مشهورترین آثار سینمایی، تلویزیونی و نمایشی با موضوع امام‌حسین (ع)

مشهورترین آثار سینمایی، تلویزیونی و نمایشی با موضوع امام‌حسین (ع)
خبر آنلاین

نرگس کیانی: مارتین اسلین در کتاب «دنیای درام»، درام را زیربنای مشترک تئاتر، سینما و تلویزیون معرفی می‌کند و شاهد این گفته را متن‌های یکسانی می‌داند که با اندکی تغییرات، هم بر پرده سینما، هم بر صحنه تئاتر و هم در قاب تلویزیون جان می‌گیرند. هنری که از عوامل متعددی چون روایت داستانی، شخصیت‌ها، صحنه‌آرایی، بازیگری، افکت، لباس، دیالوگ و غیره تشکیل می‌شود و تفاوتی نمی‌کند این شکل‌گیری در کدام رسانه رخ دهد. کشمکش و تضاد و تعارضِ افکار، امیال، عواطف و اراده، اصلی‌ترین عنصر درام به شمار می‌آید و اهمیت این عنصر تا اندازه‌ای است که گاه در تعریف درام تنها به این بسنده می‌شود که آن را مساوی «هر روایت پُرکشش» تلقی می‌کنند. درام عمل است؛ عملی معطوف به هدف و این هدف چیزی جز افشاگری نیست. 

این عمل، این رخداد عاطفی می‌تواند حول موضوعاتی گوناگون و آن‌طور که ژرژ پولتی در کتاب «سی‌وشش وضعیت نمایشی» می‌گوید در موقعیت ابتلا به بلا، عشق، جنون، ایثار در راه آرمان، جاه‌طلبی، حسادت، قضاوت، پشیمانی و... یا ترکیبی از همگی این‌ها رخ دهد.  

موقعیت زمانی کنونی، محرمِ ۱۴۴۳ هجری قمری به یادمان می‌آورد کم نبوده‌اند هنرمندانی که در قالب اثری دراماتیک و مکتوب، نمایشنامه‌ای برای صحنه تئاتر یا فیلمنامه‌ای برای سینما و تلویزیون از امام حسین(ع)، واقعه کربلا و روز عاشورا نوشته‌اند هرچند در این میان تنها چند نامند که روایت‌شان، تکرار نگاه رسمی، غالب و بارها گفته شده نبوده است و نام‌شان هر بار که به این موقعیت تاریخی می‌رسیم، در ذهن تکرار می‌شود. 

از جمله این نام‌ها، بهرام بیضایی و فیلمنامه «روز واقعه»اش است. فیلمنامه‌ای که اجازه ساخت آن علی‌رغم علم به توانایی بی‌چون و چرای نویسنده‌اش در کارگردانی، نه به او که به کارگردانی دیگر سپرده شد.

محمد رحمانیان و نمایشنامه «اسب‌ها؛ سال ۵۹ هجری شمسی» نام دیگری است که به یادمان می‌آورد در اثر دراماتیک می‌توان زاویه نگاه و راوی را چنان تغییر داد که نه انسان‌ها که اسب‌ها راوی تاریخ‌ شوند؛ از حادثه سال ۵۹ هجری شمسی و زخمی که هنوز تازه است.

فیلمنامه مشترک داوود میرباقری، حسن میرباقری و محمد بیرانوند؛ «مختارنامه»، اثر دیگری است که روی آنتن تلویزیون رفتنش در محرم امسال برای دوازدهمین سال پیاپی را می‌توان سندی بر به تعداد انگشتان یک دست بودن آثار قابل اعتنا در این زمینه دانست.

«شب دهم» به قلم حسن فتحی که در هنگامه هم‌زمانی نوروز و محرم در سال ۱۳۸۱ روی آنتن شبکه یک سیما رفت، نمونه درخشان دیگری از بازتاب تعزیه، تعزیه‌خوانان و سوگواران حسین(ع) در قالب اثری دراماتیک است.

از «رستاخیز» نوشته احمدرضا درویش نیز می‌بایست در این میان نام برد، هرچند تنها نمایش آن در ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ در سی‌ودومین دوره جشنواره فیلم فجر بود و هیچ‌گاه نتوانست به واسطه آن‌چه «انتقاد برخی از به تصویر کشیده‌شدن چهره حضرت عباس(ع)» نامیده شد، اکران عمومی شود. 

