از «خدای زندگی» تا «خدای مرگ»؛ امام موسی صدر

چکیده :من به جز جان خود چیزی ندارم و همان را به میدان آورده‌ام تا برای وطن و زندگی هم‌وطنان و مصلحت والای وطن قربانی کنم و بر این عقیده‌ام که شرط اصلی موفقیت تحصن این است که ادامه پیدا کند و تمام هم‌وطنان در تمام فرقه‌ها و منطقه‌ها از آن حمایت کنند و این اقدام مسالمت‌آمیز و غیرمسلحانه باقی...


محمدجواد اکبرین

سال ۱۹۷۵ وقتی جنگ داخلی در لبنان آغاز شد سید موسی صدر (رهبر شیعیان لبنان) به جای آنکه خودش یک طرف جنگ باشد و پرچم حقانیتِ هویت و طائفه‌اش را به دست بگیرد و نیروهایش را مسلح کند (کاری که تقریبا همه احزاب در آن روزها کردند) او فقط به دنبال صلح دوید. وقتی تمام تلاش‌ها و رایزنی‌هایش برای متوقف کردن جنگ داخلی ناکام ماند او از تن و جان و آبرویش مایه گذاشت. در اعتراض به جنگ، از «رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان» به یک «معترض متحصن» تبدیل شد. از ۲۷ ژوئن ۱۹۷۵ در بیروت دست به اعتصاب غذای نامحدود زد و در نامه‌ای تاریخی، خواسته‌هایش را که در رأس آنها «پایان خونریزی و برقراری آتش بس از سوی همهٔ نیروها» بود اعلام کرد و نوشت: «من به جز جان خود چیزی ندارم و همان را به میدان آورده‌ام تا برای وطن و زندگی هم‌وطنان و مصلحت والای وطن قربانی کنم و بر این عقیده‌ام که شرط اصلی موفقیت تحصن این است که ادامه پیدا کند و تمام هم‌وطنان در تمام فرقه‌ها و منطقه‌ها از آن حمایت کنند و این اقدام مسالمت‌آمیز و غیرمسلحانه باقی بماند، چرا که اقدامات مسلحانه و قدرت‌نمایی‌های سیاسی و همهٔ مظاهر خشونت، کشور را فرا گرفته و درد و رنج مردم را بیشتر کرده و به پیچیدگی بحران افزوده است».

کاری که او برای باورش به «اصالت صلح» و تقدمش بر هر اختلاف سیاسی یا طائفیِ دیگری انجام داد برخی از هم‌صنفان او نه تنها هرگز تصورش را نمی‌کردند بلکه گاه برای باوری مذهبی آتش جنگ می‌افروختند، از جمله یکی از معاصران ایشان (آیت‌الله محمد صادقی تهرانی) برای اصرار بر باوری مذهبی، از قم به جنوب لبنان رفت و جمعی از شیعیان منطقه را مسلح کرد و نزدیک بود جنگی خونین به راه بیندازد که باز هم با تدبیر امام موسی صدر ماجرا مهار شد.

شهریور امسال درست ۴۳ است که او گم شده! او را ربودند تا مبادا بیش از این مزاحم جنگ شود. او خدا را برای «زندگی» می‌خواست و خدای دیگران «خدای مرگ» بود!

* تیتر انتخاب کلمه است

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: از «خدای زندگی» تا «خدای مرگ»؛ امام موسی صدر