در سوگ میراث دار ماندگار

در سوگ میراث دار ماندگار
خبر آنلاین

شادروان استاد أصفیائی ، دارای تالیفات متعددی همچون تعلیقات بر منظومه حاجی سبزواری،  و تاثیرات لغوی مجمع البیان از تبیان شیخ طوسی و ...، نیز مجلداتی از فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیة الله مرعشی (ره) بود، همچنین ترجمه اثری از اندیشمند مصری، محمدحسنین هیکل، با عنوان ایران ، کوه آتشفشان و انتشارِ شمارگانی از نشریه (عادیات ) در سالهای نخستین پیروزی انقلاب، از جمله کارهای علمی این استاد فقید بشمار می آید.

سالها مدیریت بخش نسخ دستنوشته کتابخانه آیة الله مرعشی (ره) را به عهده داشت که در این راستا از این فرصت بهره برداری نموده و دانش خود را در طَبَق اخلاص نهاده و با تقدیم به جوانان و افرادی که آمادگی دریافت آن را داشتند ، مخلصانه و از باب زکات علم ارزانی داشت و به  تربیت جمعی از فهرست‌نگاران جوان همًت گماشت که این تلاش خود از دیگر برنامه‌های علمی و ماندگار وی بشمار می آید. 
نکته‌  مهم قابل اشاره و از فعالیت های فراموش نشدنی ایشان آن بود که حدود یک سومِ نسخ خطی نفیس موجود در کتابخانه آیت الله مرعشی (ره)، به همت، تلاش و هدایتِ آن استاد فرزانه، خریداری و به این گنجینه کم‌نظیر انتقال یافت. 
همچنین از دیگر تلاش ها و فعالیت های این میراث دار اسلامی این بود که اغلب کتابهای خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ، کتابخانه آستان قدس رضوی ، کتابخانه موزه کاخ گلستان، کتابخانه های استانهای مختلف کشور ، با کارشناسی این دانشمند وهنرشناس منحصر به فرد، ارزیابی وصحت سند آنها، معلوم گردیده است.
همچنین کتابهای متعلق به میراث تاریخی ، فقهی اصولی وعلمی أئمًه أطهار ع ، در استان های مسلمان نشین هند ، چین ، ازبکستان، وبحرین نیز با کمک این شخصیت علمی ، شناسائی ومورد اثبات صحت اسناد صورت پذیرفت.
استاد سیدمحمد اصفیایی عمر خویش را  در خدمت به حفظ و مرمت و معرفی آثار گذشتگان سپری نمود.

 یادی از یاران اندیشمند- از راست آقایان: بابک افشار ـ امیرحسین شرافت ـ سید علی طباطبائی یزدی ـ اسلام پناه ـ شفیعی کدکنی ـ دهباشی ـ سید محمود مرعشی نجفی ـ اصغر مهدوی ـ ایرج افشار ـ شهیدزاده ـ ایرج پارسی نژاد ـ دکتر اسلامی و سید محمد اصفیایی (کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، دوشنبه ٢٧ مرداد ١٣٨٢ شمسی)

استاد در سال ١٣٢٩ شمسی در تبریز در خانواده ای برجسته و روحانی دیده به جهان گشود . 
ایشان فرزند آیة الله سید اسماعیل أصفیائی شندآبادی از توابع شهرستان شبستر بود که خود از شخصیت های علمی حوزه و از سوی دیگر  در عرفان عملی و طی مدارج سیر و سلوک ، مقامی شامخ داشت و برخی از حالات وی زبانزد بزرگان دوران خود بود. 
او به حق یکی از صالحان بود. گویند هنگامی که خبر رحلتش را به آیت الله العظمی اراکی(ره) دادند، فرمود:
«أصفیائی،  از أصفیاء بود» مرحوم أصفیائی رقیق القلب و از «بکائون» زمان خود بود. وقتی به منبر می رفت در آغاز گفتارش آیه ای را ذکر می کرد و گریه می نمود و همه را به گریه می انداخت. مخصوصا آیاتی را که عتاب آمیز بود!  با همان لحن عتاب آمیز بلند قرائت می کرد و حال همه را منقلب می نمود. 
هنگامی که  جهت اقامه نماز در مسجد حاضر می شد، مدتی قبل از شروع نماز به نوافل می ایستاد و گریه و زاریشان مسجد را پر می کرد.
مرحوم استاد سید محمد اصفیائی هنگام سخن در باره پدر اشاره کرده است:
«مرحوم پدرم دائم الذکر و اهل مراقبت بود و در عین حال هیچگونه دعوی نداشت،  بلکه رفتار او به گونه ای بود که کسی متوجه عوالم او نمی شد. او با ادعیه عالیه اهل بیت(ع) أنس زیادی داشت و بسیاری از آنها را از حفظ داشت و قسمتهای مختلفی را گاهی در قنوت و سجده به زبان می آورد. 
به یاد دارم، روزی در منزل خلوتی به دست آمد،  از ایشان در مورد دعای کمیل سئوال کردم و پرسیدم، آیا هرکس می تواند دعای کمیل را بخواند؟
 ایشان جواب داد: اگر خداوند به کسی توفیق عنایت کند امر خطیری است، مگر نمی بینی می فرماید: «و ینادیک بلسان أهل توحیدک و یتوسًل إلیک بربوبیًتک»!!

مرحوم آیت الله اصفیائی شندآبادی

اینجا بود که ایشان منقلب شد و مرا نیز منقلب کرد و من دیگر نتوانستم به سئوالات خود ادامه دهم. مرحوم استاد أصفیائی خود اظهار می داشت :
پدرم عنایت خاصی نسبت به احوال و نوادر آثار علمای گذشته داشت و از سه تن «سیدبن طاووس، شهید ثانی» و آیت الله «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی» بسیار یاد می کرد. در اوایل که در روزهای گرم تابستان در قم روزه های مستحبی می گرفت، اندکی به وقت افطار مانده، نزد قبر شریف مرحوم ملکی حاضر می شد و با او نجوا می کرد.
این روحیات و حالات معنوی پدر بود که از استاد ، چنین شخصیتی بوجود آورد ، و در راهی گام نهاد که بدون تردید نه تنها روح و روان پدر را شاد نمود ، بلکه احیای میراث دستنوشته های بزرگان که حقً فراوانی بر همه حوزه ها و بلکه شیعه دارند را شاد نمود. 
تردید ندارم که دعای پدر و ویژگی های او از یک سو و از سوی دیگر ، گام نهادن استاد در این مسیر حفظ آثار میراث داران ، همه و همه به وی توفیقاتی ارزانی داشت که از او با عمری نه چندان دراز ، شخصیتی ماندگار و با آثاری برجسته و در خور توجه محافل علمی و کتاب شناسی و حفظ میراث کهن ، بوجود آورد.

بارها با این شخصیت متواضع در محافل تهران و قم برخورد داشته و توفیق خدمتگزاری در درمان وی را هنگامی که در سالهای ١٣٦٥ تا ١٣٨٢ شمسی ، هفته ای دو بار برای درمان و خدمتگزاری به قم مشرف می شدم ، خدمت این شخصیت می رسیدم ، و بیاد دارم تواضع و فروتنی او به گونه ای بود ، که مرا تحت تاثیر قرار می داد.
وی از شخصیتی والا و متواضع برخوردار بوده و همواره زبان در کام فرو بسته بود.
کتوم بودن وی از برجستگی های وی بشمار می آمد! و تا سوال نمی کردید ، از استاد سخنی نمی شنیدید. در کمک به دیگران و نیازمندان علمی و مالی ، کوتاهی نمی نمود و هیچگاه به سراغ بدهکاران خود نرفته و سخن در این باره به زبان نمی آورد. 
وی در جامعه و محیط فعالیت خود ، از اخلاق برجسته ای برخوردار بود که موجب رنجش و ناراحتی هیچ انسانی نمی گردید. همواره سعی می داشت که خود را وامدار بزرگان و افراد و ادب آنان بشمار آورد که این ویژگی از وی در جامعه ، شخصیتی برجسته بوجود آورده بود. 
در یک جمله می توان اظهار داشت که در رفتار و کردار خود در زندگی ، سعی داشت که از نیای والای خویش ، یعنی امامان معصوم ع پیروی کرده و دستورات آنان را به اجرا گزارد.
سرانجام پس از پشت سر نهادن حدود هفت دهه زندگی درخشان و علمی و تقدیم خدمات گسترده ، در روز دوشنبه هفتم شهریور ١٤٠٠ شمسی با روحی آرام و پیکری رنج کشیده ، از همً و غم دنیا آسوده گردیده و به سوی معبودش پر کشید. روانش شاد و یادش گرامی باد.

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: در سوگ میراث دار ماندگار