آن‌چه در ادامه می‌خوانید نگاهی است به تصویر حسین(ع) در آینه آثار دراماتیکِ سینما، تلویزیون و تئاتر ایران. 

شبلی در «روز واقعه»: من حقیقت را پاره‌پاره بر خاک دیده‌ام

«در روز عروسی، یک روز پیش از واقعه عاشورا، آن‌گاه که خبر کشته‌شدن مسلم‌بن‌عقیل می‌رسد، آوایی در سر جوانِ نصرانی تازه‌مسلمان به نام شبلی که به عشقِ راحله اسلام آورده است می‌پیچد که کمک می‌خواهد. شبلی پیِ آوا از جشن عروسی بیرون می‌زند و راه کوفه پیش می‌گیرد. به تاخت از بیابان می‌گذرد اما سرانجام ساعتی پس از واقعه عاشورا به کربلا می‌رسد.» این خلاصه داستان فیلمنامه درخشان بهرام بیضایی؛ «روز واقعه» است.

فیلمنامه‌ای که ساخت آن در سال ۱۳۷۳ نه به نویسنده‌اش که به کارگردانی دیگر، شهرام اسدی سپرده شد و بیضایی در خصوصش می‌گوید: «روز واقعه را نگذاشتند خودم بسازم. لااقل ۱۰ کارگردان عوض شد و من تعجب می‌کردم که این همه آدم نمی‌توانند این فیلم را بسازند. حتی گفتند واروژ کریم‌مسیحی بسازد. خوشحال می‌شدم اگر او می‌ساخت. حتی اسم محمدرضا اصلانی را آوردند. خیلی‌ها عقیده داشتند که چند جای فیلم را باید عوض کنم اما من برای عوض کردن نرفتم. به هر حال شهرام اسدی مهارتش را داشت که حداقل تعداد جاهایی را که می‌خواستند عوض کنند به عدد سه برساند و فیلمی بسازد شبیه فیلم‌هایی که قرار است از تلویزیون پخش شود. اصلا نمی‌خواهم بگویم راضی هستم یا نه. تمام حرف من این است که من این فیلم را این‌طور نمی‌دیدم. این فیلم شباهتی به فیلم‌هایی که داشتم ندارد.»

در بخشی از این اثر درخشان که خاص و عام آن را می‌پسندند و بسیاری به‌حق معتقدند هنوز اثری به قدرتمندی‌اش در خصوص واقعه کربلا نوشته نشده است، می‌خوانیم:

«راحله (رنگ‌پریده): کجا رفتی و چه دیدی؟ بگو شبلی، حقیقت را چگونه یافتی؟
تصویر به سوی شبلی می‌رود، هنوز ضربه‌خورده از آن‌چه دیده، به‌سختی در تقلا و ناتوان از یافتن واژه‌هایی درخور.
شبلی: من حقیقت را در زنجیر دیده‌ام. من حقیقت را پاره‌پاره بر خاک دیده‌ام. من  حقیقت را بر سر نیزه دیده‌ام.» 

قهرمان و پهلوان‌سازی میرباقری در «مختارنامه»  

خونخواهی مختار ثقفی در پی شهادت حسین‌بن‌علی بود که «مختارنامه» داوود میرباقری را شکل داد. سریالی که نخستین بار مهر ۱۳۸۹ از شبکه یک سیما روی آنتن رفت و امسال در مرداد ۱۴۰۰ برای دوازدهمین مرتبه پخش می‌شود و هرچند این تکرار در پخش هر بار انتقاداتی گسترده را برمی‌انگیزد اما خود می‌تواند جای خالی آثار درخور در این حوزه را نشان دهد. 

میرباقری در «مختارنامه» با مختار (با بازی فریبرز عرب‌نیا) قهرمان و با کیان (با بازی رضا رویگری) پهلوان می‌سازد و در عین حال مخاطب را از یاد نمی‌برد و کارش اثری هنری از آب درمی‌آید که کیفیت و جذابیت آن دست‌کم هنگام پخش در بار نخست قابل انکار نیست.

تعزیه‌خوانان و سوگواران حسین(ع)، پیچیده در ماجرایی عاشقانه  

مهم‌ترین اثر تلویزیونی درباره تعزیه و سوگواری حسینی همچنان و بعد از حدود بیست سال، «شب دهم» حسن فتحی است که در زمان پخش با استقبالی گسترده مواجه شد.

