فضایی از آنِ خودم
شاید پرسش این کاربر پرسشی اساسی برای بسیاری از افراد باشد. موضوع این نوشته کلمۀ «فضا» است که در سؤال آن کاربر مطرح شده است.
شاید در نگاه نخست فضا مفهومی اجتماعی به نظر نیاید ولی جالب است بدانیم که در قرن بیستم به تدریج شاخههای مختلف علوم اجتماعی، از مطالعات شهری گرفته تا مطالعات خانواده به این مفهوم اقبال نشان دادند. در این دست از مطالعات، به فضا هم در برداشتی انتزاعی و نظری، و هم در برداشتی عینی و عملی توجه شد. منظور آنکه برای مثال در بحث از خانواده، فضا هم به «فاصله فیزیکی» اشاره دارد و هم برخورداری از «خلوت و حریمی شخصی» به معنای اجتماعی آن. در واقع فضا هم امری عینی و هم امری ذهنی است.
در طول قرن بیستم، با تغییرات و تحولات اجتماعی و فکری نظیر فردگرایی که در آن توجه به نیازها و خواستههای فردی تبدیل به ارزشی اجتماعی گشت زمینههای اهمیت یافتن مفاهیمی مانند فضا نیز بیشتر شد. برای مثال به تدریج در خانواده هستهای هر عضو خانواده(تکتک کودکان و والدین) در عمل صاحب فضایی(اتاق) از آنِ خود شدند. ولی مطالبۀ فضا از دیگران در این سطح باقی نماند. به بیان روشنتر، درخواست فضا در برداشتی مکانی(داشتن کُنج یا اتاق مخصوص به خود) به سایر قلمروها مانند تعاملات و روابط نیز تسری یافت. هر کدام از اعضای خانواده از دیگری انتظار داشت که داشتن فضا را برای طرف مقابل به رسمیت بشناسد، به این معنا که برای مثال زوجها زمانهایی مختص خودشان داشته باشند و به حریم شخصی و خلوت فردی همدیگر احترام بگذارند. در این زمانهای اختصاصی، کسی کاری به کار دیگری نداشته باشد و در دنیای خودساخته خودشان غرق باشند و زمان را آنگونه سپری کنند که دلشان میخواهد. این یعنی به شکلی ناب و اصیل مال خودشان باشند، پدیدهای که در اعصار پیشین حتی تصور آن دور از ذهن بود. فضا در اینجا کارکردی نمادین مییابد و نوعی مقابله با قدرت یکسانساز خانواده علیه فردیت میشود. هدف آن است که «من» در «ما» استحاله نشود. «من» بتواند در مواقعی از «ما» مرخصی بگیرد و حق جدایی موقت داشته باشد.
باید توجه داشت که برداشت از فضا در معنای «داشتن خلوت فردی» چنین نیست که فرد لزوما زمان خود را به تنهایی سپری کند. او ممکن است به سراغ دورهمیهای دوستانه برود، ممکن است در شهر بیهدف پرسهزنی کند، ممکن است با دوستانش به سفر برود، حتی به تنهایی به تماشای یک فیلم خوب بنشیند یا کتابی خوب بخواند. او میخواهد زمانی از آنِ خودش داشته باشد، فقط خودش!
داشتن فضایی از آنِ خود در جامعۀ ایرانی پیچیدگیها و چالشهای خاص خودش را دارد. از طرفی بیاعتمادی فزاینده باعث شده است تا همسران بهآسانی با به رسمیتشناختن فضا برای دیگری کنار نیایند. دوم آنکه وقتی زنان نقش مادری بر عهده میگیرند گویی داشتن فضایی از آنِ خود امری ظالمانه و قساوتآمیز است. هر زنی که مادر میشود باید با داشتن خلوتی ناب برای خود خداحافظی کند. نکتۀ سوم آنکه ما اغلب داشتن فضا در معنای مکانی آنرا به رسمیت شناختهایم ولی در معنای اجتماعی آنرا نه. برای مثال فرزندانمان اتاق اختصاصی دارند ولی هر زمان دلمان بخواهد بیاطلاع وارد اتاق آنان میشویم. زنان گذراندن زمان با دوست یا دوستان را برای همسر به رسمیت شناختهاند ولی مدام نظارت خود را از طریق تلفن اعلام می کنند اینکه «حواسم بهت هست»، حتی فرزندان «عصر دیجیتال» نیز از درک «فضایی از آنِ خود» برای والدینشان ناتواناند. چرا که اغلب در چنین مواقعی مدام با والدین تماس میگیرند تا با کمک آنان جوراب یا شیشۀ مربا را پیدا کنند، گویی آنان مدام میخواهند به یاد والدینشان بیندازند که «حواست باشه تو مادر یا پدر هستی».
فضا مانند سایر مفاهیم اجتماعی لایهلایه و پیچیده است. پذیرفتن فضا برای دیگری نیازمند نوعی جهانبینی و نگرش باز است. بهراستی هر کدام از ما چقدر از به رسمیتشناختن فضا در معنای مکانی آن فراتر رفتهایم و به معنای اجتماعی آن نزدیک شدهایم؟ اینکه« هر کس در مواقعی نیاز به فضا دارد و میخواهد لحظههایی مختصِ خودش داشته باشد»
سخن پایانی آنکه به رسمیتشناختن فضا برای دیگری لطف نیست بلکه این، حق دیگری است.
* عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان / منتشر شده در کانال نویسنده در تلگرام
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: فضایی از آنِ خودم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران