قدرت برای قدرت یا قدرت برای خدمت؛ مسئله دقیقا کدام است؟
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ چند وقتی است که در نظر داریم به طور گسترده و سلسلهوار درباره نقش احزاب، وظیفه آنها، مسئولیت و شیوه رفتار سیاسیشان مطالبی را تحت عنوان گزارش درج کنیم. در سلسله گزارشهای باشگاه خبرنگاران جوان حالا داستان به اینجا رسیده که مسئولیت پذیری احزاب در حیطههای مختلف تا چه میزان است و چه تضمینی برای مسئولیت پذیری شان وجود دارد؟
آیا کارگزاران پاسخگوی اقدامات جهانگیری بود؟
برای مثال همواره احزاب شعارشان این بوده است که اگر کشور به صورت حزبی اداره شود احزاب مسئولیت انتخاب خود را برعهده می گیرند، همان موضوعی که مجتبی شاکری دبیرکل حزب جانبازان انقلاب اسلامی هم به آن اشاره کرده و گفته که برخی از وظایف حزب معرفی نامزدهایی برای تصدی معاونتها و وزارتخانه هاست که معمولا احزاب این اقدامات را انجام میدهند و مسئولیت آن را برعهده میگیرند.
البته که شاید این موضوع همیشه نیز صحیح نباشد، برای مثال آیا احزاب پاسخگوی افرادی از حزب کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه که در دولت قبل حضور داشته و عملکرد چندان موفقی هم نداشتند بودند؟
علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در پاسخ به این سوال ما گفت که جهانگیری در انتخابات پست نگرفت، بلکه او معاون اول رئیس جمهوری نظیر آقای روحانی بود که او هم در نتیجه کارکرد حزبی روی کار نیامده بود و او هم وقتی روی کار آمد اعلام کرد که من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم.
عیسی چمبر فعال سیاسی اصلاح طلب هم این امر را مثبت ارزیابی کرد و گفت که به نظر شما وقتی که رای عبدالناصر همتی در انتخابات کاهش مییابد این نتیجه چیست؟ حزب کارگزاران از همتی حمایت کرد، اما او رای نیاورد، زیرا مردم حاصل عملکرد گروهی که از او حمایت کردند را دیدند و از همین رو نیز در این انتخابات به او رای ندادند، حال ممکن است در انتخابات دیگر به او رای دهند.
چمبر معتقد است که به بیانی دیگر اتفاقا احزاب زمانی که گزینه معرفی میکنند اگر از نظر مردم گزینههایشان مورد قبول نباشد اولین پیامدش در انتخابات بعدی خود را نشان خواهد داد؛ بنابراین پاسخگویی سیستم اتوماتیک یک نظام حزبی است یعنی هر حزبی که از یک فرد حمایت کند و او به هر دلیلی مورد رضایت مردم نباشد در دوره بعد موفق نخواهد شد، از همین رو بهتر است که احزاب گزینه معرفی کنند.
اما آیا به راستی تنها کارکرد حزبی در انتخابات این است که یک حزب فردی را معرفی کند و بعد هم اگر آن فرد خوب عمل نکرد مردم درس بگیرند و دیگر به آن حزب اعتماد نکنند؟
وقتی احزاب به یک محفل دوستانه تبدیل شده اند
البته در این میان محمدکاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی معتقد است که احزاب در کشور ما به یک محفل دوستانه و یا مرکز کاریابی تبدیل شدهاند و در اصل یک پاتوق سیاسی هستند؛ موضوعی که درباره حزب کارگزاران هم صدق میکند و هیچ مسئولیت مدنی در قبال پیشرفت و توسعه کشور نداشته و شاهد مسئولیت پذیری در نظام حزبی نیستیم، برای مثال در همین جریانی که در دولت گذشته رای مردم را از آن خود کرده بود در شوراها مسئولیت آن را احزاب نپذیرفته و پاسخگو نیستند.