داستانِ «شب دهم» در دوران پهلوی اول و زمان ممنوعیت برگزاری تعزیه اتفاق می‌افتد. جوانی لات که فرزند تعزیه‌خوانی خوشنام بوده است، برای اثبات عشق‌ ناممکن‌اش به یک شازده قجری زیر بار شرط اجرای تعزیه در ده شب محرم می‌رود. شرطی که اجرای آن هرچه جلوتر می‌رود سخت‌تر اما اراده و باور حیدر (با بازی حسین یاری) هم قوی‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که اجرای تعزیه در روز عاشورا تبدیل به انگیزه اصلی‌اش می‌شود. در این میان، داستان‌های فرعی چنان به هم می‌پیوندند که فینالی تاثیرگذار رقم می‌زنند. با گذشت زمان، شاید اجرا و تولید سریال کهنه شده و حتی از چشم افتاده باشد اما قصه به دلیل الگو و ساختار قابل‌ قبول همچنان کار می‌کند.

«رستاخیز»ی که دیده نشد 

تحقیق و مطالعه احمدرضا درویش برای ساخت «رستاخیز» پس از تولید «دوئل»، فیلم قبلی‌اش از سال ۱۳۸۳ آغاز و فیلمبرداری آن پس از یک سال پیش‌تولید از شانزدهم بهمن ۱۳۸۸ هم‌زمان با اربعین حسینی در بم شروع شد و پس از پشت سر گذاشتن بیش از ۲۵۰ جلسه فیلمبرداری در ۱۲ دی‌ ۱۳۸۹ به پایان رسید و در سال ۱۳۹۱ آماده نمایش بود اما تنها نمایش آن در سی‌ودومین جشنواره فیلم فجر سال ۹۲ با حواشی متعددی مواجه شد. مهم‌ترین حاشیه ایجادشده برای «رستاخیز» در پی نمایش چهره حضرت عباس(ع) شکل گرفت و فرصت اکران عمومی را از این فیلم، تا امروز دریغ کرد. 

اسب‌ها راوی تاریخ‌اند از حادثه سال ۵۹ هجری شمسی و زخمی که هنوز تازه است

«اسب‌ها راوی تاریخ‌اند از حادثه سال ۵۹ هجری شمسی و زخمی که هنوز تازه است»، این نمایش با حضور شش مرد، دو زن، ۱۲ شخصیت/اسب به‌همراه گروه گریختگان، عزاداران و اسبان اولین بار در سال ۸۳ روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر در تهران رفت و واقعه کربلا را از زبان اسبانِ جنگجوی میدان تصویر کرد. این نمایشنامه در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات نیلا منتشر شد.

در دومین جایزه دوسالانه دعبل خزایی (کتاب سال عاشورا) در شهریور ۱۳۹۶ بود که «اسب‌ها؛ سال ۵۹ هجری شمسی» برگزیده رشته ادبیات نمایشی گروه ادبیاتِ این رویداد شد.

امام سوم از نگاه دیگر نویسندگان

امیر دژاکام، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر کتاب «غزل کفر»، مجموعه پنج نمایشنامه با محوریت واقعه کربلا را سال ۱۳۹۲ توسط انتشارت نیستان منتشر کرد. «ساقی»، «یک دامان ماه و ستاره»، «غزل کفر»، «منطق‌الطیر سلیمانی» و «دزد آب» اسامی این پنج اثر بود.

«کوفیان» نوشته حسن باستانی، «وین راه بی‌نهایت» به قلم نصرالله قادری، «واقعه در واقعه» اثر صادق عاشورپور، «باد سرخ» با سه اثر از قدرت‌الله فتحی، محمود مهدوی و  کریم عظیمی، «در سایه‌سار سوگ سکوت» از میلاد اکبرنژاد و «فرزند فریاد» باز هم از صادق عاشورپور از جمله دیگر نمایشنامه‌هایی هستند که در آن‌ها به آن‌چه بر امام حسین (ع) گذشت، از منظری دراماتیک پرداخته شده است.

   این مطالب را هم بخوانید:

  ◾️ پاسخ رحمانیان به منتقدان «روز حسین(ع)»: روشنفکران بزرگ‌ترین حافظان امنیت جامعه هستند 

  ◾️ از آشنایی با حیدرِ کرار از زبان دیگران تا اعتراض به حذف امام علی(ع) 

۵۷۲۵۹

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: طرح «هر کوچه شهید یک حسینیه» فضای شهر قزوین را امام حسینی می‌کند