

یک اتوبوس دو طبقه گرفتار آتش شد

بعد از وقفه‌ای در ساعات روز، وقتی شامگاه نزدیک می‌شود، یکبار دیگر درگیری‌ها شروع می‌شود.

هکنی و پکام، شورش و آتش‌افروزی به خود می‌بیند. تا تاریکی می‌رسد، آتش در کرویدون و ایلینگ شعله‌ور می‌شود.

پلیس تحت فشار است و نه می‌تواند نمایش قدرت دهد و نه دستگیری‌های گسترده انجام دهد.

"انگار نبردی بود و پلیس علیه ما بود، و برای اولین بار احساس کردیم می‌توانیم با آنها درگیر شویم."

"هر سنگی که دست داشتیم، به طرف آنها پرتاب می‌کردیم، سنگ، میز، سکه، کفش... همه چیز."

"مخزن بازیافت بطری، واژگون شد و باران بطری بود که به سمت ما می‎بارید. در رسانه‌های اجتماعی صحبت از مردمی بود که دنبال کشتن پلیس بودند."

"شبی که کیث بلیک‌لاک (پلیسی که در سال ۱۹۸۵ در یک شورش در لندن کشته شد) در تاتنهام به قتل رسید، من سر پست بودم، از بی‌سیم می‌شنیدم که صدای جیغ ممتد کمک می‌آید؛ صدای که فراموشش نمی‌کنم."

"آن شب، چنین اتفاقی می‌توانست برای ما بیفتد."

ماموران پلیس از سایر شهرها برای کمک به پلیس پایتخت گسیل شدند.

دیوید کامرون نخست‌وزیر وقت، بوریس جانسون شهردار وقت و نیک کلگ معاون نخست‌وزیر و اد میلیبند رهبر حزب کارگر از تعطیلات تابستانی به لندن بازگشتند.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

هر آن چه دم دست بود به سوی پلیس پرتاب می‌شد

سه‌شنبه ۹ اوت

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

خودروهای پلیس از اهداف اصلی کسانی بودند که بمب‌های آتشزا پرتاب می‌کردند

همانطور که عقربه ساعت روی روز چهارم ناآرامی می‌رود، شورش از لندن فراتر می‌رود. یک پاسگاه پلیس در بیرمنگام به آتش کشیده می‌شود. به یک پاسگاه دیگر در ناتینگهام بمب آتش‌زا پرتاب می‌شود. خودروها در جنوب لیورپول می‌سوزند. در مرکز منچستر ناآرامی هست، در سالفورد و وست برومویچ.

در ناحیه بوتل در مرسی‌ساید، از یک کامیون حمل بار استفاده می‌شود تا دیوار اداره پست را خراب کنند.

آشوب در ۲۲ ناحیه لندن گسترش می‌یابد.

"هیچ درکی از این نداشتیم که چطور در کرویدون اوضاع خیلی سریع تغییر کرد."

"مردم در خیابان‌ها صورت‌ها را پوشاندند. چند جوانک درست آمدند جلو خط پلیس، ما را شمردند و برگشتند. سپس کل جمعیت به سمت خیابان راه افتاد با خودرویی چهار در، بر پیشانی جمعیت."

"خودرو با سرعت زیاد به سمت ما آمد، هیچ قصدی برای ترساندن ما نبود. آنها سعی کردند از روی ما رد شوند. بدون جای هیچ شکی مطمئنا قصد کشتن داشتند."

آشوبگران تنها به پلیس حمله نمی‌کنند و غارتگری نمی‌کنند بلکه در محله‌هایشان آتش‌افروزی می‌کنند ازجمله مغازه‌هایی که طبقه بالایش مسکونی است. در میان اهداف مورد حمله، ساختمان ۱۴۰ ساله مبلمان‌فروشی ریووز، که ساختمان شاخص محله است، در آتش می‌سوزد.

محله لویشام، گروه‌های پرسه‌زنی دارد که به ناآرامی‌ها دامن می‌زنند. دست‌کم ۱۰۰ نفر یک فروشگاه را در بتال گرین غارت کردند. در لمبث آتش‌سوزی آغاز می‌شود، مواد آتش‌زا در هکنی پرتاب می‌شوند.

"همه کبریت، سوخت و بمب آتش‌زا داشتند. چون می‌خواستیم همه چیز را در آتش ببینیم. به آنها نشان دهیم "حالا چکار می‌توانید بکنید؟ هیچ کاری از دستتان بر نمی‌آید."

"مغازه مک‌دونالد را دیدم که در آتش می‌سوخت و کاملا در آتش بود و من بمب آتش‌زا در آن انداختم، در آتش می‌سوخت و احساس خوبی داشتم."

محله کرویدون لندن همچنان در آتش است.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

شمار آتش سوزی‌ها زیاد بود و پلیس مجبور شد نجات جان افراد را در اولویت قرار دهد

چهارشنبه ۱۰ اوت

منبع تصویر، Getty Images

دیوید کامرون می‌گوید برنامه‌های احتمالی برای استفاده از ماشین آب‌پاش با اطلاع قبلی ۲۴ ساعته در دست است. وزیر دادگستری می‌گوید زندان به اندازه کافی برای همه وجود دارد.

سرانجام، شورش خاتمه می‌یابد.

"چه چیز باعث شد همه چیز تمام شود؟ به آسانی. فروشگاه‌ها از اجناس خالی شد."

"اجناس مغازه کاریز طرفه‌العینی رفت، مثل اجناس مغازه‌های تلفن فروشی."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

غارتگران اجناس را بردند اما قفسه‌ها و تجهیزات را هم ویران ‌کردند

دادگاه‌ها شب‌ها باز بودند تا به افراد مرتبط با ناآرامی‌ها که در حبس بودند، رسیدگی کنند.

"چیزی که خیلی ناراحتم می‌کند این است که درست عمل نکردند، آنجا یک مشت بچه حریص بودند که برای لذت دست به آن کارها می‌زدند و باید مغازه‌ها را ول می‌کردند و تمرکز را روی مبارزه با پلیس می‌گذاشتند."

"آنها داشتند با پلیس می‌جنگیدند برای یک دلیل موجه. مغازه‌ها کاری‌شان نداشتند. مغازه‌هایی بودند که مامان‌ها و مامان بزرگ‌هایشان به آنجا می‌رفتند. اداره پستی که پدربزرگ و مادر بزرگشان می‌رفتند."

جمعه ۹ سپتامبر

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

مشایعه‌کنندگان مراسم تدفین آقای دوگان

مراسم دفن آقای دوگان در کلیسای نیواستیمنت در وود گرین لندن برگزار شد.

آن روز در آرامش گذشت.

عواقب

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

تلاش‌ شد تا آشوبگران ردیابی شوند

پلیس ویدئوهای دوربین‌های مدار بسته را برای شناسایی افراد بررسی کرد. در ماه‌های بعد، بیش از ۲ هزار نفر تحت تعقیب، متهم و محکوم شدند.

"دوستی آمد خانه ما و به من گفت که این وبسایت را چک کنم که تصاویر دوربین‌های مداربسته را نشان می‌دهد. "اوه خدای من، من هم هستم."

"پنج شش جفت کفش دستم بود. مثل روز روشن بود که دزدیده شده بودند. و یکی از من یک جفت کفش درخواست کرد و من بهش دادم و دوربین خیابان چهره مرا گرفته بود."

"و این طور شد که گرفتار شدم."

منبع تصویر، RICHARD GOUGH

توضیح تصویر،

فروشگاه‌های لباس از اولین اهداف برای غارت بودند

پس از شورش‌ها، دولت گزارش رسمی ارائه نداد اما گزارش‌هایی از نهادهای دیگر در دست بود.

از دلایل این ناآرامی‌ها، فرصت طلبی، محرومیت اجتماعی، نارضایتی از پلیس و بیکاری ذکر شد، اما دلیل قاطع برای آنچه در آن پنج روز در ماه اوت رخ داد، یافت نشد.

طی روزهای بعد، پلیس شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت. پلیس پایتخت بعدتر تایید کرد که ناتوانی در نظارت بر رسانه‌‌های اجتماعی به این معنی بود که پلیس نمی‌توانست زودتر احتمال چنین وضعی را دهد.

تحلیل‌ها در پی شورش‌ها نشان داد که شمار نامناسب پلیس یک ضعف بوده، همچنین پلیس می‌بایست گاهی سریع‌تر و قاطع‌تر وارد عمل می‌شد و اینکه اطلاعات موجود ناقص بود.

این گزارش‌ها، شجاعت افراد پلیس را که در خط مقدم بودند، ستودند.

منبع تصویر، Getty Images

وزارت دادگستری بریتانیا کل مجرمان را ۱۲۹۲ نفر اعلام کرد که به دلیل اقداماتشان زندان شدند.

غارت به‌عنوان یک عامل تشدید کننده مجازات در نظر گرفته شد. احکام مجازات طولانی‌تر بود و تعداد بیشتری از افراد به زندان فرستاده شدند

"دست‌کم وقتی مسن‌تر شدم، می‌توانم به بچه‌هایم و نوه‌های بگویم "درگیر یک شورش شدم داستان خوبی برای آنهاست، نه؟ می‌دانی، شبیه جنگ جهانی دوم و پدر پدربزرگ‌هایم است."

"تاسفی ندارم. اگر دوباره اتفاق بیافتد، با خوشحالی به آن می‌پیوندم. هرچیزی علیه پلیس باشد، با خوشحالی به آن می‌پیوندم."

"همه از اینکه رخ داد، خوشحالند. همه."

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

آرون بی‌بر ۸۹ ساله، در حال ارزیابی خسارت وارده به آرایشگاهش

"من برای سرقت آنجا نبودم. من برای انتقام آنجا بودم.

"همیشه به یاد خواهم داشت که آن روزی را که ترس را به وجود پلیس و دولت انداختیم. برای یک آن، آنها روی لبه بودند، احساسی را که ما داشتیم، حالا آنها احساس می‌کردند. از جانب ما تهدید را احساس می‌کردند."

"آن سه روز، بهترین سه روز زندگیم بود."

منبع تصویر، Getty Images

"وقتی بعد از ظهر سه‌شنبه بلند شدم و به اداره زنگ زدم، به من گفتند لازم نیست تا ساعت ۶ بیایم. فرصت داشتم که سگم را برای گرداندن ببرم پارک."

"تقریبا عجیب بود از این نظر که اولین اوقات آرامش بخشی بود که داشتم، و کسی هم تلاش نمی‌کرد مرا بکشد. خیلی خوب بود."

  • خبرهای بیشتر را در کانال تلگرام بی‌‌بی‌سی فارسی دنبال کنید

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: ۱۰ سالگی ناآرامی‌‌های لندن؛ پنج شب تابستانی که پایتخت بریتانیا در آتش ‌سوخت