موضوعی که علیرضا خجسته پور قائم مقام مهندسین درباره آن گفته است که برخی از رقبای سیاسی ما دست به جا خالی دادن خوبی دارند و ما مشاهده کردیم که در ماههای پایانی دولت دوازدهم یکی از همین افرادی که در روی کار آمدن دولت نقش داشته است جا خالی داده و خود را از این همه مشکلی که دولت در فضای سیاسی کشور ایجاد کرده است مبرا میکند.
اما مگر نه اینکه گفته میشود حزب وظیفه پاسخگویی را برعهده دارد؟ اگر پاسخگو نبود چه کسی قرار است پاسخگوی آن حزب باشد؟
سید حسین نقوی حسینی فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال ما گفت که حزب یک تشکیلات مردمی است و افراد در آن عضو میشوند و یک مجمع عمومی دارد، یعنی در مجامع عمومی همه اعضای حزب حضور پیدا می کنند، بعد آن مجمع عمومی شورای مرکزی خود را انتخاب میکند و شورای مرکزی مطابق اساسنامه وظایفی را برعهده دارد. بنابراین مکانیزم حزبی یک مکانیزم محاسبه شده است و اکثر کشورهای دنیا با مکانیزم حزبی اداره میشوند، برای مثال چین با یک و نیم میلیارد نفر جمعیت با یک حزب اداره میشود؛ زیرا کنگره حزب و نحوه انتخابات حزب به خوبی مشخص است و مکانیزم انتخاباتی آن معلوم است، بنابراین شاهدید که بسیار موفق تر عمل میکنند و پاسخگوی جامعه خود هستند و تمام عملکردهایشان مشخص است.
فردی که به قدرت میرسد به جای اینکه پاسخگو باشد تبدیل به اپوزوسیون میشود
با این حال اما هنوز هم هستند افرادی که بر سر کار میآیند و علیرغم حمایتهای بی نظیر پس از اتمام کار از عدم اختیارات لازم و هزاران اما و اگر برای شانه خالی کردن از مسئولیت سخن میگویند.
موضوعی که محمدعلی وکیلی فعال اصلاح طلب معتقد است که این امر حقیقیت دارد که فردی که در قدرت میرود به جای اینکه پاسخگو باشد خودش تبدیل به یک اپوزوسیون میشود، شگرد فرار از مسئولیت را در پی میگیرند و اینکه احزاب مسئولیت انتخاب را بپذیرند منوط به این است که ما چند قدم عقب تر برویم، اولا اینکه احزاب فرآیند معرفی چهره ها را خودش انجام داده باشد و بعد اینکه کادرسازی اجتماعی برعهده احزاب باشد و برنامه ای که فرد ارائه می دهد برنامه ای باشد که ابتدا در حزب تاسیس شده باشد و متعهد باشد که برنامه حزبی را پیش ببرد، اگر چنین اتفاقاتی در کشور ما رخ دهد طبعا مسئولیت ها هم برعهده احزاب حامی خواهد بود.
درپایان شاید بد نباشد که به صحبتهای حسین کنعانی مقدم درباره تعریف حزب اشاره کرد که گفته است حزب یعنی اینکه ما حرف برای گفتن و کادر برای مدیریت داریم و به دنبال کسب قدرت هستیم، اما به این موضوع از دو منظر میتوان نگاه کرد؛ ابتدا کسب قدرت برای قدرت و دومی کسب قدرت برای خدمت. اگر قدرت برای قدرت باشد به دنبال آن فساد و تباهی هم وجود خواهد داشت.
اما اگر قدرت برای خدمت باشد با قدرتی که در اختیار خواهند گرفت به دنبال حل مشکلات مردم خواهند بود و این موضوع مد نظر ما قرار دارد ؛زیرا افرادی که قدرت را صرفا برای قدرت میخواهند در نهایت به فساد و تباهی کشیده خواهند شد.
انتهای پیام/
منبع خبر: باشگاه خبرنگاران
اخبار مرتبط: قدرت برای قدرت یا قدرت برای خدمت؛ مسئله دقیقا کدام است؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران